کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        


 خطرات فروش ابزارهای دیجیتال
 بازاریابی موثر در توییتر
 معرفی نژادهای محبوب سگ
 کسب درآمد از تبلیغات گوگل
 نشانه‌های عشق ماندگار
 درآمد از فروشگاه آنلاین
 ملاک‌های ازدواج از دید روانشناسی
 درآمد از طریق وبسایت
 رازهای درآمدزایی از بلاگ‌نویسی
 افزایش فروش عکس آنلاین
 احساس گناه در رابطه عاشقانه
 راه‌های ساده درآمد خانگی
 درمان جوش سگ در خانه
 تولید محتوای تعاملی موفق
 آموزش دستشویی سگ ژرمن شپرد
 درآمد از ترجمه هوش مصنوعی
 اشتباهات پرهزینه در پادکست‌نویسی
 کسب درآمد بدون سرمایه اولیه
 خطرات درآمد طراحی با هوش مصنوعی
 درآمد از عکاسی آنلاین
 کسب درآمد از آموزش هوش مصنوعی
 شناخت نژاد سگ کن کورسو
 احساس تنهایی در روابط عاشقانه
 معیارهای انتخاب همسر برای مردان
 نگهداری سگ ساموید پشمالو
 اقدامات ضروری نگهداری گربه
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید



جستجو


 



ب) طبقه بندی مشاغل بر اساس ابزارهای مورد استفاده و مکان

برخی از مشاغل به ابزارهای خاص و یا مکان های خاص نیاز دارند و برخی چنین محدودیتی را دارا نیستند و در هر گونه محیطی می توان به انجام آن مشغول شد. برخی مشاغل نیاز به هوای آزاد دارند و برخی در محیط های بسته قابل انجام هستند .

اما آنچه که در این طبقه بندی ها حائز اهمیت است تناسب است. اینکه نور، فضا، رنگ و سایر عناصر بصری مؤثر بر روحیه کارکنان در هر محیط چگونه باشد مهم است. ممکن است یک طراحی بسیار زیبا و حتی گرانقیمت در یک محیط کاری اثری مخرب داشته باشد. مثلا در یک محیط کاری مبتنی بر فعالیت های فکری که نیاز به آرامش، تفکر و گفت و گو باشد، وجود رنگ گرم و به ویژه قرمز نتایج خوبی نحواهد داشت(حسینی مقدم، ۱۳۸۹ )

۲-۱۲ تاثیر عوامل ارگونومیک بر بهبود فعالیت مشاغل

  • شاخص های محیط کار مناسب از نظر فیزیکی

از عوامل فیزیکی که در محیط های کاری وجود دارد می توان به روشنایی، صدا، حرارت، رطوبت، میز کار و .. می‌باشند که در زیر به بعضی از این عوامل می پردازیم :

  • روشنایی

بدون شک مهم ترین حس ما بینایی است و با توجه به عملکرد چشم لازمه ی بینایی، نور است و به همین دلیل محاسبه و تعیین روشنایی در محیط کار از اهمیت زیادی برخوردار است. برای تامین روشنایی صحیح ابتدا باید مقدار روشنایی لازم برای محیط کار با کمک محاسبات مهندسی که توسط متخصصین محاسبه شده و فردی که درمحیط به کار اشتغال دارد، باید استاندارد روشنایی و نحوه استفاده صحیح از روشنایی مصنوعی و طبیعی را رعایت کند. خصوصیات یک سیستم روشنایی رضایت بخش شامل موارد زیر است :

    • نور از نظر توزیع فرکانس مطلوب باشد

    • درخشندگی سطوح محیط کار به نحوی باشد که سبب چشم زدگی نشود

    • میزان نور کافی باشد

  • سایه مزاحم وجود نداشته باشد

همان گونه که ذکر شد انعکاس نور از لامپ های اشیاء براق و یا پنجره ها سبب ایجاد درخشندگی می شود پس بایستی سعی شود تا روشنایی بر روی میز کار متمرکز شود. زاویه تابش منابع روشنایی بایستی کاملا قابل تنظیم باشد. هم چنین منابع نور باید دارای یک فیلتر باشند تا در صورت نیاز، نور را به صورت پراکنده یا مستقیم داشته باشیم.

  • میز و صندلی کار

سطح میز بایستی به شما اجازه دهد تا وسایل مورد نیاز کاریتان در جلویتان قرار گیرد و در محیط های کاری که از کامپیوتر استفاده می شود بایستی سطح میز به گونه ای باشد تا مانیتور به طور مستقیم در جلوی شما قرار گیرد به زوری که فاصله بین شما و مانیتور کمتر از ۲۰اینچ یا ۵۰ سانتی متر نباشد. بخش هایی مانند کیس را نباید بر روی میز قرار داد فضای محدود میز کار ممکن است باعث شود که کاربرد اجزای کامپیوتر در وضعیت مناسبی نباشد لبه های میز باید با مواد نرم پوشیده شود و هم چنین مدور باشد از یک استراحتگاه مچ بر روی میز باید استفاده شود

از لحاظ ارگونومی صندلی یکی از فاکتور های مهم برای کار با کامپیوتر می‌باشد، صندلی خوب می‌تواند حمایت لازم و کافی را برای قسمت های پشت، ساق ها، باسن ها، و حتی دست ها فراهم کند و هم چنین می‌تواند پوزیشن های غلط، استرس های تماسی و فشار های وارده را کاهش دهد. تکیه گاه، نشیمن گاه، استراحت گاه دست، پایه صندلی از فاکتورهای مهم برای یک صندلی بهره ور و ایمن می‌باشد. مشخصه یک صندلی خوب و راحت به شرح زیر می‌باشد :

