زایلینسکی[۱۱۴] (۱۹۹۹) درمان مبتنی بر تصویر سازی ارتباطی را نوعی از درمان می‌داند که از ترکیب دیدگاه‌های درمانی بالینی و مکاتب نظری به عنوان یک مداخله مؤثر در روابط آسیب دیده و متعهد توسعه پیدا کرد. این دیدگاه روی فرض انتخاب همسر، فقدان عشق رمانتیک[۱۱۵]،کشمکش قدرت[۱۱۶] و سیر تکاملی هشیار[۱۱۷]، دوستی احساسی[۱۱۸] پایه ریزی شده است. مارتین و بایلاوسکی (۲۰۱۱) در نتیجه تحقیق خود عنوان نمودند مداخله ایماگوتراپی باعث رشد و افزایش فهم از خود و همسر، فهم از دوران کودکی،اعتماد بنفس و رشد گفتگوی بین همسران می‌گردد.

مراحل تحولی در درمان مبتنی بر تصویر سازی ارتباطی

حسینی(۱۳۹۰) مراحل تحولی در درمان مبتنی بر تصویر سازی ارتباطی را به پنج بخش تقسیم می‌کند:

دلبستگی[۱۱۹]، اکتشاف[۱۲۰]، هویت[۱۲۱]، قدرت و شایستگی[۱۲۲]، ارتباط[۱۲۳] (دوست یابی).

۱)دلبستگی (تولد تا ۲ سالگی). کودکان نیاز دارند که به یک مراقب دل بندند. در این مرحله لازم است که والدین در دسترس و گرم باشند(حسینی، ۱۳۹۰). کودکی که از زخم‌های دلبستگی گرم نامطمئن[۱۲۴] رنج کشیده، ممکن است ترس از دست دادن[۱۲۵] را رشد دهد، به دلیل اینکه دلبستگی صمیمی به ندرت تجزیه شده است. ما وفاداری عمیقی به تجارب دلبستگی[۱۲۶] دوران کودکی مان داریم و در درون روابط مان، شبیه به رفتارهای دوران کودکی مان که حاصل پیسوتیگ با والدین بوده است رفتار می‌کنیم(فلمک، ۲۰۰۳).

۲) اکتشاف(۲ تا ۳ سالگی). در این مرحله کودکان نیاز دارند که کشف کردن و ماجراجویی را تجربه کنند. در این مرحله والدین باید به فرزندشان اجازه اکتشاف گری بدهند و پس از بازگشتن کودک و زمانی که او هیجاناتش را بازگو می‌کند، در کنارش باشند. انعکاس گری، بازگرداندن تجارب شنیده شده به کودک مانند یک آیینه، در این مرحله اهمیت اساسی دارد.

۳) هویت(۳ تا ۴ سالگی). در این مرحله کودکان کشف بخش‌های مختلف شخصیت خود را آغاز می‌کنند. مثلا آن‌ ها وانمود می‌کنند که گربه، سگ و یا شخصیت‌های کارتونی هستند؛ لازم است والدین، وانمود سازی کودک را به او منعکس کنند(انعکاس گری ؛ تو یه پیشی با مزه ای) تا او احساس کند دیگران وی را همان‌ طور که وانمود می‌کند می بینند.

۴) قدرت و شایستگی (۴ تا ۶ سالگی) کودکان در این سن، وارد دنیای خارج از خانه می‌شوند. در این مرحله کودک به شدت نیاز دارد که در فضاهای اجتماعی باشند چرا که در حال پرورش احساس شایستگی خود هستند. در این مقطع حساس، مهم ترین وظایف والدین تحسین، تأیید و آیینه سازی است.

۵)ارتباط (۶ تا ۹ سالگی) کودکان در این مرحله کاملا به محیط بیرون از خانه خو گرفته اند و بخشی از اوقات روز را با دوستان شان می گذرانند. نیازهای تحولی آن‌ ها عبارتند از دوست یابی، یافتن دوست صمیمی و آموختن پیچیدگی‌ها و تجربه ی حسادت‌هایی که در روند داشتن و حفظ روابط دوستانه ایجاد می شود. وظیفه والدین، پرورش و ترغیب دوستیابی در کودکان و نیز الگو بودن در این زمینه برای آنان است.

