از مجموع آنچه گفته شد، چنین به دست می‌آید که مفاد و مفهوم دو واژه: حبس و سجن، عبارت است از، محدود ساختن کسی و منع او از آمد و شد آزادانه و تصرفات آزادانه. لذا در کتاب چنین می‌گوید: زندان از نظر شرع، محبوس کردن در یک مکان تنگ نمیباشد بلکه عبارت است از اینکه: شخصی بازداشت شود و از تصرفات دلخواه و آزادانه، ممنوع گردد. خواه این بازداشت در خانه باشد یا در مسجد و چه از این طریق که فرد مورد نظر را، زیر سرپرستی اجباری خود، درآورد و یا اینکه وکیل یا ماموری را بر او بقگمارند که در همه جا با او باشد و از او جدا نشود سبب است که در روایتی از رسول خدا (ص) زندانی را، اسیر نامیده است. ‌بنابرین‏ باید توجه داشت که در فرهنگ قرآن و شرع مقدسی و سنت نبوی (ص) حبس و زندان به معنای جای دادن مجرم و یا متهم در یک مکان تنگ و تاریک ( سلول ) نیست بلکه فقط به معنای بازداشت می‌باشد.[۲۰]

گفتار سوم-تعریف لغوی زندان

مفهوم زندان در لغت با الفاظ متعدد از قبیل سجن، حبس، وقف، امسک، آثبت و سایر کلماتی که حاوی معنای ممنوعیت هستند بیان شده است. در قرآن نیز کلمه زندان تحت عناوین یسجن، امسک و وقف آمده است. زندان جایی است که متهمان و محکومان را در آن نگهدارند. این کلمه در فرهنگستان ایران به جای حبس پذیرفته شده است. لغت زندان در فرهنگ عمید به معنای بندیخانه، محبس خانه و قیدخانه ـ جایی که محکومان و تبهکاران را در آنجا نگهداری می‌کنند و محبس است. در یکی از تعاریف زندان به نقل از الطرق الحکمیه فی السیاسه الشرعیه آمده است:

«زندان و حبس شرعی زندانی کردن فرد در مکانی تنگ و محدود نیست بلکه تنها محدود کردن وی و جلوگیری از تصرفات وی آن گونه که خودش می‌خواهد، است حال این محدود کردن می‌تواند ر خانه یا مسجدی باشد یا به صورت آن که طلبکار مراقب و همراه وی باشد. به همین جهت پیامبر (ص) زندانی را اسیر نامید».[۲۱]

گفتار چهارم-زندان از دیدگاه قرآن و روایات

مفهوم کلمه زندان تحت عنوان یسجن، امسک، وقف، در آیات متعدد قرآن کریم ذکر شده است. در آیه ۳۵ سوره یوسف می فرماید: «ثم بدالهم من بعد ما راوا الایات لیسجننه حتی حین» آنگاه پس از دیدن همه نشانه های (پاکی یوسف) به نظرشان رسید که او را تا چندی به زندان افکنند. و همچنین در آیه ی ۱۵ سوره ی نساء چنین مقرر گردیده: «واللاتی یاتین الفاحشه من نسائکم فاستشهدوا علیهن اربعه منکم فان شهدوا فامسکوهن فی البیوت حتی یتوفیهن الموت اویجعل الله لهن سبیلا» (زنانی که عمل ناشایست کنند و چهار شاهد مسلمان بر آن ها بخواهید چنانچه شهادت دادند در این صورت آن را در خانه نگهدارید تا عمرشان به پایان رسد یا خدا برای آن ها راهی پدیدار گرداند) عده ای از فقها که به مشروعیت حبس کردن از نظر قرآن مجید معتقدند و به قسمت آخر آیه ی ۳۳ از سوره ی مائده تمسک می جویند که می فرماید: «اوینفقوا من الارض …» و می‌گویند مراد از نفی در این آیه زندانی کردن است. [۲۲]

با توجه به روایات، در صدراسلام محل ویژه ای برای زندانی کردن افراد وجود نداشته و اسیران را یا در مسجد به طور موقت نگه‌داشته و یا در میان مسلمین که با حکومت وقت همکاری صمیمانه داشتند تقسیم می‌کردند تا از آنان نگهداری نمایند.[۲۳]

در حدیث آمده است که حضرت رسول اکرم (ص) مردی از طایفه ی بنی حنیفه که او را شمامه بن آثال می‌گفتند و بزرگ طایفه بود در مسجد مدینه حبس کرد. حضرت رسول اکرم (ص) همواره زنجیر کردن اسرا و زندانیان را نهی می فرمودند و در صدر اسلام زن و مرد زندانی از هم جدا نگهداری می شدند.

