گسترش دامنه تعریف خسارت، درخسارات زیست محیطی می‌تواند عامل مهمی در جهت واداشتن متصدیان فعاایت های صنعتی در جهت رعایت استانداردهای زیست محیطی ونهایتا تن دادن به الزامات محیط زیستی پیشگیرانه باشد.

ایجاد مشوق ها وتنبیهات مالیاتی، می‌تواند در سالم سازی فعالیت های صنعتی وبالتبع پیشگیری از خسارات ‌و آلودگی های محیط زیستی بسیار مفید باشد.

    • حمایت های جزایی از محیط زیست: حق داشتن محیط زیست سالم برای اجراء درست مانند هر حق دیگری نیازمند ضمانت اجراست. باید در قوانین بین‌المللی راجع به مهار ریزگردها، این نوع از آلودگی ها جرم محسوب شوند وبرای مرتکبین آن مجازات تعیین شود. اگر بپذیریم که اعمال مجازات در پیشگیری از جرائم مثمر ثمر است دلیلی ندارد که منکر تاثیر این مجازات ها ‌در مورد جرائم زیست محیطی شویم.

  • دعاوی کیفری: موضوع ذی نفع در دعاوی کیفری زیست محیطی، یکی از مسایل بحث برانگیز نظری و عملی است؛ زیرا جرایم زیست محیطی ماهیتاً دارای وضعیت خاصی هستند که نمی توان آن ها را با دیگر جرایم مقایسه کرد. در واقع در این گونه جرایم، مجنی علیه قربانی خاموشی است که توان اعتراض و دفاع از خود را ندارد. در این شرایط دو فرض متصوراست؛ فرض نخست، هنگامی است که از رهگذر جرم علیه محیط زیست، به اشخاص حقیقی یا حقوقی دیگری خسارت وارد شود؛ در این فرض، به تبع شکایت زیان‌دیده خصوصی، محیط زیست نیز می‌تواند مورد حمایت نظام حقوقی قرار گیرد.

فرض دوم هنگامی است که جرم صرفاً علیه محیط زیست ارتکاب می‌یابد. بی آن که به طور مستقیم زیانی به اشخاص دیگر وارد شود. در این حالت جرم را باید از مصا دیق جرایم علیه منافع عمومی در نظر گرفت. چون معمولا دغدغه های محیط زیستی برای دولت ها از اولویت زیادی برخوردار نیست و در درجه چندم اهمیت قرار دارد، پیشنهاد می شود سازمان های غیر دولتی نیز بتوانند متناسب با موضوع فعالیت واساسنامه خود، حق اقامه دعوی برای حمایت از منافع عمومی علیه اشخاص حقیقی ویا حقوقی در دعاوی مرتبط با ریزگردها داشته باشند.

