۲-تمایل به بازگشت مالی در عوض دست آوردهای هنری ، به دست آوردن سود احتمالی, به ‌عنوان موضوع محض ‌و مطلق از کسب و کار در نظر گرفته شده[۲۰۵].

۵۳۵/۷ : هیات منصفه تعریف اول را شایسته ومناسب تلقی می کند؛ این عبارات شامل ((بازرگانی ))است ،که ممکن است، به نوبه ی خود شرحی بر «‌خرید و فروش» یا مبادله کالا ‌یا خدمات و غیره,بخصوص در یک مقیاس بزرگ[۲۰۶] در نظر گرفته شود،چنین برداشتی از شرح و توصیف “تجاری” نشانگر این مطلب می‌باشد ،که اساسا” معانی کلمه “تجاری” با خرید و فروش[۲۰۷] سروکار داشته و یا با آن مرتبط و به آن متکی است.

ترکیبی از تعریف توسعه یافته ی «تجاری» و شرح و تعریفی از واژه «مقیاس» یک معنااز لحاظ دامنه یا مقدارنسبی،درگیردر فرایند «خرید وفروش »یا مرتبط به آن و تحت شعاع «خرید و فروش» را پشتیبانی می کند؛ تمامی این موارد پیوندی را با بازارهای تجاری ترسیم می نمایند.

۵۳۶/۷همچنین ایالات متحده نیز اظهار می کند، که کلمه مقیاس «تجاری» پیوندی با بازارهای تجاری ترسیم می‌کند،اگرچه این اضهارات به عناصراول و دوم از تعریف دوم اشاره می کند،اما معنای دوم” به دست آوردن سود احتمالی” را در نظر نمی گیرد ، زیرا موضوع دوم جدای از دو تعریف دیگر می‌باشد[۲۰۸].

۵۳۷/۷٫ هیات پنل خاطر نشان می کند،تعریف دوم که در برگیرنده ی عباراتی نظیر « تمایل به بازگشت مالی در عوض دست آوردهای هنری»و « محض ‌و مطلق » به کاربردهایی از قبیل «هنرمند تجاری»، «فیلم تجاری» یا «نگارش تجاری» اطلاق می‌شود؛در واقع به افرادی که بیش از اینکه به ارزش هنری کار بیاندیشند،به بازده مالی گرایش داشته وبه اعمالی که اساساً از طریق آن کسب منفعت می‌نمایند؛ و فقط ارزش مالی و تجاری آن آثار منهای ارزش‌های دیگر مدنظر این افراد می‌باشد.

۵۳۸/۷: از اینرو هیات پنل تعریف اول پاراگراف ۵۳۴/۷ را مناسب قلمداد می کند؛ اما ترکیبی از تعریف «تجاری»همراه با تعریف «مقیاس» مشکلی را به وجود می‌آورد،بدین شرح که مقیاس مفهومی کمی است در حالی که تجاری مفهومی کیفی دارد، بدین این معنا که به ماهییت اقدامات خاص و معیینی دلالت دارد،که در واقع برخی از این اقدامات خاص و معین تجاری محسوب شده در حالی که برخی دیگر تجاری محسوب نمی‌شوند؛هر اقدام به فروش می‌تواند صرفنظر از ارزش و مقدار آن در این تعریف اولیه تجاری بنظر برسد.

اگر واژه ی «تجاری» را صرفا کیفی قلمداد نماییم،به تمام اقدامات مرتبط و وابسته یا تحت شعاع دادو ستد،ارجاع داده می شود؛ چنین قرایتی واژه‌ “مقیاس”را از متن خارج می کند،اقداماتی دریک مقیاس تجاری به تنهایی و همان فعالیت‌های تجاری محسوب می‌گردند؛وعبارت «دریک مقیاس تجاری» تنها معنای «تجاری» خواهدداد؛ استفاده از چنین تفسیری در تمام اصطلاحات معاهده با شکست مواجه می‌گردد،و مغایر با قاعده تفسیراثربخش معاهده می‌باشد[۲۰۹].

۵۳۹/۷در موافقت‌نامه‌ی تریپس هیچ استفاده ا‌ی از کلمه «مقیاس» به غیراز جملات اول و چهارم ماده ۶۱ نشده است؛اگرچه متن موافقت‌نامه‌ی تریپس نشان می‌دهد،به کرات ازلغت«تجاری»درکناربسیاری از اسامی دیگر استفاده شده است، با این وجود لغت «تجاری» در هیچ جایی از معاهده‌ی فوق با کلمه «مقیاس» به کار نرفته است.

دیگراسامی که واژه‌ «تجاری» توامان با آن ها به کار رفته است، به شرح ذیل می‌باشد: «اجاره تجاری[۲۱۰]، اهداف تجاری[۲۱۱]، بهره‌برداری تجاری[۲۱۲]، شرایط تجاری[۲۱۳]، استفاده غیر تجاری عمومی[۲۱۴]، بهره برداری اولیه تجاری[۲۱۵]، رسوم شرافتمندانه تجاری[۲۱۶]، ارزش تجاری[۲۱۷]، بهره برداری غیر منصفانه تجاری[۲۱۸]، ماهیت غیرتجاری[۲۱۹] و منافع تجاری مشروع[۲۲۰]».

