۲-۱۳-۴ مرحله ی افول یا سکون :در این مرحله چنانچه فرصت‌های رشد وجود داشته باشد، به احتمال قریب به یقین بسیار ناچیز است . شاخص‌های سودآوری، نقدینگی و ایفای تعهدات روند نزولی داشته وشرکت درشرایط رقابتی بسیار شدیدی قرار داشته، ضمن اینکه هزینه ی تأمین مالی از منابع خارجی نیز بالا است به گونه ای که در اغلب موارد بازده سرمایه گذاری یا بازده سرمایه گذاری تعدیل شده کمتر از نرخ تأمین مالی است.(ادیزس،۱۹۸۹)

۲-۱۴ محافظه کاری حسابداری و دوره عمر شرکت ها

تقاضا برای محافظه کاری ازعوامل مختلفی ناشی می­ شود که از جمله مهمترین آن ها شامل انعقاد قراردادهای کارا، کاهش دعاوی حقوقی، کاهش یا به تعویق انداختن مالیات، خنثی کردن تمایل جانبداری مدیران، کاهش هزینهای سیاسی، کاهش کشمکش بین بستانکارن و سهام‌داران، کاهش عدم تقارن اطلاعاتی در شرکت‌های کوچک، کاهش فشارها و تهدیدات رقابتی و افزایش کیفیت اطلاعات مالی را ‌می‌توان نام برد.

شرکت ها در مراحل مختلف چرخه عمر سیاست های متفاوتی را در زمینه مدیریتی و حسابداری در پیش می گیرند که از آن جمله می توان به به کارگیری محافظه کاری اشاره کرد. از آنجایی که در واقع دلایل استفاده از محافظه کاری در دیدگاه های محافظه کاری گنجانده شده است ما نیز از طریق بیان دیدگاه های محافظه کاری به بیان این که چگونه نیاز به استفاده از محافظه کاری در شرکت های رو به افول کمرنگ می شود می پردازیم.

۲-۱۴-۱ قرارداد ها

شرکت ها برای رشد بیشتر نیازمند انعقاد قرار داد های بیشتری نیز هستند این قرار دادها شامل قرار داد وام و قرار داد با مدیران می‌باشد. انعقاد قرارداد موجب ایجاد هزینه­ های نمایندگی است. مشکل زمانی به وجود می ­آید که مدیریت دوست دارند در پروژهای سرمایه گذاری کنند که ریسک آن ها بیشتر است، زیرا انتظار بازدهی نیز بیشتر است. در قراردادهای بدهی بازده مازاد برای شرکت است و بستانکاران سهمی در این سود مازاد نخواهند داشت و وقتی پروژها زیان ده باشند عواقب اصلی این زیان متوجه اعتباردهنگان خواهد بود. جستجو برای دستیابی به نوعی ساز و کار جهت کاستن این هزینه­ ها منجر به تقاضا برای خدمات حسابداری به عنوان ابزاری مؤثر در فرایند قراردادهای واحد تجاری شده است. بیشتر قراردادهای واحد اقتصادی با اشخاص حقیقی و حقوقی بر مبنای ارقام حسابداری تنظیم می­گردد، تا هزینه­ های نمایندگی کاهش پیدا کند. به موقع بودن، تأئید­پذیری و عدم­تقارن در تأئید پذیریِ ارقام حسابداری( اخبار خوب و بد) از اهمیت برخوردار است و اعمال محافظه کاری را می­طلبد. برای مثال، محافظه کاری می ­تواند رفتار فرصت­طلبانه مدیران را در گزارشگری شاخص­ های حسابداری مورد استفاده در قرار­دادها محدود نماید. تا زمانی که برای گزارشگری عملکرد مدیریت از معیار­ها و شاخص­ های حسابداری استفاده می شود، مشکلات اخلاقی همواره در گزارشگری مالی وجود خواهد داشت(واتس، ۲۰۰۳).

در عمل، محافظه کاری در حسابداری، رفتار جانبدارانه مدیر را خنثی کرده و شناسایی سود را به تأخیر می اندازد. در قراردادها، اثرات مذبور ارزش شرکت را افزایش می‌دهد، زیرا محافظه کاری پرداخت­های نادرست مدیر به خود و سایر گروه­ ها نظیر سهام‌داران را محدود می‌کند. بر این اساس شرکت های رو به رشد که دارای قرار دادهای بیشتر و هزینه های نمایندگی بیشتری هستند تمایل بیشتری را برای استفاده از محافظه کاری نشان می‌دهند.

