تحقیق-پروژه و پایان نامه – قسمت 12 – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
۲-۱۰- رابطه مذهب با بهزیستی روانشناختی :
بر اساس الگوی بهزیستی روانشناختی ریف و کیز[۹۹]سازه بهزیستی روانشناختی از شش عامل :زندگی هدفمند، رابطه مثبت با دیگران، رشد شخصی ،پذیرش خود، خود مختاری و تسلط بر محیط، تشکیل میشود .از این منظر شاخص سلامتی به عنوان نداشتن بیماری تعریف نمی شود به طوری که به جای تأکید بر بد یا بیمار بودن بر خوب بودن تأکید می شود (ریف،۱۹۹۵).
بنابرین ویژگیهایی مانند سازش یافتگی ،شادمانی،اعتماد به خود ، و ویژگیهای مثبتی از این دست نشان دهنده سلامتی و بهزیستی روانشناختی است. در این حالت است که مذهب میتواند به عنوان یک اصل وحدت بخش و یک نیروی عظیم برای سلامتی روان مفید و کمک کننده باشد .چنان که سازمان جهانی بهداشت در تعریف ابعاد وجودی انسان، به ابعاد جسمانی ، روانی ،اجتماعی و معنوی اشاره میکند و بعد چهارم، یعنی بعد معنوی را نیز در تحول و تکامل انسان مطرح میسازد .بدین ترتیب انتظار میرود مذهب و دستیابی به معنویت به عنوان بخش مهمی از زندگی بر ارتقای سلامت و بهزیستی مؤثر باشد (امیری،۱۳۸۴).
سلامت روان یکی از ابعاد سلامت در نظر گرفته می شود و بر طبق تعریف کارشناسان سازمان بهداشت جهانی سلامت روانی عبارت است از حالت رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی و نه فقط عدم بیماری و ناتوانی و با تأکید برای آن که هیچ یک از این ابعاد بر دیگری اولویت ندارد.روانشناسی بهداشت در سالهای اخیر اهمیت زیادی برای نقش راهبردهای مقابله و سبک زندگی افراد در چگونگی وضعیت سلامت جسمانی وروانی آن قائل شده است. شیوه های مقابله ،توانایی های شناختی رفتاری هستند که فرد مضطرب به منظور کنترل نیازهای رفاهی درونی و بیرونی فشار آور به کار میگیرد .یکی از شیوه هائی که اخیرأ روند رو به گسترش بوده است شیوه های مقابله مذهبی و معنوی است که موجب آرامش و سلامت فرد می شود . یافته های اخیر نشان میدهد از آنجائی که این نوع مقابله ها هم منبع حمایت عاطفی و هم وسیله ای برای تفسیر مثبت حوادث زندگی هستند میتوانند مقابله های بعدی را تسهیل کنند بنا براین به کار گیری آن برای اکثر افراد سلامت ساز است ( براون و تیمی[۱۰۰]،۲۰۰۹).
علاوه بر این، نظریات ارائه شده در این زمینه از قبیل تأثیر ایمان در درمان اضطراب، بازگشت انسان به گرایش دینی در زندگی برای درمان بیماریهای روانی ، انسان متدین و عدم ابتلاء به بیماریهای روانی، عظمت و لذت ایمان در زندگی فردی و حتی اینکه تنها راه درمان افراد در زمینه از هم پاشیدگی اخلاقی را بازگشت به دین می دانند هم حاکی از اثر معنوی ایمان و مذهب در سلامت انسان میباشد . (تروینو[۱۰۱] ،۲۰۰۹)
همچنین با مطالعه ای که توسط. بیرمن و الکس[۱۰۲]انجام گرفت نشان دادکه رویکرد دینی تنها پیشبینی کننده سلامت روانشناختی بوده است به این صورت که رویکرد مذهبی درونی با سطح بالا تر سلامتی و رویکرد مذهبی پایین با سطح سلامتی و رویکرد روانشناختی پایین تر ارتباط دارد. تحقیقات آن ها نشان میدهد که فراوانی فعالیت های مذهبی فردی شاخص تعیین کنندهای در واریانس علائم افسردگی، اضطراب و احترام به نفس بوده است و حضور در کلیسا شخص را در مقابل خود کشی محافظت میکند(بیرمن وآلکس،۲۰۰۶).