در روایات آمده است که رسول اکرم (ص) افراد را در اتهام خون، حبس می فرمودند و در اتهامات دیگر، مقداری از روز را حبس می‌کردند. روش مذکور همان روش نیمه آزادی است که امروز در کشورهای مترقی اجرا می‌گردد. [۲۴]

نخستین زندان در اسلام را حضرت علی (ع) در کوفه از بوریای فارس ساخت و آنجا را «نافع» نامید و سپس زندان دیگری از خاک و گل بنا کرد اسم آنجا را «مخیس» (خار کردن ـ نرم کردن) گذاشت. کیفر حبس بر پایه تفکر اصلاحی و توبه بوده است. از حضرت علی (ع) نقل شده است که آن حضرت به افرادی از زندانیان که قصد حضور در نماز جمعه را داشتند اجازه می‌داد که به نماز جمعه بروند و بعد از اتمام نماز دوباره به زندان برگردانده می شدند. [۲۵]

یکی از بازاری های اهواز به امام خیانت کرد و آن حضرت به رفاعه که زندانیان محکوم بود نوشت: «چنانچه کسی برای او غذایی و نوشابه ای و یا رختخوابی آورد از آن جلوگیری مکن. دستور بده زندانیان را به جز «ابن هرمه» هنگام شب برای تفریح و هواخوری به حیاط زندان بیاورند چنانچه ‌در مورد ابن هرمه نیز احتمال خطری ندادی او را هم به همراه دیگران به خارج از زندان بیاور».[۲۶]

حضرت علی (ع) مرتباً از زندان ها بازدید از احوال زندانیان جویا می شد.

در زمان عمر بن خطاب که سرزمین مسلمانان وسعت یافت و بر تعداد امت مسلمانان افزوده شد نیاز جامعه به زندان بیشتر مشهود گردید. عمر در مکه خانه ای را از سفوان بن امیه به چهار هزار درهم خرید و به زندان اختصاص داد. بعد زندان هایی در شهرهای مختلف بنا و اکثر آن ها به همان شهر نامیده شد. از ویژگی های زندان های آن زمان تفکیک زندانیان به شرح زیر بود:

• زندان خاص بزهکارانی که به علت عدم پرداخت بدهی بازداشت می شدند.

• زندان مخصوص سارقین

• زندان سایر خطاکاران

در زمان خلافت امویان زندان های متعددی در حجاز، عراق و شام احداث شد. شهرت اینگونه زندان ها به علت شخصیت هایی بود که در آن زمان زندانی بودند. بدترین زندان دوره بنی امیهف زندان واسط در عراق بود به طوری که مورخین نقل کرده‌اند ۱۸۰ هزار نفر زن و مرد در محوطه وسیعی بدون سقف و پوشش در آنجا نگهداری می شدند. [۲۷]

حبس با شکنجه توام بود و زندانیان را با زنجیرهای آهنی می بستند گاهی خلیفه ای به حکومت می رسید و با صدور عفو مردمی، زندانیان را آزاد می کرد و الا زندان محل مرگ تدریجی بود.

به مرور زمان عده ای از اتباع کشورهای دیگر در بین مسلمین به حکومت رسیدند با نهایت قساوت و شقاوت، انواع شکنجه هایی را که در کشورشان متداول بود به مورد اجرا گذاشته و از هر گونه ظلم و بی رحمی دریغ نداشتند. [۲۸]

مبحث پنجم-مفهوم حدود

گفتار اول- حدّ در لغت

حدود جمع حد است و در لغت عرب به معنای واسطه میان دو چیز آمده است که از اختلاط آن دو جلوگیری می‌کند[۲۹] و حدود شرعی را از آن جهت حدود می‌گویند که موجب فاصله افتادن بین حلال و حرام خدا می‌شود[۳۰] مانند : «تِلکَ حُدودُ اللهِ فلا تَقرَبوها»[۳۱] «نهی از نزدیک شدن به حدود خدا کنایه از این است که مردم نباید آن ها را انجام دهند و معنای آیه این است که نزدیک ‌به این کارها که همان الکل و شرب و جماع (در حال روزه و اعتکاف) می‌باشد، نشوید و یا اینکه از این احکام و حرمت‌های الهی که برایتان بیان شده است (احکام روزه)، تجاوز نکنید و نگذارید که روزه‌ی شما به وسیله تجاوز از حدود الهی و ترک تقوا ضایع گردد.»[۳۲]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...