نظریه کنش ارتباطی هابرماس

قبل ‌از پرداختن به نظریه کنش ارتباطی هابرماس[۲۴]، ابتدا به حوزه عمومی مورد نظر هابرماس می پردازیم. حوزه عمومی مورد نظر هابرماس فضایی است که درآن فضا، افراد به شیوه عقلانی بتوانند به بحث بپردازند و در این بحث به توافقی برسند و افراد در این محیط ها بتوانند به طور برابر شرکت کنند، قدرت در این بحث ها دخالتی ندارد، هر موضوعی بتواند در این بحث ها مطرح شود، در این بحث ها افراد بتوانند مسائل خصوصی خود را مطرح کنند، این بحث ها همیشه باز است و همیشه می توان به آن رجوع کرد ‌و درباره آن بحث کرد. پس محیط اینترنت این فضا را فراهم کرده و شرایط حوزه عمومی مورد نظر هابرماس را تا حدودی دارا می‌باشد، حوزه عمومی هابرماس عرصه ای است که درآن افراد به منظور مشارکت در مباحث باز و علنی گرد هم می‌آیند وکنش ارتباطی از طریق بیان و گفت وگو تحقق می‌یابد. در فضای محیط های تعاملی اینترنت بحث “شرایط آرمانی سخن” مورد نظر هابرماس تحقق می‌یابد و می توان آن را بدین گونه مطرح کرد: هابرماس معتقد است که نیازهای اساسی یا اصیل معینی وجود دارد که تمامی افراد کاملاً آزاد آن ها را دارند و این نیازها توسط هرکس که صمیمانه وارد یک گفت وگوی عملی شود ضرورتاً کشف خواهد شد. با توجه ‌به این که در محیط اینترنت علی الخصوص در محیط تعاملی اینترنت افراد به راحتی می‌توانند نیازهای خود را مطرح کنند و این طرح نیازها باعث شکل گیری یک فضای گفت وگو ومباحثه شده و در این مباحثه افکار جدیدی شکل می‌گیرد، هابرماس می افزاید روابط میان گویندگان و شنودگانی که از توان ارتباط برخوردارند، موجب می شود تایکی دیگر از کارکردهای گفتار که همان شیوه یا همان کاربرد زبان عادی تلفیق شده است وارد عمل گردد و در کاربرد توصیفی زبان هر گفتار کنش نوعی در بردارنده قول صمیمیت یا صداقتی است که با آن من گوینده احساسات،نیازها و نیت های درونیم را برای شنونده ابراز می کنم، درست در همین بعد است که گفتار شنونده را به دنیای درونی احساس ها و انگیزه های من و همین طور به ارزیابی صحت گفته های من می کشاند. پس این احساسات باعث شده که روابط بین افراد صمیمی شده و نیازهای خود را بیان کنند و انرژی عاطفی خود را در این محیط مصرف کنند، اگر بخواهیم نظریه کنش ارتباطی را به صورت مدل علّی در آوریم، به صورت زیر می‌باشد.

ابراز نیازهای اساسی

ابراز احساسات

به وجود آوردن فضای صمیمیت

ورود به یک فضای گفت و گو

شکل۲-۱: مدل علی کنش ارتباطی

محیط تعاملی اینترنت را می توان فضایی در نظر گرفت که کاربران به راحتی در آن به گفت وگو می پردازند، فضای صمیمیت و ابراز احساسات در محیط های تعاملی اینترنت شکل می‌گیرد، همچنین کاربران نیازهای خود را باهم مطرح کرده، در آن گروه ها مسائل و مشکلات خود را مطرح می‌کنند و انرژی عاطفی خود را در این محیط ها مصرف می نمایند و این تخلیه انرژی احتمالاً بر ارزش های خانواده و ارتباط اعضای خانواده با یکدیگر می‌تواند مؤثر واقع شود(اسلوین، ترجمه گلیگوری، ۱۳۸۹).

