کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        


 خطرات فروش ابزارهای دیجیتال
 بازاریابی موثر در توییتر
 معرفی نژادهای محبوب سگ
 کسب درآمد از تبلیغات گوگل
 نشانه‌های عشق ماندگار
 درآمد از فروشگاه آنلاین
 ملاک‌های ازدواج از دید روانشناسی
 درآمد از طریق وبسایت
 رازهای درآمدزایی از بلاگ‌نویسی
 افزایش فروش عکس آنلاین
 احساس گناه در رابطه عاشقانه
 راه‌های ساده درآمد خانگی
 درمان جوش سگ در خانه
 تولید محتوای تعاملی موفق
 آموزش دستشویی سگ ژرمن شپرد
 درآمد از ترجمه هوش مصنوعی
 اشتباهات پرهزینه در پادکست‌نویسی
 کسب درآمد بدون سرمایه اولیه
 خطرات درآمد طراحی با هوش مصنوعی
 درآمد از عکاسی آنلاین
 کسب درآمد از آموزش هوش مصنوعی
 شناخت نژاد سگ کن کورسو
 احساس تنهایی در روابط عاشقانه
 معیارهای انتخاب همسر برای مردان
 نگهداری سگ ساموید پشمالو
 اقدامات ضروری نگهداری گربه
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید



جستجو


 



بند دوم: نحوه رسیدگی به امور حسبی

رسیدگی به امور حسبی به وسیله تقدیم درخواست به دادگاه مربوطه از طرف اشخاص ذینفع شروع می‌شود. لیکن چون در اغلب موارد در امور حسبی یک طرف دخالت دارد، درخواست و اوراق پیوست به آن فقط در یک نسخه به دادگاه تقدیم می­ شود. اما اگر موضوع مورد بحث با منافع و حقوق دیگری تعارض پیدا نماید، به نحوی که اتخاذ تصمیم بدون استماع اظهارات وی مقدور نباشد، اوراق باید در دو نسخه تهیه و تقدیم گردد. در امور حسبی داده ­اند نه فقط طبق تقاضای ذینفع ملزم به اقدام خواهد بود، بلکه جهت حفظ منافع اشخاص دیگر من جمله صغار و محجورین، به صرف گزارش و اعلام اشخاص غیر ذینفع( دادستان، ولی، قیم و …) نیز مکلف به اقدام و اتخاذ تصمیم ‌می‌باشد. دادرس دادگاه، در زمان رسیدگی به امور حسبی، باید به صحت اظهارات متقاضی و تعلق داشتن حق ورود درخواست به او اطمینان کامل حاصل نماید و از این جهت وظیفه دادرس در امور حسبی، غیر از آن است که در قانون آئین دادرسی مدنی پیش ­بینی شده است. چه بر حسب مستفاد از قانون مذبور، دادرس در بین اصحاب دعوی، واسطه­ای بی­طرف است که از لحاظ مراعات تساوی حقوق طرفین در دادرسی، به هیچ وجه نمی­تواند برای اصحاب دعوی دلیل تحصیل نماید و فقط دلایلی را که متداعیین ارائه می‌کنند مستند رأی‌ خود قرار می­دهد. حال آنکه دادرس در امور حسبی برای روشن شدن امر و اثبات موضوع مورد تقاضا، به صراحت مادتین ۱۴ و ۲۷ قانون امور حسبی، حق خواهد داشت مستقیما هر گونه تحقیق و اقدامات لازمه را به عمل آورد، بدون اینکه چنین تقاضایی از ناحیه طرفین مطرح شده باشد. همچنین قانون به دادرس اجازه داده که در تمام مواقع رسیدگی، دلایلی که مورد استناد واقع گردد را قبول نماید. اعتراض به تصمیمات اتخاذ شده در امور حسبی نیز با تفاوت­هایی نسبت به قانون آیین دادرسی مدنی همراه است.

مطابق ماده ۲۲ قانون امور حسبی، دادرس پس از اتمام تحقیقات و رسیدگی به امور مطروحه، ظرف دو روز باید تصمیم خود را اتخاذ و اعلام دارد و برابر ماده ۲۷ همان قانون، تصمیمات دادگاه غیر قابل پژوهش یا غیر قابل پژوهش بودن احکام مربوطه فاقد اصل کلی می‌باشد، برای بررسی و تشخیص موضوع، باید در هر مورد، به ماده مربوطه مراجعه گردد.