بر اساس مطالعات انجام شده نگرش مذهبی میتواند در زندگی شخص بسیار مؤثر باشد و به میزان بسیار زیادی در زندگی زناشوئی و ارتباطات آن ها با یکدیگر اثر میگذارد .مذهب شامل رهنمودهایی برای زندگی و ارائه دهنده سامانه باورها و ارزشها است که این ویژگی میتواند زندگی زناشوئی را متأثر سازد . همچنین علاوه بر رابطه دین با سلامت روانی و سازش یافتگی فردی ،غالبأ بر ارتباط مثبت دین با سازش یافتگی و سلامت روانی و رابطه منفی آن با اختلالات روانی تأکید شده است . و در ارتباط بین نگرش دینی ،سازش یافتگی با محیط کار و خود پنداره نشان داده شده است که نگرش دینی با خود پنداره رابطه مثبت دارد و به همسازی بیشتر در افراد منتهی می شود(هانلر[۱۰۳]،۲۰۰۵) .
۲-۱۱- رابطه مذهب با فرسودگی شغلی :
داشتن معنا در زندگی ،امیدواری به یاری خداوند در شرایط مشکل زا ،بهره مندی از حمایتهای اجتماعی و معنوی ،احساس تعلق داشتن به منبعی والا همگی از جمله روشهایی هستند که کارکنان ادارات و معلمان با دارا بودن آن ها میتوانند در مواجهه با حوادث آسیب رسان ،مصائب ومشکلات شغلی فشار کمتری را متحمل شوند و سلامت روان خویش را در حد بهینه حفظ نمایند . معلمانی که دارای سلامت روان بالاتری باشند و با هدفمندی و امید در مدرسه حاضر شوند بهتر میتوانند به فعالیت پرداخته به دانش آموزان خدمت کنند (بابلی،۱۳۷۸).
مذهب میتواند به عنوان یک منبع مقابله با تنیدگی های زندگی مورد توجه قرار گیرد .پارگامنت معتقد بود که افراد در خلاء وبدون منابع با رویدادهای تنشگر زندگی روبرو نمی شوند بلکه آنان به سیستم باورها و اعمالی تکیه میکنند که عواطف ناشی از موقعیتهای دشوار را کاهش میدهد . ضمن آن که فرد میتواند آنچه در حال وقوع است را به خواست خداوند که میخواهد او را مورد امتحان قرار داده تا به او مطلبی را بیاموزد نسبت دهد و یا موقعیتها و شکستهای روز مره را به عنوان پاداش یا تنبیه الهی در نظر بگیرد (یگانه، ۱۳۹۲).
در مجموع رابطه بین مذهب وروانشناسی سازش یافتگی در پژوهشهای مختلف یافته های متناقضی در پی داشته است .برخی پژوهشها این رابطه را به گونه ای منفی ارزیابی نموده اند. مثلا الیس[۱۰۴] از یازده شیوه مذهبی که از طریق آن مشکلات روانی وفرسودگی ایجاد می شود نام میبرد گر چه وی بعدها موضع خود را مورد باز بینی و اصلاح قرار میدهد (الیس،۱۹۸۸).
از سوی دیگر ارتباط پایبندی به مذهب با سلامت بدنی و روانی ، تأثیر مثبت باورها وآیین های مذهبی بر رضایت از زندگی ،جلوگیری از فرسودگی شغلی و سبک زندگی دلخواه و نیز نقش مهم و مثبت باورهای دینی محکم در ارتقای بهداشت روانی و پایداری عاطفی افراد ،کاهش تنش های روانشناختی و پیشگیری از رفتارهای پر خطر از جملهیافتههایی هستند که به وجود رابطه مثبت بین مذهب وسازش یافتگی روانشناختی اشاره نموده اند .
در همین خصوص پارگامنت با بررسی ۱۳۰پژوهش گزارش نموده که ۳۴ درصد پژوهشهای مرور شده توسط وی به رابطه مثبت بین مقابله مذهبی با سازش یافتگی وسلامتی بدنی و روانی اشاره داشته اند در حالی که ۴درصد این رابطه را منفی ارزیابی نموده و۶۲درصد مطالعات هیچ گونه رابطه ای بین این متغیرها گزارش نکرده بودند (پارگامنت[۱۰۵]،۱۹۹۷).
به هر حال به نظر میرسد ابهام و تناقض موجود در یافته های مربوط به مذهب و سازش یافتگی روانشناختی میتواند ناشی از اندازه گیری ابعاد مختلف دینداری باشد .در این میان انگیزه های مذهبی افراد در قالب جهت گیریهای مذهبی درون سو و برون سو به عنوان دو عامل متمایز که میتواند دانش ما را پیرامون ارتباط میان وجود
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1401-09-29] [ 04:56:00 ق.ظ ]
|