اهداف پژوهش

اهداف کلی پژوهش

تبیین اثربخشی آموزش مدیریت رفتار کودکان به مادران بر سلامت روان مادران و نشانگان اختلال نارسایی توجه – بیش­فعالی در کودکان

اهداف جزیی پژوهش

تبیین اثربخشی آموزش مدیریت رفتار کودکان به مادران بر ابعاد (جسمانی، اضطراب، اختلال در کارکرد اجتماعی، افسردگی ) سلامت روان مادران

تبیین اثربخشی آموزش مدیریت رفتار کودکان به مادران بر نشانگان (بی­توجهی، بیش­فعالی، تکانشگری ) اختلال نارسایی توجه- بیش­فعالی

فرضیه ­های تحقیق

فرضیه اصلی پژوهش

آموزش مدیریت رفتار کودکان به مادران بر سلامت روان مادران و نشانگان اختلال نارسایی توجه – بیش­فعالی در کودکان تأثیر معنی­داری دارد.

فرضیه ­های جانبی

آموزش مدیریت رفتار کودکان به مادران بر ابعاد سلامت روان (نشانگان جسمانی، اضطراب، افسردگی و اختلال در کارکرد اجتماعی) مادران تأثیر معناداری دارد.

آموزش مدیریت رفتار کودکان به مادران بر نشانگان اختلال نارسایی توجه- بیش­فعالی (بی­توجهی، بیش­فعالی و تکانشگری) کودکان تأثیر معناداری دارد.

تعاریف نظری و عملیاتی متغیرهای پژوهش

تعاریف نظری

آموزش مدیریت رفتاری: برنامه آموزش مدیریت رفتاری والدین شکلی از مداخلات رفتاری به خانواده است که بر اساس اصول یادگیری اجتماعی و برنامه آموزش رفتاری ‌بار کلی‌ ( ۱۹۹۰) طراحی شده است و به عنوان یکی از قدرتمندترین انواع مداخلات در یاری رساندن به کودکان دچار مشکلات رفتاری و سلوک شناخته می شود.

سلامت روان: سازمان بهداشت جهانی (۲۰۰۴) سلامت روانی را به عنوان حالتی از بهزیستی که در آن فرد توانمندی خود را شناخته از آن ها به نحو مؤثر و مولد استفاده کرده و برای اجتماع خویش مفید است تعریف می‌کند. به طور کلی بهداشت روانی ایجاد سلامت روان به وسیله پیشگیری از ابتلا به بیماری‌های روانی، کنترل عوامل مؤثر بروز آن، تشخیص زودرس، پیشگیری از عوامل ناشی از برگشت بیماری‌های روانی و ایجاد محیط سالم در برقراری روابط صحیح انسانی است(میلانی فرد، ۱۳۸۶).

اختلال نارسایی توجه- بیش­فعالی: اختلال کمبود توجه- بیش فعالی[۱۴] یک نشانگان اولیه ظاهر شده در کودکان است که به وسیله سطحی نابهنجار از بی­توجه­ای، بیش فعالی و یا هردو مشخص است( ‌بار کلی‌[۱۵]، ۱۹۹۰؛ به نقل از رایت[۱۶]، ۲۰۰۲).

تعاریف عملیاتی

آموزش مدیریت رفتاری: در طراحی برنامه آموزش مدیریت رفتاری مادران از برنامه آموزش رفتاری والدین استفاده می­ شود. گام­های اساسی این بسته آموزشی عبارتند از: تشریح اختلال نارسایی توجه-بیش­فعالی، شکل­دهی رفتارهای مثبت از طریق عدم تقویت رفتارهای نامطلوب، آموزش یک نظام رسمی از امتیازها و ژتون­ها به منظور شرطی کردن اطاعت کودک، آموزش والدین در به کارگیری روش محروم­سازی، مداخله آموزشی در این گروه به مدت ۸ هفته به صورت گروهی و در قالب ۸ جلسه آموزشی ۹۰ دقیقه­ای اجرا می­ شود.

سلامت روان: منظور نمره­ای است که فرد از مقیاس ۲۸سوالی سلامت عمومی (GHQ که دارای ۴ خرده مقیاس علائم جسمانی، علائم اضطرابی، اختلال درکارکرد اجتماعی و علائم افسردگی، که توسط گلدبرگ و هیلر ارائه شده است به دست ‌می‌آورد. خرده مقیاس نشانه­ های جسمانی: نمره­ای که از اجرای پرسشنامه سلامت عمومی از سوال( ۱-۷ ) به دست می ­آید. خرده مقیاس اضطراب: نمره­ای که از اجرای پرسشنامه سلامت عمومی از سوال (۸-۱۴) به دست می ­آید. خرده مقیاس اختلال در کارکرد اجتماعی: نمره­ای که از اجرای پرسشنامه سلامت عمومی از سوال (۱۵-۲۱ ) به دست می ­آید. خرده مقیاس افسردگی: نمره­ای که از اجرای پرسشنامه سلامت عمومی از سوال ( ۲۲-۲۸ ) به دست می ­آید.

