کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        


 خطرات فروش ابزارهای دیجیتال
 بازاریابی موثر در توییتر
 معرفی نژادهای محبوب سگ
 کسب درآمد از تبلیغات گوگل
 نشانه‌های عشق ماندگار
 درآمد از فروشگاه آنلاین
 ملاک‌های ازدواج از دید روانشناسی
 درآمد از طریق وبسایت
 رازهای درآمدزایی از بلاگ‌نویسی
 افزایش فروش عکس آنلاین
 احساس گناه در رابطه عاشقانه
 راه‌های ساده درآمد خانگی
 درمان جوش سگ در خانه
 تولید محتوای تعاملی موفق
 آموزش دستشویی سگ ژرمن شپرد
 درآمد از ترجمه هوش مصنوعی
 اشتباهات پرهزینه در پادکست‌نویسی
 کسب درآمد بدون سرمایه اولیه
 خطرات درآمد طراحی با هوش مصنوعی
 درآمد از عکاسی آنلاین
 کسب درآمد از آموزش هوش مصنوعی
 شناخت نژاد سگ کن کورسو
 احساس تنهایی در روابط عاشقانه
 معیارهای انتخاب همسر برای مردان
 نگهداری سگ ساموید پشمالو
 اقدامات ضروری نگهداری گربه
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید



جستجو


 



فصل اول- ضوابط رسیدگی در کمیسیون های مالیاتی

در ابتدای این فصل قبل از اینکه ‌در مورد ضوابط رسیدگی در کمیسیون های مالیاتی بحث شود لازم است تشکیلات نظام مالیاتی کشور مورد بررسی قرار بگیرد زیرا شناخت ضوابط رسیدگی و عملکرد کمیسیون های مختلف مالیاتی بدون آشنایی با اجزای تشکیل دهنده سیستم اداره مالیات ممکن نیست.

تشکیلات نظام مالیاتی کشور اعم از تشخیص و وصول به روش کنونی دارای سابقه زیادی نمی باشد و این موضوع با در نظر گرفتن اینکه قوانین و مقرراتی که امروزه سرلوحه کار مأمورین و مؤدیان مالیاتی می‌باشد برگرفته از قوانین کشورهای اروپایی است آشکارتر می‌گردد.سیستم وصول مالیات با روش کنونی در کشور دارای سابقه ای کمتر از یک قرن می‌باشد و همان‌ طور که گفته شد با ورود هیئت های امریکایی به رهبری مورگان شوستر آغاز گردید.کوچک‌ترین واحد تشکیلات مالیاتی حوزه مالیاتی و بالاترین رده مالیاتی معاونت درآمدهای مالیاتی وزارت امور اقتصادی و دارایی و معاون وزیر می‌باشد که به ‌عنوان بخشی از اجزای وزارت امور اقتصادی انجام وظیفه می کند.

وسیعترین تشکیلات مالیاتی اداره کل مالیاتها است که در رٲس آن مدیر کل قرار دارد و در هر استان یک اداره کل وجود دارد البته در تهران بعلت بزرگی و وسعت شهر و تراکم حجم فعالیت‌های اقتصادی چهار اداره کل برحسب مناطق شرق، غرب، شمال و مرکز شهر امور مالیاتی مردم را رسیدگی و اداره می نمایند و بقیه استانها هر یک جداگانه دارای یک اداره کل می‌باشند.

حوزه مالیاتی یک واحد سازمانی است که به موجب قانون مالیات‌های مستقیم باید اظهارنامه مالیاتی صاحبان درآمد ‌به این واحد مالیاتی تسلیم و مورد رسیدگی قرار بگیرد؛ مسئول هرحوزه مالیاتی یک سرپرست به نام ممیز مالیاتی است که به اتفاق یک یا چند کمک ممیز مالیاتی وظایف حوزه مالیاتی را انجام می‌دهد ؛ تعداد کمک ممیزین حوزه ها با توجه به حیطه شمول هر حوزه و میزان پرونده ها بین یک تا سه نفر متغیر است.

رسیدگی به اظهارنامه های مالیاتی و صدور برگ تشخیص مالیات با نظارت و تأیید سر ممیز مالیاتی از وظایف ممیزین مالیاتی است که آن ها این وظیفه را به کمک ممیز مالیاتی جهت رسیدگی محول می‌کنند.

