گروه مبین مجموعه افرادی است که نیازمندی دو وابستگی های متقابل خود را به نحوی از انحاء برطرف می‌کنند.گروه ها برحسب معیارهای گوناگون متنوعد.اعضاء ممکن است کاملا وابسته به گروه بوده یا نسبت به آن احساس استقلال کنند.خواهان تعلق گروهی بوده یا خواستار جدا شدن از آن باشند.همدیگر را به ‌عنوان اعضای یک خانواده خوشبخت تلقی کرده یا اشتراک محدودی با دیگران در خود بیابند.هر فرد در گروه شایدپایگاهی مشابه دیگران داشته یا برخی برتر از وی باشند.اعضا ممکن است به طور متفاوت عمل کرده یا اینکه در مجموعه یکسانی از وظایف لا یتغیر انجام وظیقه نمایند.پیوند گروهی به تجانس می‌ انجامد،جاذبه گروه برای اعضاء آن ها را به توسعه اهداف ونگرش های مشترک می کشاند اما با این حال همه اعضا به یک طریق کنش نمی کنند برخی اعضا تعلق خاطر بیشتری به اعمال گروه ورزیده ،در حالی که ممکن است دیگران درصدد کسب احساسات خوشایند از عضویت گروهی باشند.ساختار گروه بستگی به روابط نسبتا پایدار میان اعضای گروه داردکه می ‌تواند در نتیجه اجرای نقش های اعضا در طول زمان تغییر یابد.ساختارگروه هم چنین برحسب روابط رسمی وغیر رسمی اعضا در حال تغییراست(احمدی،۱۳۸۲).

اهمیت ارتباطات اجتماعی

ارتباطات اجتماعی روش بسیار مؤثری است که فرد را در برخورد با مشکلات ومقابله با تنیدگی های یاری می‌کند،این ارتباط باعث می شودکه درفرد احساس مورد محبت واقع شدن،احترام داشتن ‌و ارزشمند بودن فراهم شود.مطالعات نشان می دهدافرادی که دارای ارتباطات اجتماعی خوبی بوده،کمتر مضطرب وافسرده شده ونسبت به زندگی خوش بین تر هستند آن ها کمتر بیمار می شوندوسطح استرس فیزیولوژیکی پایینی دارند.گروه هایی که فرد بدان تعلق دارد شامل خانواده،گروه شغلی،‌گروه‌های سیاسی،‌گروه‌های دوستانه،گرو های ورزشی می‌باشد.این گروه ها می‌توانند امکانات زیر را در اختیار فرد بگذارند.

۱-حمایت عاطفی:معمولا اعضای یک گروه نسبت به هم احساس وابستگی پیدا کرده ونسبت به حمایت از یکدیگر می کوشندآنها به هم محبت می ورزند،در غم وغصه هم شریک می‌شوند،نسبت به مشکلات هم احساس همدلی نموده وسعی بر رفع آن دارند.

۲-حمایت عملی:اعضای گروه نسبت به رفع مشکلات یکدیگر نظیر بی پولی،بیکاری حساس بوده و در رفع آن می کوشند.

۳-حمایت اطلاعاتی و راهنمایی:اعضای یک گروه در دادن اطلاعات و راهنمایی های لازم برای هر مسئله ای اقدام می نمایند.

۴-حس تعلق به گروه:اعضای یک گروه احساس تنهایی نمی کنند وحس تعلق داشتن به یک گروه در آن ها این باور را ایجاد می‌کند که با افراد دیگر جور هستندودر موقع نیاز می‌توانند از کمک وحمایت دیگران بهره مند شوند.(نوری قاسم آبادی،۱۳۷۷).

مزایای دیگر ارتباطات اجتماعی عبارت است از :اولا افراد گروه نیازهای مهرورزی ‌و دلبستگی را ارضا می‌کنند وحس ارزشمند بودن واعتماد را تقویت می نمایند.وقتی نیاز به اعتماد به نفس دارندآگاهی از اینکه از یک سیستم حمایتی یا گروه خوب بر خوردارند به آن ها اعتماد به نفس می‌دهد.

ثانیاً یک گروه با ترغیب به اینکه د ر برابر مشکلات زندگی باید نهایت سعی را کنند به مقابله بهتر به مسئله کمک می نمایند ونیز گروه با فراهم آوردن مصاحبت ها ورفاقت ها زندگی را لذت بخش می‌سازد.(ناصری،۱۳۸۶).

