فایل های دانشگاهی| قسمت 11 – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
همچنین در مواردی که محکوم علیه پس از صدور حکم مدعی می شود که قاضی بر اساس شهادت دروغ شاهدان رأی داده، در اینکه چنین دعوایی مسموع است، دچار اختلاف شدهاند و علامه در ارشاد میفرماید این دعوی شنیده می شود و قاضی به مجلس حکم احضار می شود اگرچه مدعی بینه نداشته باشد(علامه حلی، ۱۴۱۰، ج۲ :۱۴۱) ولی نظر شیخ انصاری بر این هست که باید مشخص شود که قاضی بر فسق شهود مطلع بوده یا نه، یا در صورت جهالت حال آن ها، چرا برای تذکیه آن ها کاری نکرده است. در غیر این صورت قاضی ضامن نمی باشد(شیخ انصاری، ۱۴۱۵: ۱۵۹).
۲-۲-۲- حق فرجام خواهی
یکی از حقوقی که شخص مدعی در این مرحله از دادرسی دارد، حق فرجام خواهی است. شاید عدهای گمان بکنند که این حق صرفاًٌ برای مدعی علیه است ولی اینطور نیست و حق مذبور، یک حق مشترک محسوب می شود. در هر حال به بررسی بیشتر آن میپردازیم:
۲-۲-۲-۱- مفهوم فرجام خواهی
وقتی شخصی که به ادعای تضییع شدن حقش به مراجع قضایی مراجعه می کند و طرح دعوی می کند، ممکن است در جریان دادرسی قانون به نحوی درست اجرا نشود و رأی صادره موجب نقض قانون و یا شرع گردد، مثلاً شیخ طوسی در مبسوط میفرماید: قضاوت بر اساس استحسان و قیاس در نزد ما جایز نیست، لذا اگر قاضی بر اساس آن حکم کند، نقض می شود(شیخ طوسی، ۱۳۸۷، ج۸ :۱۰۱) لذا قانون راهکاری را برای دفع چنین تناقضی پیش بینی نموده و آن رسیدگی فرجامی میباشد. ماده ۳۶۶ق.ا.د.م رسیدگی فرجامی را اینگونه تعریف می کند: «رسیدگی فرجامی عبارتند از تشخیص انطباق یا عدم انطباق رأی مورد درخواست فرجامی با موازین شرعی و مقررات قانونی» نا گفته نماند که فرجام خواهی از مراحل دادرسی نیست بلکه یک مرحله نظارتی محسوب می شود و دیوان عالی کشور احکام صادره را مورد بازبینی قرار داده تا از اصول و قواعد حاکم بر دادرسی در دادگاه ذی ربط اطمینان حاصل نماید(واحدی، ۱۳۸۲: ۲۳۹) و دیوان عالی کشور فقط آرای را مورد قضاوت قرار می دهند نه امور را، در نتیجه رأی فرجام خواسته را ابرام یا نقض میکند(شمس، ۱۳۹۳، ج۲ :۳۸۳).
۲-۲-۲-۲- آرای قابل فرجام خواهی و مهلت آن
ماده ۳۶۷ق.ا.د.م مقرر میدارد: «آرای دادگاه های بدوی که به علت عدم درخواست تجدید نظر فعلیت یافته، قابل فرجام خواهی نیست مگر در موارد زیر: الف) احکام: ۱)احکامی که خواسته آن بیش از مبلغ بیست میلیون ریال باشد ۲)احکام راجع به اصل نکاح و فسخ آن، طلاق، نسب، حجر، وقف، ثلث، حبس و تولیت. ب) قرارهای زیر مشروط به اینکه اصل حکم راجع به آن ها قابل رسیدگی فرجامی باشد: ۱)قرار ابطال یا رد دادخواست که از دادگاه صادر شده باشد ۲) قرار سقوط دعوا یا عدم اهلیت یکی از طرفین دعوا» و طبق قانون مهلت درخواست فرجام خواهی برای اشخاص ساکن ایران بیست روز و برای اشخاص مقیم خارج از کشور، دو ماه میباشد. و ابتدای مهلت فرجام خواهی برای دادگاه های تجدید نظر استان از روز ابلاغ است(مدنی، ۱۳۷۹، ج۲: ۴۱۵) و برای احکام و قرارهای قابل تجدید نظر بدوی که تجدید نظر صورت نگرفته از تاریخ انقضا مهلت تجدید نظر میباشد(واحدی، ۱۳۸۲: ۲۴۲).
