۳-۳-۲-۳- انتقال در نتیجه توقیف یا مصادره
شخص سهامدار ممکن است تمام مبلغ سهام را نپرداخته باشد و در نتیجه متعهد به پرداخت باقی مبلغ اسمی سهام است. در صورتی که سهامدار به تعهد خود عمل نکند و شرکت طلبش را دریافت نکند، شرکت میتواند مالکیت سهام را از سهامدار سلب کند که به این عمل توقیف یا مصادرهی سهام گفته میشود. امکان توقیف یا مصادرهی سهام میتواند در اساسنامه قید شود.
در صورتی که مدیران قصد مصادره و توقیف سهام را داشته باشند، ابتدا باید یک اخطار برای سهامدار مبنی بر پرداخت باقی مبلغ اسمی سهام بفرستند و در صورتی که سهامدار در مهلت مقرر به تعهدش عمل نکند، هیئت مدیره حق دارند که سهام این سهامدار را توقیف کنند.
توقیف یا مصادره در قانون پیشبینی نشده است، فقط گفته شده زمانی که شرکت بخواهد طلبش را مطالبه کند (یعنی مبلغ تعهد شده سهام) باید مراتب را در روزنامه کثیرالانتشاری که آگهیهای مربوط به شرکت در آن منتشر میگردد، آگهی کند و یک مهلت معقول به سهامدار داده شود تا تعهدش را ایفا کند و باقی مبلغ سهام را پرداخت کند.
با مصادره، سهام ممکن است دوباره به شخص دیگری فروخته شود و یا به همان سهامدار پیشین فروخته شود.
امکان فسخ تصمیم مصادره از سوی مدیران وجود دارد و این امکان فسخ، تا قبل از فروش مجدد وجود دارد. با توقیف سهام، شخص دیگر، سهامدار و عضو شرکت نیست و باید گواهینامهی سهمش به شرکت واگذار شود. در صورتی که این شخص قبل از مصادرهی سهامش، تعهداتی نسبت به شرکت داشته باشد، مسئول ایفاء این تعهدات است.
اگر شرایط م ۳۵ لایحه رعایت نشود، شرکت حق دارد، این سهام را از طریق بورس اوراق بهادار و یا مزایده به فروش برساند. همچنین توقیف ممکن است توسط طلبکار شخص سهامدار باشد و در صورت عدم ایفاء تعهد از سوی سهامدار، طلبکار میتواند سهام سهامدار را توقیف و در صورت عدم تادیهی طلب، سهام را به خود اختصاص داده و سهامدار شرکت شود و یا آن را در بورس به فروش برساند و در صورت عدم امکان ارائه در بورس آن را از طریق مزایده به فروش برساند.
توقیف طلب ممکن است از سوی اشخاص ثالث، خارج از شرکت نیز صورت گیرد. طلبکار سهامدار شرکت میتواند با حکم مقام قضایی سهام سهامدار را توقیف و آن را در بورس یا خارج از بورس به مزایده گذاشته و استیفاء طلب کنند.
۳-۳-۲-۴- انتقال در نتیجه واگذاری سهام
در صورتی که سهامدار بخواهد عضویتش در شرکت را فسخ کند، میتواند سهام خود را به شرکت واگذار کند. این امر یعنی واگذاری سهام، در مواردی جایز است که مصادره جایز است. امکان واگذاری میتواند در اساسنامه پیشبینی شود. تفاوت مصادره و واگذاری اختیاری از سوی سهامدار، در این است که مصادره قهری صورت میگیرد و از سوی شرکت انجام میشود، ولی واگذاری از سوی سهامدار و با اختیار خود او صورت میگیرد. مورد واگذاری باید از موارد اجازه داده شده در مصادره باشد و واگذاری غیر از این موارد، نیاز به حکم دادگاه دارد، زیرا ممکن است واگذاری منجر به کاهش سرمایه شرکت شود.
در صورتی که واگذاری به قصد فرار از تعهدات باشد، حتی اگر مدیران نیز این انتقال را اجازه دهند، این انتقال باطل است.
