یکی از ضروریات زندگی بشریت یادگیری است. روند رو به تحول زندگی انسان­ها به یادگیری آگاهانه وابسته است. هدف اساسی هر نظام آموزشی ایجاد شرایط بهینه برای تسهیل یادگیری است. در دنیای امروز برای پیشبرد تعلیم و تربیت نیاز به یادگیری و سبک‌های خاص یادگیری می‌باشد. یادگیری فرایند پیوست­هایی است، که در سراسر طول عمر مخصوصا در طی دوره تحصیل ادامه دارد، ‌بنابرین‏ آزمودنی وارد تعامل با تنوعی از حرفه­ های تدریس با سبک­های آموزشی مختلف و موقعیت­های تدریس متفاوت می­ شود که نیازمند سازگاری سبک­های شناختی است(اوریا[۱] و همکاران،۲۰۱۱).

در حالی که تحقیقات ‌در مورد کاربردهای آموزشی هنوز هم در مراحل اولیه خود باقی مانده است، شواهد به دست آمده از تحقیقات گوناگون نشان می­ دهند که دقت نظر ‌در مورد سبک­های یادگیری ممکن است در ارتباط با موضوعات متنوع آموزشی سودمند باشد. از این رو، مطالعات ‌در مورد سبک­های یادگیری و ارتباط با یادگیری، بخش عظیمی از روانشناسی امروز را به خود اختصاص داده است.

گرایش انسان به دین امری ذاتی، عمیق و ریشه‌دار است. دین نه تنها تأمین کننده بسیاری از نیازهای انسان، بلکه خود نیازی بنیادین و نهفته در ژرفای وجود آدمی است. نیاز انسان به دین امری جاودان و زوال‌ناپذیر است. لازمه ذاتی بودن دین‌ورزی این است که دین همچون دیگر غرایز و نیازهای ذاتی انسان همپای حیات بشر بپاید و آینده بشریت را همچون گذشته در نوردد. لاجرم گسست بین انسان و دین را هرگز نمی‌توان و نباید انتظار داشت.

اخیراً” در انجمن روانشناسان آمریکا، بخش مربوط به روانشناسی دین ایجاد شد و تعدادی از روانشناسان به عضویت آن درآمدند و کتاب­های زیادی در این مورد نوشته شده است(خدایاری­فرد و همکاران،۱۳۸۸).

اطلاعات موجود و پژوهش­های صورت گرفته درحیطهروانشناسی دینی، اغلب مربوط به سنجش نگرش­ها و اعتقادهای دینی در زمینه دین مسیحیت است(هانت و کینگ[۲]،۱۹۷۱) و تعمیم آن به جامعه اسلامی ما به دلیل دارا بودن فرهنگ دینی متفاوت با ادیان، شاید امکان­ پذیر نباشد. با وجود اینکه در دو دهه اخیر، در جهان تحقیقات فراوانی ‌در مورد دین و اهمیت آن انجام شده، متاسفانه در کشور ما ‌به این موضوع و کارکردهای روانشناختی و جامعه­شناختی آن کمتر توجه شده است و در مجلات، ‌فصل‌نامه­ها و نشریه­های داخل و خارج کشور، کمتر ‌می‌توان تحقیقات و نتایج بررسی­ های مربوط با این موضوع را مشاهده کرد.

نبود تحقیقی جامع و علمی در زمینه اعتقادهای دینی پس از گذشت سه دهه از استقرار جمهوری اسلامی و تلاش مسئولان در راستای رشد فضایل معنوی و حاکم ساختن ارزش­های اسلامی بر زندگی مردم، ضرورت دین­پژوهی را آشکار می­سازد. ضرورت دیگر این پژوهش گزارش­هایی است که در زمینه ضعف دین­داری در بین مردم به­ ویژه جوانان مطرح می­ شود(نماز و نو ساز،۱۳۷۷).

کاربرد­هایی که این پژوهش ‌می‌توان داشته باشد در حوزه ­های علمیه، ‌به این صورت که بر اساس شناخت سبک­های یادگیری دانشجویان آنان را به سمت رشته‌های مختلف حوزوی راهنمایی کرد.

۱-۴ اهداف پژوهش

هدف اصلی

بررسی رابطه بین سبک­های یادگیری یونگ با گرایش به دین­باوری در بین دانشجویان دانشکده تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد واحد کرمانشاه است.

