• قابل اعتماد بودن مدیریت: تحقیقاتی که در روانشناسی اجتماعی انجام گرفته حاکی از آن است که میزان اعتبار پیام دهنده یک عامل مهم در میزان اعتبار خود پیام است ( بیرن بام و استیگنر[۲۰] ،۱۹۷۹). به نظر می

هرست و همکاران[۲۱](۱۹۹۹) در نتیجه انجام آزمونی مدارکی دال بر تأیید این مطلب ارائه می

عوامل مؤثر بر محیط گزارش‏گری اعم از عوامل بیرونی و یا عوامل درونی شرکت (محیط کنترلی): میزان اطمینان‏بخشی ناشی از محیط کنترلی اعم از خارجی و داخلی مبنی بر درستی اطلاعات افشا شده توسط مدیران عامل تأثیرگذار دیگری بر میزان اعتبار این اطلاعات است. این گونه اطمینان‏بخشی می

اطمینان‏بخشی توسط منابع بیرونی: پژوهش‏های تجربی بسیاری اثرات حسابرسی را بر میزان اعتبار اطلاعات افشا شده توسط مدیریت بررسی کرده ‏اند و یافته های آن ها نشان می

اطمینان‏بخشی توسط منابع درونی: اطمینان‏بخشی ممکن است از طریق منابع درونی شرکت صورت گیرد. برای مثال هیئت مدیره نظارت و کنترل بر عملیات شرکت و از جمله افشا اطلاعات مالی آن را در اختیار دارد. در صورتی که هیئت مدیره شرکت از کیفیت سطح بالایی برخوردار باشد، سرمایه‏گذاران نسبت به صحت اطلاعات ارائه شده توسط آن ها احساس اطمینان بیشتری خواهند داشت. تحقیقات بسیاری نشان می

ویژگی‏های ذاتی نحوه افشا موضوع: عوامل دیگری که میزان اعتبار اطلاعات افشا شده را تحت تأثیر قرار می

محمل افشا: مدیریت، اطلاعات را به طرق مختلف افشا می

افق زمانی: افق زمانی که در ارتباط با آینده مورد لحاظ قرار می

منطقی بودن ذاتی اطلاعات افشا شده: آخرین عامل تأثیرگذار بر میزان اعتبار اطلاعات افشا شده توسط مدیریت منطقی بودن ذاتی خود اطلاعات است که افشا می

سایر اطلاعاتی که می

۲-۳ گفتار دوم: ارزش شرکت

سهام‌داران، مدیران و تحلیل‏گران مالی هر یک به نوعی علاقه‏مند هستند تا ابزاری برای ارزش‏گذاری شرکت‏ها و نیز شناختی از عوامل مؤثر بر ارزش شرکت در اختیار داشته باشند. سهام‌داران به عنوان اکثریتی ذی نفع، از تغییرات ارزش سهام متأثر می

یکی از روش‏ها برای محاسبه ارزش شرکت نسبت Q توبین می‏ باشد، این نسبت از طریق تقسیم ارزش بازار دارایی‏های شرکت بر ارزش دفتری (نسبت Qتوبین ساده) یا ارزش جایگزینی دارایی‏های شرکت (سایر نسخه‏های Q توبین ) به دست می

شیتو و ادیت[۲۲] در تحقیق خود از نسبت Q توبین به عنوان فرصت رشد استفاده کرده ‏اند و آن را حاصل تقسیم ارزش بازار دارایی‏های شرکت بر ارزش دفتری دارایی‏ها فرض کردند و بیان کردند که اگر ارزش بازار فقط منعکس کننده ارزش ثبت شده دارایی‏های شرکت باشد آن گاه Q=1 خواهد شد، اگر Q>1 باشد نشانه این است که ارزش بازار بیشتر از ارزش ثبت شده دارایی‏های شرکت خواهد بود و توبین بالا مشوقی است برای سرمایه‏گذاری کردن شرکت، اگر Q<1 باشد نشانه این است که ارزش بازار کمتر از ارزش ثبت شده دارایی‏های شرکت است (شیتو و ادیت ، ۲۰۰۸). گرونینگ[۲۳] (۲۰۰۸) بیان کرد Q توبین معیاری پیشرو در اندازه ‏گیری عملکرد مالی است که استفاده زیادی از آن در مطالعات گوناگون شده است. این نسبت قادر است مشخص کند شرکت از نظر مالی در آینده چگونه عمل خواهد کرد (گرونینگ ، ۲۰۰۸). چانگ در تحقیق خود Q توبین را تعریف کرد که این نسبت برابر ارزش بازار اوراق بهادار شرکت به ارزش جایگزینی دارایی‏های مشهودش است (چانگ[۲۴]، ۱۹۹۴).

