‌بنابرین‏ سرمایه گذاری برای ارتقای موقعیت اقتصادی زنان تاثیری چند برابر در خانواده نسبت به مردان دارد(چستون[۱۵]،۲۰۰۲)..بررسی ها نشان می‌دهد که زنان بیش از مردان در معرض فقر و تبعیض جنسیتی قرار دارند. این مسئله ‌به این دلیل است که زنان از قابلیت ها و امکانات لازم برای توانمندی و کاهش فقر برخوردار نیستند. وجود موانع و محدودیت ها بر سر راه تغییر و تحول پایگاه اقتصادی و اجتماعی زنان متأثر از عوامل فرهنگی و حقوقی، هر گونه تلاشی را برای از بین بردن فقر آنان با مشکل مواجه ساخته است (شادی طلب و همکاران، ۱۳۸۴).

‌بر اساس گزارش های بانک جهانی، بیش از ۶۶ درصد از فقرای جهان را زنان تشکیل می‌دهند. این در حالی است که زنان در سراسر جهان، همواره بیش از دو سوم از بار کار را بر دوش داشته اند اما تنها ده درصد از کل درآمد جهانی و فقط یک درصد از ثروت جهان نصیب آنان شده است(برای نمونه: بانک جهانی،۲۰۰۴-۲۰۰۰).عوامل بسیاری باعث افزایش فقر و کاهش برابری جنسیتی می‌شوند. نکته اساسی که در غالب بررسی ها مورد تأکید قرار می‌گیرد این است که زنان به خاطر زن بودن بیشتر در معرض فقر قراردارند (راودراد، ۱۳۷۹(.

کودکان زیادی بنا بر دلایلی، با یکی از والدین خود (معمولاً مادر) زندگی می‌کنند و در عین حال جوامع زیادی با افزایش نرخ طلاق مواجهند و این موضوعات زنان را آسیب پذیرتر می‌سازد و معمولاً در جوامعی که زنان برای مراقبت از کودکان مسئول هستند، فرصت حضور در بازار کار را به منظور پرورش کودکان از دست می‌دهند. علاوه بر این، بیوگی تجربه مشابه اکثر زنان متاهل است که بیانگر رشته ای از نا امنی‌های ویژه از جمله از دست دادن درآمد همسر، احترام و پایگاه در خانواده و اجتماع است. ‌بنابرین‏، در سراسر جهان نرخ خانوارهای«زن سرپرست» در کشورهای در حال توسعه رو به افزایش است. در این کشورها، فقدان منابع برای حمایت اجتماعی و اقتصادی از زنان، کمبود برنامه ریزی های آموزشی، مراکز فنی و حرفه ای و مربیان ماهر و کارآزموده به منظور ارائه خدمات آموزشی(تخصصی و کاربردی) به آنان، برخی از مشکلاتی هستند که زنان با آن مواجهند(جباری، ۱۳۸۲(.

در بیان ضرورت و اهمیت تحقیق می توان گفت ، تأکید سازمان بین‌المللی کار و نهادهای حمایتی بر ترویج و توسعه برنامه های آگاهسازی (فردی و شغلی) به منظور بسط و گسترش کار شایسته در میان کشورهای مختلف جهان به ویژه کشورهای در حال توسعه (گزارش هیئت مدیره سازمان بین‌المللی کار،۲۰۰۴ ) ، اجرای چنین پژوهشی را ضروری و مهم می‌سازد. ‌بنابرین‏، اجرای پژوهش حاضر که به منظور ایجاد شرایط مناسب و مساوی برای زنان در جهت استفاده از فرصت‌های آموزشی و شغلی نیز اهمیت خاصی برخوردار می‌باشد.

هدف پژوهش:

هدف برجسته تحقیق

  • تبیین اثربخشی مشاوره گروهی تنظیم هیجانی و کارآفرینی بر توانمند سازی زنان سرپرست خانوار شهرکرد

اهداف جزئی

    • تبیین اثربخشی مشاوره گروهی تنظیم هیجانی و کارآفرینی بر بعد اثر گذاری توانمند سازی زنان سرپرست خانوار

    • تبیین اثربخشی مشاوره گروهی تنظیم هیجانی و کارآفرینی بر بعد معناداری توانمند سازی زنان سرپرست خانوار

    • تبیین اثربخشی مشاوره گروهی تنظیم هیجانی و کارآفرینی بر بعد انتخاب توانمند سازی زنان سرپرست خانوار

