جانوسویچ[۱] و همکاران ( ۲۰۱۳)، احمد خان[۲] و همکاران(۲۰۱۲)، باسوکی[۳] و همکاران(۲۰۱۲)، لیبو[۴] و همکاران(۲۰۱۱)، پلومن[۵] و همکاران(۲۰۰۷)، رادرز[۶] و همکاران نشان دادند که سرمایه اجتماعی رابطه مثبت و معنی داری با عملکرد مالی دارد. همچنین رحیمیان و همکاران در سال ۱۳۹۱ به بررسی تاثیر سرمایه فکری بر عملکرد مالی شرکتهای صنایع خودرو و ساخت قطعات پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند و نشان دادند که در میان عناصر تشکیل دهنده سرمایه اجتماعی، کارایی سرمایه ساختاری و کارایی سرمایه بکارگرفته شده دارای بیشترین تاثیر بر عملکرد مالی شرکت های نمونه میباشند و میان بعد شناختی و عملکرد مالی شرکت های نمونه ارتباط معناداری وجود ندارد.
مفهوم سرمایه اجتماعی در بر گیرنده مفاهیمی همچون اعتماد ، همکاری و همیاری میان اعضای یک گروه یا یک جامعه است که نظام هدفمندی را شکل میدهد و آنهارا به سوی دست یابی به هدفی ارزشمند هدایت می کند. از این رو شناخت عوامل مؤثر در تقویت یا تضعیف سرمایه اجتماعی میتواند جوامع را در گسترش ابعاد سرمایه اجتماعی کمک نموده و موجب افزایش عملکرد اجتماعی و اقتصادی افراد در جوامع گردد(متوسلی و بی نیاز ،۱۳۷۹،ص۱۰)
سرمایه اجتماعی مفهومی چند بُعدی است، پژوهش های انجام شده پیرامون این مفهوم در صورتی حالت کامل و «معرف گونه»خواهد داشت که به ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی و ارتباط میان ابعاد آن بپردازد. با مطالعه متون مختلف می توان سه بعد ساختاری و شناختی و ارتباطی را برای سرمایه اجتماعی بر شمرد. بُعد ساختاری سرمایه اجتماعی شامل قوانین انعطاف پذیر و شبکه های ارتباطی و بعد شناختی به اعتماد، همیاری و همکاری گروهی اعضاء درون یک سازمان و بعد ارتباطی به شبکه یا ارتباطات اجتماعی و روابط بین افراد و گروه ها اشاره دارد (اندرو[۷]،۲۰۰۷،ص۱۲)
در سالهای اخیر دانشمندان مدیریت به ارائه یک دیدگاه اجتماعی از سازمان پرداختهاند . بر این اساس می توان گفت یک دارایی حیاتی و مهم از به حداکثر رساندن مزیت سازمانی همان سرمایه اجتماعی سازمانی میباشد که در بافت روابط اجتماعی ذاتی بوده و می توان آن را برای تسهیل فعالیت بسیج کرد. سرمایه اجتماعی که بواسطه روابط مولد با تاثیر مثبت مشخص شده است ساختاری است که به طور طبیعی در بافت عملکرد قرار گرفته است. سرمایه اجتماعی به واسطه شبکه های ارتباطی که اطلاعات ضروری ، اعتماد، پشتیبانی و دیدگاه مشترک را فراهم میکنند، مشخص می شود. این منابع در روابط اعضای گروه قرار دارد و افزایش فرایندهای گروهی به طور کلی عملکرد گروهی بازار را افزایش میدهد (جمشیدی، ۱۳۷۹،ص۱۵).
عملکرد بازار به عنوان اثربخشی فعالیت های بازاریابی سازمان تعریف شده است و با مواردی از قبیل میزان دستیابی به رضایت مشتری، ایجاد ارزش برای مشتریان، حفظ مشتریان و دستیابی به سهم بازار مطلوب مورد سنجش قرار میگیرد. به طور کلی یک فرهنگ سازمانی بازارگرا دارای تاثیر غیرمستقیمی بر روی عملکرد مالی از طریق عملکرد بازار میباشد (هامبارگ،۲۰۰۲،ص۳۳).