۲-۲-۲-۳- موارد نقض حکم یا قرار
موارد نقض که در ماده ۳۷۱ق.ا.د.م آمده به شرح ذیل میباشد: الف) عدم صلاحیت ذاتی دادگاه ب) عدم رعایت اصول دادرسی ج) صدور آرای مغایر د) نقص تحقیقات ه) تفاوت مدارک استنادی با رأی دادگاه ز) تعارض بین اسباب و منطوق رأی ر) احکامی که در پرونده هایی بدون توجه به دلایل صادر شده.
۲-۲-۲-۴- آثار فرجام خواهی
در مورد تجدید نظر قبلاً بررسی شده بود که مانع از اجرای حکم می شود اما در مورد فرجام، مانع از اجرای حکم نمی شود(واحدی، ۱۳۸۲: ۲۴۴) و در فرجام، اثر انتقالی وجود ندارد چون گفته شد که در رسیدگی فرجامی مشخص می شود که رأی مذبور با موازین شرعی و قانونی منطبق بوده یا نبوده است و اینطور نیست که فرجام مرحله سوم رسیدگی به پرونده محسوب شود(شمس، ۱۳۹۳، ج۲ :۳۹۳) و همچنین رأی فرجامی اثری نسبی دارد و نمیتواند مورد استفاده غیر طرفین فرجام خواهی قرار گیرد مگر در مواردی که رأی مذبور، قابل تجزیه و تفکیک نباشد که در این صورت نسبت به اشخاصی که درخواست فرجام نکردند نیز این رأی تسری خواهد داشت(کریمی، ۱۳۸۲: ۱۷۹).
در مورد رویکرد فقهی مبحث فرجام خواهی در ایضاح الفوائد آمده: هنگامی که حاکم دوم بداند حاکم اول در حکمش خطا کرده و یا خود حاکم متوجه این امر شود و این خطایش در حکم مخالف نص کتاب یا سنتی که دلالت آن مشخص باشد با علم به سند روایت، و یا مخالف اجماع باشد، آن حکم نقض می شود ولی اگر خطای آن حاکم بخاطر اجتهاد در آن حکم باشد دلیلی بر فساد آن نیست و اختلافی میباشد(علامه حلی، ۱۳۸۷، ج۴ :۳۲۰) و همچنین گفته شده در صورتی که برای حاکم روشن شود که حکم وی مخالف موازین شرعی باشد چه بخاطر قصورش و چه بخاطر تقصیرش مانند آنکه با قسم مدعی قضاوت کند یا در جایی که شهادت مردان معتبر است، با شهادت زنان حکم کند بر او واجب است که حکم را نقض کند و فرقی نیست که مفاد حکم موافق یا مخالف واقعیت باشد(موسوی اردبیلی، ۱۴۲۳، ج۱ :۳۲۱) لذا در صورتی که حکم قاضی به علت تقصیر در اجتهاد چه به صورت عمد و چه سهو، خطا باشد چون از این لحاظ که مخالف موازین لازم در اجتهاد بوده، عمل به آن حکم جایز نیست(حکیم، ۱۴۱۶، ج۱ :۹۱) البته نظر شهید ثانی این هست که در حکمی که در آن اختلاف نظر هست و در آن حاکم مقصر نیست، حکم نقض نمی شود(شهید ثانی، ۱۴۱۳، ج۱۳ :۳۹۱).
نکتهی مهمی که در نظرات فقها و حقوق دانان در این گفتار مشهود است، آن هست که فقها در صورتی که حکمی بر خلاف شرع باشد، نقض حکم را هم از سوی خود حاکم و هم از سوی حاکم دیگر لازم میدانند ولی حقوق دانان نقضِ حکمِ خلاف شرع یا قانون را تنها از سوی مرجع بالاتر گفتهاند .
۲-۲-۳- حق اعادهی دادرسی
آرای دادگاهها ناشی از عمل انسان است و محتمل هست که در نتیجه اشتباه یا بی عدالتی صادر شود، لذا برای اینکه این آرا حتی المقدور از خطا مصون بمانند، قانون دو طریقه عادی و فوق العاده را برای اعتراض به آن پیش بینی نموده است و اعاده دادرسی یکی از طرق فوق العاده اعتراض به آرا است و یک حق مشترک محسوب می شود، حال به بررسی بیشتر آن میپردازیم:
۲-۲-۳-۱- مفهوم اعادهی دادرسی
محتمل است احکام دادگاهها بر اساس اشتباه صادر شود و در نتیجه عدالت رعایت نشود در حالی که هدف اصلی از دادرسی، حفظ حق و اجرای عدالت میباشد(کاتوزیان، ۱۳۷۶: ۵۶) بنابراین قانون راهکارهایی را برای اعتراض به احکامی که از روی اشتباه صادر میشوند قرار داده که یکی طرق عادی و دیگری طرق فوق العاده میباشد، و اعادهی دادرسی یکی از طرق فوق العاده است.
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1401-09-29] [ 04:48:00 ق.ظ ]
|