یافته های تحقیق نشان می‌دهد که دانش، تجربه، درستکاری، استقلال، پای بندی به مبانی اخلاقی، تردید حرفه ای و استقلال می‌دانی مهمترین ویژگی های شخصی و نظارت حرفه ای بر کار حسابرسان، وجود شرایطی که حسابرسان خود را ملزم به ‌پاسخ‌گویی‌ نسبت به قضاوت های حرفه ای انجام شده بدانند، وجود برنامه ها و چک لیست های حسابرسی و غیرقابل تفسیر بودن استانداردهای حسابداری و حسابرسی مهمترین عوامل مؤثر بر قضاوت حرفه ای در حسابرسی است.

اطلاعات مربوط ‌به این تحقیق از طریق پرسشنامه دلفی جمع‌ آوری شده و در قالب ۲۸ سوال اصلی، ۸ سوال فرعی از خبرگان نظرخواهی شده است. جامعه آماری تحقیق به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول شرکای مؤسسات حسابرسی و گروه دوم حسابداران رسمی شاغل در مؤسسات حسابرسی بودند.

۵- در تحقیقی با عنوان ” تاثیر تجربه و پیچیدگی موضوعات حسابرسی بر قضاوت حسابرس” توسط سیرانی و همکارانش در سال ۱۳۸۸ این پژوهشگران، اثر تجربه را در سطوح مختلف پیچیدگی کار بررسی می‌کنند و بر اساس مدل تصمیم گیری سیمون نشان می‌دهند هر چه وظایف و کار حسابرسی پیچیده تر شود، اهمیت و اثر تجربه بیشتر نمایان می شود. این پژوهش با توجه ‌به این مدل، به بررسی وظایف ساختار یافته، نیمه ساختار یافته و ساختار نیافته می پردازد و افراد تحت مطالعه را به دو گروه “باتجربه” (حسابداران رسمی شاغل در سازمان حسابرسی) و “کم تجربه” (سطوح سازمانی پایین تر و حسابرسان کم تجربه شاغل در سازمان حسابرسی) تقسیم می‌کند. برای تعیین پیچیدگی و تعیین وظایف ساختار یافته، نیمه ساختار یافته و ساختار نیافته و تجربه موردنیاز جهت قضاوت برای ارزیابی این وظایف، یک مطالعه جداگانه که با شرکت ۴۶ شریک و مدیر حسابرسی انجام شده است، مبنا قرار گرفته است. نتایج ای تحقیق، نشان گر این واقعیت است که تفاوت معناداری بین تصمیم گیری ‌گروه‌های مورد آزمایش وجود دارد و حسابرسان کم تجربه خصوصاً ‌در مورد وظایف ساختار نیافته جانشین های مطمئنی برای حسابرسان محسوب نمی شوند.

۶- در تحقیقی با عنوان ” تجربه حسابرس و نقش آن در قضاوت موضوعات ساختار نیافته حسابرسی” توسط خواجوی و همکارش در سال ۱۳۸۸هدف محققین در این مطالعه این است که قضاوت حسابرسان باتجربه و حسابرسان کم تجربه در خصوص موضوعات پیچیده و ساختار نیافته حسابرسی مثل قضاوت ‌در مورد موضوع تداوم فعالیت صاحبکار و اظهارنظر در حسابرسی بررسی شود. این تحقیق نشان می‌دهد که در وظایف پیچیده حسابرسی، تجربه تاثیر غیرقابل انکاری بر قضاوت حسابرس دارد. افراد تحت مطالعه به دو گروه حسابرسان باتجربه و حسابرسان کم تجربه تقسیم می‌شوند و برای تعیین پیچیدگی موضوع، تعیین وظایف ساختار نیافته و تجربه مورد نیاز جهت قضاوت برای ارزیابی این وظایف، یک مطالعه جداگانه که با شرکت ۴۶ شریک و مدیر حسابرسی انجام شده است، مبنا قرار گرفته است. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می‌دهد که بین قضاوت حسابرسان باتجربه و حسابرسان کم تجربه ‌در مورد وظایف ساختارنیافته تفاوت معناداری وجود دارد و تجربه تاثیر بسیار زیادی بر دقت قضاوت حسابرسان دارد.