    • باید دارای یک پشتی تکیه گاه خوب به منظور فراهم آوردن یک موقعیت مناسب برای نشستن به طوری که بایستی در قسمت عضلات پشت و گردن حداقل فشار را نسبت به کفه صندلی داشته باشیم. که تقریبا با زاویه ۵ درجه قدرت جابه جایی نسبت به وزن خود را داشته باشد و در نتیجه با تکیه بر پشتی احساس راحتی کامل به فرد دست می‌دهد. زاویه کفه صندلی با پشتی تقریباً ۱۵۰ درجه باشد و ارتفاع آن برای نوع متوسط حدود ۵/۶۴ سانتی متر باشد. تکیه گاه نامناسب باعث حمایت های ضعیف پشت و قرار گیری در پوزیشن های نا مناسب می شود. نا مناسب بودن تکیه گاه می‌تواند به دلیل اندازه ناکافی آن، جنس آن و نحوه استفاده از آن باشد.

    • نشیمنگاه آن به گونه ای باشد که در مدت طولانی راحت باشد، از نظر روانی رضایت بخش باشد، برای انجام وظیفه یا فعالیتی که باید صورت پذیرد حالت مناسبی داشته باشد. نشیمنگاه زمانی اهمیت آن بیشتر می شود که استفاده کننده های آن متعدد باشد مثلا استفاده کننده قد کوتاه تر نمی تواند به راحتی به تکیه گاه تکیه دهد و استفاده کننده قد بلندتر نیز قسمت پشت زانوهایش توسط نشیمنگاه حمایت نمی شود. وضعیت های غلط ایجاد شده در این حالت می‌تواند منجر به خستگی، چرخش محدود، کرخ شدگی و ایجاد مشکل در حقظ حالت طبیعی ستون فقرات شود.

    • ارتفاع صندلی که بهترین وضعیت ارتفاع کفه صندلی جهت نشستن افرادی که دارای رشد کامل هستند حدود ۴۳ سانتی متر است البته بهتر است صندلی قابل تنظیم در ارتغاع باشد تا به راحتی بتوان ارتفاع مورد نظر برای افراد را به دست آورد همچنین صندلی بایستی دارای ۵ پایه قوی و قرقره های خوب باشد تا به راحتی بتواند بر روی زمین یا فرش حرکت کند. اکثر صندلی ها برای وزن های( ۱۲۵ کیلو ۲۷۵ )پوند طراحی می‌شوند.

    • تکیه گاه ساعد استراحتگاه دست که این تکیه گاه حمایت خوبی برای بدن ایجاد کرده و به نشست و برخاست شخص کمک می‌کند طول آن نبایستی بیش از ۳۵ سانتی متر جلوی پشتی صندلی ادامه داشته باشد و باید ارتفاع آن بین ۲۵-۲۰ سانتی متر باشد، هم چنین عرض آن بایستی در حدود ۱۰ سانتی متر بوده و شکافی به اندازه ۱۰ سانتی متر بین تکیه گاه ساعد و پشتی وجود داشته باشد. استراحتگاه دست باید نرم و روکش دار باشد و هم چنینی به استفاده کننده اجازه بدهد تا به راحتی دست های خود را بر روی آن قرار دهد بدون اینکه فشار اضافی به آن وارد شود.

  • سر و صدا

سر و صدای محیط کار را، مهاجم بسیار موذی و خطرناک به حساب آورده اند. زیرا هر روز تعداد زیادی از سلول های شنوایی را از بین می‌برد، صدای بلند هم بر سلامتی افراد تاثیر می‌گذارد اما اثر همه صداهای بلند یکسان نیست. هرگاه کارگر یا کارمندی احساس کند که افت شنوائی پیدا ‌کرده‌است دیگر بسیار دیر شده است زیرا سنگینی گوش و ناشنوائی حاصل از سر و صدا غیر قابل جبران است. خسارت ناشی ازسر و صدا تنها به گوش محدود نمی شود بلکه کل بدن را در بر می‌گیرد. در محیط کار آلودگی صوتی می‌تواند امنیت کارمندان و کارگران را به طور جدی به خطر اندازد در این نوع محیط هاست که خسارات مالی و جانی جبران ناپذیری به وجود می‌آید میزان تاثیر صدا در محیط کار با ماهیت کار رابطه دارد و به طور کلی تاثیر صدا بر کارهای دشوار و پیچیده به مراتب بیش از تاثیر آن بر کارهای ساده است و هم چنینی صدا در انجام کارهایی که جنبه شناختی دارند بیش از وظایف فیزیکی ایجاد مزاحمت می‌کند

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-09-29] [ 05:31:00 ق.ظ ]




تغییرات نوروشیمیایی (احتمالا دوپامین) که در جریان هر عمل لذت‌بخش آزاد می‌شود ثابت می‌کند که آن عمل قابلیت آن را دارد که به صورت عادت درآید. ‌در مورد اینترنت هم وضع به همین صورت است. این حالت ‌در مورد کسانی که رفتارهای تکانه‌ای دارند بیشتر است. به نظر می‌رسد این فعالیت‌ها توان بالقوه ای برای ایجاد سوء مصرف نیز دارند.

دسترسی آسان به خرید و فروش، قماربازی و. .. به کاربران این فرصت را می‌دهد که زمان بسیار زیادی را بدون مهار و کنترل صرف اینترنت کنند. در نتیجه اگر انسان ‌در مورد این مسأله دخالتی نکند احتمال بروز رفتار تکانه ای به همراه سوء مصرف یا به تنهایی در این زمینه‌ها وجود دارد.

