در میان کتب آسمانی که در طول تاریخ نازل شده است ،قرآن به نحوی مطلوب و بی نظیر موفق شده که تغییراتی مؤثر در شخصیت انسان ایجاد کند و از مسلمانان شخصیت های آرام و مطمئن بسازد.نخستین گام برای ایجاد تغییر در شخصیت «ایمان به توحید»است. زیرا نیروی معنوی در انسان ایجاد می‌کند و قلبش را از محبت خدا و رسول لبریز می‌کند .گام دوم «تقوا»است ،که از عوامل اصلی رشد و توازن شخصیت است و انسان را وادار می‌سازد که نفس خود را رشد دهد و به عالی ترین مراحل کمال انسانی برساند.همچنین قرآن به منظور پرورش شخصیت افراد و ایجاد تغییر در رفتار آنان روش کار و ممارست عملی در زمینه افکار و عادات جدید رفتاری که نفوس آن ها را تحکیم می بخشد ،به کار گرفته و بدین ترتیب عبادات مختلفی مانند روزه ،حج و زکات را واجب گردانیده است .این امور یک شخصیت بهنجار و متکامل را از سایرین متکایز می‌کند و حصول چنین خصوصیتی مبنای صحیح سلامت روان فرد را تشکیل می‌دهد و او را از ابتلا به بیماری های روانی باز می‌دارد(به نقل از حقیقت پناه،۱۳۸۳).

اسلام وجود آدمی را متشکل از دو بعد روانی و جسمانی می‌داند و سلامت هر یک را در گرو سلامت دیگری می‌داند.در واقع سلامت روان به مفهوم تعادل و انسجام فرگیر در همه ابعاد جسمانی و روانی انسان است که اندیشیدن ،تعقل ،آگاهی ،هدف داری ،انصاف ،عدالت ،امانت داری ،حقیقت جویی و تسلیم در برابر آن ،رشد مستمر و آرامش از جمله علائم آن می‌باشند.اما بیماری روانی به معنای خارج شدن از حد اعتدال است که نادانی ،عصیان ،دنیاطلبی ،ظلم و تعدی،ضعف اراده ،سستی ،ترس ،خودپسندی و حسد جزء نشانه های آن هستند .قرآن کریم جهالت را اساس بیماری های روان معرفی می‌کند و درمان را نیز بر کسب آگاهی و دانش به ویژه علوم توحیدی استوار می‌داند(عمادی،۱۳۷۶،به نقل از حقیقت پناه،۱۳۸۳).

در میان کتب آسمانی که در طول تاریخ نازل شده است ،قرآن به نحوی مطلوب و بی نظیر موفق شده که تغییراتی مؤثر در شخصیت انسان ایجاد کند و از مسلمانان شخصیت های آرام و مطمئن بسازد.نخستین گام برای ایجاد تغییر در شخصیت «ایمان به توحید»است. زیرا نیروی معنوی در انسان ایجاد می‌کند و قلبش را از محبت خدا و رسول لبریز می‌کند .گام دوم «تقوا» است ،که از عوامل اصلی رشد و توازن شخصیت است و انسان را وادار می‌سازد که نفس خود را رشد دهد و به عالی ترین مراحل کمال انسانی برساند.همچنین قرآن به منظور پرورش شخصیت افراد و ایجاد تغییر در رفتار آنان روش کار و ممارست عملی در زمینه افکار و عادات جدید رفتاری که نفوس آن ها را تحکیم می بخشد ،به کار گرفته و بدین ترتیب عبادات مختلفی مانند روزه ،حج و زکات را واجب گردانیده است .این امور یک شخصیت بهنجار و متکامل را از سایرین متکایز می‌کند و حصول چنین خصوصیتی مبنای صحیح سلامت روان فرد را تشکیل می‌دهد و او را از ابتلا به بیماری های روانی باز می‌دارد(به نقل از حقیقت پناه،۱۳۸۳).

هر شخصی با تعادل روانی رضایت بخش ،تعارض های خود را با دنیای برون و درون حل و صل می‌کند و در مقابل ناکامی ها اجتناب ناپذیز زندگی مقاومت خواهد داشت(فقیهی،۱۳۸۴).