شکایت پژوهشی مطابق ماده ۳۲ قانون امور حسبی، باید به دفتر دادگاه صادر کننده تصمیم، تقدیم شود و دفتر مذبور هم شکایت تقدیمی را به انضمام سایر اوراق مربوطه، ظرف دو روز به دادگاه مرجعرسیدگی پژوهشی ارسال می­دارد. این طرز تقدیم شکایت پژوهشی به شرح ماده مذبور، که یکی از قواعد مخصوص قانون امور حسبی به شمار می­رود، از مفاد ماده ۳۳ قانون مذکور نیز استنباط شده که مقرر می­دارد:« چنانچه شکایت پژوهشی شفاهی باشد صورت مجلس مربوطه باید در دادگاه بدوی تنظیم و سپس با اوراق دیگر به مرجع رسیدگی پژوهشی ارسال شود.» با دقت در مطالب فوق مشخص خواهد شد که تصمیمات دادگاه در امور حسبی، دارای قوت و اعتبار قانونی احکام صادره در امور ترافعی نخواهد بود زیرا : اولا به طور کلی هر تصمیم که در امور حسبی اتخاذ و معارض با حقوق و منافع بر باشد، متضرر می ­تواند از طریق آئین دادرسی مدنی، نسبت به اقامه دعوی و تقدیم دادخواست به طرفیت کسی که رأی‌ به نفع او صادر شده، اقدام و به نحوی از انحاء، تصمیم مذبور را از اعتبار قانونی بیاندازد.[۶۱] ثانیاً به صراحت ماده ۴۰ قانون امور حسبی که اشعار می‌دارد:« هر گاه دادگاه راسا بر حسب تذکر، به خطای خود برخورد نماید، در صورتی که آن تصمیم قابل پژوهش نباشد، می ­تواند آن را تغییر دهد»، تغییر در تصمیمات غیر قابل پژوهش از طرف دادگاه صادر کننده امکان پذیر بوده و ‌بنابرین‏ قانون، خود قطعیت و اعتبار مذبور را متزلزل می­سازد. هر چند از مفاد ماده مذکور معلوم نمی‌شود در کدام مورد و در چه مدت، دادگاه حق تغییر تصمیمات غیر قابل پژوهش خود را خواهد داشت. و هر چند این ماده قانون امور حسبی، کاملا مخالف با اصل کلی قانون آئین دادرسی مدنی است که دادرس را از تغییر رأی‌ پس از امضاء آن، اکیدا منع می­ نماید، مع­الوصف اعمال قاعده مذبور نسبت به بعضی از تصمیمات امور حسبی بدون فایده نخواهد بود، زیرا در صورتی که تقاضای درخواست کننده به واسطه عدم حلول موعد قانونی و یا فقد دلیل از طرف دادگاه رد شود و بعدا با فرا رسیدن موعد و یا تکمیل دلایل، متقاضی درخواست خود را تکرار نماید، دادگاه نمی­تواند به استناد اینکه به موضوع مورد درخواست، یک مرتبه رسیدگی و تصمیم به رد آن اتخاذ شده، از رسیدگی مجدد امتناع ورزد. همچنین در مواردی که به موجب تصمیم متخذه، برا متقاضی، بیشتر از میزان استحقاق، حقی تعریف شود، دادگاه بدوی می ­تواند از تصمیم قبلی خود عدول نماید. لیکن آن دسته از تصمیمات مندرج در قانون امور حسبی که قانون آن ها را قابل پژوهش قرار داده است، تابع قاعده فوق نخواهد بود و تصمیمات مذبور، به منزله احکامی است که در امور دعاوی ترافعی صادر می­ شود و دارای قوت و اعتبار قانونی ‌می‌باشد. ‌بنابرین‏ به طوری که از ماده ۴۰ قانون امور حسبی استنباط می­ شود. دادگاه پس از اتخاذ تصمیم، به هیچ عنوان حق تغییر آن را نخواهد داشت. به عنوان مثال، چون در ماده ۲۶۶ قانون امور حسبی، تصمیم دادگاه بر رد درخواست تصدیق حصر وراثت و همچنین تصمیم ‌در مورد اعتراض بر تقاضای تصدیق حصر وراثت به شرح ماده ۳۶۲ قابل پژوهش ‌می‌باشد، دادگاه صادر کننده حق تغییر آن را نخواهد داشت. ‌بنابرین‏،تصمیمات دادگاه در امور حسبی که قابل پژوهش می­باشند، زمانی قطعیت پیدا خواهند کرد که یا در مدت قانونی، شکایت پژوهشی تقدیم نشده و یا تصمیم در مرحله پژوهشی صادر شده باشد. لیکن هر یک از تصمیمات غیر قابل پژوهش، ممکن است بعدا از طرف دادگاه صادرکننده تغییر یابد و از این لحاظ، در اغلب موارد، تغییر تصمیم در اموری که در آن صرفاَ یک طرف دخالت داشته باشد، خالی از اشکال به نظر می‌رسد. اما چنانچه تغییر تصمیم، موجب وقوع اختلاف و نزاع بین طرفین باشد، چون در این صورت، مورد از موارد امور حسبی نخواهد بود، دادگاه صادر کننده تصمیم هم باد از تغییر آن خودداری و ذینفع را به تقدیم دادخواسته به مراجع صالحه و اقامه دعوی طبق مقررات آئین دادسی مدنی دلالت نماید[۶۲].

پس از ارائه کلیات فوق و قبل از ورود به قسمت نهایی و اصلی این پایان نامه (امکان ارجاع امور حسبی به داوری) لازم است توضیحات و تعریفی نیز از نظم عمومی و موارد مرتبط با آن ارائه گردد. زیرا با بررسی موارد ممنوعیت ارجاع داوری در ماده ۴۹۶ قانون آئین دادرسی مدنی، یکی از ویژگی­هایی که دعاوی مذکور از غیر قابل ارجاع به داوری دانسته می ­تواند ارتباط نزدیک آن ها با نظم عمومی‌باشد. لذا از ارائه تعریفی از نظم عمومی با نتیجه اصلی این رساله مرتبط خواهد بود که در فصل بعد ارائه خواهد شد.

گفتار دوم: داوری و سازش در امور حسبی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-09-29] [ 04:28:00 ق.ظ ]




تاثیر ورزش بر افسردگی، مدت بسیار زیادی موضوع پژوهشی بوده است. در هر حال، شواهد حاکی از آنند که فعالیت جسمی می‌تواند افسردگی غیر بالینی را کاهش دهد ( به طور مثال ، بیدل و موتری، ۲۰۰۱؛ جاسنوسکی، هولمز، و بنکز، ۱۹۸۸؛ استین و موتا، ۱۹۹۲ ). پژوهش آغازین انجام شده توسط گریست و همکارانش(۱۹۸۴ )، اثر دویدن به عنوان یک درمان را در ارتباط با افرادی که مبتلا به افسردگی بالینی هستند، بررسی کردند و سطوح پایین تر افسردگی را در افرادی که در برنامه دویدن شرکت داشتند را گزارش کردند، این نتیجه پیشنهاد می‌کند که ورزش، درمانی سودمند است. ویتچ و همکاران(۲۰۱۰) نیز اثر مثبت ورزش را بر افسردگی افراد بزرگسال مورد تأکید قرار دادند. بیدل و موتری ( ۲۰۰۱ ) جمع بندی پژوهشی بسیار خوبی در این حیطه فراهم کرده‌اند و باز هم افسردگی بالینی را از افسردگی غیر بالینی متمایز ساختند.