چنانچه در مطالعات مشاهده شده در افراد با این اختلال ۵ ویژگی تکانه ای بودن گزارش شده :

    1. صمیمیت افراطی (Intense Intimacy)

    1. مهار نکردن (Disinhibition)

    1. رعایت نکردن حد ومرزها (Loss of Boundaries)

    1. احساس بی زمانی (Timelessness)

  1. احساس خارج از کنترل بودن (Feeling out of Control)

در زمینه اختلال کنترل تکانه در رابطه با اینترنت دو نوع نگرش وجود دارد:

نگرش اول حاکی از آن است که اینترنت خود باعث ایجاد الگوی تکانه ای در کاربران می‌شود. و نگرش دوم بیان می‌کند، فرد مستعد رفتار تکانه ای است که این گرایش به وسیله اینترنت تشدید می‌شود. (۵)

دلیل دیگر مخالفت با اعتیاد آور بودن اینترنت این بود که به عقیده برخی همچون (Levy، ۱۹۹۶)، چون اینترنت تکنولوژی بسیار پیشرفته ای است و اغلب در جامعه فواید بسیاری دارد ‌بنابرین‏ نباید به عنوان ” عامل اعتیاد آور” از آن انتقاد کرد. اینترنت توانایی‌های بالقوه ای برای تحقیقات، ایجاد شغل و تجارت دارد و دسترسی به کتابخانه‌های بین‌المللی و برنامه ریزی برای جهانگردی را تسهیل می‌کند.

اگر چه کتابهایی ‌در مورد فواید کاربردی اینترنت از لحاظ روانشناسی در زندگی روزمره نوشته شده، در مقایسه به مسأله ” وابستگی به اینترنت “(Dependency) کمتر پرداخته شده است. (۷)

‌بنابرین‏ کسانی که اصطلاح اعتیاد را به نوعی وابستگی فیزیولوژیک بین یک شخص و یک محرک که معمولا نوعی مواد است، اطلاق می‌کند مانند ( Daivis، ۲۰۰۱ ) اصطلاح ” استفاده مرضی از اینترنت ” را مناسبتر از اصطلاحات دیگر یافته اند. (۱۱)

چنانچه در بین معیارهای DSM – IV – TR (2000) هم این اصطلاح در گروه استفاده مرضی یا سوء مصرف مواد طبقه بندی نشده است.

اما گروهی دیگر آن را نوعی ” اعتیاد رفتاری “(Behavioral addiction) می‌دانند مانند اعتیاد به قماربازی، پرخوری، تماشای اجباری تلویزیون و مانند آن. در اینجا فرد نه به ماده، بلکه به آنچه که در رایانه انجام می‌دهد یا به احساسی که در هنگام کار با آن به او دست می‌دهد معتاد می‌شود. (۳)

به طوری که طبق نتایج تحقیقات طرفداران این دیدگاه تعداد زیادی از معتادان به اینترنت معیارهای اصلی اعتیاد را دارند. این معیارها عبارتند از :

  1. برجستگی(Salience) :

وقتی مهمترین فعالیت شخصی، عمل خاصی باشد به طوری که بر تفکر، رفتار و اعمال فرد تاثیر بگذارد، این امر رخ می‌دهد. طبق تحقیقات Fabian و همکاران در سال ۲۰۰۱ ۹۲% معتادان به اینترنت در تحقیق او دنیا را بدون اینترنت خالی و پوچ می‌دانند و ۷۷% جالب ترین فعالیت روزانه خود را کار با اینترنت بیان کردند.

  1. تغییر خلق (Mood modification) :

احساس سرخوشی و هیجان ضمن اشتغال به فعالیتی معین به تغییر خود تعبیر می‌شود. در این حالت ترشح دوپامین از مرکز لذت در مغز افزایش پیدا می‌کند. طبق تحقیقات Fabian و همکاران در سال ۲۰۰۱، ۹۲% از کسانی که اختلال اعتیاد به اینترنت ‌داشته‌اند دارای این ویژگی بودند.

  1. تحمل (Tolerance) :

‌در مورد اعتیاد به اینترنت ” تحمل ” پروسه ای است که طی آن معتاد احساس می‌کند برای داشتن احساس بهتر نیاز به زمان بیشتری برای ماندن در اینترنت دارد. (Griffiths، ۲۰۰۰ ) مانند الکلی هایی که پس از مدتی نیاز به مقدار بیشتری الکل دارند تااحساس بهتری داشته باشند. طبق تحقیقات Youngدر سال ۱۹۹۶معتادان ۸ برابر بیشتر از کاربران عادی از اینترنت استفاده می‌کنند. طبق تحقیق Green field در سال ۱۹۹۹، تحمل در ۵۸% از معتادان به اینترنت وجود دارد.

  1. نشانه های کناره گیری (Withdrawal symptoms):

معتادان به اینترنت وقتی به اینترنت وصل نیستند نشانه های ترک را که شامل : عصبی بودن، پرخاشگری، بی قراری می‌شود، دارند. Seeman و همکاران در سال ۲۰۰۰، Bai و همکاران در سال ۲۰۰۱ ، ۸۲% از معتادان وقتی در حال استفاده از اینترنت هستند، با قطع ان، پرخاشگری می‌کنند و ۸۱% اگر سرعت اتصال آن ها به اینترنت کم باشد ” عصبی” می‌شوند. ( Fabian و همکاران، ۲۰۰۱ )

  1. تعارض (Conflict) :

به علت استفاده از اینترنت، معتادان به اینترنت سطح اضطراب بالایی در روابط خانوادگی، شغلی، زندگی اجتماعی دارند ( Griffiths، ۲۰۰۰ ) در مطالعات Fabian و همکاران گزارش شده ۴۳% معتادان بعد از خارج شدن از اینترنت احساس گناه و افسردگی می‌کنند و ۷۱% آن ها اگر در حین استفاده از اینترنت کسی مزاحم کارشان شود، تند خو و پرخاشگر می‌شوند.