در این قسمت به دلیل اهمیت برگ تشخیص در تعیین درآمد مشمول مالیات لازم است ابتدائا به بررسی آن بپردازیم. ماده ۲۳۷ قانون مالیات‌های مستقیم که شاه بیت قانون مالیاتی ایران از دید حقوق مؤدیان است یکی از مهمترین دستور در زمینه آئین رسیدگی مالیاتی است. موضوع ماده در ارتباط با برگ تشخیص است و سخن از شکل و محتوای آن در میان است؛ اگرچه قانون‌گذار در هیچ جای قانون به تعریف برگ تشخیص مالیات نپرداخته است اما با مداقه در سایر مواد این نتیجه حاصل می شود که برگ تشخیص که تجلی گاه نظر و ادعای مرجع مالیاتی است و در موارد عدم تراضی، مبنا و پایه ادعا و دادخواهی متقابل مؤدی به شمار می‌آید برگی است که میزان تعلق مالیات در آن درج گردیده و پس از ابلاغ آن به مؤدی، امکان اعتراض به آن از طرف وی وجود دارد برخلاف برگ قطعی مالیات که پس از طی مراحل قانونی اعتراض یا انقضای مهلت، امکان رسیدگی به آن از طریق مراحل عادی اعتراض نمی باشد. به همین سبب است که فصل دوم باب پنجم قانون تحت عنوان ترتیب رسیدگی از همین بحث آغاز می‌گردد. منظور از تشخیص مالیات محاسبه و تعیین مبلغ مالیات است که مؤدی مربوطه بایستی پرداخت کند. این امر مستلزم ارزیابی مأخذ مشمول مالیات و سپس اعمال نرخ قانونی بر آن است و از این طریق میزان مالیات معین می شود این مرحله بسیار مهم و پیچیده است زیرا غالبا مؤدیان سعی می‌کنند که مأخذ مالیاتی خود را از دید سازمان مالیاتی مخفی کنند و از طرف دیگر سازمان مذکور نیز برای کسب درآمد مالیاتی بیشتر به ارزیابی دقیق تر و هرچه بیشتر مأخذ مالیات تمایل دارد. ماده ۲۳۷ در تبیین برگ تشخیص مالیات لحن آمرانه ای دارد و نگارش آن با بهره گرفتن از واژه های آمرانه تنظیم شده است؛ دو جمله آن بر لفظ «باید» و جمله سوم بر فعل «مکلفند» متکی است؛ چهار مطلب یا دستور اصلی در ماده مورد بحث گنجانده شده است که عبارتند از:

۱- دارا بودن ماخذ صحیح

۲- متکی بودن به دلایل و اطلاعات کافی

۳- بیان صریح کلیه فعالیت های مربوط و درآمدهای حاصل از آن

۴- روشن بودن کلیه محتویات برگ تشخیص برای مؤدی

‌بنابرین‏ کلیه فعالیت هایی که به مؤدی نسبت داده شده و درآمدهایی که در ارتباط با این فعالیت ها در نظرگرفته شده است باید صریح و قابل فهم در برگ تشخیص ذکر گردد و تمامی این موارد باید دارای ماخذ صحیح بوده و بر اطلاعات و دلایل لازم متکی باشد چنان که بتوان گفت این مقدار اطلاعات و دلایل برای اثبات انجام آن فعالیت ها و کسب آن مقدار از درآمدها کفایت می‌کند.

امضا کنندگان برگ تشخیص باید نام کامل و سمت خود را در برگ تشخیص به طور خوانا قید نمایند و متعاقبا مسئول مندرجات برگ تشخیص و نظر خود از هر جهت خواهند بود. اگر مؤدی بپرسد که مالیات برگ تشخیص چگونه تشخیص داده شده است باید هر گونه توضیح لازم در این زمینه به وی داده شود و بخصوص جزئیات گزارشی که مبنای برگ تشخیص قرار گرفته است به مؤدی اعلام گردد. این وظیفه بعهده کسانی است که برگ تشخیص را امضاء کرده‌اند. چنان که دیده می شود قانون مالیاتی ایران از این لحاظ سنگ تمام گذاشته است دقت بیشتر در رعایت مفاد ماده مذبور نه تنها حرمت دستگاه مالیاتی را در نظر مؤدیان و عامه مردم فزونتر ساخته و موجبات تمکین به قانون را تقویت خواهد نمود بلکه انگیزه غیرمستقیمی برای تحرک بیشتر کادر تشخیص در جهت تحصیل اطلاعات بیشتر و دقیق تر به عنوان مبنای تشخیص مالیاتی خواهد بود و به همین نحو محرک نیرومندی برای کسب مهارت ها و دانش و اطلاعات بیشتر است تا بتوان مجهزتر در این عرصه گام برداشت.

