خرید متن کامل پایان نامه ارشد – پیشینه و ادبیات پژوهش – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
سلامت روان
منظور از سلامت روان در این پژوهش نمره ای بود که آزمودنی در مقیاس ۲۸ سوالی سلامت عمومی[۲۵] گلدبرگ[۲۶] که دارای ۴ خرده مقیاس وضعیت جسمانی، اضطراب، افسردگی و عملکرد اجتماعی است، به دست آورد و دامنه نمره گذاری آن بین ۰ تا ۸۴ بود.
فصل دوم
پیشینه و ادبیات پژوهش
بخش اول: پیشینه نظری
در این فصل با توجه به متغیرها و مفاهیم اصلی حوزه پژوهش مانند سلامت روان، راهبردهای مقابله ای، سبک زندگی، علاقه اجتماعی، خود کنترلی و نظریه های لازاروس و آدلر به ارائه نظریات پژوهش های مربوط پرداخته ایم. که با توجه به مفهوم سلامت روانی، به عنوان جنبه ای کلی از مفهوم سلامت روان روع می شود.
مفهوم سلامت روان:
سلامت روان[۲۷] مفهومی است که چگونگی تفکر، احساس و عملکرد ما را در مواجهه با موقعیت های زندگی نشان می د هد و به درک ما از خود و زندگی مان بستگی دارد. همچنین بسته به میزان برخورداری از سلامت روان عملکرد ما در کنترل استرس ، برقراری ارتباط با دیگران، ارزیابی ها و انتخابمان متفاوت است. در حقیقت سلامت روان چیزی بیش از عدم وجود بیماری روحی است. بدین معنی که صرفا به لحاظ نداشتن بیماری روحی نمی توان سلامت روان را در یک فرد صددر صد تأیید کرد (امیدیان و علوی لنگرودی، ۱۳۸۷). امروزه واژه سلامت روان بخش اجتناب ناپذیری در زندگی است سلامت روانی از جمله مواردی است که میتواند بر همه جنبههای زندگی مؤثر باشد. دنیای امروز علی رغم دستیابی به تکنولوژی پیشرفته نمی تواند پاسخگوی موضوع اساسی از یاد رفته که هویت خود انسان است، باشد؛ این هویت باز نمی گردد مگر فرد تعریف صحیحی از خود و زندگی خود پیدا کند و معنایی برای زندگی خویش بسازد افخم رضایی، تبریزی، شفیع آبادی، (۱۳۸۷).
سازمان جهانی بهداشت[۲۸] (۲۰۰۴) سلامتی را ” رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی، نه فقط بیماری یا ناقص بودن ” تعریف میکند و بر این نکته تأکید دارد که هیچ یک از این ابعاد بر دیگری اولویت ندارد. پس می توان گفت که سلامت روانی نمو متعادل شخصیت و باورهای هیجانی است، که شخص را قادر میسازد با هماهنگی با دیگران زندگی کند. فردی با سلامت روانی از سه ویژگی عمده از جمله احساس راحتی، احساس درست نسبت به دیگران و قدرت تامین نیاز های زندگی برخوردار است. به بیان دیگر مفهوم « سلامت روان عبارت خواهد بود از تامین رشد و سلامت روانی فردی و اجتماعی، پیشگیری از ابتلاء به اختلال روان، درمان مناسب و باز توانی آن».
مطالعات سازمان بهداشت جهانی و سازمان بینالمللی کار، میزان آگاهی، از مشکلات سلامت روان را در محیط های کاری به عنوان یک موضوع سلامت عمومی افزایش داده است. در اروپا، درصدی از افراد شاغل، مشکلات سلامتی مرتبط یا تنش های شغلی دارند. پیامدهای اقتصادی مشکلات سلامت روان، به صورت مستقیم با غیبت، آسیب کارکرد شغلی و صرف هزینه های زیاد جهت مراقبت های سلامت روان است (کووکینوس[۲۹]،۲۰۰۷). بهداشت روانی که یکی از محورهای ارزیابی سلامت جوامع مختلف است نقش مهمی درتضمین و کارآمدی هر جامعه ایفا میکند (ساکی[۳۰] و کیخانی، ۲۰۰۲).
