کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        


 خطرات فروش ابزارهای دیجیتال
 بازاریابی موثر در توییتر
 معرفی نژادهای محبوب سگ
 کسب درآمد از تبلیغات گوگل
 نشانه‌های عشق ماندگار
 درآمد از فروشگاه آنلاین
 ملاک‌های ازدواج از دید روانشناسی
 درآمد از طریق وبسایت
 رازهای درآمدزایی از بلاگ‌نویسی
 افزایش فروش عکس آنلاین
 احساس گناه در رابطه عاشقانه
 راه‌های ساده درآمد خانگی
 درمان جوش سگ در خانه
 تولید محتوای تعاملی موفق
 آموزش دستشویی سگ ژرمن شپرد
 درآمد از ترجمه هوش مصنوعی
 اشتباهات پرهزینه در پادکست‌نویسی
 کسب درآمد بدون سرمایه اولیه
 خطرات درآمد طراحی با هوش مصنوعی
 درآمد از عکاسی آنلاین
 کسب درآمد از آموزش هوش مصنوعی
 شناخت نژاد سگ کن کورسو
 احساس تنهایی در روابط عاشقانه
 معیارهای انتخاب همسر برای مردان
 نگهداری سگ ساموید پشمالو
 اقدامات ضروری نگهداری گربه
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید



جستجو


 



۱-مرحله اول بلوغ :در این مرحله افرادتوانایی وتمایلی برای پذیرش مسئولیت راندارتد.رهبربایددستورالعملهای

روشن ‌و مشخصی به زیردستان ‌و پیروان خودبدهد.

۲-مرحله دوم بلوغ: در این مرحله افرادتوانایی انجام کارندارند،ولی این آمادگی وتمایل رادارندکه مسئولیتهارا بپذیرند.آنان محرک وانگیزش قوی دارند،ولی فاقدمهارتهای لازم هستند.در این مرحله رهبربه کاروکارمندتوجه زیادی می‌کند،با توجه زیادی که به کارمی شودکمبودتوانایی های پیروان جبران خواهدشد.وباتوجه زیادی که به کارکنان می شود،آنان می کوشندتاازنظرروانی محبت های رهبران راجبران ‌کنند و به خواسته هایش جامه عمل بپوشانند.

۳-مرحله سوم بلوغ: افراد توانایی انجام کاررادارندولی نمی خواهندآنچه راکه رهبرمی گوید انجام دهد.در این مرحله مسائل انگیزشی مطرح می شودکه دراجرای شیوه یاسبک رهبری حمایتی ‌و مشارکتی به بهترین نحوحل خواهدشد.

۴-مرحله چهارم بلوغ :افرادهم توانایی‌های لازم رادارندوهم تمایل دارندآنچه راکه ازآنان خواسته شده انجام دهند.رهبرنبایدکارزیادی انجام دهدزیراپیروان هم می خواهندوهم می توانندمسئولیتها رابپذیرند.

درتئوری رهبری مبتنی برموقعیت باهمان دوبعدرهبری که موردنظرفیدلربود،توجه شد.یعنی رفتاررهبراز نظرطرفداری ازکاریاطرفداری ازکارمند.ولی این دوپژوهشگربه این نکته هم توجه می کنندکه آیارفتارهادریکی ازدوانتهای طیف قرارمی گیرندوسپس آنهارادرهم می آمیزدوچهارسبک یاشیوه رهبری رابرمی شمارند:

۱-دستوردادن :این سبک به شدت طرفدارکار است وبی توجه به کارمند.رهبرنقش زیردستان راتعیین می کندو به ‌افراد می گویدچگونه،چه وقت ودرکجاچه کاری رابایدانجام دهند.در این شیوه رهبری روی دستورالعمل ها تأکید زیادی می شود.

۲-عرضه کردن :در این سبک رهبری به شدت طرفدارکاروبه شدت طرفدارکارمنداست.رهبردستوالعمل های مربوط به کارهاوبخشنامه های مربوط به حمایت ‌از کارکنان راصادرمی کند.

۳-مشارکت دادن:در این سبک رهبری به شدت طرفدارکارمندوبی توجه به کاراست.رهبروپیروان اودرفرایند

تصمیم گیری مشارکت می‌کنند،ایفای نقش رهبری آسان می شودویک سیستم ارتباطی قوی به وجود می‌آید.

۴-واگذاری اختیار:در این سبک رهبری بی توجه به کار وبی توجه به کارمنداست.درموردکارودرزمیته حمایت

‌از کارکنان،رهبرهیچ دستورالعمل یابخشنامه ای صادر نمی کند.

۳-تئوری مسیرـ هدف :

یکی دیگرازتئوریهای اقتضایی می باشدکه توسط رابرت هاوس[۱۴]ارائه شد.پاسیه واساس تئوری براین قرار گرفته است که وظیفه رهبراین است که پیروان وزیردستان خودرادرجهت تامین هدفهایاری دهد.یک رهبربرای حصول اطمینان ازاینکه ‌هدف‌های‌ اعضاباهدفهای کلی گروه یاسازمان سازگاراست آنان راازهیچ نوع هدایت و حمایتی محروم نمی کند.‌بر اساس این تئوری رفتاررهبرمحرک است وموجب ایجاد انگیزه می شودبه گونه ای که :الف)عملکردخوب اسباب رضایت آنان رافراهم می آورد. ب)راهنمایی ها،حمایتهاوپاداش هایی راکه از ضروریات عملکردخوب است وبه همراه دارد.

پایه اصطلاح«مسیرـ هدف»براین باورقرارداردکه رهبران موفق راه رابرای پیروان مشخص،مسیراهداف رابه آن ها نشان می‌دهند.رابرت هاوس برخلاف فیدلرفرض خودرابراین می گذاردکه رهبران انعطاف پذیرند،یعنی سبک رهبری رامتناسب باشرایط موجودپیش می‌گیرد.

