در خلال قرن هیجدهم، بسیاری از متفکران و دانشمندان، بویژه کانت در نقد خرد ناب خود، آفرینشگری را با نبوغ هم ردیف دانستند. کانت استدلال کرد که آفرینشگری فرایند طبیعی است که قوانین خود را میسازد به طوری که یک اثر خلاق، از قوانین منحصر به خود پیروی میکند که غیر قابل پیشبینی است، و از این رو نمی توان آن را رسما آموزش داد.
آفرینشگری به عنوان نیروی حیاتی[۳۶]
یکی از نتایج نظریه داروین این بود که آفرینشگری انسانی، نمایانگر نیروی خلاقی است که در ذات خود زندگی، نهفته است. هرچند که ماده بی جان، از این دیدگاه غیر خلاق است، اما تکامل حیاتی، اساسا خلاق میباشد، زیرا پیوسته انواع تازه ای را به وجود می آورد. در واقع، به نظر میرسد که نیروی خلاق تکامل، خود را به صور گوناگون پایان ناپذیری عرضه میکند که یکتا[۳۷]، بی نظیر[۳۸]، غیر قابل تکرار[۳۹] و بازگشت ناپذیرند[۴۰].
آفرینشگری به عنوان نیروی کیهانی
آفرینشگری انسان، به عنوان تجلی نیروی خلاق نهفته در تمامی موجودات نیز تلقی شده است. به گفته وایت هد[۴۱]، این آفرینشگری، ادواری و یا آهنگین است، چرا که جهان شامل نهری از رویدادهای فردی نیست، بلکه رویدادهایی است که در برگیرنده هستی های واقعی میباشد که زاده میشوند، رشد میکنند و می میرند.
– نظریه های روان شناسی
تداعی گری
تداعیگری را میتوان در این اصل خلاصه کرد که اندیشیدن عبارت است از مرتبط نمودن ایده های ناشی از تجربه، بنابر قوانین فراوانی، تازگی و وضوح، هر قدر که دو ایده، بیشتر تازه تر و واضح تر با هم مربوط باشند، وقتی که یکی از آن ها به ذهن میرسد، به احتمال زیاد دیگری نیز آن را همراهی میکند.
روانکاوی [۴۲]
به گفته فروید، خاستگاه خلاقیت، در تعارضی است که در ذهن ناخود آگاه (نهاد) وجود دارد. ذهن ناخود آگاه، دیر یا زود، راه حلی را برای این تعارض مییابد. اگر که راه حل خود برونگرا[۴۳] باشد. یعنی اگر فعالیتی را تقویت کند که توسط خود[۴۴] یا بخش آگاه شخصیت تعیین شده است، نتیجه آن در رفتار خلاق آشکار می شود. اگر راه حل یاد شده با ” خود” مغایرت داشته باشد. آن را واپس می زند، و یا به صورت روان نژندی ظاهر
میشود. بنابرین آفرینشگری و روان نژندی از منبع مشترکی که همان تعارض در ناخود آگاه است، تغذیه میکند و شخص خلاق و روان نژند با یک نیرو، یعنی انرژی ناخودآگاه، رانده می شود (نلر به نقل از مسدد، ۱۳۶۹).
۲-۳-۲- تعاریف خلاقیت و نوآوری
صاحبنظران، تعریف های متعددی از خلاقیت و نوآوری به عمل آورده اند. در اینجا برخی از تعاریف مهم را ذکر میکنیم.
رضائیان(۱۳۷۴): “خلاقیت به کار گیری تواناییهای ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید است. “نوآوری به کارگیری اندیشههای جدید ناشی از خلاقیت است که میتواند به صورت یک محصول جدید، خدمت جدید یا راه حل جدید انجام کارها باشد”.
البرشت[۴۵](۱۹۸۷)، خلاقیت و نوآوری و وجه تمایز آنان را به این صورت مطرح کردهاست که خلاقیت یک فعالیت ذهنی و عقلانی برای به وجود آوردن اندیشه جدید و بدیع است. نوآوری تبدیل خلاقیت اندیشه نو به عمل ویا نتیجه (سود) است. شاید به جرات بتوان گفت که جامع ترین تعریف خلاقیت توسط گیلفورد، دانشمند آمریکایی، عرضه شده است. او خلاقیت را با تفکر واگرا (دست یافتن به رهیافتهای جدید برای مسایل) در مقابل تفکر همگرا (دست یافتن به پاسخ) مترادف دانسته است (غلام پور، ۱۳۷۸).
“راجرز[۴۶]” خلاقیت را “اظهار وجود و استقلال طلبی و حفظ شخصیت انسان میداند”. پاپالیا[۴۷] نیز خلاقیت را توانایی دیدن چیزها با یک نظر نو و غیر معمولی و دیدن مشکلاتی میداند که هیچ کس دیگر، وجود آن ها را تشخیص نمی دهد و سپس ارائه رهیافت های جدید، غیر معمولی و اثربخش را ذکر میکند (حق شناس، ۱۳۷۸).