به اعتقاد توبین با افزایش ارزش جایگزینی دارایی‏ها و تجهیزات، ضریب Q کاهش خواهد یافت. در چنین مواقعی شرکت تمایل پیدا می

از جمله معایبی که برای این معیار می‏توان بر شمرد عبارتند از:

    1. محاسبه ارزش جایگزینی دارایی‏های شرکت مشکل است.

    1. تعیین ارزش بازار سهام شرکت‏هایی که عضو بورس اوراق بهادار نیستند و یا سهام شرکت‏هایی که عضویت بورس دارند ولی سهام آن ها داد و ستد نمی‏ شود، مشکل می

  1. در مخرج این نسبت دارایی‏های نامشهود در نظر گرفته نمی‏ شود. ‌بنابرین‏ عملکرد شرکتی که سرمایه‏گذاری زیادی در دارایی‏های نامشهود داشته است، اغراق ‏آمیز خواهد بود (ورنوفلت و مونت گومری[۲۵]،۱۹۹۸).

علی‌رغم ایرادهای فوق برای نسبت Q توبین، این نسبت به دلیل شرایط بازار بورس ایران و قوانین حاکم بر امور شرکت‏های تجاری دارای مزایای نسبی زیر است:

    1. سهولت در فهم برای استفاده‏کنندگان و تحلیل‏گران مالی .

    1. سهولت دسترسی به اطلاعات مورد نظر برای محاسبه آن (در مدل ساده Q) .

    1. به دلیل الزمات قانونی کشورمان ایران و عدم وجود و انتشار اوراق قرضه و سهام ممتاز منتشره توسط شرکت‏ها محاسبه این نسبت ساده‏تر خواهد بود.

    1. در این نسبت از طریق مشارکت دادن معیار اندازه ‏گیری بازار سرمایه برای بازده شرکت، از نرخ تنزیل تعدیل شده بر مبنای ریسک صحیحی استفاده می

    1. تأثیر تغییرات در قوانین مالیاتی و استانداردهای حسابداری را به حداقل می

    1. از آنجا که ویژگی کیفی “مربوط بودن” را می

  1. کیوتوبین معیاری است که بیشتر مبتنی بر اطلاعات بازار است. ‌بنابرین‏ نقاط ضعف معیارهای مبتنی بر سود حسابداری را ندارد (صالحی،۱۳۸۰).

۲-۳-۱ ارزش افزوده اقتصادی

ارزش افزوده اقتصادی معیار اندازه‌گیری عملکردی است که راه‌های منجر به افزایش یا از بین رفتن ارزش شرکت را به درستی محاسبه می‌کند. این معیار نشان‏دهنده سود باقی‏مانده پس از کسر هزینه های سرمایه‌ای است. ارزش افزوده اقتصادی[۲۶] یک معیار عملکرد ساده تلقی می‌شود و تصویر واقعی از ایجاد ثروت برای سهام‌داران ارائه کرده و در اتخاذ تصیمات سرمایه‌گذاری و شناسایی فرصت‌هایی برای بهبود و توجه به منافع کوتاه‌مدت مانند منافع بلندمدت به مدیران کمک می‌کند. ابزار تحلیلی ارزش افزوده اقتصادی در سال ۱۹۸۲از سوی مؤسسه «استرن و استیوارت» واقع در نیویورک به کار گرفته شد. ارزش افزوده اقتصادی اولین بار توسط استرن-استوارت جهت ارائه خدمات مشاوره‏ای به شرکت‏هایی که می‏خواهند یک سطح جبران خدمت مناسبی را برای مدیرانشان را تعیین کنند، ایجاد و ارائه شد. نوآورانی مانند استرن محدودیت عملی سودهای حسابداری را مورد بازبینی و سازماندهی مجدد قرار دادند. برخلاف معیارهای سنتی مانند سود پس از کسر بهره و مالیات و سود خالص عملیاتی پس از کسر بهره و مالیات و …، ارزش افزوده اقتصادی سودآوری واقعی شرکت‌ها را مورد بررسی قرار می‏ دهد. معیارهای ارزیابی عملکرد عبارتند از:

۱- ارزیابی عملکرد با بهره گرفتن از تجزیه و تحلیل نسبت‌های مالی؛

۲- ارزیابی عملکرد با ترکیب اطلاعات حسابداری و بازار؛

۳- ارزیابی علمکرد با بهره گرفتن از داده های مدیریت مالی؛

۴- ارزیابی عملکرد با بهره گرفتن از داده های اقتصادی؛

۲-۳-۲ کاربرد ارزش افزوده را می‏توان در سه حوزه مورد توجه قرار داد

۱- کاربرد اقتصادی: شناخت توانمندی‏های اقتصادی بنگاه‏ها نظیر بهره ‏وری منابع و عوامل تولید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...