کارآفرینی سازمانی و عملکرد

این مدل در سال ۱۹۹۶ توسط Lumpkin & Dess ارائه شده است و رابطه بین گرایشات کارآفرینانه، عوامل سازمانی، عوامل محیطی و عملکرد را در قالب یک مدل ارائه داده‌اند.

.

گرایشات کارآفرینانه:

استقلال

نوآوری

ریسک پذیری

بیش فعالی

رقابت تهاجمی

عوامل محیطی:

پویایی

پیچیدیگی

ویژگی‌های صنعت

عوامل سازمانی:

اندازه

ساختار

استراتژی

فرایند تدوین استراتژی

منابع شرکت

فرهنگ

عملکرد:

رشد فروش

سودآوری

رضایت سهام‌داران

“شکل (۲-۹)، تاثیر عوامل محیطی و عوامل سازمانی بر گرایشات کارآفرینانه” Lumpkin et al.2001[75]))

  1. مدل زیر نیز توسط احمدپور (۱۳۸۴) ارائه شده است. از ویژگی‌های بارز این مدل نظری سیستماتیک بودن آن است که با نگاهی کل گرایانه، همه عوامل دخیل مراحل انجام و نتایج حاصله را در نظر گرفته است.

الف)توانایی فردی

– ویژگی شخصیتی

– جمعیت شناختی

ب) عوامل سازمانی

– توسعه بینش

– توشویق به نوآوری

– شیوه جدید پاداش

– تفویض اختیار

– توسعه تیم‌های کارآفرینی

ج) عوامل محیطی

– سیاست دولت

– وجود کمکهای مالی و غیر مالی

– رقابت / عدم رقابت

– پویایی/ عدم پویایی

– همگونی/ عدم همگونی

ورودی

الف) موفقیت

ب) نوآوری

– محصول جدید

– خدمات جدید

– بازار جدید

– روش تولید جدید

– منابع جدید

ج) ایجاد

– تحقیق و توسعه

– طراحی و مهندسی

– توانایی رقابت

– توانایی جایگزینی ماشین آلات

– تعدیل نیروی انسانی

– آموزش

د) رشد

– افزایش تولید

– افزایش فروش

– افزایش سود

– رفاه کارکنان

– افزایش صادرات

– افزایش سرمایه گذاری

خروجی

فرایند

شکل گیری چشم انداز کارآفرین

شناسایی و ارزیابی فرصت

تصمیم به اقدام کارآفرینانه

– مستقل

– شرکتی

-شناسایی

– تضمین

– تامین اعتبار

– اهداف کلی فعالیت

– تدوین برنامه و استراتژی

مرحله شکل گیری تفکر

مرحله تدوین برنامه فعالیت کاری در کارآفرین مستقل

مهندسی مجدد تفکر سازمانی

استراتژی:

– کارآفرینی سازمانی با محوریت فردی

– تجدید حیات

– چارچوب شکنی

بسیج منابع

تامین منابع

توانایی غلبه بر موانع

اجرای تفکر

مرحله اجرای تفکر

ساختار

منابع

استراتژی

مرحله تدوین برنامه فعالیت کاری در کارآفرینی سازمانی

شکل (۲-۱۰): مدل فرایند کارآفرینی، احمدپور، ۱۳۸۴[۷۶]

تشابهات(عوامل مؤثر بر کار آفرینی سازمانی)

تمام این مدل‌ها دارای شباهتهایی هستند که به صورت خلاصه به آن ها اشاره شده است. سه مبحث کلی که در تمامی مدل‌های کارآفرینی وجود دارد به شرح زیر است:

الف)شرایط محیطی:

یا به عبارت دیگر ویژگی‌های محیطی که سازمان در آن فعالیت می­ کند و شامل:

    1. پویایی محیط

    1. رشد صنعت

      1. تقاضا برای تولیدات جدید

    1. رقابت

  1. پیچیدگی

این ویژگی‌ها به همراه خیلی ویژگی‌های دیگر توسعه و ایجاد کارآفرینی در شرکت را تحت تاثیر قرار می‌دهد. برای مثال در محیطی که نرخ رشد رشد صنعت بالا است، امکان توسعه فعالیت‌های کارآفرینی بسیار زیاد است.

آماده کردن محیط مناسب برای توسعه ‌کارآفرینی شرکتی یکی از وظایف دولت‌ها است و سازمان‌ها معمولا در این مورد هیچ تاثیری ندارند.