اهداف ویژه

    • تعیین میزان رابطه­ بین سبک یادگیری برون­گرایی و درون­گرایی با گرایش به دین­باوری است.

    • تعیین میزان رابطه­ بین سبک یادگیری منطقی و شهودی با گرایش به دین­باوری است.

    • تعیین میزان رابطه­ بین سبک یادگیری متفکرانه و احساسی با گرایش به دین­باوری است.

    • تعیین میزان رابطه­ بین سبک یادگیری قضاوتی و ادراکی با گرایش به دین­باوری است.

  • تعیین میزان تفاوت بین سبک­های یادگیری یونگ با گرایش به دین­باوری است.

۱-۵٫ فرضیات پژوهش

فرضیه کلی: بین سبک­های یادگیری یونگ با گرایش به دین­باوری در بین دانشجویان رابطه وجود دارد.

فرضیه ­های جزئی:

    • بین سبک یادگیری برون­گرایی و درون­گرایی با گرایش به دین­باوری دانشجویان رابطه معنی­داری وجود دارد.

    • بین سبک یادگیری منطقی و شهودی با گرایش به دین­باوری دانشجویان رابطه معنی­داری وجود دارد.

    • بین سبک یادگیری متفکرانه و احساسی با گرایش به دین­باوری دانشجویان رابطه ­معنی­داری وجود دارد.

    • بین سبک یادگیری قضاوتی و ادراکی با گرایش به دین­باوری دانشجویان رابطه ­معنی­داری وجود دارد.

  • بین سبک­های یادگیری یونگ با گرایش به دین­باوری در بین دانشجویان تفاوتی وجود دارد.

۱-۶ تعاریف نظری و عملیاتی

الف : تعاریف نظری

سبک یادگیری: می توان این سبک را به عنوان رویکرد شخصی یادگیرندگان به یادگیری، حل مسأله، و پردازش اطلاعات تعریف کرد(سیف، ۱۳۹۱).

درون‌گرایان به افکار و احساسات خویش توجه دارند، نگران آینده و محافظه‌کارند، اصول و معیارها را مهمتر از خود اعمال می‌دانند و در نوشتن بهتر از گفتن هستند. مردم‌گریز و دیرآشنا هستند(شعاری نژاد،۱۳۵۴).

برون‌گرایان به افراد و اشیا توجه دارند. در زمان حال زندگی می‌کنند و به خود اعمال توجه دارند. خون‌گرم، پرحرف، زودآشنا و اهل معاشرت و اجتماعی هستند(همان منبع).

سنخ حسی: ادراک از طریق فرایند­های حس آگاهانه است(یونگ[۳]،۱۳۸۲).

سنخ شهودی: به طور مستقیم از محرک خاصی در دنیای بیرونی ناشی نمی­­شوند(شولتز و همکاران، ۱۳۸۴).

سنخ شمی: ادراک از طریق محتویات و ارتباطات ناخودآگاهانه است(یونگ،۱۳۸۲).

سنخ متفکرانه: افرادی که این کنش در آن ها قوی­تر است می­کوشند جهان را با استدلال بشناسند و به روابط منطقی جهان توجه دارند(شولتز،۱۳۷۸).

سنخ احساسی: افرادی که این کنش در آن ها مسلط است می­کوشند جهان را با احساسات خوشایند و ناخوشایندی که از تجربه ­های خود دارند بشناسند(همان منبع).

سنخ ادراکی: این افراد جهان را آنچنان که هست تجربه ‌می‌کنند(شعاری­نژاد،۱۳۵۴).

سنخ قضاوتی: افرادی که این کنش در آن ها قوی­تر است ‌در شناخت جهان، به یک ناخودآگاه یا دراک درونی توجه دارند و می­کوشند به نیروی نهانی موجود در اشیا پی ببرند(شولتز،۱۳۷۸).

دین: عبارت است از دسته‌ای همبسته از باورها و اعمال مربوط به امور لاهوتی (مجزا از امور ناسوتی) که این باورها و عقاید و روش‌هایِ ثابت و غیرِ قابلِ تغییرِ همه کسانی را که پیرو آن ها هستند در یک اجتماع اخلاقی واحد به نام امت متحد می‌کند(دور کیم،۱۳۸۳).

دین باوری: به‏معنای باور به دین، پذیرش آن و گردن نهادن به آن در اندیشه و عمل است(عزیزان،۱۳۸۹).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...