پایان نامه -تحقیق-مقاله – ۲-۳-۵- نظریه های دیدگاه رفتاری: – 8 |
شکل ۲-۱- دیدگاه های روانپویشی افسردگی را به عنوان واکنشی علیه فقدان در نظر میگیرد.
فقدان مهر ومحبت والدین؛ بر اثر شیوه های غلط فرزند پروری یا فقدان والدین
– احساس بی ارزش بودن
– نیاز به تأیید دیگران
– ترس از درماندگی
– واپسراندن خشم به سوی دیگران
– وابستگی و اتّکا شدید به دیگران
در مواجهه با فقدان تازه:
– برگرداندن خشم به سوی خویش
– احساس درماندگی کامل
افسردگی
۲-۳-۳-۲- نظریه شناختی
در این نظریه طرحوارهها بهعنوان واحدهای تشکیلدهنده شناخت، بررسی میشوند، لذا افسردگی نتیجه تحریفهای شناختی افراد است؛ این تحریفها شامل موارد زیر هستند:
نتیجه گیری دلبخواهی: رسیدن به یک نتیجه خاص بدون اینکه مدارک کافی برای آن وجود داشته باشد؛
انتزاع اختصاصی: تمرکز و تأکید بر بخشی از جزئیات و نادیده گرفتن سایر جنبههای مهمتر یک تجربه؛
تعمیم افراطی: رسیدن به نتیجه گیریهایی بر اساس تجارب بسیار اندک و بسیار محدود؛
بزرگنمایی و دست کم گرفتن: بیشتر یا کمتر از حدّ واقع، بهادادن و اهمیّت دادن به یک رویداد خاص؛
شخصیسازی: تمایل به منتسب کردن و ربط دادن رویدادهای خارجی به خود، بدون اساس و پایه کافی؛ مطلقگرایی تفکر: تمایل به قرار دادن تجارب در دو مقوله همه یا هیچ.
تحریفها، طرحوارههای افسردگیزا[۶۲] هستند. الگوهای شناختی باعث میشوند که فرد، داده های درونی و بیرونی را تحت تأثیر تجارب اوّلیه، به گونه ای تغییر یافته درک کند (کاپلان و سادوک، ؛ ۱۳۸۷). رویکرد شناختی افسردگی را نتیجه تفسیر منفی از واقعیّت میداند. «از دیدگاه بک پدیدآیی افسردگی مشروط به ساختها (روانبنههای شناختی) و فرایندهایی (شیوه های تفکر) است، که به ایجاد تغییرات کم و بیش مهمی در واقعیّت منجر میشوند. بررسی روانبنههای شناختی افراد افسرده زمینه های سه گانه شناختی را آشکار میسازد:
-
- دیدگاه منفی نسبت به خود: فرد خود را مملو از عیوب، نارساییها و فاقد ارزش میپندارد و نتیجه میگیرد که رویدادهای منفی فقط به فقدان ارزش شخصی وی نسبت دادنی هستند.
-
- افکار منفی درباره محیط پیرامون: یک چنین افکاری بر اثر تفسیر منفی رویدادهای خنثی و یا مثبت آشکار میشوند و این گرایش را در فرد ایجاد میکنند که در بین امکانات متعدد همواره بدترین احتمال را در نظر بگیرد.
- در دیدگاه منفی نسبت به آینده: کفهی بدبینی میچربد و جایی برای تصور آیندهای بهتر باقی نمیگذارد، چراکه همواره در بین همه امکانات، نامساعدترین آنها را در نظر میگیرد (دادستان، ۱۳۹۱).
۲-۳-۴- نشانگان افسردگی
«عوامل فرهنگی بر شیوه دریافت و بیان نشانه های افسردگی مؤثرند و برای اجتناب از تشخیص اشتباهآمیز باید نسبت به تأثیر خصیصه های مردمشناختی و فرهنگی درباب چگونگی بیان شکایتهای مرتبط با گسترهی افسردگی توجه شود؛ چه در پارهای از فرهنگها، افسردگی به مراتب بیش از آنکه بر اساس غمگینی یا احساس گناهکاری نشان داده شود، در چهارچوب شکایتهای جسمانی نمایان می شود» (دادستان، ۱۳۹۱).
در شکل (۲-۲) نشانه های افسردگی در چهار گروه؛ نشانه های شناختی، هیجانی/ خلقی، جسمانی و انگیزشی نشانداده شده است. این نشانگان طبق جدیدترین ویرایش راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی[۶۳] (DSM) شامل: خلق افسرده در طی روز؛ احساس غمگینی و احساس پوچی، کاهش شدید علایق یا فقدان لذّت در همه یا اغلب فعالیتها، وزن به صورت معنیداری بیشتر از ۵% کاهش یا افزایش داشته است، بیخوابی یا پرخوابی، بیقراری روانی – حرکتی یا کندی روانی ـ حرکتی، احساس خستگی یا از دست دادن انرژی، احساس بیارزشی یا احساس گناهِ مفرط، افت تمرکز و تردید و دو دلی، افکار عودکننده راجع به مرگ، اقدام به خودکشی یا داشتن طرحی خاص برای خودکشی. این علائم در کنار رنج و عذاب شدیدی که برای بیمار به وجود می آورند، در کارکردهای فرد در حوزه های اجتماعی و شغلی نیز اختلال ایجاد میکنند. برای دوره های افسردگی اساسی باید پنج علامت در طول دو هفته گذشته وجود داشته باشد، یکی از نشانهها باید خلقِ افسرده یا کاهش علاقه باشد (DSM-V, 2013). همه علائم فوق و یا برخی از آن ها در اختلالهای زیر وجود دارند:
۱٫ اختلال افسردگی اساسی، دوره منفرد: تجربه اوّلین دوره اختلال افسردگی اساسی.
۲٫ اختلال افسردگی اساسی، عودکننده: تجربه لااقل دوّمین دوره اختلال افسردگی اساسی.
۳٫ اختلال افسردگی دوقطبیI: تجربه دوره عودکننده و مانیا.
۴٫ اختلال دوقطبیII: تجربه حداقل یک دوره افسردگی و هیپومانیا.
۵٫ اختلال دیستایمی (افسردهخویی): تجربه دراز مدت علائم افسردگی.
۶٫ اختلال سیکلوتایمی (خلق ادواری): تجربه دوره های هیپومانیا و دوره های خفیف افسردگی.
۷٫ اختلال افسردگی نامعیّن (NOS): علائم افسردگی با ملاکهای هیچیک از سایر اختلالات خلقی منطبق نیست (کاپلان و سادوک؛ ۱۳۸۷).
نشانه های شناختی
-
- نگرش منفی نسبت به خویش
-
- یاس و ناامیدی
- اختلال حافظه و تمرکز، گمگشتگی
بیماری افسردگی
نشانه های هیجانی / خلقی
-
- اندوه و غم
- ناشاد بودن
نشانه های جسمانی
-
- تغییر اشتها
-
- خستگی
- افزایش رنجوری و دردمندی
نشانه های انگیزشی
-
- فعل پذیری
- بیابتکاری و عدم پیگیری و استمرار در کار
شکل ۲-۲- نشانه های افسردگی. در افسردگی چهار دسته نشانه های هیجانی، شناختی، انگیزشی، و جسمانی مطرح است (اتکینسون و همکاران ؛ ۱۳۸۵)
۲-۳-۵- نظریه های دیدگاه رفتاری:
۲-۳-۵-۱-نظریه افسردگی لوینسون:
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1401-09-29] [ 05:35:00 ق.ظ ]
|