  1. عود(Relaps) :

Hirschman در سال ۱۹۹۲، علت عود را پابرجابودن مشکل عاطفی زمینه ای که به معتاد شدن فرد کمک کرده می‌داند. Young در سال ۱۹۹۶ بیان می‌کند، ۴۶% معتادان تلاش ناموفق برای قطع استفاده از اینترنت ‌داشته‌اند. Greenfield بیان می‌کند ۶۸% از معتادان مطالعه او عود ‌داشته‌اند.

young در سال ۱۹۹۹ سه معیار دیگر ‌به این معیارها اضافه کرده که شامل :

  1. پیشرفت (Progression) :

چنانچه در وابستگی به مواد فرد ابتدا از موادی که کمتر اعتیادآور است مانند تنباکو شروع می‌کند و بعد به داروهای اعتیاد آور مانند کوکائین روی می آورد، معتادان به اینترنت هم ابتدا در قسمت‌هایی از اینترنت که طبق تحقیقات ریسک اعتیاد آن ها کمتر است مانند انواع سایت‌ها و پروتکل ها و پستهای الکترونیک شروع می‌کنند و کم کم در قسمت‌هایی که بیشتر با فعالیت‌های شخصی آن ها در ارتباط است مانند ‌گروه‌های جدید، Multi – user Domains (MUD) و اتاقهای گپ که اعتیاد آورترند به فعالیت بیشتری می پردازند.

  1. انکار(Denial):

معتادان به اینترنت اغلب به مشکل خود آگاهی ندارند و آن را به عنوان اختلال در نظر نمی‌گیرند بلکه اغلب با بیان عباراتی چون « کسی به ماشین معتاد نمی‌شود » یا « آن قسمتی از شغل من است » آن را توجیه می‌کنند.

  1. ادامه فعالیت علی‌رغم نتایج آن (‍Continued Use Despite Consequences) :

اعتیاد به اینترنت اغلب در روابط شخصی، تحصیلی و شغل افراد، اثر سوء می‌گذارد اما معتادان علی‌رغم این مشکلات به رفتار خود ادامه می‌دهند. (۱۱)

بطو کلی رایج ترین اصطلاح برای این اختلال، “اعتیاد به اینترنت” (Internet Addiction) است که نوعی وابستگی رفتاری به اینترنت ایجاد می‌کند و با ویژگی‌های زیر تعیین می‌شود:

    1. هزینه روزافزون برای اینترنت و موضوعات مربوط به آن

    1. احساس هیجانی ناخوشایند (مثل اضطراب، افسردگی و مانند آن در زمانی که فرد در تماس با اینترنت نیست).

    1. قابلیت تحمل و عادت کردن به اثرات در اینترنت بودن

  1. انکار رفتارهای مشکل زا (۳)

علائم و نشانه ها

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:31:00 ق.ظ ]




ازدواج اولین قدم برای یک پیوند خانوادگی و پرورش نسل بعد به حساب می‌آید. از این رو به عنوان مهمترین و اصلی ترین عامل ارتباطی میان انسان‌ها معرفی شده است (روزن[۲] و گراندن[۳] و همکاران، ۲۰۰۴، به نقل از نظری، ۱۳۸۵) از نظر برخی محققان ازدواج دارای مؤلفه‌ های است. نیکولز[۴] (۱۹۹۶ به نقل از اولسون و نمکک، ۱۹۹۹)، مؤلفه‌ های ازدواج را این گونه بیان می‌کنند:

۱- ارتباط: توانایی اشتراک معنایی با یکدیگر است که می‌تواند به شکل های کلامی و غیرکلامی و یا نمادین باشد. ارتباط ابزاری برای تاثیرگذاری بر رابطه و تقویت آن است. در اینجا این اصطلاح به ساختن یک فضای مشترک؛ به وجود آوردن تعاملات کلامی و برقراری الگوهای مناسب ارتباطی اشاره دارد.

۲- تعهد: به معنی این است که زوجین تا چه حد برای روابط خود ارزش قائل هستند. و برای حفظ و تدام آن انگیزه دارند.

۳- توجه: نوعی دلبستگی عاطفی است که زوجین را در پیوند با یکدیگر نگاه می‌دارد. این اصطلاح در تجاربی که درمانگران با مراجعان دارند به جای اصطلاح عشق به کار می رود.

وایلنت[۵] ( ۱۹۷۷ به نقل ازدونلان[۶] و همکاران،۲۰۰۵ )، ‌در مورد تاثیر یک ازدواج خوب بیان می‌کند که یک ازدواج خوب می‌تواند از لحاظ روانی نیز خاصیت درمانی داشته باشد و به شخص در غلبه کردن بر عوارض ناخوشایدن بودن دوران کودکی کمک کند و بسیاری از مطالعات حاکی از این است که افراد متاهل شادمان تر و سالم تر از افراد مجرد هستند. با وجود خوشایند بودن پیوند ازدواج، داده های آماری حکایت از آن دارد که رضایت زوجین به آسانی در دسترس نمی باشد (ساپینگتون[۷]،۲۰۰۰ ؛ به نقل از شاهی و برواتی،۱۳۸۴).

گورین[۸]، ورف[۹] و رلد[۱۰] ، ۱۹۶۰، گزارش کردند که ۲۴ درصد از تمامی کسانی که برای حل مشکلات روانی خود در پی دریافت کمک های تخصصی هستند، این مشکلات را با کارکرد زناشویی ضعیف مرتبط می دانند. و بلوم[۱۱]، آشر[۱۲] و وایت[۱۳] (۱۹۷۸، به نقل ازدونلان و همکاران،۲۰۰۵)، چنین نتیجه می گیرند که میان ناآرامیهای زناشویی و اختلاف جسمانی و عاطفی، یک رابطه صریح و روشن وجود دارد.

