مدل فرناندز-یوشیدا
این مدل شامل شش مرحله است و در سال ۲۰۰۴ توسط فرناندز و یوشیدا مطرح شد.
مرحله اول- برنامه ریزی درسپژوهشی : این مرحله با برنامه ریزی برای درس پژوهشی شروع می شود. معلمان به صورت مشترک به بیان ایدههای خود میپردازند. این برنامه ریزی بر اساس تجربیات گذشته، مشاهدات دانش آموزان فعلی و بررسی درسهای پژوهشی قبلی صورت میگیرد. در پایان این مرحله، طرح درسی با جزئیات کافی آماده می شود.
مرحله دوم- مشاهده اجرای درس پژوهشی: در این مرحله یکی از معلمان درس را برای دانشآموزانش تدریس می کند و معلمان دیگر که در تهیه درس شرکت داشتند آن را مشاهده میکنند.
مرحله سوم- بحث و گفتگو درباره درس پژوهشی: معلمان برای بازخورد بر روی درس تدریس شده، جلسه تشکیل می دهند و پیشنهادها و انتقادهای خود را که حاصل از مشاهدات است، ارائه میکنند.
مرحله چهارم- اصلاح درس پژوهشی: بعد از بحث درباره ی مشاهدات کلاسی، بعضی از گروههای درس پژوهی کار خود را متوقف میکنند و برخی دیگر به اصلاح آن پرداخته و برای اجرای مجدد، طرح درس اصلاح شده را آماده میکنند.
مرحله پنجم- تدریس طرح درس جدید[۴۲]: بعضی از گروه ها که میخواستند کارشان را ادامه دهند، طرح درس اصلاح شده را مجدداً تدریس میکنند. بعضی اوقات یک معلم درس واحدی را برای دو کلاس، یا در یک کلاس، تدریس می کند، که یک مورد بسیار جالب میباشد. یک دلیل برای انجام این مرحله آن است که به وسیله تغییر در معلم یا دانش آموزان، یک بستر وسیع از تجربیات برای گروه تهیه می شود.
مرحله ششم- بازاندیشی مشارکتی درباره ی طرح درس اصلاح شده: معلمان مجدداً به بحث روی درس میپردازند. این بار گفتگوها روی عقاید و پیشنهادات متمرکز است. سپس با ثبت این ایده ها منبع خوبی برای آینده به دست خواهند آورد(فرناندز و یوشیدا، ۲۰۰۴).
مدل ریچاردسون[۴۳]
مدل ریچاردسون که در سال ۲۰۰۴ مطرح شد، شامل هفت مرحله زیر است :
-
- تشکیل گروه درس پژوهی؛
-
- تمرکز بر درس پژوهی؛
-
- طراحی نقشه برای درس پژوهشی؛
-
- آماده شدن برای مشاهده؛
-
- تدریس و مشاهده؛
-
- گزارش درس؛
- بازاندیشی و طراحی نقشه برای گامهای بعدی(ریچاردسون، ۲۰۰۴).
الگوی لوئیس و همکاران[۴۴]
این مدل در سال ۲۰۰۵ از گروه تحقیـقاتی مایـلـز[۴۵]، مطرح شد که به مدل پولیـا در حل مســئلهی ریاضی بسیار شبیه است. مدل لوئیس شامل چهار مرحله است:
مرحله اول- مطالعه: در این مرحله، اهداف بلندمدت یادگیری دانش آموزان و توسعه برنامه درسی و استانداردهای برنامه درسی تعیین می شود.
مرحله دوم- طراحی نقشه: درس پژوهشی طراحی می شود. مواردی مانند تکلیفی که دانش آموزان انجام می دهند، پیشبینی پاسخهای دانش آموزان و بحث درباره نحوه جمع آوری داده ها از موضوعات اصلی مورد بررسی در این مرحله است.
مرحله سوم- اجرای درس پژوهشی: اجرای درس و جمع آوری داده ها در این مرحله انجام میگیرد.
مرحله چهارم- بازتاب بر داده ها: در این مرحله به سؤالاتی از قبیل “از نحوه ی یادگیری دانش آموزان ، طراحی و آموزش درس چه چیزهایی آموختیم؟ یافته ها چه کاربردی در اصلاح این درس و به طور وسیعتر در یادگیری دارند؟” پاسخ داده می شود.