«واگذاری سهام در قانون تجارت ایران صراحتا پیشبینی نشده است و نویسندگان کتب حقوق تجارت هم به بررسی این مورد نپرداختهاند. اما باید این نکته را پذیرفت که سهامداران بتوانند، این موضوع را در اساسنامهی شرکت پیشبینی نمایند که چنانچه سهامداری بخواهد سهام خود را به شرکت واگذار نماید، بتواند چنین کاری را انجام دهد. پس در صورتی که چنین موردی در اساسنامهی شرکت پیشبینی شده باشد، مغایرتی با قوانین و مقررات مربوط به شرکت ندارد، چرا که سهامدار، این حق را خواهد داشت که هر موقع بخواهد به عضویت خود در شرکت خاتمه دهد، مگر در مواردی که چنین کاری در اساسنامهی شرکت صراحتا ممنوع شده باشد».[۵۱]
۳-۴- انتقال سهام در بورس اوراق بهادار
«بورس اوراق بهادار به معنای یک بازار متشکل و رسمی سرمایه که در آن خرید و فروش سهام شرکتها یا اوراق قرضهی دولتی یا مؤسسات معتبر خصوصی تحت ضوابط قوانینی و مقررات خاصی انجام میشود و مشخصهی دوم بورس اوراق بهادار حمایت قانون از صاحبان پس اندازها و سرمایه های راکد و الزامات قانونی برای متقاضیان سرمایه است».[۵۲]
انتقال سهام در بورس اوراق بهادار، با انتقال در خارج بورس متفاوت است. انتقالدهنده و انتقالگیرنده بر اساس سفارش یا دستوری که به کارگزار خود میدهد (به عنوان وکیل) اراده خویش را مبنی بر انتقال اعلام میکنند. سهام مورد معامله در بورس نیز مربوط به شرکتهای سهامی است که با رعایت مقررات و ضوابط خاص در بورس پذیرفته شدهاند. کارگزاران نیز مکلف به رعایت مقررات موجود در بورس هستند. انتقال سهام در بورس فقط مربوط به انتقال سهام شرکتهای سهامی عام است.
۳-۴-۱- سازوکار معاملات سهام در بورس
زمانی که سرمایهگذار تصمیم سرمایهگذاری در بورس و خرید و فروش سهام را گرفت باید به یکی از کارگزاران مراجعه و دستور خرید و یا فروش را به او بدهد.
کارگزاران، اشخاص حقیقی یا حقوقی هستند و نقش آن ها واسطهگری بین خریدار و فروشنده در بازار بورس است. وظیفه آن ها، یافتن خریدار برای فروشنده و فروشنده برای خریدار میباشد و در واقع، عامل تطابق عرضه و تقاضا محسوب میشوند. کارگزاران طی تشریفات خاصی انتخاب میشوند و در کار خود صلاحیت، مهارت و دانش لازم را دارا میباشند.
در انتخاب کارگزار باید فاکتورهایی را در نظر داشت از جمله «قابلیت انجام سریع سفارش»، «داشتن اطلاعات مربوط و کافی»، «داشتن سیستمهای داخلی مناسب»، «انجام به موقع سفارش»، «دادوستد سهام با مناسبترین قیمت» و «نحوه ارائه خدمات».
کارگزار ممکن است شخص حقیقی یا حقوقی باشد.
کارگزاران در انجام معاملات، نماینده خریدار یا فروشنده و دارای مجوز از سازمان بورس اوراق بهادار هستند. همه کارگزاران موظف به رعایت قوانین و مقررات هستند.
با انتخاب کارگزار، سرمایهگذار باید سفارش خرید یا فروش را در فرمهایی که توسط سازمان بورس در اختیار کارگزاران قرار گرفته، تنظیم کند. در سفارش خرید، سرمایهگذار باید مبلغ خرید سهام مورد نظر را به حساب شرکت کارگزاری واریز کند و اگر سفارش، فروش باشد، سرمایهگذار علاوه بر سفارش فروش باید فرم دیگری به عنوان فرم وکالتنامهی فروش تکمیل کند و در اختیار کارگزار قرار دهد. [۵۳]
۳-۴-۱-۱- دستور خرید و فروش سهام
[سه شنبه 1401-09-29] [ 04:55:00 ق.ظ ]
|