تعریف رضایت زناشویی

محققان درباره تعریف رضایت زناشویی اتفاق نظر ندارند. وینچ[۱۴] (۱۹۷۴)، رضامندی زناشویی را انطباق بین وضعیت موجود و وضعیت مورد انتظار می‌داند. ‌بر اساس این تعریف زمانی که وضعیت فعلی زندگی زناشویی فرد با آنچه مورد انتظار وی است، همخوانی داشته باشد، رضامندی زناشویی برقرار است و زمانی که انتظارات فرد از زندگی زناشویی با وضعیت فعلی وی منطبق نباشد، عدم رضایتمندی حاصل می شود. از نظر وی جنبه مرکزی زندگی اجتماعی و عاطفی یک شخص، ارتباط با همسر است و عدم رضایتمندی زناشویی می‌تواند به توانایی زوجین برای برقراری ارتباط رضایتمندانه با فرزندان و همچنین سایر اشخاص خارج از خانواده آسیب برساند.

لئو و کلوهنن[۱۵] ، رضایت زناشویی را پیوندی دوستانه همراه با تفاهم و درک یکدیگر و تعادلی منطقی میان نیازهای مادی و معنوی همسران می دانند. رضایت زناشویی بنیادی ترین ستون سلامت روانی افراد در خانواده است که از عامل‌های گوناگونی مانند وضع مالی، سن ازدواج، وضع کاری و… اثر می پذیرد (لئو و کلوهنن،۲۰۰۵).

برخی از صاحب نظران در تعریف رضایت زناشویی آن را تابعی از مراحل چرخه زندگی می دانند. از جمله الیس (۱۹۹۴) می نویسد: طرف مختلفی برای تعریف رضایت زناشویی وجود دارد که یکی از بهترین تعاریف توسط هاوکینز[۱۶] انجام گرفته است. وی رضایت زناشویی را چنین تعریف می‌کند: احساسات خشنودی، رضایت و لذت تجربه شده توسط زن یا شوهر زمانی که همه جنبه‌های ازدواج شان را در نظر می گیرند.

از نظر ملازاده (۱۳۸۷)، رضایت یک متغیر نگرشی است ‌بنابرین‏ یک خصوصیت فردی زن و شوهر محسوب می شود. طبق تعریف فوق رضایت زناشویی در واقع نگرش مثبت و لذت بخش است که زن و شوهر از جنبه‌های مختلف روابط زناشویی دارند.

و در نهایت طبق یکی از جدیدتری تعاریف، رضایت زناشویی یک حالت روحی است که مزایا و هزینه های ادراک شده وی از ازدواج با یک شخص خاص را منعکس می‌کند. هر چند فرد در ازدواج خود با شریک زندگی اش احساس کند که هزینه های زیادی پرداخت ‌کرده‌است، به طور کلی از آن شخص و ازدواج با او رضایت کمتری خواهد داشت. برعکس هر چند فکر کند در ازدواج با شریک زندگی خود مزایای بیشتری به دست آورده است از او و زندگی مشترکشان رضایت بیشتری خواهد داشت.

نظریه های مربوط به رضایتمندی زناشویی

‌در مورد رضایتمندی زناشویی، محققان این رشته، نظریه های مختلفی دارند که در ادامه به برخی از آن ها اشاره می شود هر کدام از این نظریه ها به ازدواج و زندگی مشترک از یک منظر نگاه می‌کنند، برخی به دوام ازدواج و اینکه تداوم زندگی مشترک در همسران به چه شکل در می‌آید؟ برخی به ازدواج به عنوان یک مدل اقتصادی می نگرند که چنانچه پاداش در ازدواج بیشتر از هزینه های آن باشد، رضایت بیشتری در زندگی در هر دوره دستخوش چه تغییراتی می‌گردد؟ و دسته ای از این نظریه پردازان هم به باورها و عقایدی که زوجین در زندگی مشترک دارند، می پردازند. (ساپینگتون،۲۰۰۰ ؛ ترجمه: شاهی و برواتی،۱۳۸۴).

نظریه های طبقه بندی ازدواج های بادوام

بررسی کوبر[۱۷]، و هاروف[۱۸] ۱۹۹۲، به نقل از دانش، ۱۳۸۵)، در موارد ازدواج های رضایت بخش منجر به توسعه یک طبقه بندی از ازدواج های بادوام شده است و پنج مدل از روابط مشخص گردیده است که به قرار ذیل می‌باشد:

۱- مدل فقدان و کم تحرکی حیات و زندگی[۱۹]

انطباق و جور شدن به میزان کم که همسران نه تنها در تعارضات بلکه در علایق نیز این چنین هستند. در این مدل هر چند اشتیاق و علاقه سال‌های اولیه کم رنگ شده است، اما به نظر نمی رسد که طرفین علاقه مند به ترک رابطه باشند.

۲- مدل خو گرفته با تعارض[۲۰]

این دوره با درگیری و مشاجره زیاد مشخص می شود و طرفین به خوبی این جنگ و جدال را تحمل می‌کنند هر چند که چنین کاری برای آن ها واقعاً لذت بخش هم نمی باشد.

۳- مدل همخویی منفعلانه[۲۱]

انطباق و سازش راحت و بی دردسر؛ در این مدل زوجین مانند روابط با دیگران به راحتی با یکدیگر جور می‌شوند.

۴- مدل کلی[۲۲]

ویژگی این مدل همیشه در کنار یکدیگر بودن و داشتن علایق متقابل شدید است.