در ارتباط با افسردگی غیر بالینی ، نتیجه آن است که اثر ضد افسردگی مرتبط با ورزش ، منجر به کاهش متوسطی در افسردگی می شود ، این اثر ‌در مورد ورزش دائم و موقت و برای ‌گروه‌های متفاوت سنی و جنسی صادق است، وارتباط سطوح پایین تر افسردگی با سبک زندگی فعالانه جسمی نشان داده شده است. ‌در مورد افسردگی بالینی ،نتایج چندان مشخص نیستند؛ در هر حال نتایج حاکی از آنند که فواید ، بسیار بیشتر از خطرات هستند، فواید سلامت جسمی با ارزش اند و در نهایت آن که ” باید از فعالیت جسمی و ورزش به عنوان بخشی از درمان بیماران افسرده بالینی ، حمایت شود ” .

شواهدی وجود دارد که خودپنداره فرد در فعالیت جسمانی بهبود می‌یابد. فولکین و سیم(۱۹۸۱) در خصوص تناسب جسمانی و بهبود متغیرهای روانشناختی مربوط به ادراک از خود، تحقیقات موجود را بررسی کردند. آن ها ‌به این نتیجه دست یافتند که آموزش تناسب اندام ، خلق، رفتارهای مربوط به شغل و خودپنداره را بهبود می بخشد. سان استروئم (۱۹۷۸) با مرور پیشینه مربوط به عزت نفس و ورزش در ۱۶ سال اخیر به نتایج مشابهی دست یافت. فاکس(۲۰۰۰) اخیراً ۳۶ بررسی منتشر شده از سال ۱۹۷۲ را مورد بازبینی قرار داد و ‌به این نتیجه دست یافت که ۷۸ درصد بررسی ها تغییرات مثبت را در اعتماد به نفس یا خودپنداره جسمانی در پاسخ به فعالیت جسمانی نشان دادند. متغیر روانشناختی دیگر خودکارآمدی است. پژوهشگرانی که در این زمینه مطالعه می‌کنند (برای مثال، بندورا، ۱۹۹۸؛ فلتز، ۱۹۸۸؛ هاردی، جونز و گولد، ۱۹۹۶) بیان کردند که تمرین ورزشی و ورزش حیطه ای بسیار عالی برای مطالعه خودکارآمدی است. بندورا (۱۹۹۰؛۱۹۹۸) به طور خاص از نقش خودکارآمدی در بطن عملکرد ورزشی صحبت می‌کند. او بیان می‌کند که ورزشکاران برای دستیابی به سطوح بالای مهارت، مهارت های خود را گسترش می‌دهند و اغلب از آن ها خواسته می شود که ‌در مقابل‌ افرادی که بسیار ورزیده اند این مهارت ها را تحت شرایط استرس بسیار زیاد انجام دهند. مهارت هایی که در تمرین به راحتی انجام می‌شوند، اغلب تحت شرایط رقابت به علت تردید به خود تضعیف می‌شوند. تفاوت های اندک در اجرای مهارت اغلب به تفاوت های معنا داری در نتایج منجر می شود. ورزشکاران موفق به توانایی خود در تمرکز بر تکلیف، عدم حواس پرتی، مقابله با اشتباهات و شکست ها، مقابله با درد و خستگی و نهایتاً به تحقق توانایی‌های خود به بهترین نحو باور دارند. آن ها همان گونه که بندورا بیان می‌کند، در توسعه خودکارآمدی موفق هستند. اثرات مثبت فعالیت جسمانی بر اعتماد به نفس نیز مورد تأکید قرار گرفته است.

(برای نمونه،مک دونالد و هادسون،۱۹۹۱؛براندن،۲۰۰۱؛فاکس،۲۰۰۰؛استین و همکاران،۲۰۰۷؛هریسون و نارایان،۲۰۰۳ به نقل از استیوب۲۰۰۷).

تأثیر ورزش در اجتماعی شدن

پژوهش های اجتماعی شدن در ورزش با توسعه ی جامعه شناسی ورزش ارتباط مستقیم داشته است .طی دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰ برای تبیین جنبه‌های گوناگون شرکت در فعالیت های ورزشی تلاش بسیاری شده است .اغلب مطالعات اجتماعی شدن در ورزش حول دو مسأله متمرکز بوده است .یکی پیشایندهای شرکت در ورزش یعنی اینکه چگونه و تحت چه شرایطی شخص به ورزش رو می آورد و دیگری پیامد های شرکت در ورزش .این دو فرایند را اجتماعی شدن در نقش اجتماعی و اجتماعی شدن از طریق نقش اجتماعی نیز نامیده اند . لذا در اغلب منابع دو عنوان اجتماعی شدن در ورزش و اجتماعی شدن از طریق ورزش به چشم می‌خورد .در اولی فرد در نقش ورزشی مانند «ورزشکار » اجتماعی می شود و در دومی به یاد گیری نگرش ها ، ارزش‌ها ، مهارت ها و گرایش­هایی کلی مانند جوانمردی ،انضباط اشاره دارد که تصور می شود در فعالیت های ورزشی حاصل آید .اجتماعی شدن از طریق ورزش عبارت است از تأثیر ورزش بر باورها ، نگرش ها و … .

چنین پنداشته می شود که در درس هایی که از شرکت کردن در ورزش می آموزیم به سایر جنبه‌های اجتماعی انتقال پذیر است و از این طریق فرد را برای شرکت موفقیت آمیز در آن زمینه ها یاری می‌دهد.