هاوس چهارسبک رهبری رادرراستای این نظریه معرفی می‌کند:

۱-رهبرمقرراتی(ارشادی):برنامه هاراتدوین می‌کند.دستورالعمل های لازم رامی دهدودرموردکارهایی که باید انجام شود،ریردستان رابه صورتی دقیق هدایت وراهنمایی می‌کند.همانندسبک وشیوه ای که دردانشگاه اوهایو ساخت دهی نامیدند.

۲-رهبرحمایتی:بازیردستان رابطه ای دوستانه داردومی کوشدتانیازهای آنان ‌را تامین کنند.این شیوه مترادف با رعایت حال تحقیقات اوهایو می‌باشد.

۳-رهبرمشارکتی :بازیردستان مشورت می کندوپیش ‌از تصمیم گیریهاازنظرات ودیدگاه های آنان آگاه می شود.

۴-رهبرهدفگرا:‌هدف‌های‌ سخت ‌و غیرقابل دسترسی راتعیین می کندواززیردستان می خواهدتاآن هدفهارابه بهترین وجه تامین کنند.

متغیرهای اقتضایی تعدیل کننده رابطه رهبرونتیجه لاردرتئوری مسیر- هدف :

الف)متغیرهای محیطی که ازکنترل زیردستان خارج است مثل ساختاریانوع کاری که بایدانجام شود،سیستم اختیارات یاسلسله مراتب اداری و گروه کاری.

ب)متغیرهایی که بخشی ازویژگی های شخصی زیردستان راتشکیل می دهندمثل کانون کنترل،تجربه وتوانایی فردی.

اگرقرارباشدنتیجه کارزیردست به حداکثربرسدعوامل محیطی تعیین کننده نوع رفتاررهبرهستند.ویژگی های شخصیتی زیردست تعیین کننده شیوه یاطریقی است که محیط ورفتاررهبربراساس آن تغییرمی کند.

۴-الگوی رهبری مشارکتی:

ویکتوروروم وفلیپ یتان[۱۵] پژوهشگرانی ‌بودند که الگوی رهبری مشارکتی رابه تئوری‌های اقتضایی اضافه کردند.این الگوبیانگرنوعی رفتاررهبری ومشارکت اعضای سازمان درتصمیم گیری است.وروم ویتان معتقد ‌بودند که رفتاررهبربایدتغییرکندومنعکس کننده ساختارنوع کاری باشدکه بایدانجام شود.الگوی رهبری مشارکتی حالت دستوری داردیعنی برای تعیین مشکل مشارکت درتصمیم گیری با توجه به شرایط مختلف بایدیک مجموعه ‌از قوانین ومقررات رابه صورت دقیق رعایت کنند.درالگوی مشارکت رهبری فرض براین گذاشته می شود که رهبرمی تواندباتوجه به موقعیتهای متفاوت،سبک یاشیوه رهبری خودراتغییردهد.

به تازگی وروم به همراه یاگو[۱۶]الگوی مزبوررامورد تجدیدنظرقرار دادند.الگوی جدیددارای ۵شیوه رهبری است.درالگوی مزبورفرض براین گذارده می شودکه دریک حالت به خصوص پنج شیوه رهبری امکان پذیر است :

۱-خودکامهI:رهبرباتوجه به اطلاعات موجودمسئله راحل می کندیاتصمیم می‌گیرد.

۲-خودکامهII:رهبراطلاعات لازم رااز زیردستان می گیردوسپس خودش نسبت به حل مسئله اقدام می‌کند.

۳-مشاوره ایI:رهبربابرخی اززیردستان مسئله رامطرح می کندوبدون این که آنهاراگردهم آورد،نظرهاوپیشنهاد های آنان رامی گیرد.سپس اقدام به تصمیم گیری می‌کند.

۴-مشاوره ایII:رهبربازیردستان تشکیل گروه می‌دهد،مسئله راباآنان درمیان می گذاردوازنظرآنان آگاه می شود سپس اقدام به تصمیم گیی می‌کند.

۵-گروهی II:رهبربازیردستان تشکیل جلسه می دهدتاهمگیدرحل مسئله مشارکت کنند،آنهاباهم راه حلهایی را پیشنهادمی کنندومی کوشندتادرباره یکی ازراه حلهابه توافق برسند.

د)دیدگاه های جدیدرهبری :

۱-تئوری اسنادی رهبر:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-09-29] [ 05:02:00 ق.ظ ]




پ- اعلامیه حقوق بشر اسلامی

تدوین اعلامیه جهانی حقوق بشر با رد موضع گیری دولت­های اسلامی و اندیشمندان اسلامی مواجه شد. اعلامیه در مواردی با احکام اسلامی کاملا مغایر بود. مانند: «حق آزادی مذهب و حق تغییر آن!» مسلمانان تنها اسلام را دین حق می­دانند و ارتداد را گناهی بزرگ و در خور مجازات عظیمی می­دانند. با این حال پس از مدتی تحت فشار جامع جهانی و تبلیغات وسیع جهانی به نفع حقوق بشر و مقبول افتادن اعلامیه مذکور در سطح دنیا برخی از متفکران جهان اسلام با پذیرش اصول اعلام شده در اعلامیه جهانی درصدد تطبیق آن ها با موازین اسلامی برآمدند و کوشیدند تا اثبات نمایند که این اصول و حقوق به نحو کامل­تر و بهتری در اسلام وجود دارد و بعدها با الگوگیری از اعلامیه حقوق بشر بر آن شدند اصول و قواعد حقوق بشر را از متون اسلامی درآورده و آن را به صورت متنی مدون به جامعه جهانی ارائه دهند. در واقع اجتماع کشورهای اسلامی در جهت تدوین اعلامیه­ حقوق بشر اسلامی در قاهره نیز حرکتی در تفسیر وضع حاکم بر حضور آنان در تدوین اعلامیه­­ی جهانی است، ‌بنابرین‏ قطعا این اعلامیه را نیز نمی­ توان برآمده از اراده­ی حقیقی کشورهای اسلامی و ملت­های مسلمان قلمداد کرد. این اعلامیه به تساوی اصل شرافت انسانی برای همه و برابری در تکلیف و مسئولیت اشاره دارد و در واقع عدم تبعیض را در تحمل تکلیف مورد تصریح قرار داده است، نه در برخورداری از حقوق. از سوی دیگر اساس این کرامت و حیثیت مشخص شده و بیان گشته که چرا انسان دارای این وصف شده و اساس این کرامت را مقام جانشینی خداوند«خلیفه الله» می­داند که آفریدگار جهان به او عطا ‌کرده‌است و از همین رو به تربیت روحی و بالا بردن سطح اخلاق و معنویات و فضایل انسانی پرداخته است.(آرای دانشمندان اسلامی،۱۶۷،۱۳۸۰) نکته­ی مهمی که با تدوین این اعلامیه پررنگ­تر شد این است که از دغدغه­ها و چالش­های اساسی فرا روی حقوق بشر، بهره­ گیری از حکومت مطلوبی است که کارآمدی لازم را برای تحقق چنین حقوقی داشته باشد. توجه به اعلامیه اسلامی حقوق بشر قاهره و دیگر نوشته ­هایی که حاکی از انعکاس دیدگاه صحیح در زمینه احکام و موازین الهی است، نشان می­دهد که در بسیاری از موارد، حقوق بشر اسلامی در جامعه محقق نخواهد شد مگر آنکه حکومتی اسلامی در آن جامعه استقرار یابد.

