گوش دادن به موسیقی بدون تردید بایستی از برنامه های ضروری آموزشی قرار گیرد چون باعث می شود که همبستگی اصوات در کودکان افزایش یافته و هم تمرکز و دقت شنوایی آن ها بالا می رود و اگر گوش دادن به موسیقی همراه با نقاشی باشد باعث رشد و تقویت و تحریک قوه تخیل آن ها خواهد شد(عشایری،۱۳۷۳).

پژوهش­ها نشان داده است که گوش دادن به موسیقی،اثرات مثبت کوتاه مدت و بلند مدت بر قدرت استدلال انتزاعی دارد. معروف ترین این مطالعات به نام «اثر موتزارت» است در این بررسی دانشجویانی که به یک سونات پیانوی موتزارت گوش داده بودند،هشت نمره بالاتر از گروه کنترل در تست هوش کسب کردند. در مطالعات دیگر،مهارت های ذهنی کودکان پیش دبستانی و دبستانی،پس از آموختن موسیقی،پیشرفت های محسوسی نشان داده است(راشر و زوپان،۲۰۰۰).

بعضی از پژوهش ها بیانگر آن هستند که موسیقی به وسیله سمت راست ‌نیم‌کره مغز پردازش می شود و بعضی از پژوهش های دیگر نشانگر آنند که سمت چپ نیز در این امر دخیل و مهم می‌باشد. گوش کردن به موسیقی و ارزیابی آن فرایند کاملی است که احساس،یادگیری و حافظه را درگیر می‌کند و این گویای آن است که چندین منطقه از مغز در تجربیات موسیقیایی مهم هستند(بیلهارتزو همکاران،۲۰۰۰؛ نقل از میربها،۱۳۸۲).

طی پژوهشی که به روی ۱۰ کودک دو ساله در هنگام چیدن قطعات پازل انجام شده میزان دقت،سرعت و توانایی آن ها در هنگام بازی مورد بررسی قرار گرفت،پس از آن این تعداد به دو گروه ۵ نفره تقسیم شدند،گروهی از آن ها روزانه به مدت ۳۰ دقیقه آموزش همراه موسیقی و آواز داشته و گروه دیگر ۱۵ دقیقه در هفته آموزش موسیقی داشتند. پس از گذشت ۶ ماه تمام بچه های این گروه پیشرفت شایانی در چیدن قطعات پازل و سرعت انجام آن داشتند. این پژوهش بر روی مهندسین،بازیکنان شطرنج و ریاضیدانان نیز انجام گرفت و نتایج این امر فرصتی از میزان افزایش سرعت منطقی این گروه در یادگیری عملکرد پاسخ دهی آنان بود. موسیقی در درازمدت بر هوش ذاتی کودکان تأثیر داشته و به کارگیری آن به طور قطع در آینده افراد در هنگام رویایی منطقی با زندگی تأثیر مثبت نیز در برخواهد داشت(الیواو،۲۰۰۵).

یکی از موضوعاتی که امروزه در آموزش و پرورش دبستانی بسیار به آن توجه می‏ شود.آموزش دقت،تمرکز حواس و حافظه کوتاه مدت است چرا که،زمانی ما می‏توانیم دروس دیگر مثل ریاضی و. . . را آموزش دهیم که در درجه اول بتوانیم دقت ‌و تمرکز حواس کودک را جلب کرده و میزان حافظه کوتاه مدت وی را نیز افزایش دهیم. آنچه گفته شده است به طور آشکار نشان داده است که چگونه می‏توانیم با آموزش موسیقی به کودکان زمینه را برای رشد همه جانبه کودکان فراهم کنیم. آنچه که به اهمیت موضوع می‏افزاید اهمیت سال‏های اولیه کودکی در انجام فعالیت موسیقیایی و یادگیری آن است امروزه تحقیقات عصبی شناختی نشان داده‌اند که بیشترین تأثیر آموزش موسیقی بر رشد شناختی کودکان در سال‌های اولیه کودکی است. ‌بنابرین‏ اگر استفاده از موسیقی در دوره تحصیلی کودکان به صورت یک قانون در آید،علت قانون گذاری بدون شک مدلل و قابل توجیه خواهد بود(جنسن،۲۰۰۲).

شاید بتوان علت بی توجهی به موسیقی در زندگی کودکان را(به خصوص در کشور ما)،نداشتن دانش و آگاهی از اثرات خارق العاده آن دانست. ‌بنابرین‏ با انجام تحقیق بیشتر در زمینه موسیقی کودکان،امید است که بتوان جایگاه آن را محکم تر ساخت. علاوه بر دلایل ذکر شده در صورتی که در این تحقیق بتوانید اثر آموزش موسیقی را بر کودکان مشاهده کنیم می‏توانیم جایگاه آن را در این زمینه محکم تر سازیم و بیش از پیش از اثرات مثبت و پایدار آن در مراکز دبستان سودجوئیم.