دانیش(۲۰۰۲) اظهار می‌دارد که کودکان مهارت های ارتباط و تصمیم گیری را با شرکت در ورزش کسب می‌کنند (عبدلی ، ۱۳۸۶ ،ص ۱۳۶و ۱۳۹ ). تربیت بدنی در قبول مسئولیت برای پرورش و القای ارزش های اجتماعی در افراد جامعه خصوصاًً دانش آموزان مدارس سهیم بوده و به عنوان عاملی در جهت تقویت ارزش های اجتماعی و رفتار های مطلوب انسانی مؤثر است (عزیز آبادی فراهانی ، ۱۳۷۳ ،ص ۱۱). اهتمام به موضوع اجتماعی شدن و رابطه ی آن با ورزش زمانی به اوج خود رسید که سمیناری بین‌المللی با موضوع « اجتماعی شدن از طریق ورزش» بر پا شد. این سمینار که در سال ۱۹۷۱ در کانادا برگزار گردید ‌به این نتیجه رسید که تربیت بدنی عاملی مهم در اجتماعی شدن فرد می‌باشد (انور الخلولی ،۱۳۸۳ ،ص۲۰۰ ) .به عقیده ی راجر کایو آ «تمدن فقط در سایه برتری و ارزش والای قهرمانی یعنی بازی رقابت آمیز و مسابقه ای که سر چشمه ی دموکراسی و حکومت مردم بر مردم است به وجود آمده است. » (توماس ،۱۳۷۰ ،ص ۹۳ ). روند اجتماعی شدن کودکان با فعالیت های اولیه ورزشی آنان آغاز می شود و موجبات رشد و تکامل حرکتی در دوره کودکی و مشارکت ورزشی آنان در سال های بعد را فرا هم می­ کند (ام .هی وود ،۱۳۸۷،ص۴۷۴ ).

تأثیر ورزش در شخصیت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:28:00 ق.ظ ]




جذب منابع مالی علاوه بر اینکه مهمترین رسالت مؤسسات مالی و بانک ها می‌باشد، تأثیر مهمی در تنظیم صحیح گردش پول و استقرار یک نظام پولی و اعتباری صحیح و متناسب با برنامه های بلند مدت و کوتاه مدت کشور دارد.

در جهان امروز جذب منابع مالی آنقدر برای بانک‌ ها مهم و حیاتی می‌باشد که رقابت بسیار شدیدی در این زمینه بین آن ها ایجاد نموده است. یکی از شواهد عمده ارائه خدمات نوین، جلب اطمینان و توجه و تشویق بیشتر مردم برای سپرده گذاری در بانک ‌ها می‌باشد. در این راستا و طی چند دهه اخیر زمینه‌های جدیدی جهت جذب بیشتر منابع بانکی و ارائه خدمات بهتر و سریع‌تر به مشتریان به وجود آمده است.

لازم به ذکر است که موضوع این پژوهش از جمله اولویت های پژوهشی بانک تجارت می‌باشد.

۱-۴- سوال های تحقیق:

۱-۴-۱- سوال های اصلی :

۱- آیا عوامل مؤثر بر خلاقیت کارکنان بر جذب منابع مالی در شعب بانک تجارت شهرستان کاشان تاثیر گذار است؟

۲- رتبه بندی میزان تاثیر عوامل مؤثر بر خلاقیت کارکنان بر جذب منابع مالی در شعب بانک تجارت شهرستان کاشان چگونه است؟

۱-۴-۲- سوال های فرعی :

۱- آیا دانش کارکنان بر جذب منابع مالی در شعب بانک تجارت شهرستان کاشان تاثیر گذار است؟

۲- آیا توانایی عقلانی کارکنان بر جذب منابع مالی در شعب بانک تجارت شهرستان کاشان تاثیر گذار است؟

۳- آیا سبک فکری کارکنان بر جذب منابع مالی در شعب بانک تجارت شهرستان کاشان تاثیر گذار است؟

۴- آیا انگیزه کارکنان بر جذب منابع مالی در شعب بانک تجارت شهرستان کاشان تاثیر گذار است؟

۵- آیا عوامل شخصیتی کارکنان برجذب منابع مالی در شعب بانک تجارت شهرستان کاشان تاثیر گذار است؟

۶- آیا عوامل محیطی بر جذب منابع مالی در شعب بانک تجارت شهرستان کاشان تاثیر گذار است؟

۷- آیا از لحاظ میزان تاثیر عوامل مؤثر بر خلاقیت کارکنان بر جذب منابع مالی در شعب بانک تجارت شهرستان کاشان تفاوت معنی داری وجود دارد؟

۱-۵- اهداف تحقیق:

۱- شناخت عوامل مؤثر ‌بر خلاقیت کارکنان که بر جذب منابع مالی در شعب بانک تجارت شهرستان کاشان مؤثر می‌باشد.

۲- رتبه بندی و تعیین درجه اولویت تاثیر عوامل مؤثر ‌بر خلاقیت کارکنان بر جذب منابع مالی در شعب بانک تجارت شهرستان کاشان.

۱-۶- فرضیه های تحقیق:

۱-۶-۱- فرضیه اصلی تحقیق:

عوامل مؤثر ‌بر خلاقیت کارکنان بر جذب منابع مالی در شعب بانک تجارت شهرستان کاشان تاثیر گذار است.

۱-۶-۲- فرضیه های فرعی تحقیق:

۱- دانش کارکنان بر جذب منابع مالی در شعب بانک تجارت شهرستان کاشان تاثیر گذار است.

۲- توانایی عقلانی کارکنان بر جذب منابع مالی در شعب بانک تجارت شهرستان کاشان تاثیر گذار است.

۳- سبک فکری کارکنان بر جذب منابع مالی در شعب بانک تجارت شهرستان کاشان تاثیر گذار است.