۴ انسان در نگاه پیامبر

ارکان نظام حقوق بشری که پیامبر(ص) بنیان نهاد، اولین رکن این نظام حقوقی، توجه به ماهیت انسان در نگاه پیامبر(ص) است. از آنجا که موضوع حقوق بشر انسان است، بحث از حقیقت و چیستی انسان همواره از مباحث مهم و چالش برانگیز بوده است، چرا که هر نوع تلقی از حقیقت انسان، ارتباط مستقیم با وضع و بیان حقوق بشر دارد. در آموزه­های پیامبر اکرم(ص) انسان، داستان شگفت انگیزی دارد، عالی ترین ستایش­ها و بدترین نکوهش­ها درباره او آمده است. در این آموزه­ها، همه انسان­ها از نظر گروه انسانیت و حیثیت ذاتی یکسان­اند. آزادی انسان و احترام به حقوق و کرامت ذاتی او دقیقا مورد توجه اسلام بوده است. امور عارضی مانند رنگ پوست، نژاد، زبان، ملیت و… در اعتبار انسان­ها هیچ نقشی ندارد. پیامبر اکرم(ص) با چنین نظری ‌در مورد انسان، حقوق و تکالیفی را برای او تعریف ‌کرده‌است که با بررسی و تبیین آن ها معلوم خواهد شد که تقریبا تمامی آنچه به عنوان حقوق اساسی در اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده به نحو کامل­تر و متعالی­تر در نظام حقوقی اسلام مورد توجه قرار گرفته است.(در قرآن کریم تعبیر«الناس» ۲۴۰ بار، لفظ«انسان» ۶۱ بار و عبارت «یا ایها الناس» ۸۴ بار آمده است.) حقوق بشر در آموزه­های پیامبر(ص) رحمتی از جانب پروردگار عالم است هر فردی از افراد بشر، حقوق دیگران را به همان میزانی که خداوند دستور داده است، باید مراعات کند. به بیان دیگر، احترام حقوق بشر در اسلام، ریشه در تکریم الهی از انسان دارد.(الزحیلی،۱۴۱۸،۱۳۴)

۵ برابری اجتماعی

خاستگاه برابری اجتماعی، تساوی در اصل انسانیت است. در جامعه­ نبوی همه انسان­ها از نظر حقوق اجتماعی برابرند. سیره­ی گفتاری و رفتاری ایشان می ­تواند الهام­بخش جهان بشریت باشد. رفتار حضرت با «زیدبن حارثه» از نمونه ­های بارز مساوات اجتماعی است، زید غلام خدیجه بود، وی پس از ازدواج زید را به پیامبر بخشید. زید شیفته پیامبر بود، حتی زمانی که پدرش او را یافت، برای بردنش به مکه آمد و پیامبر او را در رفتن و یا ماندن مخیر گذاشت، زید ماندن در کنار پیامبر را ترجیح داد. پیامبر خدا با او همانند فرزند خودش رفتار می­­کرد. آن حضرت برای آن که نشان دهد معیار برتری، تشخص خانوادگی و طبقاتی نیست، زینب نوه عبدالمطلب را به عقد زید درآورد. برخلاف سنت عمومی و حاکم آن روز که اشراف نباید با تهی‌دستان ازدواج کنند. پیامبر این گونه برتری جویی­ها را منسوخ ساخت؛ با این رفتار مساوات اجتماعی را به جامعه­ آن روز آموخت که چگونه نگرش و رفتار اجتماعی خود را اصلاح نمایند.(ابن سعد،۱۴۰۵،۴۷ به نقل از دلشاد تهرانی۱۳۷۲،۳۶۰)

۶ برابری در حقوق و تکالیف

تساوی حقوقی افراد در شرایط یکسان و مساوی از آثار جهان بینی توحیدی است ‌به این معنا که همه انسان­ها جدا از ویژگی­های شخصی، ملی، تاریخی، نژادی و… حقوق و تکالیف یکسان دارند. پیامبر خدا در این زمینه فرموده اند«الخلق امام الحق سواء»؛ مردم در برابر قانون مساوی هستند و «الناس سواء کاسنان المشط»؛ مردم، مانند دندانه­های شانه با هم برابرند.(مجلسی،۱۴۰۴، جلد ۷۵، ۲۵۱ و جلد۷۸، ۲۴۷)