ب) ویژگی‌های سازمانی:

ویژگی‌ها و شرایط محیط داخلی سازمان که شامل:

    1. حمایت مدیر عالی

    1. ساختار

    1. فرهنگ

    1. اختیار کاری

  1. سیسم پاداش

این عوامل به میزان زیادی تحت کنترل مدیران ارشد سازمان است که در صورت مهیا نشدن توسط مدیران عالی، حتی در صورتی که شرایط محیطی بسیار مناسب باشد، امکان توسعه کارآفرینی شرکتی وجود ندارد.

ج) ویژگی‌های فردی:

همان‌ طور که در مدل فذای اشاره شده است، مرحله چهارم برای ایجاد کارآفرینی شرکتی شناسایی استعدادهای کارآفرینانه است. در واقع شناسایی این استعدادها برای بسیاری از سازمان‌ها بسیار مشکل است. چرا؟

به دو دلیل، اول اینکه اکثر افراد خلاق و نوآور جذب سازمان‌ها نمی شوند و اگر شوند در زمان کوتاه آن را ترک می‌کنند( به دلیل فضای نا مناسب در این سازمان‌ها)؛ و دوم اینکه افراد چه خلاق و یا غیر خلاق بعد از مدتی فعالیت در محیطی که به شدت سنتی است کم کم قدرت ریسک را که لازمه فعالیت‌های کارآفرینی است از دست می­ دهند.

‌ویژگی‌ای فردی مثل:

    1. استقلال

    1. نوآوری

    1. ریسک پذیری

  1. پیش گامی

بنا براین در این مرحله نیاز است که در صورت لزوم در سیستم جذب و پرورش نیروی انسانی به طور کلی تجدید نظر شود.

فرصت

از آنجا که فرصت شناسی و بهره برداری از آن یکی از ابعاد اصلی کارآفرینی است، اشاره ای کلی به آن خواهیم داشت:

برخی از محققان تشخیص فرصت را به ‌عنوان جزء اساس کارآفرینی می دانند . کارافرینان اغلب فرصتهایی را می بینند که دیگران نمی بینند.آن ها احتمالات آینده را در رویای خود می بینند ولی دیگران در این امر شکست می خورند. یک فرصت تعریف می شود : به ‌عنوان آینده ای که تصمیم گیرندگان به طور مستقل مناسب بودن و امکان پذیری آن را تصور ‌می‌کنند. (کارت رایت، ۱۳۸۳)[۷۷]

یکی از ویژگی های بارز سازمان‌های کارآفرین و به طور کلی کارآفرین که وجه تشخیص آن از نوآور است، تشخیص فرصت و توانایی بهره برداری از آن است. وجه تفاوت اصلی بین سازمان‌های کارآفرین و غیر کارآفرین (سنتی) این است که سازمان‌های سنتی فقط به تهدیدات محیطی توجه دارند، در حالی که وجود فرصت‌های زیاد در همین محیط را فراموش می‌کنند. فرصت به عنوان جوهره کارآفرینی در تحقیقات زیادی مورد تأکید قرار گرفته است ‌در مورد اینکه کارآفرین شرکتی چگونه فرصت ها را شناسایی می‌کند توافق کلی وجود ندارد. ” کاردزو[۷۸] ” و ” اردیشویل[۷۹] ” دریافته اند که کارآفرینان شرکتی فرصت ها را به محض رخ دادن ، شناسایی و کشف می‌کنند نه اینکه به دنبال جستجوی هدفمند برای یافتن آن ها باشند.

” یو[۸۰] و شاین[۸۱] ” بیان می‌کنند هرچند ممکن است که فعالیت و عمل کارآفرینی آگاهانه نباشد اما شناخت فرصت به وسیله شهود و توجه کارآفرینان کاملاً معین و قطعی است. کارآفرینان قادر به شناسایی فرصتهایی هستند که قبلاً از سوی دیگران نادیده گرفته ‌شده‌اند.

دیگر شرایط لازم برای شناخت فرصت مشتمل بر یک شبکه اجتماعی گسترده و دانش و آگاهی قبلی ‌در مورد بازار و مشکلات مصرف کنندگان است. شناخت فرصت بین ایده و مرحله ارزیابی ارتباط برقرار می­ کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...