۴- انگیزه کارکنان بر جذب منابع مالی در شعب بانک تجارت شهرستان کاشان تاثیر گذار است.

۵- عوامل شخصیتی کارکنان بر جذب منابع مالی در شعب بانک تجارت شهرستان کاشان تاثیر گذار است.

۶- عوامل محیطی بر جذب منابع مالی در شعب بانک تجارت شهرستان کاشان تاثیر گذار است.

۷- در میزان تاثیر عوامل مؤثر بر خلاقیت کارکنان بر جذب منابع مالی در شعب بانک تجارت شهرستان کاشان تفاوت معنی داری وجود دارد.

۱-۷ متغیر های تحقیق:

متغیرمستقل این پژوهش عوامل مؤثر بر خلاقیت کارکنان و متغیر وابسته آن جذب منابع مالی می- باشد.

۱-۸ مدل مفهومی تحقیق:

چارچوب نظری پایه ‏ای است که تمام تحقیق بر روی آن بنا می‏ شود. در چارچوب نظری، متغیرهای مهم و مؤثری که در ارتباط با مسئله تحقیق دخیل­اند شناسایی و ارتباط بین آن ها به صورت منطقی توصیف می‏ شود، طوری که به عنوان راهنمایی برای تبیین و تشریح مسئله تحقیق عمل کند.

در این بخش، محقق از میان دیدگاه ها و نظریه های مطرح شده، یک یا چند نظریه را انتخاب و بر اساس آن ها مسئله تحقیق خود را تبیین می ‏کند و روابط بین عوامل و متغیرهایی را که در ایجاد مسئله تحقیق نقش دارند، شناسایی و در قالب مدل تحلیلی ارائه می‏ دهد.

برای شناسایی و رتبه بندی میزان تاثیر عوامل مؤثر بر خلاقیت کارکنان بر جذب منابع مالی مدل‌ ها، الگوها و روش های متعدد و متنوعی وجود دارد. هر پژوهشگر بنا به ضرورت های پژوهش و یا حتی سلیقه شخصی، یکی از آن ها را برمی‌گزیند.

در این تحقیق برای شناسایی و رتبه بندی میزان تاثیر عوامل مؤثر بر خلاقیت کارکنان بر جذب منابع مالی از مدل روبرت جی استرنبرگ و لیندا ای اوهارا[۲] استفاده کرده‌ایم. ذکر این نکته ضروری به نظر می‌رسد که فرضیه های پژوهش نیز بر اساس این مدل طراحی شده است.

طبق این الگو عوامل مؤثر بر خلاقیت شامل دانش، توانایی عقلانی، سبک فکری، انگیزه، شخصیت و محیط می‌باشند. این مدل به صورت زیر می‌باشد :

متغیر مستقل

متغیر وابسته

­­­­­

متغیر تعدیل گر

مدل مفهومی تحقیق (شکل۱-۸)

روبرت جی استرنبرگ و لیندا ای اوهارا در بررسی‌های خود شش عامل را در خلاقیت افراد مؤثر دانسته اند: (مشبکی و وفایی،۱۳۸۲)

دانش: داشتن دانش پایه‌ای در زمینه‌ای محدود و کسب تجربه و تخصص در سالیان متمادی.
توانایی عقلانی: توانایی ارائه ایده خلاق از طریق تعریف مجدد و برقراری ارتباطات جدید در مسایل.
سبک فکری: افراد خلاق عموما در مقابل روش ارائه شده از طرف سازمان و مدیریت ارشد، سبک فکری ابداعی را بر می‌گزینند.‌
انگیزش: افراد خلاق عموما برای به فعل درآوردن ایده های خود برانگیخته می‌شوند.
شخصیت: افراد خلاق عموما دارای ویژگی‌های شخصیتی مانند مصر بودن، مقاوم بودن در مقابل فشارهای بیرونی و داخلی و نیز مقاوم بودن در مقابل وسوسه همرنگ جماعت شدن هستند.
محیط: افراد خلاق عموما در داخل محیط‌های حمایتی بیشتر امکان ظهور می‌یابند.

این محققان مشخص کردند که عمده‌ترین دلیل عدم کارایی برنامه های آموزش خلاقیت تأکید صرف این برنامه ها بر تفکر خلاق به عنوان یکی از شش منبع مؤثر در خلاقیت است.جایی که سایر عوامل نیز تاثیر بسزایی در موفقیت و شکست برنامه های آموزش خلاقیت ایفا می‌کنند(استرنبرگ و اوهارا[۳] ،۱۹۹۷).

۱-۹ قلمرو تحقیق:

۱-۹-۱- قلمرو موضوعی تحقیق:

در قلمرو موضوعی این تحقیق عوامل مؤثر بر خلاقیت کارکنان شامل موضوعاتی نظیر خلاقیت و نوآوری، عوامل مؤثر بر خلاقیت، اهمیت و ضرورت خلاقیت، مدل‌های فرایند خلاقیت، مفهوم و جایگاه خلاقیت و نوآوری می‌باشد و در زمینه جذب منابع مالی به تاثیر نوآوری بر موفقیت بانک‌ها، عوامل مؤثر در جذب منابع مالی بانک‌ها، انواع مهارت‌های لازم برای جذب منابع مالی در بانک‌ها، جذب منابع پولی در بانکداری نوین، عوامل درون سازمانی مؤثر بر جذب منابع می‌پردازد.

۱-۹-۲- قلمرو زمانی تحقیق:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:28:00 ق.ظ ]




* کارآفرینی مهارت پی بردن به یک فرصت در جایی است که دیگران آن را آشوب زده ،متناقض و مبهم می بینند.

* ‌کارآفرینی توانایی پایه گذاری یک تیم است که افراد بتوانند مهارت ها و استعدادهای دیگران را تکمیل نمایند.