مارسل بوآزار محقق انستیتوی عالی ژنو در این باره چنین اظهارنظر می­ کند: «دیدگاه جهانی اسلام، با دو امتیاز نیرومند، درخشش ویژه­ای دارد: یکی ایمان خدا و دیگری، انکار هر گونه برتری نژادی و قومی و تأکید بر برابری انسان­ها.» پیامبر(ص) با اعلام این اصول توانست عصبیت قومی و نژادی عرب جاهلی، اقوام یهود و مشرکان مکه را ریشه کن سازد. هیچ دینی به اندازه اسلام به بشر شخصیت نداده است. «رفتار پیامبر اسلام با اقوام یهود و نصاری، برادرانه بوده است. اسلام درصدد ساختن جهانی است که همه انسان­ها حتی آنانی که به دین سابق خود وفادار مانده­اند با تفاهم و همکاری، برادری و برابری زندگی کنند.»(بوآزار،۲۰۲،۱۳۶۹) وی در ادامه تأکید می­ کند: روش سیاسی و اصول حقوقی اسلام در قرون وسطی، دست مایه­ی فلاسفه و حقوق ‌دانان غرب در تدوین ضوابط و قوانین مربوط به عدالت اجتماعی و ضمانت حقوقی مستضعفان در برابر مستکبران بوده است، به جرئت ‌می‌توان گفت که شریعت اسلام، بنیان‌گذار جهانی حقوق بین الملل در جهان است.(بوآزار،۱۰۵،۱۳۶۹)

گفتار سوم: حقوق بشر از منظر دین اسلام

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:02:00 ق.ظ ]




۵-تأکید بر خصوصی سازی و کاهش تصدی دولت

یکی دیگر از عوامل مؤثر بر جلب مشارکت های مردمی، حذف سیاست‌های دولت محوری، کاهش قدرت بوروکراسی و قوانین و مقررات زاید و دست و پاگیر، تدوین و اجرای سیاست‌های تمرکز زدایی و گسترش خصوصی سازی و سپردن کارهای مردم به دست خود آن ها می‌باشد(هیوز، ترجمه الوانی و دیگران، ۱۳۷۷). به طوری که مشاهده می شود افراد کم درآمد و آنهایی که بی پشتوانه هستند از انجام رقابت و فراهم کردن کار و کسب خصوصی محروم می‌شوند، که مانعی بر سر راه محرومیت زدایی می‌باشد.

۶- آموزش، اطلاع رسانی و تبلیغ برای افزایش آگاهی مردم

آلوین تافلر مهمترین فعالیت و راه رویارویی با تحولات در زندگی آینده را برای پذیرش تغییر و تحول، آموزش می‌داند. برای مشارکت مردم در حوزه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه نیاز است که ذهنیت و نگرش آن ها متحول شود و لذا برای این منظور باید آموزش های مناسبی تدارک دیده شود. آموزش و اطلاع رسانی فواید مهمی در فرایند محرومیت زدایی و مشارکت مردمی دارد که از جمله:

میزان دانش و مهارت‌های مردم را افزایش می‌دهد

موجب تقویت مسئولیت پذیری افراد می شود

باعث ایجاد و تقویت روحیه کارگروهی در جامعه می‌گردد

افزایش آگاهی و ارتقاء وجدان و فرهنگ کاری افراد می شود

باعث ایجاد اعتماد به نفس و خودباوری در مردم می شود

باعث افزایش خلاقیت و نوآوری که سرچشمه تغییر و سازندگی و محرومیت زدایی است می

شود) سلطانی، ۱۳۷۵).

باعث افزایش آگاهی و توانمندی مدیران اجرایی می‌شود. از آنجائی که در ایجاد و افزایش مشارکت مردم در روند توسعه، اولین حرکت و تغییر باید از طرف مدیران سازمان ها و جامعه صورت گیرد لذا افزایش آگاهی و مهارت‌ها و آشناسازی مدیران اجرایی و دولتی با تکنیک های محرومیت زدایی و جلب مشارکت های مردمی از اهمیت بالایی برخوردار است. در عصر حاضر سازمان‌ها و نهادهای متولی توسعه باید مدیرانی واجد شرایط برنامه ریزی و خلاقیت و نوآوری و آینده سازی داشته باشند. مدیرانی که بتوانند با تکیه بر توانایی‌های ابداع و ابتکار زمینه فقرزدایی و توسعه و مشارکت افراد را ایجاد کند(الوانی، ۱۳۷۳).

موجب توجه و تأکید به مشارکت مردم در حوزه تصمیم‌گیری‌های و سیاست‌گذاری می‌شود. محدود نکردن مشارکت مردم صرفا در ضمینه خود یاری نقدی و فیزیکی و توجه بیشتر به مشارکت‌های فکری و معنوی مردم و همچنین محدود نکردن مشارکت مردم صرفا در حیطه اجرا و حمایت از مشارکت‌های مردم در تصمیم‌گیری‌های خرد و کلان جامعه از دیگر عوامل تاثیر گذار در افزایش مشارکت‌های مردمی در فرایند محرومیت زدایی است.

از دیگر عوامل کارساز در فرایند محرومیت زدایی و جلب مشارکت های مردمی، تشکیل مراکز تحقیقاتی در جامعه می‌باشد تا فعالیت‌های مشارکت مردمی در مبارزه با فقر را رهبری کرده و به صورت منسجم و هدفمند به پیش ببرد.

موجب افزایش ارتباط مؤثر و صادقانه دولت و مردم می‌شود. ارتباط تنگاتنگ، اثربخش و صادقانه مسئولین دولتی با مردم و در یک کلام، مهرورزی و عدالت خواهی، افزایش روحیه مردمی بودن و ارج نهادن به نیازها، خواسته ها و مطالبات مردم از طرف دولتمردان در افزایش انگیزه و مشارکت‌های مردمی در امر محرومیت زدایی مؤثر می‌باشد.