  • تبیین اثربخشی مشاوره گروهی تنظیم هیجانی و کارآفرینی بر بعد شایستگی توانمند سازی زنان سرپرست خانوار

سوالات پژوهش

این پژوهش می کوشد به سوالات زیر پاسخ دهد که:

سوال اصلی

  • آیا مشاوره گروهی تنظیم هیجانی و کارآفرینی بر توانمند سازی زنان سرپرست تاثیر دارد؟

سوالات فرعی

    • آیا مشاوره گروهی تنظیم هیجانی و کارآفرینی بر بعد اثر گذاری توانمند سازی زنان سرپرست تاثیر دارد؟

    • آیا مشاوره گروهی تنظیم هیجانی و کارآفرینی بر بعد معناداری توانمند سازی زنان سرپرست تاثیر دارد؟

    • آیا مشاوره گروهی تنظیم هیجانی و کارآفرینی بر بعد انتخاب توانمند سازی زنان سرپرست تاثیر دارد؟

  • آیا مشاوره گروهی تنظیم هیجانی و کارآفرینی بر بعد شایستگی توانمند سازی زنان سرپرست تاثیر دارد؟

تعاریف نظری و عملیاتی متغیرهای پژوهش:

تعاریف نظری:

تنظیم شناختی هیجان:

تنظیم هیجان وجه ذاتی گرایش های پاسخ هیجانی است. در واقع، تنظیم هیجان به اعمالی اطلاق ، می شود که به منظور تغییر یا تعدیل یک حالت هیجانی به کا ر می رود. در متون روان شناختی، این مفهوم اغلب به منظور توصیف فرایند تعدیل عاطفه منفی به کار رفته است. هر چند تنظیم هیجان می‌تواند در برگیرنده فرایندهای هشیار باشد، الزاماًً نیازمند آگاهی و راهبردهای آشکار نیست. تنظیم هیجان در مدیریت هیجان ها نقش اساسی ایفا می‌کند . تنظیم هیجان شکل خاصی از خودنظم بخشی است. به عنوان فرآیندهای بیرونی و درونی دخیل در بازبینی، ارزشیابی و تعدیل ظهور، شدت و طول مدت واکنش های هیجانی تعریف شده است که در سطوح ناهشیار، نیمه هشیار و هشیار به کار گرفته می شود(حسنی و همکاران ،۱۳۸۷).

کارآفرینی :

کارآفرینی عبارت از فرایند خلق چیزی با ارزش و متفاوت، از طریق اختصاص زمان و تلاش کافی همراه با ریسک مالی، روانی و اجتماعی. همچنین دریافت پاداش های مالی و رضایت شخص از نتایج حاصله (هیسریچ و پیترز،۲۰۰۳). یا کارآفرینی عبارت است از یک مفهوم چند بعدی یا یک فرایند ریسک پذیری، نوآوری و پیش دستی در ایجاد یا کنترل وقایع(لیو و دابینسکی، ۲۰۰۰).

مشاوره گروهی:

عبارت از عرضه‌ تجارب سازشی و تکاملی متعارف در گروه است. تمرکز مشاوره گروهی بر یاوری مراجع برای مقابله با مسایل سازشی و تکاملی روزمره است. از جمله اینکه “گروه” ممکن است بر اصلاح رفتار، کسب مهارت رابطه با دیگران، مسایل مربوط به جنس مخالف، ارزش‌ها، نگرش‌ها و بالاخره اتخاذ تصمیمات شغلی، متمرکز باشد. گزدا(۱۹۸۴)، معتقد است که مشاوره گروهی می‌تواند توام با رشد باشد، زیرا شوق و انگیزه مشارکت گروهی، تغییراتی را فراهم می‌کند که معطوف به مصالح مراجع است(ثنایی، ۱۳۷۳).

زنان سرپرست خانوار:

در صورتی که اعضای خانواده، یک زن را به عنوان سرپرست معرفی کنند به آن(سرپرست خانوار) اطلاق می شود. خانوارهای با سرپرستی زن خانوارهایی هستند که به دلایل مختلف (طلاق، جدایی، مهاجرت و مرگ همسر) مردی به عنوان سرپرست در آن وجود ندارد و یا خانوارهایی که مرد به خاطر کسالت، اعتیاد و غیره در درآمد خانوار سهمی ندارد(یونیسف،۱۳۷۲)

توانمندسازی:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...