* کارآفرینی پی بردن به چگونگی یافتن ، تدارک دیدن و کنترل دیگران قرار دارد و اطمینان دادن از اینکه پول تا زمانی که نیاز به آن حیاتی نیست ، به مصرف نمی رسد.

* کارآفرینی به اعمال ریسک های حساب شده در زمینه‌های مختلف شخصی و مالی و سپس انجام هر کاری که برای ایجاد مزیت و برتری امکان پذیری است ،تلقی می‌گردد(اشمر،۲۰۰۲: ۱-۲).

شکل شماره(۲-۹) مقایسه انواع کارآفرینی:

کارآفرینی آزاد:

Independent Intrepreneurship

فرایندی است که کارآفرین طی می‌کند تا فعالیت کارآفرینانه ای را به طور آزاد به ثمر رساند

فردی

کارآفرینی

گروهی

‌کارآفرینی درون سازمانی:

Intraprenership

فرایندی که کارآفرین طی می‌کند تا فعالیت کارآفرینانه ای را در سازمانی که معمولاً سنتی و بوروکراتیک است به ثمر برسد

کارآفرینی سازمانی

انتفاعی

غیر انتفاعی

Corporate entrepreneurship

فرآیندی است که سازمان طی می‌کند تاهمه کارکنان

بتوانند در نقش کارآفرین انجام وظیفه کنند و تمام

فعالیت‌های کارآفرینانه فردی و گروهی به طور مستمر

،سریع ووراحت در سازمان مرکزی یا شرکت تحت پوشش خودمختار به ثمر رسند

(منبع:صمدآقایی، ۱۳۷۸)

۲-۲۲- کارآفرین کیست؟

اصطلاح کارآفرین[۴۴] ،اولین بار ژوزف شومپیتر به کار برد. واژه کارآفرین در بردارنده معنای موفقیت است . این واژه به معنای محصولات، ابداعات، کیفیت و خدمات نوین است . در درون یک شرکت ، این واتژه به معنای نوع خاصی از روحیه، سر زندگی و فضیلت است. باتلر، مفسر روزنامه تجاری ، آن را “شوق خلقت” می‌داند.

“پیتر دراکر” معتقد است کارآفرین کسی است که فعالیت اقتصادی کوچک و جدیدی را با سرمایه خود شروع می‌کند. کارآفرین ارزش ها را تغییر می‌دهد و ماهیت آن ها را دچار تحول می کند. همچنین مخاطره پذیر است و به درستی تصمیم گیری می کند. برای فعالیت خود به سرمایه نیاز دارد و کارآفرینی به عقیده دراکر به کار بردن مفاهیم و فنون مدیریتی، استاندادسازی محصول، به کار گیری ابزارها و فرآیندهای طراحی و بنا نهادن کار برپایه آموزش و تحلیل کار انجام شده است(سعیدی کیا،۱۳۸۶).

۲-۲۳- ویژگی های کارآفرینان

ده مورد از ویژگی هایی که “تامپسون” “هیسریچ” و “پیترز” در سال ۱۹۹۸ ذکر کرده‌اند، عبارت از:

* کارآفرینان افرادی هستندکه تفاوت ایجاد می‌کنند، در واقع آن ها به طور خلاقانه فرصت هایی را برای کسب و کار ایجاد می- نمایند.

* کارآفرینی، تشخیص و استفاده مطلوب از فرصت ها می‌باشد.

* کارآفرینان با هدف دستیابی به منافع مورد نیاز برای استفاده از فرصت ها به شدت تلاش می‌کنند.

* کارآفرینان از طریق ارائه محصولات، خدمات یا شیوه های جدید، ارزش ایجاد می کنن.

* کارافرینان ایجادکننده شبکه های مطلوب منابع ،امکانات مالی، ابتکارات، شبکه های اجتماعی و مذاکرات مختلف هستند.

* کارآفرینان از چگونگی و چرایی فرصت ها و جایگاه خود شناخت دقیق دترند.

* کارآفرینان خود ،سرمایه ایجاد می‌کنند ، این سرمایه به شکل های مختلف نظیر سرمایه مالی، اجتماعی و هنری می‌باشد.

* کارافرینان خطرپذیرند و توانایی اداره و ریسک های مختلف را دارند.

* کارآفرینان در مقابل سختی و مشکلات، خویشتن دار و مقاوم هستند.

* کارآفرینان مستلزم خلاقیت و نوآوری هستند و این دو از عناصر اصلی آن است(طالبی و لباف،۱۳۸۲).

جدول شماره(۲-۷) مقایسه کارآفرینان، کارآفرینی سازمانی و مدیران سنتی

کارآفرینان سازمانی

کارافرینان

مدیران سنتی

استقلال وتوانایی برای پیشرفت به منظورکسب پاداش

استقلال،فرصت برای خلق کردن و کسب پول

ارتقاء.و پاداش های سازمانی نظیر:

قدرت،دفترکار مناسب و غیره

انگیزاننده­های

اصلی

بین دوحالت قبل،برنامه ریزی مبتنی برفوریت برای تطبیق باجدول زمانی سازمان

ادامه حیات و دستیابی به رشدتجاری بین ۵تا۱۰ سال

برنامه ریزی کوتاه مدت مطابق با سهمیه ها،بودجه بندی هفتگی،ماهانههفصلی و برنامه ریزی سالانه

افق زمانی

نظارت مستقیم بیش از تفویض

نظارت مستقیم

تفویض اختیار،سرپرستی بیش از نظارت مستقیم

فعالیت

‌در حد متوسط

‌در حد متوسط

دقیق-محتاط

مخاطره­پذیری

عدم توجه به نمادهای شغلی

عدم توجه به نمادهای شغلی

توجه به نمادهای شغلی

موقیت وجایگاه

تلاش می ‌کنند تا از پروژه های مخاطره آمیزچشم پوشی کنندتاوقتی که آمادگی لازم را به دست آورند