۵۴۰/۷مقررات کنوانسیون پاریس(۱۹۶۷)ترکیبی از ماده۲٫۱ موافقت ‌نامه‌ی تریپس می‌باشد، که کلمه «تجاری»را در عبارت «تشکیلات تجاری، صنعتی»(به صورت جمع یا مفرد)[۲۲۱] شامل شده و در عبارت «محتوای تجاری یا صنعتی» و «فعالیت‌های تجاری یا صنعتی» [۲۲۲] به کار برده شده است.

مقررات کنوانسیون بِرن (۱۹۷۱) ترکیبی از ماده۹٫۱ موافقت‌نامه تریپس بوده که در برگیرنده عبارت «هر هدف تجاری»[۲۲۳] می‌باشد؛شروط معاهده ی IPIC[224] ترکیبی از ماده۳۵ موافقت‌نامه‌ی تریپس بوده که عبارت «بهره‌برداری شده به لحاظ تجاری» و «بهره برداری هایی عادی به لحاظ تجاری» را دربر می‌گیرد[۲۲۵].

۵۴۱/۷ – متن نشان می‌دهد که مذاکره کنندگان فعالیت‌های خاصی را از قبیل بهره برداری و اجاره برای تعیین شرح افعال تجاری برگزیده اند. همچنین آن ها اسامی گوناگونی را برای کلمه «تجاری» یا «غیر تجاری» برگزیده‌اند، همچون «شرایط، ارزش، ماهیت و منافع».

‌مشابهاًً آن ها موافقند که تعهدات مندرج در جمله اول ماده ۶۱ در خصوص بازار «تجاری» جعلی یا استفاده غیر قانونی از حقوق انحصاری به کار خواهد رفت، که از قبل برنامه‌ریزی شده است.این کُنش شامل تمام فعالیت‌های تجاری خواهد بود. علاوه بر این گزارشات ثبت شده از مذاکرات موافقت‌نامه تریپس نشان می‌دهد که این فرمولاسیون در حقیقت (به وسیله ایالات متحده) در مراحل اولیه پیشنهاد شده است[۲۲۶].

۵۴۲/۷ -متن نشان می‌دهد که طرفین مذاکره از لغت «اهداف تجاری» در دو ماده در حوزه محافظت از بخش‌های خاص حقوق مالکیت فکری استفاده نموده اند,و اینکه ضمیمه کنوانسیون بِرن (۱۹۷۱)در حال حاضر از این اصطلاح ‌در مقررات منحصر بفرد در جهت محدودیت‌های احتمالی در حقوق خاص استفاده می کند. با این وجود، مذاکره کنندگان با اعمال تعهدات مندرج در جمله اول ماده ۶۱ درخصوص موارد جعل علامت تجاری یا سرقت ادبی که با (اهداف تجاری ) صورت گرفته اند، موافق نبودند،چرا که در آن صورت شامل تمام فعالیت‌هایی که در جهت دست آوردهای مالی و کسب سود می‌باشد ، نیز خواهد گردید.

۵۴۳/۷- مذاکره کنندگان درمورد ماده ۶۱ برای استفاده از عبارت مجزای «در یک مقیاس تجاری» به توافق رسیدند؛ این نشان می‌دهد که کلمه «مقیاس» انتخاب سنجیده‌ای بوده و می‌بایست بدان ارزش تفسیری مناسبی داد؛«مقیاس» بر میزانی نسبی دلالت دارد و منعکس کننده‌ قصد و نیت مذاکره کنندگان در باب اعمال محدودیت‌هایی بر تعهدات مندرج در جمله اول ماده ۶۱به اندازه جعل علایم تجاری و سرقت ادبی از آثار حمایت شده دارد، از اینرو، در حالی که کلمه «تجاری» کلمه‌ای کیفی است اگر به تنهایی با این لغات استفاده شود اشتباهاتی را به دنبال خواهد داشت و در متن می‌بایست مفهومی کمی داشته باشد.

۵۴۴/۷ مروری بر استفاده و کاربردهای کلمه «تجاری» در موافقت‌نامه‌ی تریپس نشان می‌دهد این لغت نه تنها فروش را ،بلکه فعالیت‌های مختلفی دیگری را نیز به بازار مرتبط می کند؛ همچنین بیانگر این است که فعالیت‌های «تجاری» نمی‌تواند در مقیاسی بزرگتر از دیگر مقیاس‌ها همچون فعالیت‌های «غیرتجاری عمومی» تصور شوند،حتی ‌اگر آن مقیاس به طور کلی بزرگتر از مثلا استفاده ی «شخصی» یا استفاده «داخلی» باشد.

ویژگی‌ اختصاصی فعالیت‌های تجاری این است که برای کسب سود ‌و منفعت به کار می‌روند[۲۲۷]. همچنین بازنگری کاربردهای کلمه «تجاری» نشان می‌دهد که، بر خلاف همه آن ها، در ماده ۶۱ از کلمه «تجاری» برای تخصصی کردن مفهوم مقدار استفاده شده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...