سلامت روان ازنقطه نظرمکاتب مختلف
نظریه مکتب زیگموند فروید:
به عقیده فروید ویژگی خاصی که برای سلامت روان شناختی ضروری است خود آگاهی است. او انسان متعارف را کسی میداند که مراحل رشد روانی را با موفقیت طی کرده و در هیچ یک از مراحل رشد بیش از حد تثبیت نشده باشد. از نظر فروید کمتر انسانی متعارف به حساب میآید و هر فرد به شکلی نامتعارف است. او هسته هرنوع عدم تعادل روانی را اضطراب میداند . در نظام فروید یک هدف غایی و اساسی در زندگی وجود دارد و آن کاهش تنش است . او در مورد انسان دیدی جبر گرایانه دارد و تصویر خوش بینانه از سرنوشت انسان ترسیم نکرده است و معتقد است شخص سالم به طور ناهشیار از مکانیزم های دفاعی به عنوان روشهایی برای تحریف واقعیت استفاده می کند (شولتز[۳۱] و شولتز، ۱۳۹۱ ).
نظریه کارل یونگ[۳۲]:
به عقیده یونگ هدف نهایی زندگی فردیت یافتگی است. او معتقد است فرایندی که موجب یکپارچگی شخصیت انسان می شود، فردیت یافتن یا تحقق خود است. « در انسان فردیت یافته هیچ یک از وجوه شخصیت مسلط نیست بلکه همه آن ها به توازن و هماهنگی رسیده اند و ب یکپارچه سازی هماهنگ و همه جانبه ناهشیار و هشیار فرد، به سلامت روان شناختی مثبت میرسد» از دیدگاه یونگ اشخاص سالم از شخصیتی برخوردارند که او آن را شخصیت مشترک می نامد. بدین معنا که دیگر هیچ جنبه شخصیت به تنهایی حاکم نیست. این چنین افرادی دارای خصوصیاتی نظیر پذیرش خود[۳۳]، شکیبایی، خودشناسی و بیان خود میباشند. در این دیدگاه گرایش به تعالی در هریک از ما طبیعی و اجتناب ناپذیر است و افراد احتیاج به هدفی دارند تا توجه خود را به آن معطوف نمایند و در جهت آن تلاش کنند. در نظام یونگ معیار سلامت روان، ضمیمه کردن اندیشه و تفکر به صفات برون گرایی است (شولتز و شولتز، ۱۳۹۱).
نظریه اریک اریکسون[۳۴]:
به عقیده اریکسون سلامت روان شناختی اصولاً نتیجه عملکرد قوی و قدرتمند « من[۳۵]» است . « من» عنوان و مفهومی است که نشان دهنده توانایی یکپارچه سازی اعمال و تجارب شخص به صورت انضباطی و سازشی است. « من » تنظیم کننده درونی روان است که تجارب فرد را سازماندهی میکند و در نتیجه از انسان در مقابل فشارهای « نهاد » و « من برتر » حکایت میکند. هنگامی که رشد انسان و سازمان های اجتماعی به نحو متناسب هماهنگ شود در هر کدام از مرحله رشد روانی ـ اجتماعی توانایی ها و استعدادهای مشخصی ظهور می کند. به عقیده اریکسون سلامت روان شناختی هر فرد به همان اندازه است که توانسته است توانایی متناسب با هر کدام از مراحل زندگی را کسب کند (شولتز و شولتز، ۱۳۹۱).
نظریه اریک فروم :
فروم تصویر روشنی از شخصیت سالم به دست میدهد. چنین انسانی عمیقا عشق می ورزد، آفریننده است، قوه تعقلش را کاملاً پرورانده است، جهان و خود را به طور عینی ادراک میکند، حس هویت پایداری دارد، با جهان در پیوند است و در آن ریشه دارد. فروم شخصیت سالم را دارای جهت گیری بارور میداند و با تأکید بر اینکه شخصیت انسان بیشتر محصول فرهنگ جامعه است، سلامت روان را بسته به این میداند، که جامعه تا چه اندازه نیاز های افراد را بر آورده میکند، نه اینکه فرد تا چه اندازه خودش را با جامعه سازگار می کند. از نظر او سلامت روان بیش از آنکه فردی باشد، مسئله اجتماعی است. چهار جنبه شخصیت سالم از نظر فروم عبارتند از: عشق بارور، تفکر بارور، خوشبختی و وجدان اخلاقی. عشق بارور لازمه اش رابطه آزاد و برابر بشری است. طرفین رابطه میتوانند فردیتشان را حفظ کنند. عشق بارور از چهار ویژگی مهم برخوردار است: توجه، احساس مسئولیت، احترام وشناخت. تفکر بارور مستلزم هوش، عقل و عینیت است(حمدیه و شهیدی، ۱۳۸۷).
نظریه کارل راجرز[۳۶]:
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1401-09-29] [ 04:28:00 ق.ظ ]
|