در بررسی سازمان مالیاتی به عنوان شغلی سرممیز مالیاتی برمی خوریم ؛ سرممیز مالیاتی بر چند حوزه مالیاتی سرپرستی و نظارت دارد و خود زیر نظر یک ممیزکل مالیاتی انجام وظیفه می‌کند از سوی دیگر اداره امور چند ممیز کل برعهده اداره کل مالیاتی می‌باشد البته قابل ذکر است که در تهران برای امور مالیاتی ارث و اراضی بایر و نیز شرکت‌ها و حقوق اختصاصا اداره کل جداگانه ای دایر گردیده است.تشکیلات اداره امور مالیاتی در شهر به میزان جمعیت و درآمد و وسعت آن شهر بستگی دارد و می‌تواند از یک حوزه مالیاتی یا سرممیز مالیاتی و یا ممیز کل باشد. در رٲس هر اداره یک رئیس قرار دارد که می‌تواند یک ممیز یا سرممیز یا ممیز کل مالیاتی باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-09-29] [ 03:48:00 ق.ظ ]




الف- دسترسی به داده‎های مذکور یا تحصیل آن ها یا شنود محتوای سری در حال انتقال، به حبس از یک تا سه سال یا جزای نقدی از ۲۰ تا ۶۰ میلیون ریال یا هر دو .

ب – در دسترس قرار دادن داده‎های مذکور برای اشخاص فاقد صلاحیت، به حبس از دو تا ده سال.
ج – افشا یا در دسترس قرار دادن داده‎های مذکور برای دولت، سازمان، شرکت یا گروه بیگانه یا عاملان آن ها، به حبس از پنج تا پانزده سال.

تبصره ۱ـ داده‎های سری داده‎هایی است که افشای آن ها به امنیت کشور یا منافع ملی لطمه می‎زند… البته بر خلاف ماده ۵۰۵، ماده اخیر با رویکردی سخت، ذکری از قصد بر هم زدن امنیت کشور به میان نیاورده است.

بند دوم: شروع به ارتکاب جرایم رایانه‌ای مخل امنیت کشور

مطابق با ماده ۴ قانون جرایم رایانه‌ای، صرف نقض تدابیر امنیتی سامانه‌های رایانه‌ای یا مخابراتی، برای دسترسی به داده های سری، مستوجب حبس از شش ماه تا دو سال و یا جزای نقدی از ده میلیون ریال تا چهل میلیون ریال یا هر دو است.

این جرم در حقیقت مرحله قبل از عمل مجرمانه قبلی است که شرح آن گذشت. توضیح آن‌که با توجه به حفاظت‌هایی که اصولا از داده های سری موضوع ماده به عمل می‌آید، اساسا برای دسترسی به داده های مذکور، می‌بایست تدابیر امنیتی سامانه‌ها نقض شود و مقنن با توجه به حساسیت بالای این داده ها و صدمات جبران ناپذیر افشا و دسترسی به آن‌ ها، صرف اقدام به دسترسی به داده های سری که با عمل نقض تدابیر حفاظتی نمایان می‌شود، توسط قانون‌گذار ممنوع اعلام شده است.

باید توجه داشت که اگر تدابیر امنیتی در نظر گرفته شده، دقیقا مربوط به همان فضای مجازی باشد، ‌به این صورت که مسئولان امر برای دسترسی به محتوای داده های سری مبادرت به ایجاد رمز عبور و نظایر آن کرده باشند، نقض چنین تدابیری از نظر اصول جزایی همان شروع به ارتکاب جرم دسترسی غیر مجاز به داده های سری موضوع ماده ۳ است. زیرا ماهیت عمل یاد شده، غیر از طبیعت عملیات مربوط به دسترسی غیر مجاز نیست و اعمال مذکور به هم پیوسته است. اما اگر تدابیر امنیتی به نحو موانع فیزیکی و در عالم غیر مجازی (نظیر نصب قفل برای درهای منتهی به رایانه دارای محتوای سری مربوط به اطلاعات امنیتی کشور) پیش‌بینی شده باشد، ماهیتاً شروع به جرم دسترسی غیرمجاز به داده های سری نخواهد بود. زیرا ماهیتا عمل نقض مذبور با عمل دسترسی به محتوای سری که به وسیله کار کردن با رایانه محقق می‌شود، متمایز است و جرمی مستقل تلقی خواهد شد. [۱۱۱]

بند سوم: تقصیر مأموران دولتی در حوزه رایانه‌ای

جرم خطای مأموران دولتی در امر حفاظت اطلاعات در ماده ۵۰۶ قانون مجازات اسلامی پیش‌بینی شده است. ماده مذبور بیان ‌کرده‌است «چنانچه مأموران دولتی که مسئول امور حفاظتی و اطلاعاتی طبقه‌بندی شده می‌باشند و به آن‌ ها آموزش لازم داده شده است در اثر‌بی‌مبالاتی و عدم رعایت اصول حفاظتی توسط دشمنان تخلیه اطلاعاتی شوند به یک تا شش ماه حبس محکوم می‌شوند».