هارتمن(۱۹۴۸)تعادل روانی را که با این ترکیب تعریف می کند که من ،بتواند تطابق بین نهاد و ابر من ایجاد نماید و خواست های آن ها را نفی یا ترد ننماید او قبلا انعطاف پذیری من را به عنوان عاملی در سلامت فکر مطرح ساخته بود.(حسن زاده چایجانی۱۳۷۶).

مسعود زاده و همکاران(۱۳۸۱)طی پژوهشی با عنوان بررسی وضعیت سلامت روانی دانش آموزان دبیرستان شهر ساری در سال۸۲-۸۱ که روی ۱۰۶۸آزمودنی اجراشد ،نتیجه گرفتند که براساسGHQ-28،۱/۳۹درصد از دانش آموزان و بر مبنای آزمون SCL-95،۸/۵۸درصد از آنان مشکوک به اختلال روانی بوده اند.‌بر اساس نتایج این پژوهش بین سلامت روانی و سن، محل سکونت خانواده ،وضعیت مسکن ،شغل پدر ومادر، تحصیلات پدر، معدل سال قبل و معدل ترم گذشته و تعداد افراد خانواده رابطه معنی داری وجود داشته است.

نتایج پژوهش استوارد و جو (۱۹۹۸م) نشان می‌دهد که روحیه مذهبی به طور چشمگیری با سلامت روان و سازگاری در ارتباط است و افرادی که خود را بیش از همه مذهبی می‌دانند از دیگران سازگارترند .

در سال‌های اخیر تحقیقات بیشماری ‌در مورد ارتباط مذهب و سلامت روان انجام شده است.این تحقیقات به طور کلی نشان داده‌اند که یک ارتباط مثبت بین مذهب و سلامت روان وجود دارد (الیسون[۱۳۷]،۱۹۹۴).سلامت عمومی را می توان ازروی جهت گیری مذهبی پیش‌بینی کرد(حسین خانزاده،دانشگاه هرمزگان،۱۳۹۱)

کاترین و پاتریس (۲۰۰۰) در بررسی فشارهای زندگی و سلامت روان نشان دادند فشارهای زندگی به تنهایی نمی تواند وضعیت سلامت روانی و کیفیت زندگی افراد را تبیین کند و لازم است متغیرهایی مانند مهارت‌های مقابله ای، شبکه های حمایت اجتماعی و جنبه‌های شناختی ( مانند سبک های تفکر) را نیز در نظر گرفت .

یکی از محورهای ارزیابی سلامت جوامع مختلف ،بهداشت روانی آن جامعه است.سلامت روانی ،نقش مهمی در تضمین پویایی و کارآمدی هر جامعه ایفا می‌کند و از آن جایی که دانشجویان از اقشار برگزیده جامعه و از سازندگان فردای هر کشور می‌باشند ‌بنابرین‏ سلامت روانی آنان از اهمیت ویژه ای در یادگیری و افزایش آگاهی علمی برخوردار است(دادخواه ۱۳۸۵). از ضروریات اساسی زندگی دانشجویی که توجه به آن در رشد و توسعه جامعه اثر مستقیمی دارد و پرداختن به آن شرط اساسی در بهره وری بهینه از نیروهای کارآمد و تحصیل کرده می باشبهداشت روانی دانشجویان است.دوران دانشجویی به دلایلی از جمله میل به تفریحات متعدد اجتماعی در مقابل تمایل به درس خواندن ،احتیاج به پیشرفت در دروس در برابر احساس بی کفایتی ،ترس از ابراز شخصیت در برابر میل به خودنمایی ،میل به ازدواج در برابر موانع ،ارتباط با جنس مخالف ،تنفر از دیگران در برابر ناتوانی در بروز احساسات خود و مشکلات اقتصادی که مانع رسیدن به هدف ها ی هنریاست ؛دوره خاصی از زندگی تلقی می شود(ادهم ،سالم صافی،امیری ،دادخواه ،علی محمدی،مظفری،ستاری و رادیشان،۱۳۸۷).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...