۱-۳ .هدف های پژوهش

الف)هدف اصلی

– مقایسه حافظه کوتاه­مدت،دقت و تمرکزحواس کودکان ۱۰ و۱۱ ساله موسیقی­آموخته و نیاموخته

ب)هدف های فرعی

– تعیین تأثیر موسیقی بر حافظه کوتاه مدت،دقت و تمرکزحواس دختر و پسر.

– شناسایی تأثیر موسیقی بر توانایی حافظه کوتاه مدت.

– توصیف تأثیر موسیقی بر توانایی دقت.

– تعیین تأثیرموسیقی ‌بر تمرکز حواس.

۱-۴ .فرضیه‌ها

۱- بین توانایی حافظه کوتاه مدت،دقت و تمرکزحواس کودکان ۱۰و۱۱ ساله موسیقی آموخته و نیاموخته تفاوت وجود دارد.

۲- بین توانایی حافظه کوتاه مدت کودکان موسیقی آموخته و نیاموخته تفاوت وجود دارد.

۳- بین توانایی دقت کودکان موسیقی آموخته و نیاموخته تفاوت وجود دارد.

۴- بین تمرکزحواس کودکان موسیقی آموخته و نیاموخته تفاوت وجود دارد.

۱-۵ .متغیرها

متغیر مستقل:موسیقی

متغیر وابسته: حافظه کوتاه مدت،دقت و تمرکزحواس

متغیر کنترل: هوش

۱-۵-۱٫تعریف نظری مفاهیم

موسیقی

طبق آنچه در فرهنگ معین آمده است، موسیقی فن ترکیب اصوات به نحوی که به گوش خوشایند باشد. در تعریف عام موسیقی،هنر بیان احساسات به وسیله صداهاست و مهم ترین عوامل تشکیل دهنده موسیقی صدا و وزن هستند. صدا نتیجه و حرکت ارتعاشی است که به وسیله گوش احساس می شود. صداهائی که دارای ارتعاشات نامنظم هستند،صداهای غیرموسیقی و آنهای که دارای ارتعاشات منظم هستند صداهای موسیقی نامیده می‌شوند(جعفری،۱۳۸۶).

موسیقی ارف: متداول‌ترین و جامع ترین روش آموزش موسیقی به کودکان است که توسط آهنگساز آلمانی به نام کامل ارف(۱۹۸۵)ابداع شده است. در این روش هنر جویان موسیقی را به پایه فعالیت‏های شنیدن،خواندن و حرکت کردن همراه با نواختن سازهای کوبه ای مانند طبل سه گوش،چوب و ساز‏های ریتمیک مانند: زیلوفون،متالوفون،بلز و غیره فرا می‏ گیرند(زاده محمدی،۱۳۸۴).

ارف،اعتقاد داشت که ریتم قسمت بسیار مهم موسیقی است به خاطر اینکه وجه اشتراک موسیقی،کلام و حرکت،چیزی نیست جز ریتم،ریتم پیوستگی است بین تمام آن چیزهایی که ارف آن را موسیقی مقدماتی نامید. وی ‌به این خاطر از این اصطلاح استفاده نمود که اعتقاد داشت قبل از اینکه کودکان ‌در مورد ریتم چیزی را سوال کنند باید موسیقی را احساس کرده و با آن حرکت کنند(دوست دار،۱۳۸۴).

حافظه کوتاه مدت

وقتی که محرک‌های محیطی بریک گیرنده ی حسی تأثیرمی گذارند اگر به هرقسمت از اطلاعات واردشده ‌به این حافظه حسی توجه شود درحافظه کوتاه مدت واردشده است که به مدت ۱۵ثانیه درآن باقی می ماند که درصورت تکرارومرور،این اطلاعات درحافظه درازمدت ثبت می شود(حافظه کوتاه مدت راهمچنین مخزن کوتاه مدت ‌و حافظه نخستین نیز می‌نامند)(سیف،۱۳۷۷).

دقت

گرچه محرک‌های گوناگون بسیاری همزمان برما اثرمی گذارند،اما آنچه ما دریک لحظه ی معین می‌توانیم ادراک کنیم سخت محدود است.آنچه ما عملاً ادراک می‌کنیم نه تنها به محرکها بلکه به برخی فرایندهای شناختی نیزبستگی دارد که ‌رغبت‌ها،هدفها وانتظارات ما را درآن لحظه منعکس می‌کنند.این تمرکزادراکی را توجه یا دقت می‌نامند(هیلگارد،۱۳۸۲).

تمرکزحواس

تمرکز حواس اصطلاحی است که برای توانایی حس توجه برای مدتی از زمان به کار می رود به منظور معاینه وضعیت روانی به طورمعمول تمرکز به مدت ۳۰ ثانیه کافی شمرده می شود این توانایی درتمرکز برای انجام فعالیت‌های فکری خیلی مهم است(پورافکاری،جلد اول،۱۳۸۶).

۱-۵-۲٫تعاریف عملیاتی مفاهیم

موسیقی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...