۷- حساس یگانه و مقصودی (۱۳۹۰) در تحقیقی با عنوان ” ارزش‌های اخلاقی در قضاوت حرفه ای حسابرس” کسب وکار امروز نیازمند تعاملات اجتماعی و رعایت ملاحظات اخلاقی است. الزام تحصیل سود، فعالیت های غیراخلاقی و نادیده انگاری کردارهای مورد پذیرش جامعه را توجیه نمی نماید. فرایند تصمیم گیری به صورت ساختاری و از طریق بررسی انطباقی با مجموعه ضوابط اخلاقی تدوین شده از جانب نهادهای حرفه ای و یا ارزش‌های اخلاقی حاکم بر جامعه قابل تبیین است. جامعه آماری این تحقیق شامل سازمان حسابرسی و حسابداران رسمی شاغل به صورت انفرادی در ایران و دانشجویان ارشد رشته حسابداری با حداقل سه سال سابقه کاری بود و از روش پرسشنامه ای استفاده شد. این پژوهش تاثیرآیین رفتار حرفه ای را بر چگونگی قضاوت های حسابرسی در دو گام انگیزشی و عملگرایانه مطالعه می کند. در این تحقیق روش پیمایشی با طرح تجربی مستقل شامل چهار موقعیت آزمایشی به کار رفته است. داده ها با بهره گرفتن از پرسشنامه و در قالب طرح پس آزمون با گروه نظارت به روش می‌دانی جمع‌ آوری شده است. نتایج تحلیل های آماری مبین آن است که تاثیر آیین رفتارحرفه ای بر انگیزش و عملکرد حسابرسان معنادار است. همچنین جنسیت نیز بر قضاوت حسابرسی مؤثر بوده است و زنان، قضاوت های اخلاقی تری اعمال نموده اند. با توجه به تاثیر مثبت آیین رفتارحرفه ای بر قضاوت حسابرسی، اهمیت یک واحد درسی با عنوان آیین رفتارحرفه ای در دوره کارشناسی قابل توجه است. دانشجویان می بایست با موضوعات حرفه آشنا شده و از انتظارات جامعه از اخلاق حرفه ای آگاه کردند. مؤسسات حسابرسی نیز می‌توانند از نتایج این تحقیق برای جذب و آموزش کارکنان خود استفاده کنند.

۸- سهرابی جهرمی (۱۳۹۰) طی تحقیقی با عنوان “بررسی تاثیر روش های حسابرسی در قضاوت نسبت به صورت های مالی واحدهای مورد رسیدگی” این مقاله، به بررسی تفاوت بین دو رویکرد حسابرسی سیستم های راهبردی در مقایسه با رویکرد حسابرسی سنتی و تاثیر آن بر عملکرد قضاوت نسبت به صورت های مالی صاحبکار و کاهش ریسک حسابرسی، پرداخته است. طرفداران رویکرد حسابرسی سیستم های راهبردی معتقدند که این روش باعث به وجود آمدن قضاوت های بهتر روی صورت‌های مالی صاحبکار نسبت به رویکرد حسابرسی سنتی می‌گردد. جامعه آماری در این تحقیق، حسابرسان شاغل در سازمان حسابرسی است. در این تحقیق انتخاب نمونه به صورت تصادفی صورت گرفت و پرسشنامه بین حسابرسان با ‌گروه‌های شغلی متفاوت سازمانی توزیع گردید. روش های آماری حاکی از آن بود که باید ۹۰ مورد از حسابرسان شاغل در سازمان حسابرسی به عنوان نمونه انتخاب شوند. در این تحقیق، برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون اف و تی استیودنت برای آزمون فرضیه های تحقیق استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که حسابرسان استفاده کننده از رویکرد حسابرسی سیستم های راهبردی، قضاوت بهتری نسبت به صورت های مالی صاحبکار داشته و این قضاوت، عاملی برای کاهش ریسک حسابرسی می‌باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...