پیش فرض این دیدگاه این است که مراحل رشد دوران کودکی به خصوص روابط اولیه فرد با والدین بر روابط زناشویی تاثیر دارد(هندریکس، ۱۹۹۳، لیپتروت، ۱۹۹۴ ؛ به نقل از اعتمادی و همکاران، ۱۳۸۵). حسینی (۱۳۹۰) شرح می‌دهد که الگوهای تحولی در درمان مبتنی بر تصورسازی ارتباطی یک فرایند ادواری و چرخه ای است که در دوره های بعد، مثلا نوجوانی هم تکرار می شود و در دوره بزرگسالی نیز خود را نمایان می‌سازد. زوج‌ها به یکدیگر دلبسته می‌شوند، شروع به کشف یکدیگر می‌کنند و اگر اوضاع خوب پیش برود، در کنار هم به تشکیل هویت زوجی می پردازند. در صورت موفقیت آمیز بودن هویت زوجی، همسران احساس قدرت و شایستگی را هم در زندگی شخصی و هم در زندگی حرفه ای پرورش خواهند داد.

در واقع حسینی(۱۳۹۰) معتقد است غالب افراد مراحل پنج گانه رشدی را با موفقت سپری نمی کنند و علت اینکه در نوجوانی یا اوایل بزرگسالی نمی توانیم سیکل را کامل کنیم، برآورده نشدن نیازهای تحولی مان در کودکی است. فلمک (۲۰۰۳) در این زمینه اشاره دارد به ترس‌های مربوط به دوران کودکی و این امر که رها کردن ترس‌ها ممکن است بعدا در یک ارتباط رمانتیک ابراز شود. این اغلب نتیجه ی محروم سازی[۱۲۷] و برآشفتگی است. در بطن این برآشفتگی، آسیبی[۱۲۸] عمیق نهفته است، که به مخفی ماندن جراحت دوران کودکی کمک می‌کند. ‌بنابرین‏ انتخاب همسر و روابط زناشویی تنها یک فرایند آگاهانه نیست، بلکه بخش مهمی از آن ناخودآگاه بوده و نتیجه نیاز به تکمیل مراحل ناتمام دوران کودکی و التیام زخم‌های عاطفی است(هندریکس، ۱۹۹۳؛ لیپتروت، ۱۹۹۴؛ به نقل از اعتمادی و همکاران، ۱۳۸۵). در حقیقت موضوعات ناتمام از مرحله دلبستگی، اکتشاف، هویت و شایستگی اغلب محل‌هایی اند برای اینکه زوج‌ها در بازنگری روابط شان دچار وقفه شوند(براینرد[۱۲۹] و لاکوئت، ۱۹۹۸؛ به نقل از فلمک، ۲۰۰۳). بیات(۱۳۸۶) پژوهشی با هدف بررسی اثر بخشی ایماگوتراپی بر نگرش عشقی دانشجویان دختر دانشگاه اصفهان انجام داد، نتایج تحقیق حاکی از آن بود که مداخله ایماگوتراپی بر نگرشهای عشقی دختران اثر معنی داری دارد.

اعتمادی (۱۳۸۴) پژوهشی با هدف بررسی تأثیر زوج درمانی به شیوۀ ایماگوتراپی بر افزایش صمیمیت زوجین انجام داد. نتایج تحقیق نشان داد که آموزش مبتنی بر نظریۀ ایماگوتراپی میزان صمیمیت زوجین را افزایش داده است. همچنین کاربرد تکنیک‌های ایماگوتراپی میزان صمیمیت عاطفی، عقلانی، جسمی و جنسی زوجین را افزایش داده است.

اویسی (۱۳۸۸) در تحقیق خود بدین نتیجه دست یافت که زوج درمانی به شیوۀ ایماگوتراپیبر افزایش رضایت زناشویی تاثیر گذار می‌باشد.

مروری بر آسیب شناسی در سایر دیدگاه‌ها

دیدگاه روانکاوی

هندریکس(۱۳۸۲) در زمینه تاثیرپذیری درمان مبتنی بر تصویر سازی ارتباطی بیان می‌دارد که بازسازی و بازاآفرینی گذشته از طریق انتخاب همسری که به والدین شباهت داشته باشد، توسط فروید «وسواس تکرار» نامیده شد. فروید در توضیح، به غریزه مرگ اشاره دارد؛ که هدفش برقراری مجدد حالتی از امور است که بر اثر ظهور حیات مختل شود. همه فرایندهای روانی در معرض اصل رنج – لذت قرار ندارند و اصلی قدیمی تر به نام اصل اجبار – تکرار وجود دارد که هدفش اعاده وضعیت قبلی ثبات و تعادل در هنگامی است که محرک مزاحم از طریق اصل رنج – لذت در حد کافی حل و فصل نشود(فروید، ۱۳۷۹).

در واقع مطالب مدفون شده و سرکوب گردیده ای که در ناهشیار روان به پویش مشغول و در کمین نشسته ی فرصتی مناسب برای باز پیدایی اند. به شیوه ای اجتناب ناپذیر در روابط بعدی ظاهر شده و قدرتمندانه رفتار را تحت کنترل خواهند گرفت (حسینی، ۱۳۹۰).

درمانگری سیستمی[۱۳۰] مشکلات زناشویی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...