۲-۲-۲۱- عناصر و متغیرهای اثر گذار مشارکت اجتماعی

وجود فرهنگ و زمینه‌های فرهنگی بستر ساز مشارکت

احساس مسؤلیت شهروندی

احساس تعلق و هویت فردی و جمعی

سطح بالای آگاهی های عمومی در جامعه

وجود میزان در خور توجهی از اعتماد و اطمینان متقابل بین دولت و شهروندان

پذیرش مشارکت اجتماعی توسط مقامات و مسؤلین

وجود نهاد‌های شکل دهنده گسترش دهنده و جلب کننده مشارکت شهروندان

رفع موانع قانونی، اداری و اجرایی موجود بر سر راه مشارکت شهروندان

چربش فواید مشارکت در ابعاد مختلف بر هزینه های آن در محاسبه و ارزیابی شهروندان

وجود عناصر و مؤلفه های اصلی سرمایه اجتماعی، همدلی، همکاری، همبستگی، اجتماعی شبکه های اجتماعی-روابط

اجتماعی -ایثار- دیگر خواهی- مدارا- گفتگو

مهیا بودن عوامل اقتصادی و انگیزه های مادی برای مشارکت اجتماعی

پذیرش اصل فعالیت داوطلبانه اجتماعی توسط شهروندان

آگاهی، آموزش و توانمند سازی شهروندان در زمینه اهداف، ضرورتها، کارکردها، فنون و تکنیکها ی مشارکت در عرصه های مختلف جامعه

به رسمیت شناختن و تحمل تنوع افکار و دیدگاه ها، عقاید، سلایق و روش های مختلف شهروندان

محلی گرایی

حمایت سیاسی و مدیریتی

سیستم های اطلاع رسانی به روز متقابل

مشخص بودن آورده ها و سرمایه های هر بخش در شراکت اجتماعی

پذیرش گفتگو، اقناع و اجماع مشترک برای اتخاذ راه حلهای مشترک برای رفع نیاز های مشترک(طالبی نژاد، ۱۳۹۱).

۲-۳- هلال احمر

۲-۳-۱- اصول اساسی صلیب سرخ و هلال احمر

انسانیت[۸] : هدف نهضت، التیام آلام و کاهش رنج، محافظت از جان و سلامتی نوع بشر، تضمین کرامت انسا نها، ترویج درک متقابل، دوستی، همکاری و صلح پایدار جهانی است.

بی غرضی[۹] : نهضت فاقد هر گونه جبهه گیری ملی، نژادی، عقیدتی مذهبی، طبقاتی و سیاسی است.

بی طرفی[۱۰]: نهضت در درگیر یها از هیچ طرفی جانبداری نمی کند و در هیچ مناقشه ای شرکت نمی نماید.

عدم وابستگی[۱۱]: نهضت مستقل است. ضمن آن که در خدمت انسان دوستانه به دولت کشور خود کمک م یکند و از قوانین کشور خود پیروی م ینماید ولی همواره استقلال خود را حفظ می کند.

خدمات داوطلبانه [۱۲]: عضویت در نهضت داوطلبانه است و هیچ گونه سودآوری مشوق آن نمی باشد.

یگانگی [۱۳]: در هر کشور تنها یک جمعیت هلال احمر یا صلیب سرخ م یتواند وجود داشته باشد.

جهان شمولی [۱۴]موقعیت، مسئولی تها و وظایف همه جمعیت در نهضت یکسان است.

۲-۳-۲- آشنایی با جمعیت هلال احمر ایران

الف تاریخچه:

۱۴ / ۱ / ۱۳۰۲: سنگ بنای جمعیت در ایران نهاده شد.

۶ / ۵ / ۱۳۰۲: تشکیل اولین جلسه جمعیت شیر و خورشید ایران در عمارت گلستان

۱۳۴۷: تصویب اولین آئین نامه خدمات امدادی

۱۳۵۰: شروع به کار اولین تشکیلات رسمی امدادی با استخدام نیروهای تمام وقت با عنوان « سازمان امداد»

۱۳۵۹: تغییر نام شیر و خورشید سرخ به هلال احمر

۱۳۶۲: تصویب اساسنامه جدید در یک ماده و پنج تبصره توسط مجلس شورای اسلامی

۱۳۷۴: تصویب اولین اصلاحیه اساسنامه توسط مجلس

۱۳۷۹: تصویب دومین اصلاحیه اساسنامه توسط مجلس

۱۳۸۲: تصویب سومین اصلاحیه اساسنامه توسط مجلس

ب – اهداف جمعیت

تلاش برای تسکین آلام بشری، تأمین احترام انسا نها و کوشش در جهت برقراری دوستی و تفاهم متقابل و صلح پایدار میان ملت ها و همچنین حمایت از زندگی و سلامت انسا نها بدون در نظر گرفتن هیچ گونه تبعیض میان آن ها

ج وظایف جمعیت

ارئه خدمات امدادی در هنگام بروز حوادث و سوانح طبیعی مثل زلزله، سیل و غیره در داخل و خارج از کشور

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:02:00 ق.ظ ]




-ادیب راد، مهدوی و دهشیری (۱۳۸۴) در دو پژوهش یکی به مقایسه باورهای ارتباطی زنان متقاضی طلاق و زنان و زنان عادی شهر تهران پرداختند و در پژوهشی دیگر – ادیب راد و همکاران (۱۳۸۵) به بررسی و مقایسه رابطه باورهای ارتباطی با دلزدگی زناشویی در زنان متقاضی طلاق و زنان مایل به ادامه زندگی مشترک پرداختند؛ نتایج دو پژوهش نشان داد که باورهای ارتباطی عدم تغییرپذیری همسر، توقع ذهن خوانی و تخریب کنندگی مخالفت به طور معناداری در زنان متقاضی طلاق بیشتر از زنان مایل به ادامه زندگی مشترک بود.

-سیاوشی(۱۳۸۵) در بررسی رابطه بین الگوهای ارتباطی زناشویی و باورهای غیر منطقی دبیران دبیرستان های ملایر، دوپرسشنامه الگوهای ارتباطی زناشویی و باورهای غیرمنطقی، توسط ۱۷۱ نفر از دبیران تکمیل شد. بررسی نتایج نشان داد که بین الگوی ارتباط سازنده متقابل و باورهای غیرمنطقی دبیران رابطه منفی معناداری وجود دارد اما همبستگی بین سایر الگوهای ارتباط زناشویی و باورهای غیر منطقی مثبت معنادار بود.