  • توسعه کنوانسیون های مربوط به مقابله با تشکیل وگسترش ریزگردها: کنوانسیون های متعددی راجع به محیط زیست ایجاد شده اند اما راجع به مقابله با بحران ریزگردها کنوانسیون های مفیدی صورت نگرفته است. نیاز است که کنوانسیون های منطقه ای وجهانی برای مقابله با این بحران تشکیل شود. در حال حاضر خلاء یک کنوانسیون منطقه ای مشخص که تعهدات قراردادی را بر کشورهای همسابه بار نماید احساس می شود. ‌بنابرین‏ مهمترین پیشنهاد تدوین یک کنوانسیون منطقه ای برای مقابله و پیشگیری از پدیده گرد و غباراست. چراکه اساساً مشکلات زیست محیطی مرز نمی شناسند. علاوه براین هرچند تعهدات عرفی متعددی را می توان بر کشورها در خصوص همکاری و مقابله با ریزگردها تصور نمود، اما نباید از نقش تعهدات قراردادی در این زمینه نیز غافل بود. تسریع و تسهیل در اجرای تفاهم نامه های امضاء شده میان کشورهای همسایه، ضرورت اتخاذ تدابیر قضایی، قانونی و اجرایی درسطح ملی جهت کنترل این پدیده ازجمله اجرای مناسب سیاست­های ممنوعیت تغییر کاربری اراضی جنگلی و تالابی و رودخانه ای، تدوین پیش نویس طرح اجرایی همکاری چند جانبه میان کشورهای منطقه برای مقابله با ریزگردها از اقدامات دیگری است که می توان انجام داد. کنوانسیون تشکیل شده باید ارتباط مؤثری با فائو داشته باشد. چون ریزگردها تاثیرات بسیار مخربی بر کشاورزی دارند، این ارتباط می‌تواند درایجاد راهکارهایی برای مقابله طبیعی با گسترش وهمچنین ارائه راهکارهایی برای این کاهش محصولات مؤثر باشد. مثلا تحقیقی که در دانشگاه کشاورزی ومنابع طبیعی رامین راجب ریزگردها صورت گرفته، روشی پیشنهاد شده است که از پسماند های نیشکر استان خوزستان برای مالچ پاشی بیابان ها استفاده می شود.
  • اقتضائات نظام مسئولیت وجبران خسارات ناشی از ریزگردها: مسئولیت ناشی از خسارات ریزگردها اقتضائات خاص خود را می طلبد که درذیل به طور خلاصه به آن می پردایم؛
  • ایجاد مسئولیت تضامنی بین تولید کنندگان ریزگردها، این مکانیسم می‌تواند درجبران خسارات زیان دیدگان ‌و ترمیم محیط زیست مفید باشد. چون مسئولیت تضامنی می‌تواند تضمینات بیشتری برای جبران ضرر وارده فراهم آورد.
  • توجه به اصل پرداخت آلوده ساز، توجه ‌به این اصل به عنوان اصل اولیه در جبران خسارات محیط زیستی، بسیار حائز اهمیت است. کشورمنبع آلودگی باید مسئولیت تامین وپرداخت بخشی از هزینه های مقابله خسارات ریزگردها را برعهده بگیرد.
  • پذیرش نظام مسئولیت مطلق در خسارات مربوط به ریزگردها، با پذیرش این نوع مسئولیت صرف احراز رابطه سببیتف دولت آلاینده مسئول شناخته می شودونیاز به احراز عنصر تقصیر نیست.
  • پذیرش مسئولیت مطلق متصدیان خسارات زیست محیطی این مزیت رادارد که درصورت عدم رعایت نکات ایمنی وپیشگیری های لازم واصول بنیادین تولید، دادگاه ها در تعیین میزان خسارت اغماض کمتری روا می دارند.
  • گسترش میزان سقف مسئولیت، هرچقدر بتوان دولت ها را متقاعد کرد که میزان سقف مسئولیت خود در ایجاد ریزگردها وآسیب رساندن به محیط زیست را افزایش دهند،امکان جبران خسارت بیشتری نیز وجود دارد.
  • تشکیل صندوق های مالی برای مقابله با خسارات ناشی از ریزگردها، تشکیل این صندوق ها جهت پوشش دادن به میزان خسارت متجاوز از سقف مسئولیت می‌تواند مؤثر باشد. در زمینه خساراتی که به کشاورزان وارد می شود تشکیل این صندوق ها می‌تواند بسیار مفید باشد.
  • توجه به اصل مسئولیت مشترک اما متفاوت دولت ها می‌تواند گام مؤثری برای جبران خسارات ناشی از گردوغبارباشد. دولت هایی که سهم بیشتری در تشکیل ریزگردها دارند، باید در هزینه ها وجبران خسارات نیز نقش بیشتری داشته باشند.
  • باید مدت زمان مرور زمان در دعاوی راجع به ریزگردها بیشتر شود، این امر می‌تواند محرک بازدارنده نسبتا خوبی برای دولت ها در جهت توجه بیشتر به محیط زیست ومقابله با ریزگردها باشد.
  • حمایت از شرکت های بیمه ای برای پوشش دادن به ریسک فعالیت های خطرناک، این نوع حمایت امکان پرداخت خسارت به قربانیان آلودگی محیط زیست وتا حد امکان اعاده وضعیت محیط زیست به حالت سابق رافراهم می آورد.
  • ایجاد شعب حقوقی ‌و کیفری در ارتباط با جرائم مرتبط با ریزگردها در مراجع قضایی.
  • توجه به امر آلودگی زدایی، آلودگی زدایی روندی برای اعاده وضع به حالت سابق است. گرچه آثار مخرب ریزگردها بسیار شدید می‌باشد اما با توجه وتلاش بیشتر می توان تا حدودی از آثار سوء به وجود آمده کم کرد.

و

درآخر

_ با توجه به تاثیر جنگ بر تخریب محیط زیست (مثلا خشک کردن تالاب های عراق توسط صدام درجنگ این کشور با ایران) باید ‌در کنوانسیون های راجع به مقابله با ریزگردها ‌به این امر نیز توجه شود. تا از آسیب بیشتر این قربانی خاموش در مخاصمات مسلحانه جلوگیری شود.

_ می‌توان با یک برنامه چند ساله، راه‌های اصلاح الگوی مصرف آب و افزایش میزان بهره‌وری آن در کشاورزی( همان گونه که در سال جاری شاهد اتخاذ این تدابیر از سوی سازمان محیط زیست ایران ‌در مورد دریاچه ارومیه هستیم) را به اجرا گذاشت تا جلوی هر گونه نیاز جدیدی به آب گرفته شود. احداث هر سد تنها به فربه شدن جیب شرکت‌های سد‌سازی‌ کمک می‌کند و مشکل ریزگردها را هر روز تشدید می‌کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...