اختلال نارسایی توجه- بیش­فعالی: نمره­ای است که آزمودنی از فهرست نشانه مرضی کودک (CSI-4) به دست ‌می‌آورد

فصل دوم

مبانی نظری و پژوهش

مقدمه

این فصل در دو بخش تقسیم شده است. بخش اول مبانی نظری پژوهش که در ابتدا به سلامت روان و نظریه ­هایی مربوط به سلامت روان اشاره می شود. سپس به اختلال نارسایی توجه – بیش­فعالی و بخش دوم در دو قسمت پژوهش­های مربوط در داخل و خارج کشور پرداخته شده است.

مبانی نظری

بخش اول: سلامت روانی

تمامی انسان‌های زنده از توان سلامت معینی برخوردارند که باید برای نیل به تندرستی کامل ‌و دوری از بیماری برای توسعه آن تلاش نمایند. شیوه های زندگی مرسوم بین انسان‌ها، تأثیر مهمی بر سلامت و تندرستی آنان دارد. گذار اپیدمیولوژیکی که اخیراًً به علت تغییر در شرایط و شیوه های زندگی مشهود است، بار دوگانه بیماری‌های واگیر و غیرواگیر را در بسیاری از کشورهای منطقه مدیترانه شرقی افزایش داده است. در این منطقه، بیماری‌های ناشی از الگوهای شیوه زندگی ناسالم به صدر فهرست دلایل بیماری و مرگ‌ومیر انتقال یافته است. ‌بنابرین‏ ضروری است که توجهی جدی به عوامل مؤثر در افزایش وسعت بیماری‌ها، آغاز شود. سرمایه‌گذاری برای خلق فرهنگ ارتقای سلامت، در ابتدا موجب برخورداری از موقعیت‌های اجتماعی بهتر و در دراز مدت منجر به برخورداری از مزایای مورد انتظار و بهبود سلامت ملل می‌شود. سلامت انسان، تنها سلامت جسمانی نیست. مهمتر از آن سلامت اخلاقی، ذهنی آرام و متمرکز است. فقط چنین ذهنی می‌تواند به شفای جسم کمک کند (ضعیفی، ۱۳۸۹).

از دیدگاه اسلامی سلامت روان شامل افزایش توانایی‌های افراد و جامعه و قادرسازی آن ها در دستیابی به اهداف مورد نظر می‌باشد. بهداشت‌روان به همه ما مربوط است، نه فقط به کسانی که از بیماری رنج می‌برند. متأسفانه در بخش عظیمی از دنیا به بهداشت‌روان و بیماری روانی به اندازه سلامت جسمانی و بیماری جسمی اهمیت داده نمی‌شود و مورد بی‌توجهی و غفلت واقع می‌شود (ضعیفی، ۱۳۸۹).

به طور کلی در سال‌های اخیر مسأله «بهداشت روانی» خود را به عنوان یکی از دغدغه‌های اصلی افراد و سازمان‌های مسئول امور بهداشتی در سراسر جهان و به ویژه سازمان جهانی بهداشت (WHO) مطرح نموده. تا آنجا‌ که سال ۲۰۰۱ میلادی از سوی WHO به عنوان سال بهداشت روانی و با شعار «غفلت بس است، مراقبت کنیم»[۱۷] تعیین و معرفی گردیده است. از طرفی اهمیت ویژه‌ای که سازمان جهانی بهداشت برای این مسأله قایل گردیده سبب شده تا «بهداشت روانی » و مقولات مرتبط با آن، به عنوان یکی از محورهای اساسی، مورد توجه پژوهشگران و صاحب‌نظران علوم بهداشتی قرار گرفته، آنان را وادار نماید، ضمن بهره‌گیری از ابزارهای موجود در عرصه پژوهش، به سنجش وضعیت بهداشت روانی جوامع انسانی و ارائه راهکارهایی در جهت ارتقا و بهبود کیفیت سلامت روانی افراد جامعه بپردازند (گنجی ، ۱۳۸۵) .

مرز بین سلامت و اختلال روانی گاهی چنان با هم در می‌آمیزد که اطلاق سلامت یا بیماری به فرد مشکل به نظر می‌رسد.

به طور کلی فردی از نظر سلامت عمومی، سالم است که تعادل بین رفتارها و کنترل او در مواجه با مشکلات اجتماعی وجود داشته باشد.

سلامت فکر و روان عبارت است از قابلیت موزون و هماهنگ شدن با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی حل تضادها و تمایلات شخصی به طور منطقی و عادلانه و مناسب (رضائیان، ۱۳۸۰).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...