با اقتباس از ماده ۵۰۶ قانون مجازات اسلامی، ماده ۵ قانون جرایم رایانه‌ای، به توصیف عمل مجرمانه مذبور در فضای رایانه‌ای و سایبری پرداخته است. بر این مبنا ماده مربوطه پیش‌بینی کرده که چنان‌چه مأموران دولتی که مسئول حفظ داده‎های سری مقرر در این قانون یا سیستم‌های مربوط هستند و به آن ها آموزش لازم داده شده است یا داده ها یا سیستم‌های مذکور در اختیار آن ها قرار گرفته است، بر اثر بی‎احتیاطی، بی‎مبالاتی یا عدم رعایت تدابیر امنیتی موجب دسترسی اشخاص فاقد صلاحیت به داده‌آموزش‌ها، حامل‎های داده یا سیستم‎های مذکور شوند، به حبس از نود و یک روز تا دو سال یا جزای نقدی از پنج تا چهل میلیون ریال یا هر دو و انفصال از خدمت از شش ماه تا دو سال محکوم خواهند شد. با مقایسه دو ماده درمی‌یابیم که اصولاً ارتکاب عمل در فضای مجازی رایانه‌ای باعث تشدید کیفر خواهد بود. شاید این امر حاکی از سهولت ارتکاب جرم در این حیطه و در عین حال اثرات زیان‌بار بیشتر آن باشد.

همین‌طور در ماده ۵، به جای عبارت «توسط دشمنان تخلیه اطلاعاتی شوند»، از عبارت «موجب دسترسی اشخاص فاقد صلاحیت به داده ها، حامل‌های داده یا سامانه‌های مذکور شوند» استفاده شده است. توسعه دایره شمول ماده به صورت حذف واژه «دشمنان» و اضافه کردن عبارت «اشخاص فاقد صلاحیت»، درست به نظر می‌رسد. همچنین عدم ذکر عبارت «تخلیه اطلاعاتی» به جا بوده است. زیرا در عمل «موجب دسترسی افراد فاقد صلاحیت»، تقصیر مأموران دولتی بهتر نمودپیدا می‌کند. [۱۱۲]

گفتار دوم: جرم جاسوسی

جاسوسی رایانه ای به رغم مشابهت های فراوان آن با جاسوسی سنتی مرسوم، دارای تفاوت هایی نیز می‌باشد. پیش از ورود به بجث یادآوری می شود که جاسوسی مرسوم و سنتی نیز- چناچه خواهد آمد- قابلیت ارتکاب از طریق رایانه را دارا است، لکن محدوده آن ضیق تر از آن چیزی است که با عنوان جاسوسی رایانه ای شناخته شود.

بند اول: جاسوسی سنتی

جاسوسی در صورتی که علیه مصالح کشور اسلامی باشد، مطابق برخی روایات و نیز فتاوی فقها عملی حرام و موجب تعزیر است، لیکن جاسوسی به نحو مطلق حرمتی نداشته، بلکه مطابق برخی از اخبار، گماردن جاسوس برای بررسی اوضاع دشمن یا گزارش دادن احوال گماشتگان امری لازم و مناسب تلقی شده است. در قانون مجازات اسلامی و دیگر قوانین کیفری، بدون آنکه تعریفی از جاسوسی ارائه دهد به بیان مصادیق این جرم و مجازات آن پرداخته است . با این حال برخی از حقوق دانان به تعریف این جرم همت گماشته اند. مطابق یکی از تعاریف جاسوس به شخصی گفته می شود که تحت عناوین غیر واقعی و مخفیانه به نفع خصم درصدد تحصیل اطلاعات یا اشیایی باشد. [۱۱۳]

با توجه به لفظ سیاسی، می توان گفت لغت «سیاسی» معنا و مفهوم روشن و صریحی ندارد و مسائل سیاسی با مسائل اجتماعی آمیخته اند. به همین دلیل ممکن است جرم سیاسی خاص در خارج یافت نشود و جرم سیاسی همواره به صورت ترکیب با دیگر جرایم قابل تحقیق است. در عین حال تعاریف زیادی از جرم سیاسی ارائه شده است که به پاره ای از آن ها اشاره می‌کنیم. در یک تعریف کلی، جرم سیاسی عبارت است از:

تجاوز بر ضد نظامات سیاسی دولت،خواه تجاوز به امنیت خارجی یا داخلی آن باشد… . همچنین می توان گفت:

جرم سیاسی به هر عمل مجرمانه ای اطلاق می شود که انگیزه ارتکاب آن سرنگونی نظام سیاسی و اجتماعی و اختلال در مدیریت سیاسی و لطمه زدن به زمام داری کشور باشد. این جرم ممکن است به تنهایی و یا به همراه جرایم عمومی، اجتماعی و امنیتی ارتکاب شود.