– خسروی، بلیاد، ناهیدپور و آزادی (۱۳۸۵) در پژوهشی که سبک دلبستگی نا ایمن، اضطرابی والدین مورد بررسی قرار دادند ‌به این نتیجه رسیدند که این سبک دلبستگی والدین با تعارضات زناشویی آنان همبستگی مثبت معنی دار وجود دارد

-عبدالمحمدی (۱۳۸۵) در پژوهشی به «بررسی رابطه باورهای ارتباطی و تعارضات زناشویی در زنان و مردان مراجعه کننده به دادگاه» پرداخته است. نتایج پژوهش نشان داد که بین باورهای ارتباطی و تعارضات زناشویی رابطه معنادار وجود داشت.

– شایسته، صاحبی وعلیپور (۱۳۸۶) در پژوهشی که رابطه رضایت مندی زناشویی با باروهای ارتباطی و انتظارات غیر منطقی زوجین در بین ۵۰ زوج ایرانی مقیم استرالیا و کانادا مورد بررسی قرار دادند، نتایج نشان داد که رضایت مندی زناشویی و متغیرهای شناختی با یکدیگر همبستگی دارند.

-افخمی،(۱۳۸۶) در پژوهشی تحت عنوان «بررسی رابطه بین میزان بخشودگی و تعارض زناشویی زوجین در استان یزد» می‌باشد. یافته های پژوهش نشان داد که بین تعارض زناشویی و بخشودگی در سه خرده مقیاس درک واقع بینانه، تشخیص و تصدیق خطا و جبران عمل اشتباه رابطه وجود دارد هم چنین بین بخشودگی و تعارض زناشویی در خرده مقیاس های رابطه فردی با خویشاوندان خود و رابطه خانوادگی با خویشاوندان همسر و دوستان رابطه معناداری دیده شد.

-نعیم (۱۳۸۷) در پژوهشی نشان داد که دلزدگی زناشویی و تعارضات زناشویی رابطه مثبت معناداری با خشونت علیه زنان دارد، ولی رابطه صمیمی با همسر رابطه ی منفی معناداری با خشونت علیه زنان دارد.

-عطاری (۱۳۸۷) در بررسی که سبک های دلبستگی را به عنوان پیش‌بینی های موفقیت و شکست رابطه زناشویی مطرح کرده بودند نتایج به دست آمده نشان داد که از روی سبک های دلبستگی می توان شکست وموفقیت زناشویی را پیش‌بینی کرد.

-عبدالمحمدی (۱۳۸۷) در پژوهشی تحت عنوان «بررسی رابطه باورهای ارتباطی و سازگاری زناشویی در زنان شاغل و متاهل می‌باشد. نتایج نشان داد که توقع ذهن خوانی و تخریب گنندگی مخالف ۲۴% از تغییرات سازگاری، توقع ذهن خوانی، تخریب کنندگی مخالفت و عدم تغییرپذیری همسر روی هم رفته ۸۳% از تغییرات رضایت دو نفری، توقع ذهن خوانی، تخریب کنندگی مخالفت ۸۳% از تغییرات توافق دو نفری را تبیین می‌کنند.

– بختیارپور و عامری(۱۳۸۹) در پژوهشی با عنوان رابطه ی بین وابستگی خاص نسبت به همسر و باورهای غیرمنطقی با دلزدگی زناشویی در دبیران متأهل اهواز، ‌به این نتیجه دست یافت که بین وابستگی خاص نسبت به همسر و باورهای غیرمنطقی با دلزدگی زناشویی دبیران رابطه ی مثبت معنی دار وجود دارد و همچنین از بین مؤلفه های وابستگی خاص نسبت به همسر( وابستگی مضطربانه و هیجانی) و مؤلفه های باورهای غیرمنطقی (باور تمایل به سرزنش) دلزدگی زناشویی دبیران را به طور معنی دار پیش‌بینی می‌کند.

-مهین ترابی، مظاهری،صاحبی و موسوی (۱۳۸۹) در پژوهشی با عنوان تأثیر آموزش های شناختی ـ رفتاری بر تعدیل انتظارات غیرمنطقی، بلوغ عاطفی و نارضایتی زناشویی در زنان. نتایج نشان داد که اثر متقابل گذشت زمان و تأثیر عمل آزمایشی در هر سه مؤلفه ی فوق در گروه آزمایش تغییر معناداری ایجاد نموده است. و همچنین ‌به این نتیجه دست یافت که، به نظر می‌رسد بتوان با به کارگیری آموزش های شناختی رفتاری، زمینه کاهش انتظارات غیرمنطقی، افزایش بلوغ عاطفی و پیشگیری از بروز نارضایتی زناشویی را فراهم کرد.

-در پژوهشی که توسط اسماعیل پور خواجه و مهدوی(۱۳۸۹) با عنوان نقش باورهای ارتباطی و مهارت های ارتباطی در پیش‌بینی رضایت زناشویی انجام گرفت نتایج نشان داد که مهارت‌های ارتباطی مدت ازدواج و برخی از باورهای ارتباطی از جمله باور افراد به آسان بودن حفظ روابط زناشویی باور به انجام همه کارها با کمک یکدیگر و باور به ارضا کردن همه نیازها می‌توانند به طور قابل ملاحظه ای رضایت زناشویی زوج ها را پیش‌بینی کند.

-هنرپروران، قادری و قبادی(۱۳۹۰) در پژوهشی تحت عنوان مقایسه ی الگوهای ارتباط و تعارضات زناشویی در زنان متأهل در بانک های دولتی و زنان خانه دار شهر شیراز، نتایج نشان داد که زنان شاغل بیشتر از الگوی ارتباطی سازنده متقابل وزنان خانه دار بیشتر از الگوی ارتباطی اجتناب متقابل استفاده می‌کنند. در زمینه ی تعارضات زناشویی نیز زنان شاغل در خرده مقیاس جداکردن امور مالی از یکدیگر دارای تعارضات بیش تری هستند و زنان خانه دار در خرده مقیاس های افزایش جلب حمایت فرزندان و افزایش واکنش های هیجانی دارای تعارضات بیشتری بودند.