۲-۳-۳- فرایند خلاقیت
به طور کلی خلاقیت فرآیندی است که دارای پنج مرحله به شرح زیر است (حقیقی، ۱۳۸۲).
۱– مرحله آمادگی[۴۸]: آمادگی شامل توجه دقیق و متمرکز بر روی مسأله تحت بررسی و شاخصهای مختلف آن به منظور حل مسأله است.
۲- مرحله نهفتگی[۴۹] (خواب بر روی مسأله)[۵۰]: عبارت است از زمان تفکر و واکنش به طور کلی یک دورهای است که توجه ضمیر خودآگاه از تمرکز بر روی مسأله مورد نظر دور میشود.
۳- مرحله اصرار و پافشاری[۵۱]: در این مرحله جهت دستیابی به خلاقیت، تلاش بیشتر میشود، اطلاعات جدید افزوده میگردد و نیاز به جسارت و پشتکار بیشتر و افزونتر است.
۴– مرحله بینش و بصیرت[۵۲] : بینش و بصیرت حاصل تلاشهای بی وقفه در جهت یافتن راه حل منحصر به فرد برای مسأله است و به عنوان نقطه واقعی حل مسأله، نتیجه مرحله آمادگی و نهفتگی میباشد.
۵- مرحله وارسی و تحقیق[۵۳]: این مرحله یک مرحله حیاتی است زیرا بینش و ایده جدید برای اطمینان از اینکه معتبر و مناسب است مورد آزمون قرار میگیرد.
۲-۳-۴- موانع خلاقیت افراد
«ترز ام بیلا[۵۴]» عواملی که به عنوان موانع خلاقیت افراد هستند را به شرح زیر ذکر کردهاست. (حقیقی،۱۳۸۲)
ارزیابی افراد بر مبنای انتظارات: افراد خلاق به خاطر ترس از ارزیابی عملکرد خود به راحتی نمیتوانند فعالیت کنند.
نظارت و مراقبت: افراد اگر احساس کنند که در هنگام فعالیت، مراقب آن ها هستند، کمتر خلاق خواهند بود.
پاداش: افراد خلاق بیشتر به دنبال رضایت درونی هستند تا پاداشهای معمولی و مادی.
رقابت: افرادی که در کارشان با دیگران در حال رقابت ناسالم هستند خلاقیت کمتری خواهند داشت.
انتخاب محدود: افرادی که در انتخاب چگونگی انجام کار محدود هستند کمتر خلاق میباشند.
گرایش به پاداشهای بیرونی: افرادی که به جای اهمیت دادن به محرکهای درونی به محرکهای بیرونی همانند: پست و مقام، ارتقاء، پول و… فکر میکنند خلاقیت کمتری خواهند داشت.
۲-۳-۵- ویژگیها و خصوصیات افراد خلاق
در زیر خصوصیات کلی افراد خلاق آورده شده است (حقیقی،۱۳۸۲).
نمودار۱- ویژگیها و خصوصیات افراد خلاق
خلاقیت فردی (دبیران) :
منظور از خلاقیت فردی دبیران ارائه روش های جدید و نو در موارد زیر میباشد:
۱- طراحی آموزشی و ارائه روش های نو در این زمینه.
۲- برنامه ریزی درسی مربوط به کلاس و ارائه شیوه های نو در این زمینه.
۳- کلاس داری ( مدیریت کلاس ) و ارائه روش های جدید در مدیریت کلاس.
۴- حل مشکلات دانش آموزان به روش های جدید.
۵- شرکت فعال در شوراها و ارائه دید گاه های نو.
۲-۴- پیشینهتحقیق
مروری بر تحقیقات انجام شده در زمینه بررسی تاثیر سبکهای مدیریت (مشارکتی وسنتی) بر خلاقیت دبیران نشان میدهد که در کشور ما تحقیقی با این عنوان به صورت گسترده انجام نگرفته است عمده تحقیقات انجام شده در زمینه سبکهای مدیریت (مشارکتی وسنتی) به بررسی رابطه آن با متغیرهایی غیر از خلاقیت دبیران بوده است. همچنین در مورد خلاقیت، عمده تحقیقات انجام شده تأکید بر روی خلاقیت دانش آموزان داشتهاند و خلاقیت دبیران مورد توجه قرار نگرفته است. لذا انجام تحقیقی با این عنوان تازگی داشته و از پیشینه تحقیقاتی کمی در کشور برخوردار است.
[سه شنبه 1401-09-29] [ 03:57:00 ق.ظ ]
|