باشکست واشتباهات روبرو می‌شوند

تلاش می‌کنند تا از شکست واشتباه اجتناب کنن

شکست واشتباه

سازگاری با دیگران درپذیرش دیدگاه های خصوصی،تاتاحدی بردباربودهومایلندکه سازگارباشند

پی گیری دیدگاه های خصوصی،قاطعیت وفعل گرا

سازگاری با افرادی که درجایگاه قدرت قرار دارند

تصمیم گیری

خود،مشتری و حمایت کنندگان

خود و مشتری

دیگران

خدمت دهی

شرکت های کارآفرین کوچک،حرفه ای،پیشینه زراعت

شرکت های کوچک ‌کارآفرین،حرفه ای،پیشینه زراعت

اعضای خانواده برای شرکت های بزرگ کارمی کنند

تاریخچه خانوادگی

معامله گری درون سلسله مراتب

معامله گر یادلال بودن به عنوان مبنای ارتباط

سلسله مراتب به عنوان مبنابرای ارتباط

رابطه با دیگران

منبع:پیترز و هیسریچ،۲۰۰۲: ۴۸

۲-۲۴- کارآفرینی سازمانی[۴۵]

فرایند تغییر و تحول مستمر و پرشتاب در آغاز هزاره سوم میلادی ، از عمده ترین جریان های حاکم بر حیات بشری و از مهمترین مشخصات بارز آن به شمار می رود و فرایند کارآفرینی و خلاقیت که اساس و بستر تغییر و تحول و دگرگونی است در این خصوص نقش بسیار بنیادین و تعیین کننده ای ایفا می‌کند(سعیدی کیا،۱۳۸۶).

افراد، سازمان‌ها و جوامعی که نتوانند خود را با این تحولات پرشتاب همگام کنند دچار حالت ایستایی و توقف و سکون شده ، بی شک آینده حضور فعال نخواهند داشت و سرانجام دچار اضمحلال می شود.

تلاش صاحب نظران و متخصصان براین است که برای سازمان‌ها شرایطی فراهم کنند که زمینه حاکمیت فناوری ،خلاقیت و نوآوری در آن ها مناسب تر و مستعدتر شود و دانشمندان در پی آن بودند وجه تمایز این افراد را که محور توسعه اقتصادی بوده و کارآفرین خوانده می شود با دیگر افراد جامعه به دست آورندو این امر باعث به وجود آمدن علم کارآفرینی شد(همان منبع).

با توجه به اینکه جهان به سمت اقتصاد کارآفرینی در حرکت است و سازمان‌ها در دنیا با سرعتی بی سابقه با بهره گرفتن از فناوری اطلاعات و ارتباطات و خلاقیت و نوآوری در حال توسعه اند ، امروزه تسلط یافتن به دانش کارآفرینی و ایجاد و توسعه کسب و کار جدید امری الزامی و یکی از پرکاربردترین زمینه علمی و اقتصادی مورد نیاز کشور می‌باشد(سلجوقی،۱۳۸۷).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:28:00 ق.ظ ]




بله قاضی در مرحله اجرا و نفوذ و الزام طرفین دعوا به مفاد حکم موضوعیت دارد چرا که اگر سوال شود چه موضوعی و یا عاملی و یا به تعبیر دیگر چه چیزی موضوع و مبنای ختم دعوا شد.

جواب مسلم علم قاضی است این جا این سخن است درست و صواب ولی در مرحله اولیه و متقدم و ابتدائیه صدور حکم سوال این است( که مرحله اجرا و نفوذ نتیجه آن است) که از چه طریقی برای شما موضوع محرز شد و برای طرفین رفع اختلاف حاصل شد جواب علم قاضی است و قطعا جواب خواهند داد قاضی از راه و طریق و دلیل علم اش به نزاع فیصله داد اینجا صوای از حجیت و عدم حجیت علم قاضی در احراز موضوع و صدور حکم منافاتی با مرحله اجرا و نفوذ و التزام مدعی و مدعی علیه ندارد چرا چون بنای الزام و اجرا النهایه همان طریقیت علم قاضی در احراز حق و اصل نزاع بوده و ایت دو مرحله صرفا تفکیکی است ثانوی و عرضی و نه حقیقی و واقعی و لذا مرحله نفوذ که گفته شده علم قاضی موضوع آن است معلوم شد (یعنی هر دو،روی یک سکه اند) و در پایان توجه شما به یک وجه از استدلال به آیات حدود و اشکالی که بر آن وارد شد جلب می نمائیم:

« والذی یدل صحه ما ذهبنا الیه زائد علی الاجماع المتردد قوله تعالی:( الزانیه و الزانی فا جلدوا کل واحد منهما ماه جلده )، و قوله تعالی:( و السارق و السارقه فاقطعوا ایدیهما )، فمن علمه الامام سارقا او زانیا قبل القضاء او بعده فواجب علیه آن یقضی فیه بما او حبته الایه من اقامه الحدود، و اذا ثبت ذلک فی الحدود فهو ثابت فی الاموال لان من اجازه ذلک فی الحدود اجاره فی الاموال، و لم یجزه احد من الامه فی الحدود دون الاموال».