۵- مدل حیات – زندگی[۲۳]

در این مدل هر چه طرفین تا حد زیادی به یکدیگر وابسته هستند اما یکدیگر را محدود نمی کنند و در مقایسه با مدل کلی به یکدیگر فرصت بیشتری را برای رشد و پیشرفت شخصی می‌دهند. (دانش، ۱۳۸۵).

نظریه مدل اجتماعی نای[۲۴]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:31:00 ق.ظ ]




منش[۱] والدین و رفتار کودکان

شخصیت کودک همیشه به رنگ محیط عاطفی خانواده در می‌آید. با این که، این حقیقت بدیهی و آشکار است، با این حال چندی بیش نیست که ما به رابطه‌ موجود بین منش والدین و رفتارکودک پی برده‌ایم. برخی از اعمال والدین واضح و آشکارند که می‌توان آن ها و تأثیر آن ها را شناسایی کرد، و برخی دیگر پوشیده و پیچیده هستند که آن ها را فقط می‌توان استنباط کرد و درباره‌ تأثیر آن ها قادر نیستیم از فرضیات فراتر رویم.

رفتارها و خصیصه‌های نامطلوب در رفتار والدینی ریشه دارند که بیش از حد عاطفی و بیش از حد حمایت کننده‌اند، اخلاق بچه‌گانه دارند، و الکلی، اغواکننده ، طردکننده[۲]، و بیش از حد وظیفه‌شناس[۳] هستند.

والدینی که بیش از حد عاطفی هستند

گرایش‌های[۴] خصوصی و رفتاری عمومی- کودکانی را که والدینشان بیش از حد عاطفی هستند، به آسانی می‌توان شناخت. آنان همواره ملاحظه می‌شوند.

از سال‌های نخستین زندگی، آموخته‌اند که باید با صدای بلند صحبت کنند تا کسی صدایشان را بشنود، و باید تند صحبت کنند تا کسی صحبتشان را ناتمام باقی نگذارد. آن ها آشفتگی و جوشش والدینشان را به طور کامل و عیناً منعکس می‌سازند. هم کودکان و هم والدین، غالباً از احساساتی بودن بیش از حدشان خبر ندارند و نمی‌دانند که همواره آماده انفجار هستند. وقتی هم که از آن آگاه می‌شوند، با غرور و تکبر، آن را به خصوصیات نژادیشان یا کلیشه‌ای بودنشان نسبت می‌دهند:« می‌دانید، ما جد اندر جد همین‌طور بوده‌ایم.»

این قبیل اشخاص تا زمانی که با همتاهای فرهنگی خود به سر می‌برند و از قلمروی آن خارج نشده‌اند، آنچنان مایه‌ی دردسر دیگران نمی‌شوند. هرجا که پا می‌گذارند، جاروجنجال براه می‌اندازند و با بحث‌های طولانی خود وقت با ارزش دیگران را به هدر می‌دهند، این نوع اشخاص هنگام صحبت صدایشان قوی و بلند است، اما هنگام شنیدن گوشهایشان ضعیف می‌شود. آن ها به نظرشان آدمهای شورانگیز و مجلس گرم‌کنی هستند، اما از تأثیری ناخوشایند که با اعمال و گفتارشان بر دیگران می‌گذارند، بی‌خبرند.

این قبیل والدین شاید از لحاظ روحی مورد آزار دیگران واقع نشوند، اما برای افراد اجتماع آزاردهنده هستند. آن ها نیازمند مقداری کمک تخصصی هستند تا گرایش‌های خصوصی و رفتار عمومی‌شان را تغییر دهند.

والدینی که بیش از حد حمایت‌کننده هستند

توجه شدید به جزئیات زندگانی کودک- افراط در حمایت از کودک، در اصل، به نگرانی شدید والدین نسبت به اعمال جزئی کودک گفته می‌شود. از آن لحظه که کودک به دنیا می‌آید، این والدین شاید نسبت به زنده‌ماندن کودکشان نگران بشوند و این نگرانیشان پایانی نداشته‌باشد. آنچه که برای اکثر والدین امری عادی به حساب می‌آید، از نظر مادری که بیش از حد حمایت‌کننده است، مسئله مرگ و زندگی به شمار می‌رود. یک چنین مادری به راننده‌ای می‌ماند که هنگام راندن ماشین، کاپوت را باز می‌گذارد تا مراقب موتور آن باشد.

او ممکن است هر روز، چندبار، تنفس کودک را چک کند، مقدار غذای مصرفی او را اندازه بگیرد، وضع معده‌ کودک را امتحان کند و یا نسبت به خواب او نگران شود. اگر کودک سر پا بایستد، او می‌ترسد که بیفتد؛ اگر کودک بدود، او می‌ترسد که زمین بخورد و آسیب ببیند؛ و اگر کودک تب کند، او شکی نخواهد داشت که فرزندش روبه‌مرگ است.

این نوع پدر و مادر براستی در زندگی دست به تلاش‌ها و فعالیت‌های سخت و طاقت‌فرسا می‌زند. او از انجام کارهای غیر ضروری برای کودک خود باز نمی‌ماند. آنچه که این پدرویا مادر برای کودک خود انجام می‌دهد، او نباید خودش آن را انجام دهد، حتی اگر هم مایل و قادر به انجام آن باشد. این نوع مادر کودکش را بیش از حد لباس خواهد پوشاند و بیش از حد به او غذا خواهد داد؛ حتی اگر بتواند، غذا را برای کودکش هضم خواهد کرد.