ادبیات فراوانی حاکی از آن است که شرکت با ارائه ارزش برتر برای مشتری در مقایسه با رقبا، میتواند به مزیت های رقابتی دست یابد و عملکرد بازار خود را بهبود دهد (اسلاتر[۸] و نارور[۹]،۱۹۹۵؛ اولسون و همکاران، ۲۰۰۵). تحقیقات در زمینه معیارهای عملکرد بازار تأیید میکند که سرمایه اجتماعی برای مشتریان با روش های مختلفی مانند افزایش درآمد از طریق حفظ مشتری و گفتار مثبت (روست و همکاران،۲۰۰۲)، افزایش سودآوری از طریق بالا بردن ارزش عمر مشتری (روست و همکاران،۲۰۰۴)، تاثیرگذاری بر رشد و فروش و سهم بازار از طریق بهبود نگرش مشتریان نسبت به برندها و محصولات شرکت و رضایت مشتری (روست و همکاران،۲۰۰۴)، میتواند عملکرد بازار شرکت را افزایش دهد (ترویلو و همکاران،۲۰۰۹).در واقع شرکت ها چنانچه به دنبال مزیت رقابتی و موفقیت های استراتژیک هستند باید بیش از رقیب برای مشتری ارزش بیافرینند. آنان با صرف سرمایه اجتماعی ، رضایت و وفاداری مشتریان را تصاحب خواهند کرد. همچنین توسعه سهم بازار و افزایش سودآوری و رشد فروش از تبعات طبیعی این حرکت خواهد بود(روست ،۲۰۰۴،ص۱۶).
بنابرین بیان مسئله مذکور که بیان کننده اهمیت توجه به سنجش سرمایه اجتماعی و بررسی رابطه آن با عملکرد بازار شرکت هاست، در این تحقیق سعی بر آن است که ارتباط سرمایه اجتماعی با عملکرد بازار شرکت های تولیدی استان اردبیل بررسی و مورد تبیین قرار گیرد.پرسش اصلی که در این پژوهش مطرح شده این است که آیا رابطه ای بین سرمایه اجتماعی و عملکرد بازار شرکت های تولیدی استان اردبیل وجود دارد؟
۱-۳) اهمیت وضرورت تحقیق
در شرایط متحول و متغیر کنونی، سازمانها برای دستیابی به کارایی و اثربخشی بیشتر و در نهایت حصول اهداف تعیین شده، ناگزیرند که توجه کافی به منابع انسانی خویش مبذول دارند و عملکرد ایشان را در سازمان بررسی و ارزیابی نمایند (حقیقی و همکاران،۱۳۸۸،ص۸۰). در واقع شاید بتوان گفت که یکی از مهمترین متغیرهای وابسته در روانشناسی سازمانی و صنعتی، عملکرد بازار است(Kahya,2009,p.96).
عملکرد بازار عبارت است از مجموعه آثار و نتایجی که از فعالیت اقتصادی ناشـــی می شود. عملکرد بازار به دلیل فعالیتهای متنوع بنگاه ها دارای ابعاد گوناگونی است. عملکرد بنگاه های اقتصادی در سه زمینه مجزا قابل تشخیص است. اول آنکه هر بنگاه به عنوان خریدار منابع و نیروی انسانی در بازار نهاده ها و کار اقدام به خرید می کند. دوم اینکه عملکرد بنگاه ها به سازماندهی امر تولید و هماهنگی نیروی انسانی و ابزارآلات و سایر نهاده ها و انتخاب فناوری و روش تولید و سامان بخشیدن به مسائل مالی مربوط می شود. خرید و فروش در بازار کالا و خدمات، بُعد سوم عملکرد بنگاه های اقتصادی میباشد.
عملکرد بازار علاوه برکارآیی، پیشرفت فنی و عدالت در توزیع دارای جنبههای متفاوت دیگری است که از جمله می توان به رقابت اشاره نمود. البته در اینجا منظور از رقابت، بازار رقابتی نیست. فرایند رقابت به خودی خود موجد ارزش است، زیرا رقابت یک انگیزه و محرک قوی برای شکوفایی استعدادها و عملکرد عالی و برتر است. آزادی انتخاب فی نفسه به عنوان یک ارزش، پذیرفته شده است.رقابت به خاطر اینکه دسترسی خریداران و فروشندگان به بازار را افزایش میدهد موجب ارتقای آزادی می شود. امنیت در قبال خطر یکی دیگر از جنبههای عملکرد بازار است (خداداد کاشی،۱۳۷۷،ص۲۵).
در یک نگرش کلی، هر مشتری (به صورت عام) پس از دریافت خدمت یا خرید و استفاده از یک کالا، راضی یا ناراضی است . رضایت، وجود یک احساس مثبت است که در نهایت در مصرف کننده یا دریافت کننده ایجاد می شود . در اصل این احساس به واسطه برآورده شدن انتظارات مشتری و عملکرد عرضه کننده به وجود میآید . بر حسب این که انتظارات مشتری و کالا یا خدمت دریافت شده با یکدیگر هم سطح باشند، یا کالا بالاتر یا پایین تر از سطح انتظارات مشتری باشد در او احساس رضایت یا ذوق زدگی یا نارضایتی پدید میآید .
[سه شنبه 1401-09-29] [ 04:37:00 ق.ظ ]
|