-ادیب راد، مهدوی و دهشیری (۱۳۸۴) در دو پژوهش یکی به مقایسه باورهای ارتباطی زنان متقاضی طلاق و زنان و زنان عادی شهر تهران پرداختند و در پژوهشی دیگر – ادیب راد و همکاران (۱۳۸۵) به بررسی و مقایسه رابطه باورهای ارتباطی با دلزدگی زناشویی در زنان متقاضی طلاق و زنان مایل به ادامه زندگی مشترک پرداختند؛ نتایج دو پژوهش نشان داد که باورهای ارتباطی عدم تغییرپذیری همسر، توقع ذهن خوانی و تخریب کنندگی مخالفت به طور معناداری در زنان متقاضی طلاق بیشتر از زنان مایل به ادامه زندگی مشترک بود.

-سیاوشی(۱۳۸۵) در بررسی رابطه بین الگوهای ارتباطی زناشویی و باورهای غیر منطقی دبیران دبیرستان های ملایر، دوپرسشنامه الگوهای ارتباطی زناشویی و باورهای غیرمنطقی، توسط ۱۷۱ نفر از دبیران تکمیل شد. بررسی نتایج نشان داد که بین الگوی ارتباط سازنده متقابل و باورهای غیرمنطقی دبیران رابطه منفی معناداری وجود دارد اما همبستگی بین سایر الگوهای ارتباط زناشویی و باورهای غیر منطقی مثبت معنادار بود.

– خسروی، بلیاد، ناهیدپور و آزادی (۱۳۸۵) در پژوهشی که سبک دلبستگی نا ایمن، اضطرابی والدین مورد بررسی قرار دادند ‌به این نتیجه رسیدند که این سبک دلبستگی والدین با تعارضات زناشویی آنان همبستگی مثبت معنی دار وجود دارد

-عبدالمحمدی (۱۳۸۵) در پژوهشی به «بررسی رابطه باورهای ارتباطی و تعارضات زناشویی در زنان و مردان مراجعه کننده به دادگاه» پرداخته است. نتایج پژوهش نشان داد که بین باورهای ارتباطی و تعارضات زناشویی رابطه معنادار وجود داشت.

– شایسته، صاحبی وعلیپور (۱۳۸۶) در پژوهشی که رابطه رضایت مندی زناشویی با باروهای ارتباطی و انتظارات غیر منطقی زوجین در بین ۵۰ زوج ایرانی مقیم استرالیا و کانادا مورد بررسی قرار دادند، نتایج نشان داد که رضایت مندی زناشویی و متغیرهای شناختی با یکدیگر همبستگی دارند.

-افخمی،(۱۳۸۶) در پژوهشی تحت عنوان «بررسی رابطه بین میزان بخشودگی و تعارض زناشویی زوجین در استان یزد» می‌باشد. یافته های پژوهش نشان داد که بین تعارض زناشویی و بخشودگی در سه خرده مقیاس درک واقع بینانه، تشخیص و تصدیق خطا و جبران عمل اشتباه رابطه وجود دارد هم چنین بین بخشودگی و تعارض زناشویی در خرده مقیاس های رابطه فردی با خویشاوندان خود و رابطه خانوادگی با خویشاوندان همسر و دوستان رابطه معناداری دیده شد.

-نعیم (۱۳۸۷) در پژوهشی نشان داد که دلزدگی زناشویی و تعارضات زناشویی رابطه مثبت معناداری با خشونت علیه زنان دارد، ولی رابطه صمیمی با همسر رابطه ی منفی معناداری با خشونت علیه زنان دارد.

-عطاری (۱۳۸۷) در بررسی که سبک های دلبستگی را به عنوان پیش‌بینی های موفقیت و شکست رابطه زناشویی مطرح کرده بودند نتایج به دست آمده نشان داد که از روی سبک های دلبستگی می توان شکست وموفقیت زناشویی را پیش‌بینی کرد.

-عبدالمحمدی (۱۳۸۷) در پژوهشی تحت عنوان «بررسی رابطه باورهای ارتباطی و سازگاری زناشویی در زنان شاغل و متاهل می‌باشد. نتایج نشان داد که توقع ذهن خوانی و تخریب گنندگی مخالف ۲۴% از تغییرات سازگاری، توقع ذهن خوانی، تخریب کنندگی مخالفت و عدم تغییرپذیری همسر روی هم رفته ۸۳% از تغییرات رضایت دو نفری، توقع ذهن خوانی، تخریب کنندگی مخالفت ۸۳% از تغییرات توافق دو نفری را تبیین می‌کنند.

– بختیارپور و عامری(۱۳۸۹) در پژوهشی با عنوان رابطه ی بین وابستگی خاص نسبت به همسر و باورهای غیرمنطقی با دلزدگی زناشویی در دبیران متأهل اهواز، ‌به این نتیجه دست یافت که بین وابستگی خاص نسبت به همسر و باورهای غیرمنطقی با دلزدگی زناشویی دبیران رابطه ی مثبت معنی دار وجود دارد و همچنین از بین مؤلفه های وابستگی خاص نسبت به همسر( وابستگی مضطربانه و هیجانی) و مؤلفه های باورهای غیرمنطقی (باور تمایل به سرزنش) دلزدگی زناشویی دبیران را به طور معنی دار پیش‌بینی می‌کند.