نظریه کلی و ولخارت ‌در مورد تأثیر گروه

کلی و ولخارت دریافتند افرادی که از انگیزه بالایی برای حفظ عضویت فرد در گروه برخوردارند، و ‌بنابرین‏ وابستگی بیشتری به تأیید دارند، بعید به نظر می‌رسد که ارتباطات و پیام هایی را قبول نمایند که نقطه مقابل هنجارها و ارزش های گروه هستند. فرد باید موافقت و تأیید را به دست آورد. در اینجا می توان به پذیرش توسط گروه اشاره کرد، یعنی اعضا هرچه بیشتر مورد پذیرش گروه قرار بگیرند، احتمال تأثیر پیام بر گروه بیشتر است. مناظره گروهی نسبت به سخنرانی ها از اثر بخشی دراز مدت در تغییر نگرش ها برخوردار است، همچنین اگر این مناظره گروهی به طور آزادانه برگزار شود تأثیر بیشتری در اثر بخشی به اعضا گروه خواهد داشت، بحث و مناظره آزاد در افکار و عقاید تغییر بیشتری به وجود می آورد. هرچه کاربر اینترنتی احساس کند که در محیط اینترنت بیشتر مورد پذیرش واقع می شود احتمالاً باعث خواهد شد که بر ارزش های خانواده و ارتباط اعضای خانواده با یکدیگر مؤثر واقع شود و همچنین هرچه کاربران بیشتر وارد بحث ومناظره گروهی شوند احتمالاً باعث مطرح کردن موضوعات خود با محیط های تعاملی اینترنت می‌شوند و کمتر مسائل خود را با خانواده مطرح می‌کنند این امر باعث کم اهمیت شدن ارزش های خانواده و ارتباط اعضای خانواده با یکدیگر نزد فرد می شود(کازنو، ترجمه ساروخانی و محسنی، ۱۳۹۰).

محیط های شبه تعاملی

محیط های شبه تعاملی، محیط هایی است که کاربر نمی تواند در آن محیط ها ارتباط دو طرفه برقرار کند، مثل انواع صفحات وب در اینترنت که جهت تأثیر این محیط ها بر ارزش های خانواده و ارتباط اعضای خانواده با یکدیگر از تئوری های ارتباط جمعی استفاده می شود که البته برای محیط های تعاملی نیز به کار می رود(اسلوین، ترجمه گلیگوری، ۱۳۸۹).

تئوری های ارتباط جمعی

والد هال[۲۵] از فرّار بودن محتوای ارتباطی صحبت می‌کند، عاملی که احتمال تحصیل اثرات را کاهش می‌دهد. او معتقد است که «اثرات دراز مدت بیش از اثرات کوتاه مدت مورد توجه قرار می‌گیرد» و یا به نوعی اگر از یک پیام به طور طولانی مدت استفاده شود تأثیر آن پیام بیشتر است. کلاپر[۲۶] علاوه بر تکرار پیام، مدت زمان پیام را نیز در نظر می‌گیرد تا برنامه بتواند بالاترین اثر ممکن را داشته باشد. از این دو نظریه هم می توان مدت زمان استفاده از اینترنت و هم طول مدت دسترسی به اینترنت و همچنین مداومت استفاده از اینترنت را (روزانه، هفتگی، ماهانه) به عنوان متغیرها مستقل جهت تأثیر اینترنت بر ارزش های خانواده به کار برد، چرا که هر کدام از این عوامل باعث کاهش روابط درون خانواده و در نهایت کاهش ارزش های خانواده می شود. پس در این جا آن چه نقش مهمی را بازی می‌کند طول مدت دسترسی به اینترنت است. همچنین از این نظریه از میزان استفاده از اینترنت می توان استفاده کرد، بدین گونه که هرچه از اینترنت بیشتر استفاده کنیم این میزان استفاده احتمالاً باعث کم شدن ارتباط با خانواده می شود و این منجر به کاهش ارزش های خانواده نزد فرد می شود (کازنو، ترجمه ساروخانی و محسنی، ۱۳۹۰).

دی فلور و بال روکیچ[۲۷] در الگوی خویش درباره وابستگی به رسانه ها براین باورند که شرط مهم برای بروز اثرات، میزان وابستگی به بعضی رسانه های ارتباطی است، مجرایی که مردم برای به دست آوردن اطلاعات مهم نسبت به آن احساس وابستگی می‌کنند، توان بیشتری برای ایجاد اثرات دارد، تا مجرایی که تفاوتی با مجاری دیگر ندارد و اطلاعاتی که فراهم می‌کند فاقد اهمیت است. با کمک این نظریه می توان وابستگی به اینترنت را مطرح کرد، بدین صورت که کاربر اینترنتی با وابسته شدن به اینترنت فرصت کمتری برای پرداختن به خانواده دارد و این ممکن است باعث کم اهمیت شدن خانواده نزد کاربر اینترنتی و در نتیجه کاهش ارزش ها و ارتباط اعضای خانواده با یکدیگر شود(اسلوین، ترجمه گلیگوری، ۱۳۸۹).

دیدگاه ها و نظریه ها در تبیین گرایش به اینترنت

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...