از جمله قوانینی که جرم سیاسی را تعریف کرده ، قانون ۱۹۲۹ آلمان است. طبق ماده ۳ این قانون، جرم سیاسی عبارت است از: هر گونه حمله و تجاوز علیه وجود یا حاکمیت دولت، یا برضد رئیس دولت، یا یکی از اعضای حکومت از آن جهت که عضو حکومت است یا برضد قانون اساسی کشور یا برضد حقوق سیاسی یا انتخاباتی مردم یا برضد حسن روابط با کشورهای خارجی.

قانون ایتالیا جرم سیاسی را اینگونه بیان داشته است:

جرمی است که با مصالح دولت و حقوق سیاسی فرد برخورد دارد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:47:00 ق.ظ ]




۲-۳-۱-۵در تحقیقی حق شناس و سعیدی به رتبه بندی عوامل مؤثر بر رقابت پذیری صنعت فرش کشور پرداخته‌اند که در این پژوهش سعی بر آن است که با آزمون مدلی یکپارچه و ارائه آن به عنوان مدل نهایی پژوهش ،عوامل تاثیر گذار بر رقابت پذیری رتبه بندی شوند. بدین منظور، یکی از روش های نوین تصمیم گیری چند معیاره تاپسیس فازی به کار گرفته شد. اجزای مدل مفهومی پژوهش مشتمل بر سه معیار اصلی (منابع ورودی،موقعیت در بازار و توان خلاقیت) و ۴۴ زیر معیار است با روش تاپسیس فازی اولویت بندی شدند که در نهایت شاخص های «سهم بازار»،«تجارت الکترونیک»،«خلق دانش»،«اعتبار صنعت»و «مهارت و تخصص تجار»به عنوان مهمترین و تاثیر گذارترین زیر معیار ها و «رضایت مشتریان»،«آموزش کارکنان»،«گواهینامه های بین‌المللی»و «تحقیقات بنیادی»به عنوان کم تاثیرترین زیر معیارها شناخته

    1. Scott ↑

    1. Pace & Stephan ↑

    1. Lisrel ↑

    1. UNCTAD : united Nations Conference on Trade and Development ↑

    1. Scott ↑

    1. Buckely ↑

    1. Murths ↑

    1. D’cruz & Rugman ↑

    1. Us council on competitiveness ↑

    1. National competitiveness council of Ireland ↑

    1. Garelli ↑

    1. Porter & Miller ↑

    1. Organization of economice co-operation and development (OECD) ↑

    1. Superior Productivity ↑

    1. Michael Enright ↑

    1. Feurer & chaharbaghi ↑

    1. Booth & Philip ↑

    1. Smith ↑

    1. Sharma & Fisher ↑

    1. Mazlan & plaths ↑

    1. Li ↑

    1. HolsApple & singh ↑

    1. Carneiro ↑

    1. Akimova ↑

    1. Dimiter ↑

    1. Webster ↑

    1. Ma ↑

    1. Porter & Schwab ↑

    1. Goran etal ↑

    1. Laszlo ↑

    1. Dess & Lumpkin ↑

    1. Ghoshal & Bartlett ↑

    1. Core competencies ↑

    1. Campbell & Luchs ↑

    1. Harrison & John ↑

    1. Resources ↑

    1. Barney ↑

    1. Financial resources ↑

    1. Physical resources ↑

    1. Human resources ↑

    1. Organizational resources ↑

    1. Capability ↑

    1. Hill & Jones ↑

    1. Hax & Wilde ↑

    1. Hooley et al ↑

    1. Carneiro ↑

    1. Li ↑

    1. Kaplan et al ↑

    1. Sveiby ↑

    1. Grant ↑

    1. Kogut & Zender ↑

    1. Teece etal ↑

    1. Broh ↑

    1. Sa’Nchez etal ↑

    1. Kaplan & Norton ↑

    1. Jean Fourastic ↑

    1. Stevens ↑

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:47:00 ق.ظ ]