این الگو در شکل شماره ۴ خلاصه می شود:
شکل شماره ۴٫ الگوی درس پژوهی لوئیس و همکاران(لوئیس، پری و موراتا،۲۰۰۳)
مطالعه
بازتاببر داده ها
اجرای درس پژوهشی
طراحی نقشه
نکتهی مهم در این مدل، نقش مدرسه درخصوص نوشتن برنامه درسی، انتخاب محتوا، تعیین اهداف و استانداردها میباشد که به نظر میرسد درکشورهای با نظام آموزشی متمرکز، نیاز به اصلاح و ویرایش دارد. همانطور که در شکل شماره ۵ مشخص شده است، تقابل و تعامل بین اعضای گروه درس پژوهی و اعضای خارج از گروه دیده می شود. لوئیس و همکاران، توسعه ظرفیت یادگیری را از طریق درسپژوهی، علاوه بر نحوه عملکرد گروه درسپژوهی به مواردی از قبیل جو کلاس درس، محتوای درس جرح و تعدیل شده، منابع حرفهای بیرونی از قبیل متخصصان آموزشی خارج از مدرسه و پژوهشهای علمی صورت گرفته، ربط می دهند. از نظر آنان همکاری این ساختارها و ترکیب کلی آنها است که هویت اصلی درس پژوهی را تشکیل میدهد و موفقیت آنان را تضمین می کند(لوئیس، پری و موراتا،۲۰۰۳؛ نقل ازایوبیان، ۱۳۸۵).
شکل شماره ۵٫ توسعه ظرفیت یادگیری از طریق درس پژوهی(لوئیس، پری و موراتا،۲۰۰۳)
دانش آموز
×
دانش آموز
معلم محتوا
محتوای درسی کلاس خود معلم
منابع حرفه ای (مثل ناظران
بیرونی و مواد آموزشی)
و نتایج تحقیقات
طراحی نقشه / تجدید نظر
معلم
×
معلم
دانش آموز
× محتوا
دانش آموز
بحث
درس پژوهشی
تدریس/مشاهده
تدریس/مشاهده
زمینه ی گروه درس پژوهی، تعاملات و فعالیت ها
محتوای درسی مدارس در ناحیه یا ایالت
۲-۴-۱۰- جلسات درس پژوهی
محتوای جلسات درس پژوهی عموماً به شرح زیر است:
-
- مسئلهای که درس با آن آغاز می شود، شامل جزئیاتی مانند این که دقیقاً از چه کلمات و عددهایی باید استفاده شود.
-
- لوازمی که باید به دانش آموزان داده شود تا برای حل مسئله از آن استفاده کنند.
-
- پیشبینی تفکرات و جواب هایی که دانش آموزان احتمالاً در جریان تلاش برای حل مسئله، آنها را توسعه می دهند.
-
- انواع سؤالاتی که برای پرورش تفکر دانش آموزان در طی درس باید از آنها پرسید و انواع راهنماییهایی که باید به آن دسته از دانشآموزانی که در فرایند تفکر خود دچار بدفهمی[۴۶] شدهاند، ارائه کرد.
-
- چگونگی استفاده از فضای تخته سیاه. (معلمان ژاپنی معتقدند که سازماندهی نحوه استفاده از تخته سیاه عاملی کلیدی در سازماندهی تفکر و فهم دانش آموزان است.)
-
- چگونگی استفاده از تفاوتهای فردی دانش آموزان در یادگیری ریاضی.
-
- چگونگی پایان دادن به درس با توجه به لحظه کلیدی که در آن فهم دانش آموزان افزایش مییابد(استیگلر و هیبرت، ۱۹۹۹؛ اکتفایینژاد و فدایی، ۱۳۸۵).
-
- اظهار نظر،کنفرانس رسمی درس پژوهی که در آن مشاهده کنندگان اطلاعات به دست آمده را به اشتراک میگذارند، از اطلاعات برای یادگیری دانش آموزان ، متن منظم ، طراحی درس و واحد، و موضوعات گسترده تر در آموزش –یادگیری استفاده میکنند؛ چرخه ی درس پژوهی و تثبیت یادگیری در آینده و سوالات جدید در چرخه ی آینده را مستند سازی میکنند.( لویس براون ، ۲۰۰۹)
-
- دادلی (۲۰۱۳) معتقد است ، از طریق بحث های معلمان اکثریت شواهد مربوط به موارد زیر آشکارمی شود :
-
- الف) آگاهی آن ها از شاگردان، کلاسها، محتوا و روش تدریس
-
- ب) فرصت های به وجود آمده برای “خطر کردن[۴۷]“
[سه شنبه 1401-09-29] [ 04:42:00 ق.ظ ]
|