-مهین ترابی، مظاهری،صاحبی و موسوی (۱۳۸۹) در پژوهشی با عنوان تأثیر آموزش های شناختی ـ رفتاری بر تعدیل انتظارات غیرمنطقی، بلوغ عاطفی و نارضایتی زناشویی در زنان. نتایج نشان داد که اثر متقابل گذشت زمان و تأثیر عمل آزمایشی در هر سه مؤلفه ی فوق در گروه آزمایش تغییر معناداری ایجاد نموده است. و همچنین ‌به این نتیجه دست یافت که، به نظر می‌رسد بتوان با به کارگیری آموزش های شناختی رفتاری، زمینه کاهش انتظارات غیرمنطقی، افزایش بلوغ عاطفی و پیشگیری از بروز نارضایتی زناشویی را فراهم کرد.

-در پژوهشی که توسط اسماعیل پور خواجه و مهدوی(۱۳۸۹) با عنوان نقش باورهای ارتباطی و مهارت های ارتباطی در پیش‌بینی رضایت زناشویی انجام گرفت نتایج نشان داد که مهارت‌های ارتباطی مدت ازدواج و برخی از باورهای ارتباطی از جمله باور افراد به آسان بودن حفظ روابط زناشویی باور به انجام همه کارها با کمک یکدیگر و باور به ارضا کردن همه نیازها می‌توانند به طور قابل ملاحظه ای رضایت زناشویی زوج ها را پیش‌بینی کند.

-هنرپروران، قادری و قبادی(۱۳۹۰) در پژوهشی تحت عنوان مقایسه ی الگوهای ارتباط و تعارضات زناشویی در زنان متأهل در بانک های دولتی و زنان خانه دار شهر شیراز، نتایج نشان داد که زنان شاغل بیشتر از الگوی ارتباطی سازنده متقابل وزنان خانه دار بیشتر از الگوی ارتباطی اجتناب متقابل استفاده می‌کنند. در زمینه ی تعارضات زناشویی نیز زنان شاغل در خرده مقیاس جداکردن امور مالی از یکدیگر دارای تعارضات بیش تری هستند و زنان خانه دار در خرده مقیاس های افزایش جلب حمایت فرزندان و افزایش واکنش های هیجانی دارای تعارضات بیشتری بودند.

-طاهری (۱۳۹۰) در پژوهشی تحت عنوان «بررسی رابطه باورهای ارتباطی زوجین با میزان رضایتمندی آن ها در زندگی» نتایج حاصل از آن بیانگر عدم وجود رابطه معنی دار بین میزان رضایت از زندگی زناشویی و متغیرهایی مثل سطح تحصیلات تعداد سنوات زندگی مشترک در کنار هم و میزان درآمد خانوار است در حالی که بین میزان رضایت از زندگی زناشویی و باورهای ارتباطی همسران، رابطه معناداری وجود دارد و هر چه باورهای ارتباطی همسران، کارآمدتر باشد، میزان رضایت از زندگی زناشویی افزایش پیدا می‌کند. بین باورهای ارتباطی و خرده مقیاس های تعارضات زناشویی در همه مؤلفه‌ ها (به جز مؤلفه‌ کاهش رابطه جنسی، افزایش رابطه فردی با خویشاوندان خود، کاهش رابطه فردی با خویشان همسر و و دوستان و جدا کردن امور مالی در مردان) بین تعارضات زناشویی و خرده مقیاس های باور ارتباطی در همه مؤلفه‌ ها (به جز دو مؤلفه‌ کمال گرایی حسی در زنان و مردان توقع ذهن خوانی) در زنان و مردان رابطه معنادار وجود داشت.

-در پژوهشی که از سوی شریفی (۱۳۹۰) با عنوان بررسی و مقایسه باورهای غیرمنطقی و باورهای ارتباطی زنان متقاضی طلاق با زنان عادی انجام شد، نتایج نشان داد که بین دو گروه زنان و مردان در نمره کل باورهای غیرمنطقی و خرده مقیاس های آن تفاوت معنادار وجود دارد و در سطح معناداری این باورهای غیرمنطقی در متقاضیان طلاق بیشتر است و در نمره کل باورهای ارتباطی و هر پنج خرده مقیاس آن تفاوت وجود دارد و این باورها در سطح معناداری در متقاضیان طلاق بیشتر است.

خلاصه و جمع بندی

آنچه در این فصل ذکر شد،بیان کننده پیشینه نظری متغیرهای تعارض زناشویی،باورهای ارتباطی و وابستگی به دیگران است که در این قسمت با نگاهی اجمالی از نظر گذرانده می شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...