۲-۱۴-۲ دعاوی حقوقی

یکی دیگر از دلایل به کارگیری محافظه کاری دعاوی حقوقی است. (واتس، ۲۰۰۳) معتقد است که دعاوی حقوقی معمولاً زمانی مطرح می شود که سود خالص و خالص دارایی­ های واحد تجاری، بیش از حد گزارش شده باشد. لذا اتخاذ رویکرد محافظه ­کارانه با کاستن از سود خالص و در نتیجه خالص دارایی­ های گزارش شده، دعاوی حقوقی علیه شرکت و حسابرسان شرکت را به حداقل می­رساند. از آنجایی که شرکت های رو به افول دارای آینده اقتصادی نا مناسبی هستند از رو به رو شدن با دعاوی حقوقی بیم کمتری نسبت به شرکت های رو به رشد دارند در نتیجه کمتر محافظه کارند.

۲-۱۴-۳ مالیات

می‌دانیم که شرکت های رو به رشد نسبت به شرکت های رو به افول دارای شرایط اقتصادی مساعد تر و در نتیجه سود بیشتری را کسب می‌کنند.یکی از دلایل به کارگیری محافظه کاری کم­نمایی سود حسابداری است. برای اینکه سود حسابداری در تعیین میزان نرخ مالیات اثر اجتناب ناپذیر دارد. سود حسابداری کمتر، هزینه مالیاتی کمتر را نیز به دنبال خواهد داشت.

مالیات این انگیزه را ایجاد می‌کند که سود حسابداری گزارش شده کمتر از واقع باشد. مادامی که شرکت سودآور و نرخ سود مالیاتی مثبت باشد، ‌می‌توان با به تعویق انداختن شناسایی سود، ارزش فعلی مالیات را کاهش داده و ارزش خالص دارایی­ ها را کمتر گزارش کرد. ‌به این ترتیب مالیات بر درآمد به عنوان توجیه برای محافظه کاری تلقی گردیده است. ‌بنابرین‏ از دیدگاه مالیاتی شرکت های رو به رشد انگیزی بیشتری برای اعمال محافظه کاری دارند.

۲-۱۴-۴ هزینه­ های سیاسی

در دیدگاه هزینه سیاسی بیان شد که صاحبان قدرت انگیزه دارند که برای انتقال ثروت از شرکت­ها به خودشان یا سایر ذینفعان موضع بگیرند. این مواضع به شکل الزام بعضی از شرکت­ها به پرداخت مبالغی برای موارد اجتماعی نظیر (آلودگی محیط زیست، زلزله و جنگ )؛ تحمیل نرخ‌های مالیاتی بالاتر یا محروم کردن آن ها از بعضی از مزایا و حقوق صورت ‌می‌باشد. هزینه های تحمیل شده به شرکت‌ها تابعی از قدرت سود آوری و اندازه آن­ها است،زیرا شرکت‌ها ی کوچکتر کمتر مورد توجه هستند و در نتیجه کمتر در معرض انتقال سیاسی ثروت واقع می­شوند. به عبارت دیگر شرکت‌های بزرگ و موفق­تر که تحت فشارهای سیاسی هستند، انگیزه بیشتری برای استفاده از رویه های کاهنده سود خالص و در نتیجه حسابداری محافظه ­کارانه دارند.

برخی از شرکت‌ها با مشخصات اقتصادی خاص، بیشتر موضوع قوانین سختی که دولت یا سایر ‌گروه‌های قانون‌گذار وضع ‌می‌کنند و هزینه در پی دارند قرار می گیرند و ‌بنابرین‏، برای فرار از این گونه هزینه ­ها(عواقب اقتصادی)، انگیزه بیشتری برای استفاده از گزارشگری در جهت کاهش خروج منافع از شرکت خواهندداشت.

بنا براین شرکت های رو به رشد که دارای شرایط مناسب هستند برای اینکه کمتر مورد توجه دولت قرار گیرند از محافظه کاری بیشتری استفاده می‌کنند.

۲-۱۴-۵ رقابت در بازار

پیش از این گفته شد که رقابت در بازار از دیگر عوامل تقاضای محافظه کاری است. بدین گونه که با افزایش رقابت در بازار رقبای موجود در یک صنعت خاص برای جلوگیری از ورود رقبای جدید یا انتشار اطلاعات محرمانه به رقبا موجود محافظه کاری در گزارش­گری مالی را در پیش خواهند گرفت. بدین معنی ­که آنان اخبار و علائم بد و نامساعد در رابطه با عواملی چون حجم تقاضا، بهای تمام شده و قیمتهای فروش را برجسته کرده و اخبار و علائم خوب و مساعد را پوشش می­ دهند با توجه به مطالب بالا به نضر می‌رسد که شرکت های رو به رشد که در شرایط خوبی می‌باشند به دلیل کاهش توجه رقبای خود از محافظه کاری بیشتری استفاده خواهند کرد.

۲-۱۴-۶ تامین مالی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...