خلاصه، آنچه را که کودک وظیفه دارد در زندگانی‌اش انجام دهد، مادر انجام می‌دهد، که همین سبب می‌شود نتایج فجیعی ببار آید. کودک رشد می‌کند، اما بالغ نمی‌شود. با خودی[۵] عاریتی (قرض گرفته شده از والدین) زندگی می‌کند و این توانایی را به دست نمی‌آورد که خویشتنش را رشد و توسعه دهد. وی به صورت بچه‌ای باقی می‌ماند که به مادرش وابسته است. از احساسات وآرزوهایی که دارد بی‌خبر است، و از مهارت‌های اولیه اجتماعی برخوردار نیست. و از آنجا که همیشه مادر تصمیم گیرنده‌اش بوده است، در فکرکردن روی مسائل زندگانی با اشکال مواجه می‌شود. او نمی‌تواند از درون و اطراف خویش، آگاهی زیادی پیدا کند. او بین علت و معلول رابطه‌ای برقرار نمی‌کند و با توضیحات افسونگر و غیرواقعی راضی می‌شود. این قبیل کودکان در ناسازگاری همیشه موجود بین وابسته بودن به مادر و آرزویی تیره و تار برای کسب استقلال داخلی،[۶] انرژی زیادید مصرف می‌کنند. والدینی که بیش از حد از کودکانشان حمایت می‌کنند، در صورتی که بخواهند آن ها از دیگران بی‌نیاز باشند، باید از کمک تخصصی بهره‌مندد شوند.

والدینی که اخلاق بچه‌گانه دارند

کودکان، حامی و بازیچه‌ی مادر- بعضی از زنان که مادر می‌شوند قادر نیستند براحتی با کودکانشان رابطه‌ای محکم و پایدار داشته‌باشند. آن ها با اینکه ممکن است خوشیهای زودوگذری با کودکشان داشته‌باشند و همچون کسی که با یک عروسک بازی می‌کند، با او بازی کنند، اما قادر نیستند بار مادر بودن را بردوش بکشند.

آن ها خودشان نیاز به مراقبت مادرانه دارند و آن را از کودکانشان طلب می‌کنند. در این جور خانواده ها که نقش‌ها به قول معروف درهم ریخته‌اند، این مادرها از کودکشان می‌خواهند که آن ها را تأمین کند و در خدمت آن ها باشد. کودکان خود را ناچار می‌بینند که از مادر حمایت کنند، سرگرمش سازند، و برای او دلواپس باشند. و از آنجا که نمی‌توانند این خواسته‌ها را برآورده سازند، دائماً احساس ناتوانی و اضطراب می‌کنند. آن ها بدون درک معنا و مفهوم کودک‌بودن و با احساس گناه بزرگ می‌شوند و همیشه هم خود را سرزنش می‌کنند. مادرانی که از این نوع باشند، نیازمند کمک هستند تا رشد کنند و بالغ شوند.

والدین الکلی

طوفانهای ناگهانی و غیبتهای گاه بگاه- کودک یک پدر و مادر الکلی در معرض طوفانهای ناگهانی غیرقابل درکی قرار می‌گیرند. کودک می‌بیند که پدر و یا مادرش به شیوه‌ای وحشت‌آور و غیرقابل پیش‌بینی ، رفتار و خلق‌و خویش را تغییر می‌دهد. اومی‌داند که در این جور مواقع، هیچ چیز نمی‌تواند جای بطری مشروب را برای آن ها بگیرد. کودک فکر می‌کند که‌بی‌یار و یاور است و او را رها کرده‌اند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:31:00 ق.ظ ]




چشم انداز جهان بینی کارآفرین: رهبران فرصت طلب با تأکید بر واپایش بالا و رقابت بیرونی، بر آن هستند که موفقیت و سود بیشتری به دست آورند. تا جایی که با ضربه زدن به دیگران، خواسته هاس خود را انجام دهند. در این نظریه رهبران، در پی به دست آوردن قدرت و مقام بیشتر هستند و اعتقاد آن ها بر این است که این امر ارزش تلاش کردن را دارد و در نهایت منجر به پاداش فراوان و بیش از حد می شود. رهبران فرصت طلب در زمان حال زندگی می‌کنند، آن ها به پرژه ها یا رسالت های آینده محور توجهی ندارند، بلکه متکی به اموری هستند که در حال حاضر وجود دارد و تلاش می‌کنند با تحت واپایش در آوردن امور، نتایج دلخواه را به دست آورند. رهبران فرصت طلب تمایلی به انجام فعالیت های گروهی ندارد و گفتگو و مذاکره بین افراد را امر مطلوبی به حساب نمی آورند و مخالف تفویض اختیار به زیر دستان هستند. آن ها تمایلی به مشارکت دادن اعضا در عقاید و نظرات و تصمیم گیری ها ندارند و به جاب هدایت کردن آن ها در راستای مطلوبیت ها سعی می‌کنند که با زور برنامه ها را به مرحله عمل برسانند. این رهبران، افرادی سیاسی هستند که در شنیدن و گوش دادن عقاید دیگران ناتوان هستند و به منظور به دست آوردن منفعت ، اهداف کوتاه مدت انتخاب می‌کنند.

۲-۱-۹-۵-۲- جهان بینی تنظیمی

رهبرانی که از جهان بینی تنظیمی بهره می گیرند از طریق نظام قانونی سلسله مراتبی ، واپایش و رعایت قراردادهای قانونی، سازمان خود را هدایت می‌کنند؛ ‌بنابرین‏، این نوع رهبری به منظور تحقق اهداف سازمان، بر حفظ وضع موجود، ثبات و پایداری و وفاداری افراد به سازمان تأکید دارد و به رهبری بروکراتیک معروف شده است. رهبران بروکراتیک پیرو قوانین و مقررات هستند و زیر دستان خود را درراستای همین قوانین، مورد حمایت و پشتیبانی قرار می‌دهد. به عبارت دیگر مطابق با عدالت، همه افراد در زیر چتر قوانین مورد حمایت قرار می گیرند.