۲-۷-۴مهارت روابط بین فردی(ارتباطات بین فردی)

این مهارت به دانش آموزان (افراد)کمک می کند که با دیگران به طور مثبت وموثر تعامل نمایند یعنی به ایجاد روابط بین فردی مثبت فرد با دیگران کمک می‌کند.این مهارت سبب ایجاد روابط دوستانه است که در سلامت روانی واجتماعی وروابط گرم خانوادگی مؤثر می‌باشد.کارل پانسپرس معتقد است گه عالی ترین دستاورد انسان در دنیا ارتباط شخصیت با شخصیت است.با وجود اهمیت زیاد ارتباط میان فردی ،انسان های معمولی قادر به برقراری یک ارتباط خوب و مؤثر هستند.پیامد فروپاشی ارتباط در اغلب موارد تنهایی،مشکلات خانوادگی،فشار روانی،بیماری جسمی وحتی مرگ خواهد بود.(دیماتئو،۱۹۹۷،ترجمه هاشمیان،۱۳۷۸).

مهارت برقراری روابط بین فردی به طرق گوناگون برزندگی انسان تاثیر می‌گذارد.اگر سلسله مراتب نیازهای مازلو را به یاد آوریم،می بینیم که همه سطوح نیازهای دیدگاه مازلو جز از طریق ارتباط انسان با دیگران رفع نمی شود.در اولین سطح آن نیازهای فیزیولوژیک انسان در هر سنی با تعامل با دیگران رفع می شود.نیاز به ایمنی وتعلق خاطر جز در گروه برطرف نشده واین گروه است که با حمایت وپذیرش فردباعث گذر از همه سطوح ‌و رسیدن به سطح نیاز خودشکوفایی وگذر از آن می شود.پس می توان گفت مهارت ارتباطی عبارت است از توانایی فرد برای ارتباط برقراربا دیگران در جهت برآورده نمودن نیازها ،خواسته ها،حق وحقوق یا تعهدات به شیوه ای قابل قبول بدون اینکه به نیازها،خواسته ها،حق وحقوق ویا تعهدات دیگران صدمه ای وارد آید.

واقعیت این است که روابط بین فردی نه تنها حرکت ما را در مسیر کمال وخود شکوفایی تسهیل می کنندبلکه در درجه اول راه را به ما نشان می‌دهند.ما در تعامل با دیگران خود را می شنایم .تجارب وطرز فکر جدید کسب می‌کنیم وافق دیدمان ‌در مورد خودمان وارزش ها ،روابط،وقایع وگسترش می‌یابد.(ناصری،۱۳۸۶).

رفتارهای مشترک در برقراری ارتباط بین فردی

رفتارهای مشترک در برقراری ارتباط بین فردی عبارتند از:

۱-تبسم:تبسم نشانه امادگی ما در ایجاد ارتباط با دیگران محسوب می شود.و وقتی ما با روی خوش همراه با تبسم با دیگری صحبت می‌کنیم در حقیقت می‌خواهیم به طرف مقابل بفهمانیم که مایلیم با او رابطه برقرار کنیم.

۲-برخورد خوش:اگر در ارتباط با افراد دیگر از رفتار خشک استفاده کنیم طبعا نباید انتظار داشته باشیم که آن ها با ما ارتباطی برقرار کنند.ابرو در هم کشیدن ،روی برگرداندن ونداشتن تماس چشمی نشانه های بی میلی در برقراری ارتباط می باشندوبر عکس گشاده رویی وتوجه مودبانه به طرف مقابل وبرقراری تماس چشمی مقدمات اولیه برقراری ارتباط است.

۳-تماس چشمی:چشم ها از درون آدمی خبر می آورند واحساسات ما را به دیگران باز می‌گویند.این تماس چشمی همراه با گشاده رویی وتبسم می‌تواند تاثیر بسزایی در برقراری ارتباط داشته باشد.

۴-رفتارهای غیر کلامی:حالات چهره،حرکات دست وسر،فاصله با طرف مقابل،چگونگی نشستن و ایستادن،که زبان بدن محسوب می‌شوند به راحتی با طرف مقابل ‌در مورد احساسات ما صحبت می نمایند وزمینه را برای برقراری ارتباط با دیگران فراهم می آورند.( ناصری،۱۳۸۶).

۲-۷-۵ مهارت تصمیم گیری

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...