( و اینکه دلالت می‌کند بر درستی و صحت آنچه ما به آن رفته ایم اضافه بر اجماع متردد و مکرر فقها: قول خدای تعالی: ( زن زناکار و مرد زناکار را برهریک یکصد تازیانه بنوازید و قول دیگر خدای تعالی است که فرموده: دست مرد دزد و زن دزد خود را قطع کنید) پس کسی که امام به عمل سرقت و یا زنا او چه قبل از دادرسی و چه بعد از آن علم حاصل کند پس بر امام واجب است که مطابق آنچه آیات شریفه واجب ‌کرده‌است از اقامه حدود اجرای حکم نماید و هنگامی که این موضوع در خصوص حدود شرعیه ثابت شود ‌در مورد اموال نیز ثابت می‌باشد واحدی از فقها امت قائل به جواز این قضیه به اعتبار و روایی علم قاضی در حدود برخلاف اموال شده است. (موسوی بغدادی،سید مرتضی،الانتصار،ص۲۴۱)

و در ادامه اضافه کرده‌اند که از کجا می فرمائید که این آیات مجرمی را اراده کرده که قاضی ها علم به جرم او پیدا کردند بدون اینکه خودش نزد قاضیها اقرار کرده باشد به زنا و یا سرقت، و یا شهود علیه او شهادت داده باشند. در پاسخ خواهیم گفت کسی که اقرار به زنا و یا سرقت کند و یا اینکه شهود علیه او شهادت به عمل زنا و سرقت دهند نمی توان آن ها را به طور واقعی و قطعی زانی و سارق نامید و ما به صرف اتباع و پیروی از شرع حکم می‌کنیم اما زناکارو سارق حقیقی کسی است که واقعا عمل زنا و سرقت را در خارج انجام داده باشد. ‌بنابرین‏ حمل دو آیه مذکور ‌بر علم قاضی سزاوارتر از حمل آن دو بر مورد شهادت و یا اقرار است.

۱: اشکال وارده

ما به ‌عنوان نمونه به اشکال و ایرادی که فقیه و اصولی بزرگوار و فاضل معاصر[۱]، بر این استدلال وارد ساخته اند پرداخته و سپس معلوم می داریم که قول حق کدام است.

اما استدلال این دسته از فقها درست نیست زیرا عناوین و اسماء در موضوعات احکام کیفری،ظاهر در وجود واقعی آن ها‌ است نه به قید معلوم بودن،پس همان گونه که موضوع حد زنا و سرقت فردی نیست که اقرار به زنا و یا سرقت کرده باشد یا اینکه شهود علیه آن دو شهادت داده باشند.

بدین سان نیز کسی که زنا و یا سرقت از او دانسته شود و کشف گردد موضوع حد نخواهد بود زنا و، بلکه موضوع حد سرقت، زانی و سارق واقعی هستند.

و دلیل ترتب حد بر عناوین کیفری: همانند دلیل ترتب حقوق و احکام دیگر بر موضوعات واقعیشان می‌باشد به طور نمونه آیا می شود از دلیل ضمان، اتلاف و اشتغال ذمه کسی که مال دیگری را تلف کرده و یا از دلیل دیه قتل خطائی، صحت حکم قاضی را بر طبق علم خود در حقوق مردم استفاده کرد؟

وقتی چنین استنباط و استفاده ای از این ادله ممکن نباشد ‌در مورد حقوق الهی نیز چنین استفاده ای از ادله آن ممکن نیست، زیرا ادله حقوق الهی فقط دلالت بر ثبوت حق الهی بر موضوع واقعی اش دارد که ما از آن تعبیر به حکم کیفری کردیم اما چگونگی اثبات قضایی آن علیه متهم و مجازات وی، که از تدابیر به حکم قضایی نمودیم خارج از دلالت آن ادله می‌باشد. در این مورد تفاوت میان اینکه خطاب آیات حدود متوجه عموم مردم یا خصوص حاکمان باشد، وجود ندارد، زیرا در هر دو صورت ارشاد به قانونگذاری اصل مجازات است به اینکه هر گاه شخصی مرتکب زنا و یا سرقت گردید حدود مجازات وی در شریعت شلاق و یا قطع دست است.

اما چگونگی اثبات جرم مربوط به ادله قضایی و طریق اثبات جرایم است که از آن تعبیر به اصول اثبات می شود.

۲: نقد ثبوت حکم کیفری بر موضوع واقعی و فوائد آن:

اگر گفته شود چه فایده ای در ثبوت حکم کیفری بر موضوع واقعی اش قابل تصور است در حالی که فرض بر این است که حکم کیفری هرگز به جای حکم قضایی کفایت نمی کند

پاسخ داده خواهد شد این مطلب علاوه بر آنکه اقتضای طبیعت آن دو حکم است زیرا حکم کیفری ثبوتی است که به موضوع واقعی اش تعلق می‌گیرد و حکم قضایی مانند ظاهری اثباتی می‌باشد. فوائد زیادی در پی خواهد داشت که به بعضی از آن ها اشاره می‌کنیم:

الف – امکان نقض حکم قاضی در صورتی که علم به اشتباه حاصل شود زیرا که فهم دیگر موضوع واقعی آن کیفر نخواهد بود.

ب – امکان استیفای جزایی واقعی هنگامی که حق خاص مانند دیه نو قصاص باشد وجود دارد استیفای آن اگر از نظر قضایی ثابت نشده باشد.

خلاصه این که اعتبار و حجیت علم قاضی همانند اعتبار بینه و قسم نیاز دلیل است نو این گونه نیست که اعتبار علم قاضی مطابق قاعده باشد یا نفی و یا رد آن نیاز به دلیلی باشد و مسئله طریقیت ذاتی علم به لحاظ متعلق علم و آثار آن حتی نسبت به قاضی و علم او به امور واقعی، ربطی به مورد بحث ما ندارد .
( هاشمی شاهرودی ،سید محمود،بایسته های فقه جزا،ص۱۵)

بخش دوم :

قلمرو حجیت علم قاضی در فقه امامیه ‌و شافعی

الف : بررسی حجیت علم قاضی در فقه امامیه

از دیر باز این پرسش مطرح بوده است که آیا قاضی می‌تواند در دادرسی بدون اقرار و بینه و تنها علم خود رأی دهد یا باید پای بند اقتضای دلایلی باشد که دو طرف دعوی مطرح می‌کنند ؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:28:00 ق.ظ ]