چشم انداز رهبران بروکراتیک: رهبران بروکراتیک با تأکید بر واپایش نزدیک و رقابت درونی سعی بر آن دارند که با تأکید بر سلسله مراتب و قوانین و مقررات، بقای سازمان را حفظ کنند. چون هنگامی که نظام های معتبر در معرض خظر قرار می گیرند، ناامنی افزایش می‌یابد و منجر به قانون شکنی، اختلال، ایجاد ترس و وحشت و تحولات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی می‌گردد. رهبران بروکراتیک در چشم انداز رهبری تنظیمی با دنیای جهان شمولی روبرو هستند که در آن همه افراد صرف نظر از شان و رتبه، ثروت، طبقه اجتماعی یا خانوادگی، مورد توجه و لطف قرار می گیرندو حق و حقوق افراد مورد احترام است. در این رویکرد نظام زمانی قابل اعتماد و معتبر است، که ناامنی را کاهش دهد. چون سازمان‌های معتبر، منظم و مرتب هستند. در این سازمان‌ها برنامه ریزی با دقت صورت می‌پذیرد. افراد پیرو قوانین اصیل هستند و در منافع و ضررهای سازمان به عنوان یک کل سهیم هستند. در این نظریه کارشناسان و متخصصان به جمع‌ آوری داده ها و پیدا کردن راه حل های مختلف و پیش‌بینی پیامد هر راه حل می‌پردازند و برای انجام هر فعالیتی یک سری انتخاب های راهبردی را مطرح می‌کنند و یکی از آن ها را مطابق با موقعیت گروه انتخاب می‌کنند.

۲-۱-۹-۵-۳-جهان بینی اجتماعی

جهان بینی اجتماعی به رهبرانی اشاره دارد که با تأکید بر رقابت گروهی، انعطاف پذیری، گفتگو و ارزش‌های فرهنگی سازمان خود را هدایت می‌کنند. ‌بنابرین‏ این نوع رهبری به منظور دست‌یابی به اهداف سازمان، بر ارزش های مشترک گروه، همکاری گروهی و ارتباطات تأکید دارد. رهبری در این جهان بینی، رهبری مشارکتی نامیده می‌شود. رهبران مشارکتی، افرادی آرام، صبور و با کمال هستند و به خاطر همکاری و مشارکت خود در قبال نسل آینده سازمان، به خود می بالند. رهبران مشارکتیفرهنگی را به وجود می آورند که در آن گفتگوهای مبتنی بر ارزش‌های مشترک، یادگیری های گروهی و مشارکت افراد افزایش می‌یابد.

چشم انداز رهبران مشارکتی: رهبران مشارکتی با تأکید بر رقابت درونی و انعطاف پذیری، بر آن هستند که ارزش ها و فرهنگ مشترک افراد، روحیه همکاری و مشارکت بین آن ها را تقویت کنند و از این طریق از به خطر افتادن نظام که موجب می شود افراد روحیه خود را از دست داده و بدگمان شوند، جلوگیری کنند. رهبران مشارکتی سعی می‌کنند که شناخت ضرورت اجتماعات گروهی را که ریشه در ارزش های مشترک دارد و برای افراد نوعی احساس معناداری، هدفمندی و اعتماد را فراهم می آورد، تسهیل کنند. آنان از مطلوبیت های معنادار اساسی صحبت می‌کنند، آن هم زمانی که رهبران ارزش هایی مثل روراست بودن، خلوص، صمیمیت و تمایل به شرکت در گفتگوهای خالصانه را آشکار می‌سازند.

در این نطریه بر روی کیفیت زندگی، بیشتر از کمیت به عنوان موفقیت افراد تأکید می‌کنند. گفتگو جانشین بحث و کشمکش می شود و اعتقاد بر این است که اعتماد، مشارکت و گفتگو که اجزای تشکیل دهنده همکاری و مشارکت هستند. باید بر کشمکش و درگیری چیره شود. در این نظریه آزادی به معنای عضویت در یک گروه است و رها کردن گروه نوعی بی وفایی و ضعیف النفس بودن تلقی می شود. در جهان بینی مشارکتی، گفتگو و محاوره، پیش نیاز رسیدن به توافق و ابزار اولیه و اساسی به منظور ایجاد روابط حسنه بین اعضای جامعه می‌باشد و برای پرداختن به امور به صورت گروهی و همکاری تأکید می شود.

۲-۱-۹-۵-۴-جهان بینی شبکه ای

رهبرانی که دارای دیدگاه جهان بینی شبکه ای هستند، با بهره گرفتن از فناوری، ابداع، نوآوری و ابتکار عمل، سازمان خود را هدایت می‌کنند؛ ‌بنابرین‏ این نوع رهبری دستیابی به اهداف سازمان را در گرو همراه بودن با تغییرات، محور قرار دادن دانش، شهرت و اعتبار اعضای سازمان می‌داند و به رهبری دانش، مشهور گشته است. رهبران دانش، افرادی که پایبند سنت ها و قوانین گذشته هستند را افرادی قلمداد می‌کنند که قادر به ادامه کار در عصر تحولات، فناوری و اطلاعات نیستند. حال این افراد چه ثروتمند باشند یا فقیر، جهان اولی باشند یا جهان سومی، در هر حال آن ها مخالف فناوری و پیشرفت هستند. از دیدگاه رهبران دانش این افراد از جهانی سازی دست می کشند و در برابر تجربیات اساسی که منجر به ایجاد راهی به سمت دنیایی تازه و نو می شود، مقاومت می‌کنند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:31:00 ق.ظ ]