در درمان فراشناختی تکنیکی به نام آموزش توجه برای کاهش نشخوار فکری و نگرانی، افزایش کنترل انعطاف­پذیر توجه و افزایش آگاهی فراشناختی مطرح شد و نتایج مطالعات اولیه، در استفاده از این تکنیک امیدوار کننده بودند. تکنیک آموزش توجه به تنهایی تأثیرات مفیدی در درمان اختلالات مختلف از جمله افسردگی عمده، وحشت­زدگی و هراس اجتماعی نشان داده است. نتایج درمان فراشناختی در درمان اختلال اضطراب فراگیر، هراس اجتماعی، اختلال وسواس، اختلال استرس پس از سانحه و افسردگی نشان داده شده است (Papageorigiou and Wells, 2000).

در زمینه­ اختلال افسردگی اساسی، شواهد مقدماتی ‌در مورد اثرات درمان فراشناختی فراهم شده است. در یک مطالعه با بهره گرفتن از طرح A-B چند خط پایه­ای، بیماران طی شش تا هشت جلسه درمان فراشناختی هفتگی درمان شدند و بهبودی چشم­گیری در افسردگی ، اضطراب و فراشناخت­ها مشاهده شد. برای مثال، میانگین نمره­ی پرس­شنامه افسردگی بک پیش از درمان ۳۵/۲۳ بود که پس از درمان به ۵/۶ رسید و در پیگیری ۶ ماهه، نمره­ی یکی از بیماران خارج از نمره­ی برش تعین شده برای بهبودی قرار داشت، ولی همچنان حاکی از بهبودی معنادار بود (محمدخانی، ۱۳۸۸).

همچنین در یک پژوهش اثربخشی درمان فراشناختی را روی افراد افسرده مورد پژوهش قرار دادند، این بررسی به صورت تک موردی روی ۴ نفر و با پیگیری ۳ تا ۶ ماهه صورت گرفت. درمان با بهبود قابل توجه در علائم افسردگی و کاهش نشخوار فکری همراه بود و نتایج کسب شده در دوره پیگیری نیز ادامه داشت (Wells et al., 2007).

Papageorigiou and Wells (2003)، در پژوهشی، به بررسی تجربی مدل فراشناختی نشخوار ذهنی و افسردگی پرداختند، مطالعه آن ها عقیده مربوط به وجود ارتباط بین نشخوار ذهنی، افسردگی و فراشناخت را مورد تأیید قرار داد. همچنین پژوهشی با عنوان عقاید فراشناخت ‌در مورد نشخوار ذهنی در افسردگی عمده[۶۰] عود کننده انجام دادند، این پژوهش شواهدی برای این که افراد با اختلال افسردگی عمده عقاید مثبت و منفی ‌در مورد نشخوارهای افسرده کننده را حفظ ‌می‌کنند، مهیا ‌کرده‌است که تکرار این عقاید، با مدل (اس-آر ای اف[۶۱]) ولز و متیوس سازگار است. در این مدل افکار نشخواری بر حسب فعالیت عقاید فراشناختی مثبت و منفی ‌در مورد افکار منفی پایدار و تکراری (برای مثال نشخوار ذهنی) تبیین می­شوند و در درمان فراشناختی ‌به این مسأله تأکید شده است. در پژوهشی دیگر ولز و پاپاجرجیو به درمان اختلال افسردگی ماژور عود کننده از طریق آموزش توجه[۶۲] پرداختند نتایج نشان داد این مداخله روی ۴ بیمار به عنوان یک پتانسیل درمانی، برای درمان این اختلال مؤثر است Papageorigiou and Wells, 2000) ).

به نظر می­رسد درمان فراشناختی افسردگی با توجه به تأکیدش بر رابطه متقابل نشخوارهای ذهنی افسردگی و فراشناخت (به ویژه عقاید مثبت و منفی درباره نشخوارها)، در مقایسه با سایر مدل­های نظری در موقعیت بهتری قرار دارد.