د) کمک: مرحله کمک چرخه مدیریت دانش به ترغیب کارکنان در انتقال آموخته هایشان به پایگاه دانش مشترک (برای مثال، یک مخزن دانش) مربوط است. تنها بدین طریق است که دانش فردی می‌تواند در سرتاسر سازمان، آشکار و قابل دسترس شود. در عمل، ثابت ‌کرده‌است که تسهیم دانش می‌تواند بدون هر گونه برنامه سنگین پاداش در ازای مشارکت یا تنبیه امتناع کنندگان اتفاق افتد. برای موفقیت تسهیم دانش این اقدام باید «تفهیم شود». بدین معنی که مزایای حاصل از آن هم برای افراد و هم برای سازمان کاملاً درک شود. عامل حیاتی موفقیت دیگر، به کارگیری موفق کارگزاران مدیریت دانش است – یعنی حرفه ایهایی که مسئولیت جمع‌ آوری، دسته بندی مجدد، و ارتقای حوزه های ارزشمند دانش در سرتاسر سازمان را بر عهده دارند. یک سیستم خوب – سیستم مدیریت خوب حافظه سازمانی – باید به منظور حفظ نتایج یادگیری سازمانی مستقر شود.

و) ارزیابی: مرحله بعد ارزیابی است که بیشتر به سطح گروهی و سازمانی مربوط می­ شود. ارزیابی به ارزشیابی سرمایه فکری اشاره دارد و مستلزم این است که سازمان دانش راهبردی­اش را تعریف و نقشه سرمایه فکری موجود را در برابر نیازهای دانش آینده اش ترسیم کند. همچنین سازمان باید شاخص هایی را ایجاد کند که نشان دهنده پایگاه دانش آن در حال ارتقاست و از سرمایه گذاری اش در سرمایه فکری بازدهی کسب می‌کند. نظریه سازمان باید در زمینه تاثیر مدیریت دانش بر عملکرد سازمان توسعه داده شود. این بحث شامل شناسایی اشکال جدید سرمایه از قبیل سرمایه انسانی (شایستگی ها)، سرمایه مشتری(رابطه با مشتری)، سرمایه سازمانی (پایگاه های دانش، فرایندهای کسب و کار، زیر ساختار فناوری، ارزش‌ها، هنجار ها و فرهنگ)، و سرمایه فکری (رابطه بین سرمایه های انسانی، مشتری و سازمانی) می شود.

ه) ایجاد و حفظ: این مرحله ایجاد و حفظ در چرخه مدیریت دانش تضمین می‌کند که سرمایه فکری آینده سازمان موجب ماندگاری و رقابتی شدن آن می شود. منابع باید برای رشد و حفظ دانش تخصیص داده و به طریقی هدایت شوند که موجب خلق دانش جدید و تقویت دانش موجود شوند. در سطح عملیاتی، عدم توانایی برای شناسایی و به کارگیری دانش به منظور تامین نیاز موجود به یک فرصت از دست رفته منتج می شود. در سطح استراتژیک مباحثه کم درباره دانش «مناسب» صدمه بسیار جدی تری – کاهش رقابتی شدن و در نهایت کارآمدی سازمانی- را ایجاد خواهد کرد.

ی) عدم سرمایه گذاری: مرحله نهایی در این چرخه مدیریت دانش، عدم سرمایه گذاری است. سازمان نباید دارایی‌های – فیزیکی یا فکری – را که دیگر ارزش آفرینی ندارند حفظ کند. در حقیقت برخی از دانشها اگر به بیرون از سازمان منتقل شوند ممکن است ارزشمندتر باشند. در این مرحله سازمان‌ها باید سرمایه فکری شان را بر حسب منابع مورد نیاز به منظور حفظ آن و اینکه آیا بهتر خواهد بود این منابع در جای دیگری صرف شوند بررسی کنند. این اقدام شامل درک دلیل، زمان، مکان و شیوه عدم سرمایه گذاری در بخش‌هایی از پایگاه دانش می شود. لذا ضروری است که درک کنیم کدام بخش‌های پایگاه دانش از لحاظ حفظ مزیت رقابتی و کارآمدی صنعت، غیر ضروری اند. از جمله تصمیمات سنتی درباره عدم سرمایه گذاری در دانش عبارتند از: اخذ حق اختراعات، تعطیلی شرکت‌ها، پیمان سپاری فعالیت‌ها، خاتمه دادن به یک برنامه آموزشی و یا خدمات کارکنان، ارتقای فناوریها، و اعلام پایان شراکتها، اتحادها، یا قراردادها. با وجود این، مدیریت دانش برای عدم سرمایه گذاری در دانش نیازمند یک فعالیت برنامه ریزی شده است، چرا که این تصمیم یک کار عملیاتی نیست، بلکه یک تصمیم راهبردی است.