-طاهری (۱۳۹۰) در پژوهشی تحت عنوان «بررسی رابطه باورهای ارتباطی زوجین با میزان رضایتمندی آن ها در زندگی» نتایج حاصل از آن بیانگر عدم وجود رابطه معنی دار بین میزان رضایت از زندگی زناشویی و متغیرهایی مثل سطح تحصیلات تعداد سنوات زندگی مشترک در کنار هم و میزان درآمد خانوار است در حالی که بین میزان رضایت از زندگی زناشویی و باورهای ارتباطی همسران، رابطه معناداری وجود دارد و هر چه باورهای ارتباطی همسران، کارآمدتر باشد، میزان رضایت از زندگی زناشویی افزایش پیدا می‌کند. بین باورهای ارتباطی و خرده مقیاس های تعارضات زناشویی در همه مؤلفه‌ ها (به جز مؤلفه‌ کاهش رابطه جنسی، افزایش رابطه فردی با خویشاوندان خود، کاهش رابطه فردی با خویشان همسر و و دوستان و جدا کردن امور مالی در مردان) بین تعارضات زناشویی و خرده مقیاس های باور ارتباطی در همه مؤلفه‌ ها (به جز دو مؤلفه‌ کمال گرایی حسی در زنان و مردان توقع ذهن خوانی) در زنان و مردان رابطه معنادار وجود داشت.

-در پژوهشی که از سوی شریفی (۱۳۹۰) با عنوان بررسی و مقایسه باورهای غیرمنطقی و باورهای ارتباطی زنان متقاضی طلاق با زنان عادی انجام شد، نتایج نشان داد که بین دو گروه زنان و مردان در نمره کل باورهای غیرمنطقی و خرده مقیاس های آن تفاوت معنادار وجود دارد و در سطح معناداری این باورهای غیرمنطقی در متقاضیان طلاق بیشتر است و در نمره کل باورهای ارتباطی و هر پنج خرده مقیاس آن تفاوت وجود دارد و این باورها در سطح معناداری در متقاضیان طلاق بیشتر است.

خلاصه و جمع بندی

آنچه در این فصل ذکر شد،بیان کننده پیشینه نظری متغیرهای تعارض زناشویی،باورهای ارتباطی و وابستگی به دیگران است که در این قسمت با نگاهی اجمالی از نظر گذرانده می شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:02:00 ق.ظ ]




۲-۳-۵ درمان­های اضطراب

در زمینه اضطراب تاکنون ‌بر اساس نظریه­ های گوناگون درمان­های متفاوت صورت پذیرفته است. از جمله این درمان­ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:

    • روش­های درمان­گری کلی

    • رویکرد روان تحلیلی­گری

    • درمان­گری انسان­نگری

    • درمان­گری هستی­نگر

    • درمان­گرهستی­نگر

    • درمان­گری متمرکز به شکل یا اختلال

    • درمان­گری رفتاری

    • حساسیت زدایی

    • آموزش غلبه بر اضطراب

    • روی آوری الگوگیری

    • درمان­گری­های مبتنی برخورد نظم جویی

    • درمان با پس­خوراند زیستی

    • مراقبه متعالی

    • تنش زدایی با شیوه آموزش خودزاد

    • تنش­زدایی

    • درمان­گری­های رفتاری- شناختی

    • درمان­گری­های دارویی

    • هنر درمانی

  • موسیقی درمانی.

۲-۳-۴ موسیقی درمانی و اضطراب

داشتن مقدار معینی از اضطراب نه تنها مضر نیست بلکه برای زندگی ضروری­است و تا زمانی که ترس و اضطراب به­ صورت نرمال باشد، می ­تواند بسیار مفید و حتی لذت­بخش هم باشد. اما زمانی­که از این سطح نرمال فراتر رود، اضطراب نقش انطباقی خود را از دست داده و به صورت عامل تخریب موقعیت­ها با ایجاد و حرکات و رفتارهای غیرانطباقی درمی­آید و با درد و رنجی همراه می­گردد که به زحمت ‌می‌توان آن ­را تحمل کرد و این حالت اضطراب بیمارگونه ­است. این نوع اضطراب موجب هدر رفتن استعدادها و مشکلاتی در تمرکز و حافظه می­ شود. همچنین سبب رفتارهای ناشیانه و ناپخته می­ شود و فرد توانایی رو به رو شدن با شرایط و محیط پیرامون خود را از دست خواهد داد. از سوی مکاتب مختلف روان شناسی برای درمان اضطراب روش­های گوناگون غیردارویـی و تکنیک‌های روان درمانی حمایتی متعددی طراحی و به ­وجود آمده­است. یکی از روش­های رایج که تحقیقات گوناگون و نظام­دار مؤید آن بوده و مبتنی بر تخلیه هیجانی و بیان احساسات و آرام­سازی و نیرو بخشی است، روش موسیقی­درمانی است (نفری،۱۳۸۲). موسیقی به انسان آرامش، صلح، امید و عشق می­بخشد و مهم­تر از هر عاملی، موسیقی درست و مناسب می ­تواند سیستم بدن ما را تقویت کرده و سلامت آن را تأمین کند. استرس و اضطراب آرامش درونی را از بین برده و توانایی ذهن برای تمرکز بر عواملی که شادی و رضایت به ارمغان می ­آورند را کاهش می­دهد. استرس­ها شدت و ضعف دارند و زمانی که شدت آن ها به مرحله­ ای می­رسد که از کنترل ما خارج می­ شود، به وضعیت روحی و جسمی ما صدمه می­زند. در این مرحله، موسیقی درست و مناسب می ­تواند استرس را کاهش داده و عواقب آن را ضعیف­تر نماید(کیت موکی، ۱۳۸۴: ۶۰).