ولز ویژگی­های اصلی این مدل را ‌به این صورت بیان ‌کرده‌است:

    1. باورهای فراشناختی مثبت درباره لزوم نشخوار فکری به عنوان روشی برای غلبه یافتن بر احساس افسردگی و یافتن پاسخ­هایی به مسائل

    1. باورهای فراشناختی منفی درباره کنترل ناپذیری نشخوار فکری، آسیب پذیری روان شناختی خود و خطر تجربه ­های افسرده ­ساز.

    1. کاهش فرا­آگاهی از نشخوار فکری

  1. سندرم شناختی-توجهی (نشخوار فکری، پایش تهدید و رفتارهای مقابله­ای ناسازگارانه).

ولز به عنوان مشهورترین چهره در این حوزه تأکید دارد که تا زمانی که نشخوارهای ذهنی به صورت مستقیم مورد چالش قرار نگیرد و در این میان عقاید فراشناختی مربوط به آن ها و به طور اخص عقاید فراشناختی منفی (از قبیل نشخوارها، غیرقابل کنترل هستند) و عقاید فراشناخت مثبت (به عنوان مثال: نشخوارها برای یافتن پاسخ مقابله­ای لازم هستند) تغییر نیابند، درمان افسردگی به صورت مؤثر پیش نخواهد رفت (Wells, 2005).

۲-۲۲- رابطه باورهای فراشناختی با اختلال افسردگی و اضطراب

فراشناخت، به ساختارها، دانش و فرآیندهای روانشناختی اشاره می­ کند، که با کنترل، تغییر و تفسیر افکار و شناخت­ها سروکار دارد. ‌بر اساس نظریه پردازی­های اخیر، فراشناخت یکی از عوامل مهم در توسعه و تداوم اختلال­های روانشناختی است.

فراشناخت­ها بر پردازش هیجانی و واکنش­های مربوط به آسیب، از طریق تأثیر دانش و راهبردهای فراشناختی بر روی تغییر باورها و نیز تعبیر و تفسیر علائم خاص نظیر: افکار مزاحم اثر می­ گذارد و باورهای فراشناختی در سبب شناسی و پایداری اختلال اضطراب و افسردگی نقش مؤثری دارد (Wells, 2000).

به خصوص مدل عملکرد اجرایی خود نظم جویی[۶۳] Wells (2000)، Wells and Matthews (1996) از عوامل فراشناختی، به عنوان مؤلفه­ های پردازش اطلاعات، مفهوم سازی مفصلی ارائه می­ نماید. انگاره اصلی در این رویکرد این است که باورها در اختلال­های روانشناختی از مؤلفه­ های فراشناختی تشکیل می­ شود که کنش­وری تفکر و سبک مقابله را هدایت می­ کند و نیز از آن تأثیر می­پذیرد.

در مدل عملکرد اجرایی خود نظم جویی، آسیب پذیری نسبت به اختلال روانشناختی و تداوم اختلال، با یک نشانگان شناختی-­توجهی همراه است که این نشانگان با توجه تشدید شده متمرکز بر خود، بازبینی تهدید، پردازش نشخوارگرانه، فعال سازی عقاید ناسازگار و راهبردهای خود نظم جویی ناکارآمد، مشخص می­ شود.

این نشانگان به وسیله باورهای فراشناختی شخص، برانگیخته می­ شود و در تفسیر و کنترل رویدادهای شناختی فرد به عنوان منبع و مرجع، عمل می­ کند (Wells, 2000).

فکر منفی تکرار شونده، حالتی است که در بسیاری از ناکارآمدی­های روانشناختی مشاهده می­ شود. افسردگی با نشخوار فکری و اضطراب با نگرانی همراه است. وقتی شخص دچار افسردگی می­ شود، تمایل دارد که به طور کامل خودآگاه[۶۴] باشد و بر مسائل گذشته متمرکز و خود را در مشکلات حال و آینده مربوط به آن ها، درگیر می­ نماید (Wells, 2009).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...