چرخه مدیریت دانش بیوکویتز و ویلیامز دو مرحه حیاتی جدید را معرفی می‌کند: یادگیری از محتوای دانش و تصمیم درباره اینکه آیا این دانش حفظ شود یا اینکه روی آن سرمایه گذاری انجام نشود، رویکرد جامعی را برای مدیریت هم دانش آشکار و هم دانش پنهان معرفی می‌کند (بیوکویتز و ویلیامز، ۲۰۰۰).

۲-۲-۶-۴)چرخه مدیریت دانش یکپارچه دالکر

دالکر[۶۶] (۲۰۰۵) بر اساس مطالعه و مقایسه رویکردهای قبلی، رویکردی تلفیقی به چرخه مدیریت دانش را پیشنهاد می‌دهد که سه مرحله دارد: ۱) کسب، یا خلق دانش، ۲) تسهیم و توزیع دانش، ۳) درک و کاربرد دانش، در زمان انتقال از مرحله کسب – خلق دانش به تسهیم و توزیع دانش، محتوای دانش ارزیابی و سپس دانش یه منظور درک و کاربرد به متن تبدیل می شود. پس از این مرحله به مرحله اول به منظور به روز آوری محتوای دانش بازخورد می‌دهد.

کسب دانش به شناسایی و سپس کدگذاری دانش درونی سازمان (معمولا ًٌ قبلا مورد توجه قرار نگرفته است) و یا دانش بیرونی موجود آن اشاره دارد. به عبارتی، توسعه دانش فنی و نوآوری‌های جدیدی است که موجودیت قبلی در درون سازمان ندارند. گام بعدی ارزیابی دانش کسب یا خلق شده بر اساس معیارهای مبتنی بر اهداف سازمانی است. آیا محتوای دانش معتبر است؟ آیا جدید یا بهتر است؟ یعنی، آیا محتوا به اندازه کافی برای سازمان ارزشمند است تا به موجودی سرمایه فکری آن اضافه شود؟ به محض اینکه محتوای جدید به قدر کافی شناسایی و ارزشمند تشخیص داده شد، گام بعدی متنی سازی آن است. متنی سازی به شناسایی ویژگی‌های کلیدی محتوا به صورت قابل استفاده برای کاربر نهایی یا تهیه یک خلاصه کوتاه مدیریتی برای استفاده یک مدیر ارشد با توجه به محدودیتهای زمانی وی متنی سازی اغلب وقتی که با فرایندهای کسب و کار سازمان یکپارچه شود موفق خواهد شد. این چرخه، همان طور که در شکل(۲-۳) نشان داده شده است، اکثر گام‌های مورد بحث در چرخه های قبلی مدیریت دانش را در بر می‌گیرد. سپس همان طور که کاربران محتوا را درک می‌کنند و تصمیم می گیرند از آن استفاده می‌کنند، چرخه مدیریت دانش تکرار می شود. کاربران مفید بودن محتوا را تأیید می‌کنند و وقتی کهنه می شود علامت می‌دهند که این دانش دیگر قابل کاربرد نیست. همچنین کاربران قلمرو محتوا و اینکه چگونه تجارب موفق و درسهای آموخته شده می‌توانند عمومی شوند را بررسی و تأیید می‌کنند. آن ها همچنین اغلب درباره محتوای جدید پیشنهادهایی ارائه می‌کنند که می‌تواند به تکرار چرخه بعدی کمک کند (دالکر، ۲۰۰۵، به نقل از قلیچ لی، ۱۳۸۸).

درک و کاربرد دانش

کسب و یا خلق دانش

تسهیم و توزیع دانش

ارزیابی

به روز رسانی

متنی سازی

شکل ۲-۳)چرخه مدیریت دانش یکپارچه دالکر (دالکر، ۲۰۰۵)

۲-۲-۶-۵)فرایندهای مدیریت دانش بس

بس (۲۰۰۴) نیز فرایندهای مدیریت دانش را شامل ایجاد، ثبت، پالایش، انتشار و کاربرد دانش می‌داند و این پنج عامل در حوزه مدیریت دانش برای یک سازمان زمینه آموزش، بازخورد، آموزش مجدد را فراهم می آورد که معمولاً برای ایجاد، ثبت، پالایش، انتشار و احیاء قابلیت های سازمان مورد استفاده قرار می‌گیرد. مراحل زیر که نشان دهنده ی فرایندهای مدیریت دانش است توسط بس (۲۰۰۴)، به نقل از هویدا و همکاران (۱۳۸۹)، بیان شده است:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:47:00 ق.ظ ]




