هازن و شاور (۱۹۸۷)‏، ویژگی برجسته بزرگسالان دارای سبک دلبستگی اجتنابی، ترس از صمیمیت و نگرانی از رابطه دوستانه و افراد دارای سبک دلبستگی دوسوگرا را وسواس نسبت به صمیمیت و تلاش برای یکی شدن با دیگری بیان کرده ‏اند.

‌بر اساس نتایج پژوهش‏ (بشارت و فیروزی، ۱۳۸۵؛ ثلن و همکاران، ۲۰۰۰؛ دویی و ثلن، ۱۹۹۳)، افراد دارای سبک دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا بیشتر از افراد دارای سبک دلبستگی ایمن در رابطه دوستانه و رمانتیک دچار ترس از صمیمیت می ‏شوند.

نتایج پژوهشی دیگر برای بررسی رابطه بین دلبستگی فرد بالغ و درماندگی روان‏شناختی در یک نمونه بالینی و اجتماعی، مشخص کرد که دلبستگی ایمن به طور مثبت و دلبستگی ناایمن به طور منفی با صمیمیت در رابطه عاشقانه کنونی ارتباط دارد (حیدری و اقبال، ۱۳۸۹). نتایج پژوهش بشارت (۱۳۹۱)‏، نیز برای بررسی رابطه ترس از صمیمیت و رضایت زناشویی و نقش تعدیل‏کننده سبک‏های دلبستگی، نشان داد که سبک های دلبستگی می ‏توانند رابطه بین ترس از صمیمیت و رضایت زناشویی را تعدیل کند.

۲-۲-۲- سبک های هویت و صمیمیت:

ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت دورﻳﺰ و ﺳﻮﺋﻨﺰ[۱۰۵] (۲۰۰۵) ﻧﺸﺎن ﻣﻲدﻫﻨﺪ ﻛﻪ ﺳﺒﻚ ﻫﻮﻳﺖ اﻃﻼﻋﺎﺗﻲ ﺑﺎ ﻫﻤﺪﻟﻲ ﺑﺎﻻ و ﺳﺒﻚ ﻫﻮﻳﺖ سردرگم ﺑﺎ ﻫﻤﺪﻟﻲ ﭘﺎﻳﻴﻦ و ﮔﺮاﻳﺶ ﺑﻪ ﻏﻠﺒﻪ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ همراه هستند. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺑـﺮ اﺳـﺎس ﺗﺤﻘﻴﻘـﺎت ﺑﺮزوﻧـﺴﻜﻲ و ﻛـاک (۲۰۰۰)، ﺳﺒﻚ ﻫﻮﻳﺖ اﻃﻼﻋﺎﺗﻲ ﺑﺎ رواﺑﻂ ﺑﻴﻦ ﻓﺮدی ﭘﺨﺘﻪﺗﺮ و دلپذیر بودن همراه می‏ باشد.

نتایج پژوهش سواینس، دوریز و گوسن (۲۰۰۴) نشان داد که سبک هویت اطلاعاتی به طور مثبت و سبک هویت هنجاری نیز به طور مثبت و به میزان کمتر با راهبردهای مقابله‏ای مسئله مدار ارتباط دارند. اما سبک هویت سردرگم- اجتنابی قویا با راهبردهای مقابله‏ای هیجان مدار ارتباط دارد.

بهادری‏خسروشاهی و باباپور‏خیرالدین (۱۳۹۱) در پژوهش خود در زمینه بررسی رابطه سبک‏های هویتی و کمال‏گرایی با احساس شادمانی در دانشجویان بیان نمودند که افراد دارای هویت موفق (سبک هویت اطلاعاتی)، موفقیت بیشتری داشته و بازخورد مثبت از اجتماع دریافت می‏ کنند و همین امر باعث می‏ شود که آن‏ها دید مثبت‏تری به زندگی خود و احساس شادمانی بیشتری داشته باشند‏، در حالی که افراد دارای سبک هویتی سردرگم- اجتنابی از تمام تجربه‏ هایی که باعث شادمانی آن‏ها می‏ شود اجتناب می‏ کنند و نمی‏توانند دید مثبتی داشته باشند.

همچنین پژوهش هایی در زمینه رابطه بین سبک های هویت برزونسکی با سلامت عمومی و مسئولیت ‏پذیری (سعادتی شامیر، ۱۳۸۳) و رابطه بین سبک‌های هویت و سلامت روانی (غضنفری، ۱۳۸۲) نشان می‏ دهد که آزمودنی‏های دارای سبک هویت اطلاعاتی در بین سبک‏های دیگر از سلامت عمومی و مسئولیت ‏پذیری و سلامت روانی بالاتری برخوردار هستند و این رابطه در بین آزمودنی‏های دارای سبک سردرگم- اجتنابی عکس می‏ باشد.

پژوهش‏های لای[۱۰۶] (۲۰۰۵)، ولیوراس[۱۰۷] (۲۰۰۵) شکری و همکاران (۱۳۸۶) و عبدی‏زرین و همکاران (۱۳۸۹) نشان داده است که هویت اطلاعاتی بالاتر با تسلط بر محیط، روابط مثبت با دیگران، هدفمندی در زندگی، رشد شخصی و خودمختاری رابطه مثبت دارد و رابطه سبک هویت سردرگم- اجتنابی با این ابعاد منفی است (تنهای‏رشوانلو، کرامتی و سعادتی شامیر، ۱۳۹۱).