در طی پنج دهه گذشته بیش از ۳۰ هزار پژوهش تجربی و نظام­مند پیرامون تأثیر موسیقی درمانی در زمینه ­های پزشکی، روان­پزشکی و توانبخشی انجام گرفته است (زاده محمدی؛ ۱۳۸۸). موسیقی درمانی کاربردهای فراوانی دارد از جمله پیشگیری، آموزش و یادگیری – کاهش دردهای گوناگون پزشکی، کاهش تنش­ها و نگرانی­های ناشی از جراحی، آسیب­ها و بیماری­ها- توانبخشی بعد از جراحی، آسیب­ها و تصادفات-کاهش خستگی حاصل از تنفس­های عضلانی (گرفتگی عضلانی) و کارکرد ماهیچه­ها کاهش عوارض جانبی داروها – کاهش مدت استفاده داروها – کاهش طول مدت درمان و بستری بودن. علاوه بر تأثیرات درمانی یاد شده، موسیقی می ­تواند برای ارتقاء برخی عوامل رفتاری در افراد سالم و کاهش اضطراب مؤثر واقع شود(به نقل از، فلاح و همکاران ؛۱۳۹۰).

موسیقی درمانی می ­تواند به­ طور مؤثر، بیماری­های ناشی از استرس و احساسات را در انسان­ درمان نماید. در تحقیقی که بر بیماران روحی شدید انجام گرفت، مشخص شد که موسیقی موجب افزایش کیفیت زندگی این افراد می­ شود. مثلاً نوشتن آهنگ موجب ابراز وجود این افراد می­ شود که تأثیر مثبتی بر آنان دارد (خرم آبادی و همکاران،۱۳۹۱). در سطح هیجانی، موسیقی با مولودی ساده بر احساسات تاثیر گذاشته و باعث رها شدن تنش­ها می­گردد و ما را قادر می­سازد که به هیجان­ها و احساسات خود توجه کنیم. این نوع موسیقی توان ابراز هیجان­ها و خلاقیت را بالا می­برد (مری باسانو،۱۳۸۳: ۲۰).

مطالعات بر آزمون­های سالم، شواهدی بر ارتباط بین ارائه موسیقی و کاهش سطوح اضطراب را ارائه می­دهد (طباطبایی فر،۱۳۸۹). «در اقدامات پرستاری موسیقی به عنـوان یک مداخله مؤثر می ­تواند بخشی از برنامه مراقبتی بیمار باشد و به­عنوان یک ابزار درمانی غیرتهاجمی برای تسکین درد و اضطراب، افزایش احساس تن آرامی، افزایش ایمنی بدن، کاهش فشار خون، نبض و تنفس به­کار رود. گوش دادن به موسیقی باعث ترشح اندروفین­ها شده و در نتیجه هیجانات را تعدیل کرده و درد را تسکین می­دهد.گوش دادن به موسیقی می ­تواند در موقعیت بیماری و ناراحتی، آسایش و راحتی فرد را ارتقا دهد.»(به نقل از ربیعی و همکاران،۱۳۸۶).

تحقیقات نشان می­هد آرام­سازی با موسیقی، از میزان فشار خون، ضربان قلب و میزان دم و بازدم می­کاهد، میزان مصرف اکسیژن را کاهش می­دهد، سطح اسید خون را پایین آورده و امواج مغزی را از حالت فشار و استرس در سطح بتا به امواج پایین­تر در سطح آلفا وارد می­ کند. مجموع این تغییرات که باعث سستی و رخوت می­گردد در نظام فیزیولوژیک و اندام بدن سبب کاهش استرس و فشار درونی می­ شود (ناظم پور، ۱۳۸۸). به­ طور کلـی مـی­توان گفت موسیقی یک ابزار کم­هزینه،غیر تهاجمی و بی­ضرر است که به­راحتی اجرا یا انجام می­ شود. موسیقی درمانی، به­عنوان یک مداخله حمایتی غیر دارویی برای کاهش حالت هیجانی مطرح ‌می‌باشد (سلطانی و همکاران، ۱۳۸۹).

۲-۳-۵ موسیقی درمانی و لکنت

«بیشتر افرادی که در بیان واژه ­ها، صداها و به­ طور کلی سخن گفت مشکل دارند انرژی روانی و عاطفی بیش از اندازه­ای برای بیان حال و احوال خود و ارتباط با دیگران دارا می­باشند. اختلال گفتاری بیشتر در اثر مشکلات محیطی از جمله استرس­ها و فشارهای زندگی یا به دلیل نارسایی و اختلال فیزیولوژیک دستگاه تولید کننده صدا به وجود می ­آید. روش­های گوناگونی از جمله گفتار درمانی برای تقویت بیان و پرورش عضله­های دستگاه تنفسی تولید کننده صدا وجود دارد. خواندن یکی از روش­های موسیقی درمانی است که به­ طور گسترده ­ای برای توانبخشی این مورد استفاده قرار ‌می‌گیرد. موسیقی و آواز می ­تواند عضله­های دستگاه تنفس را کنترل و ادای درست گفتار و جریان تکلم را تقویت کند. ریتم و کشش حرف­ها و کلمه­ها در خواندن آواز و آهنگین ساختن آن ها از فشارها و استرس­های درونی می کاهد و فرد آرامش لازم را برای بیان واژه ­ها به دست ‌می‌آورد. اختلال گفتار شامل ناتوانی در ایجاد و کنترل صداها و کلام (شمرده سخن گفتن) و ناتوانی در حفظ ریتم گفتار (گفتار سلیس) است و اختلال زبانی شامل هر دو اختلال گفتاری و زبانی است که باعث ضعف در هماهنگی بین تنفس و مکانیزم صدا، در ادای کامل جمله­ها و کلمه­ها و در نتیجه باعث اشکالات عاطفی و اجتماعی می­ شود»(زاده محمدی؛ ۱۳۸۸: ۷۴).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:02:00 ق.ظ ]