در نهایت تحقیقات اولیه ‌در مورد سرمایه روانشناختی نشان از ارتباط مثبت آن با عملکرد و رضایت در دو نمونه از کارخانه های با فناوری نوین و کارکنان خدماتی دارد (لوتانز و یوسف و دیگران، ۲۰۰۷؛۱۱). بیشتر تحقیقات میان فرهنگی سرمایه روانشناختی در چین انجام شده است. علاوه بر این بیشتر تحقیقات ‌در مورد اجزای خودکارآمدی در آسیای جنوبی و مرکزی و ‌در مورد اجزای امید در افریقا و کشورهای جنوب غربی آسیا و شمال شرق افریقا انجام گرفته است. همچنین مفاهیم ضمنی سرمایه روانشناختی با جمعیت های با ملیت های متفاوت مانند مدیران مهاجر سازمان های تجاری تجزیه و تحلیل شده است (یوسف و لوتانز، ۲۰۰۴؛ ۱۴۴). لوتانز و ژوزف ابعاد سرمایه روانشناختی را در شکل زیر خلاصه کردند و اظهار داشتند که هر کدام از این حالات در هر سازمانی به طور منحصر به فردی سنجش می شود، توسعه می‌یابد و روی عملکرد سازمانی تأثیر می‌گذارد. این گفته آن ها اشاره به غیرقابل تقلیدی بودن، بالقوه بودن و مزیت رقابتی پایدار داشتن این حالات را دارد. همچنین بیان کردند که بعدهای دیگری در آینده به سرمایه روانشناختی اضافه خواهد شد که این خود ارزش این نظریه را به عنوان ابزاری برای تحقیق و سنجش ارزش سازمانی بیانگر است (لوتانز و یوسف، ۲۰۰۴؛ ۱۴۴).

خودکارآمدی/ اطمینان

باور و اطمینان قلبی فرد د تجهیز منابع شناختی در به دست آوردن نتایج خاص

تاب آوری

داشتن توانایی سازگاری خود با شرایط بعد از شکست ها، عدم موفقیت ها و حتی رویدادهای مثبت

خوش بینی

داشتن یک سبک اسنادی که وقایع مثبت را به دلایل درونی، پایدار و فراگیر استناد می‌کند.

سرمایه روانشناختی

-منحصر به فرد بودن

– قابل سنجش بودن

– قابل توسعه بودن

– مؤثر بر عملکرد

امید

داشتن عزم راسخ و مسیر رسیدن به اهداف شخصی

شکل ۱-۲ ابعاد سرمایه روانشناختی (Luthans & Youssef, 2004)

ماهیت منابع روانشناختی مثبت سازنده سرمایه روانشناختی به گونه ای است که تمایز قایل شدن بین آن ها همیشه شفاف نیست. مثلاً امید گاهی اوقات با خوش بینی اشتباه گرفته می شود. با بیان تعاریف به کار گرفته در مدل و بیان ارزش خاص هر یک از این منابع می‌توانیم تحقیقات سازمانی و تئوری سازی را بهبود بخشیم (لوتانز و یوسف، ۲۰۰۴؛ ۱۴۵). همان‌ طور که گفته شد معیارهای مثبت رفتار سازمانی مثبت گرا مبتنی بر تئوری، سنجش پذیر، توسعه پذیر و مرتبط با عملکرد هستند سرمایه روانشناختی هم یک سازه ی مرکزی[۸۹] متشکل از این معیارها است که هم افزایی را بین آن ها ایجاد کرده و مانند هر یک از معیارهایش، یک حالت قابل توسعه و سنجش پذیر در نظر گرفته می شود. دو نکته با توجه به گفته بالا درباره سرمایه روانشناختی آشکار می شود اول سرمایه روانشناختی به عنوان یک حالت قابل توسعه و سنجش پذیر و دوم اینکه سرمایه روانشناختی به عنوان یک سازه ی مرکزی. در نکته اول سرمایه روانشناختی مانند منابع و ظرفیت های تشکیل دهنده اش، به جای اینکه یک ویژگی و خصیصه ثابت و ایستا باشد یک حالت قابل توسعه و سنجش پذیر و مبتنی بر تئوری در نظر گرفته می شود. پایه و شالوده اصلی آن، تئوری شناخت اجتماعی بندورا است که تعامل دوجانبه بین افراد، محیط و رفتارهای گذشته برقرار می‌کند. در بیان نکته دوم باید گفت سرمایه روانشناختی سازه ای چند بعدی است که از هم افزایی ۴ حالت خودکارآمدی، امید، تاب آوری و خوش بینی به وجود آمده است. برای بیان اعتبار سازه و توضیح نظری سرمایه روانشناختی دو نکته مهم را باید در نظر گرفت (لوتانز، یوسف و دیگران، ۲۰۰۷؛۱۱).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 03:47:00 ق.ظ ]