برزونسکی (۲۰۰۵) معتقد است افراد با سبک هویت اطلاعاتی ، مهارت‏های مدیریت زندگی را می‏شناسند، در برابر افرادی با دیدگاه ها ‌و سلیقه‏های متفاوت، گشوده و پذیرا هستند و شکیبایی از خود نشان می ‏دهند و در نتیجه روابط صمیمانه بیشتری را شکل می ‏دهند. آن‏ها از استقلال عاطفی برخوردارند و کمتر در جستجوی تأیید دیگران هستند و نسبت به خود اطمینان دارند و در نتیجه به راحتی می ‏توانند با دیگران ارتباط برقرار کنند و بدون آن‏که استقلال و خودمختاری خود را از دست بدهند، از حمایت عاطفی آن‏ها برخوردار شوند. افراد با سبک هویت هنجاری نمرات کمتری در روابط بین فردی، نسبت به سبک اطلاعاتی کسب می‏ کنند و آن‏ها در نمرات خودمختاری عاطفی و شکیبایی در برابر دیگران به صورت معناداری پایین‏تر هستند. هم‏چنین برزونسکی (۲۰۰۵) بر این باور است که افراد با سبک هویت سردرگم- اجتنابی با مشکلاتی برای تشکیل روابط دوستی و حفظ شبکه‏ای از حمایت‏های اجتماعی رو‏به‏رو هستند. آن ها روابط ضعیفی را با همسالان برقرار می‏ کنند و روابط اجتماعی سطح پایینی از نظر صمیمیت، گشودگی، شکیبایی و اعتماد دارند. این افراد هنگام ورود به دانشگاه، به دلیل ضعف در برقراری و نگهداری شبکه‏های حمایت اجتماعی و فقدان صمیمیت، انعطاف پذیری و اعتماد به دیگران مشکلات اجتماعی و تحصیلی زیادی را تجربه می‌کنند.

حجازی و فرتاش (۱۳۸۵) در پژوهش خود به بررسی رابطه سبک‏های هویت و تعهد هویت با کیفیت دوستی پرداخته و ‌به این نتیجه رسیدند که سبک هویت اطلاعاتی سه مؤلفه‌ کیفیت دوستی (صمیمیت و افشای خود، وفاداری و اعتماد و تقابل) را به صورت معناداری پیش ‏بینی می ‏کند ولی سبک هویت هنجاری و هویت سردرگم- اجتنابی فاقد قدرت پیش ‏بینی مؤلفه‌ های کیفیت دوستی می‏ باشند.

نتایج پژوهش، شمسایی، نیک‏خواه و جدیدی (۱۳۸۵) در زمینه نقش احساس هویت و هوش هیجانی در رضایت زناشویی نشان داد که میزان هویت مردان وزنانی که دارای رضایت زناشویی هستند بیشتر از میزان هویت مردان وزنانی است که رضایت زناشویی ندارند و بیان نمودند که فردی که با هویت پایین وارد زندگی مشترک می‏ شود احتمالا با بدبینی و عدم اعتماد بیشتری با همسر خود، رابطه بین فردی و عاطفی برقرار می ‏کند.

در پژوهش دانشپور و غنایی، شکری، زین‏آبادی (۱۳۸۶) که به بررسی تفاوت های جنسی در صمیمیت اجتماعی و نقش سبک های هویت پرداخته شده است این نتیجه به دست آمده است که سبک های هویت اطلاعاتی و هنجاری به طور معنی‏داری صمیمیت اجتماعی را پیش ‏بینی کرده ‏اند.

۲-۲-۳- تفاوت های جنسیتی و صمیمیت:

وجود تفاوت‏های جنسیتی در ایجاد روابط صمیمانه، یکی از موضوعات مهم در پژوهش خانواده است، که مطالعه ‌در مورد آن در کیفیت این ارتباطات موثرند. این نکته که آیا زنان در روابط نزدیک خود صمیمی‏تر ‏اند یا مردان، موضوعی بسیار پیچیده است، که پاسخی مشخص برای آن وجود ندارد و یافته های مطالعات مختلف نیز نتایجی متناقض را ‌در مورد آن گزارش داده ‏اند. اگر‏چه همه‏ مطالعات، تفاوت‏های جنسیتی را در صمیمیت گزارش نداده‏اند، به نظر می‏رسد زنان و مردان در زندگی خانوادگی، روابط صمیمانه را به گونه‏ متفاوت تجربه می‏ کنند (اسپاتز، پرس‏کات و کندلر[۱۰۸]، ۲۰۰۶).

مرور برخی مطالعات مربوط به تفاوت‏های جنسیتی در روابط صمیمانه نشان می‏ دهد که رتبه های صمیمیت زنان در مقایسه با مردان بالاتر است و در برخی دیگر از آن‏ها نیز گزارش می‏ شود که مردان فقط در دوستی‏های بسیار نزدیک می ‏توانند مانند زنان صمیمانه عمل کنند (رایت[۱۰۹]، ۱۹۸۲). برخی پژوهشگران معتقداند که زنان صرفا ‌به این دلیل صمیمانه‏تر عمل می‏ کنند که صمیمیت به شیوه‏ای زنانه و جهت دار مفهوم سازی و اندازه ‏گیری شده است و اگر در تعریف صمیمیت، اشتراک و نزدیکی در فعالیت‏های اجتماعی نیز گنجانده شود، مردان نیز به اندازه زنان صمیمیت نشان می ‏دهند (راولینز[۱۱۰]، ۱۹۹۳؛ به نقل از خمسه و حسینیان، ۱۳۸۷).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...