از دیگر مزیت‌های کاربرد داده های تابلویی، حل مشکل تورش برآوردهای معادلات مقطعی است. تورش معادلات مقطعی به دلیل لحاظ نکردن بسیاری از متغیرهای توضیح‌دهنده مدل و خطای اندازه‌گیری متغیرها پدیدار می‌شود. استفاده از این روش به دلیل افزایش درجه آزادی و بررسی متغیرها در طول زمان، می‌تواند تورش معادلات را کاهش دهد. همچنین با بهره گرفتن از روش داده های تابلویی، پویایی متغیرها در طول زمان قابل برآورد است، در حالی که در مطالعات مقطعی به دلیل لحاظ نکردن زمان در برآوردها، این امر میسر نیست. استفاده از روش داده های تابلویی به محققان تجربی اجازه می‌دهد مدل‌های پیشرفته‌تری را تبیین کرده و آزمون کنند که فرضیه‌های ‌مقید کننده کمتری در برداشته باشند. زیاد بودن تعداد مشاهدات در این روش مسئله هم خطی در اقتصادسنجی را نیز تا حدود زیادی حل می‌کند. چون داده ها هم در طول زمان وهم در میان افراد تغییر می‌کنند، احتمال کمتری می‌رود متغیرها با یکدیگر هم خطی زیادی داشته باشند. در این روش با مجموعه داده ها می‌توان اثراتی را شناسایی کرد که ‌در داده های مقطعی یا سری زمانی قابل‌شناسایی نیست. گاهی استدلال می‌شود داده های مقطعی، رفتارهای بلندمدت را نشان می‌دهد. در حالی که ‌در داده های سری زمانی ما بر اثرات کوتاه‌مدت تأکید می‌کنیم. با ترکیب این دو خصوصیت ‌در داده های تابلویی، ساختار عمومی‌تر و پویاتری را می‌توان تصریح و کرد.

طرح مسئله و هدف تحقیق

در شناسایی مسئله تحقیق، پژوهشگر سعی بر آن دارد تا شواهدی دال بر وجود مسئله عرضه کند. به عبارتی پژوهشگر زمینه‌ای را تصویر می‌کند که در آن، مسئله موردنظر رخ‌داده است. در این مرحله ویژگی‌های مسئله، گستردگی و علل اجتماعی بروز آن نیز شناسایی می‌شود.

جان دیوئی معتقد است: “اولین مرحله تحقیق، احساس وجود یک مشکل است؛ ‌به این معنی که پژوهشگر در کار خویش با مانع یا مشکلی روبرو گردیده است که در حل آن ابهام یا تردید دارد و نمی‌تواند در مقابل آن ساکت بماند”. ‌بنابرین‏ نقطه آغازین در انجام هر گونه پژوهش یا تحقیق با نوعی مسئله یا سؤال پژوهشی آغاز می‌شود. انتخاب مسئله و بیان آن، یکی از جنبه‌های عمده پژوهش‌های علمی است زیرا برای حل یک مسئله باید در ابتدا آن را دقیقاً شناخت و سپس اقدام به حل آن مسئله نمود. لازم به ‌ذکر است که انتخاب مسئله و بیان آن مرحله‌ای از پژوهش نیست که بتوان به‌راحتی از آن گذشت، در حقیقت بخش عمده‌ای از وقت محقق صرف این مرحله می‌شود تا بتواند به بیان خوب مسئله تحقیق که بایستی اطلاعات زیر را منتقل کند، دست یابد. این اطلاعات شامل: اهمیت مسئله، تحدید مسئله در یک حوزه تخصصی، اطلاعات کلی ‌در مورد تحقیقات انجام‌شده و چارچوبی برای ارائه نتایج تحقیق می‌باشد.

با توجه به ادبیات و سوابق مطرح‌شده در فصل دوم، هدف اصلی این تحقیق بررسی اثر حاکمیت شرکتی بر رابطه بین سرمایه‌ فکری و ارزش بازار شرکت‌های پذیرفته‌شده در بورس اوراق بهادار تهران بر اساس سؤالات مطرح‌شده زیر می‌باشد:

۱٫ رابطه‌ معنی‌داری میان اجزای سرمایه فکری و ارزش بازار در شرکت‌هایی که حاکمیت شرکتی

    1. Thomas A. Stewrat ↑

    1. Peter Senge ↑

    1. Leshiga ↑

    1. Mouritsen ↑

    1. Martinez & Garcia ↑

    1. Lim ↑

    1. Marr ↑

    1. Gupta ↑

    1. Brennan ↑

    1. Mouritesen ↑

    1. Roos ↑

    1. Edvinsson ↑

    1. Economic Coopration & Development Organization ↑

    1. Bontis ↑

    1. Brooking ↑

    1. Fritz Machlup ↑

    1. John Kenneth Galbraith ↑

    1. Agancy & Sirch ↑

    1. Bant ↑

    1. Miller ↑

    1. Van Buren ↑

    1. Brennan ↑

    1. Chen ↑

    1. Bontis ↑

    1. Skandia AFS ↑

    1. Nonaka & Takechi ↑

    1. Tango Simulation ↑

    1. Danish, Stockholm & Meritum ↑

    1. Symposium ↑

    1. Andersson ↑

    1. EVA= Economic Value Added ↑

    1. MVA= Market Value Added ↑

    1. Knowledge Management ↑

    1. BSC= balanced scorecard ↑

    1. Kaplan & Norton ↑

    1. Joia ↑

    1. Edvinsson & Malone ↑

    1. Market Value ↑

    1. Book Value ↑

    1. Intellectual Capital ↑

    1. Physical Capital ↑

    1. Monetary Capital ↑

    1. Human Capital ↑

    1. Inovation Capital ↑

    1. Relationship Capital ↑

    1. Structural Capital ↑

    1. GAAP= Generally Accepted Accounting Principles ↑

    1. ROI= Return on Investment ↑

    1. Corporate Governance ↑

    1. Fyfr & Salansyk ↑

    1. Governance ↑

    1. Gubernance ↑

    1. Claessens ↑

    1. OECD= Organisation for Economic Co-operation and Development ↑

    1. Ryan ↑

    1. Agency Theory ↑

    1. Jensen & Meckling ↑

    1. Stewardship Theory ↑

    1. Ownership Structure ↑

    1. Shleifer & Vishny ↑

    1. Enron ↑

    1. Cang ↑

    1. Market Value ↑

    1. Chen Charles & Shimin Chen ↑

    1. Beaver ↑

    1. Babalyan ↑

    1. Face Value ↑

    1. Book Value ↑

    1. Intrinsic Value ↑

    1. Liquidation Value ↑

    1. Youngsun Coan ↑

    1. Kittsa ↑

    1. Kaplan & Norton ↑

    1. Hunt ↑

    1. Zhou & Fink ↑

    1. O’Donnell ↑

    1. Wexler ↑

    1. Tai & Chen ↑

    1. Luo ↑

    1. Ramezan ↑

    1. Chen ↑

    1. Chung ↑

    1. Rastogi ↑

    1. Siregar & Utama ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...