بعد

اجزا

گروه

ارزش پیشنهادی

محصول یا خدمت اصلی

بسته محصول و خدمات

سیستم ارزش

کنشگران

نقش عملکردی هر یک از کنشگران

نقش راهبردی هر یک از کنشگران

پیکر بندی شبکه کسب و کار

منافع و مزایای هر یک از کنشگران

میزان وابستگی کنشگران

ساز و کار هماهنگی و اداره امور

مزیت رقابتی حاصل از منابع و ارتباطات بین سازمانی

طرح بازار

نوع بازار

مشتریان هدف

جایگاه مشتری در زنجیره تامین

محیط فعالیت

پویایی رقابتی

فرصت بازار

گزینه های راهبردی

قوانین ، زمان و سایر عوامل تاثبر گذار

تعامل با مشتری

ارتباط با مشتری

کانال ها

ارتباطی

توزیع

فروش

فرایند ارزش افزاینده

نوع سازمان

استراتژی رقابتی

راهبرد اصلی

مأموریت‌ کسب و کار

چشم انداز

اهداف

مزیت رقابتی در مرزهای شرکت

قابلیت های مبتنی بر منابع /شایستگی های محوری/قابلیت های پویا

فرایندهای کلیدی

فعالیت ها و فرایندهای اصلی

فعالیت ها و فرایند های پشتیبانی

منابع کلیدی

دارایی های کلیدی

قابلیت ها

پیکر بندی

پیکر بندی فعالیت ها

دانش

دانش سازمان

کسب ارزش

عملکرد مالی

سرمایه

هزینه

قیمت گذاری

درآمد

سود آوری

اهرم های مالی و عملکردی

عملکرد غیر مالی

شهرت نام تجاری

سهم بازار

سایر

۲-۳-۲ ) چارچوبهای توصیف مدل کسب وکار

یکی دیگرازحوزه های اختلاف نظر صاحب‌نظران حوزه مدل کسب وکار ، اجزاء مدل کسب و کار می‌باشد . صاحب‌نظران اجزاء متفاوتی را برای مدل‌های کسب وکار پیشنهاد می نمایند . از آنجایی که توصیف مدل کسب وکار ماحصل تشریح اجزاء و روابط مابین اجزاء مدل کسب وکار می‌باشد ، پیشنهاد اجزاء متفاوت ، چارچوبهای متفاوتی را برای توصیف مدل کسب وکار پدید آورده است . تعداد چهارچوبهای توصیف مدل کسب وکار که تاکنون پیشنهاد شده اند ، بسیار زیاد می‌باشند (عماد زاده،۱۳۹۱،ص ۶) .

چارچوب توسط اُستروالدر و پیگینور در سال۲۰۰۴ میلادی پیشنهاد شده است . از نظر اُستروالدر ، مدل کسب وکار دارای ماهیتی پویا بوده و صرفاً به تبیین مدل منتهی نمی شود ، بلکه پس ازتبیین مدل ارزیابی شده و درگام بعدی اصلاحات ونوآوریها لحاظ می‌گردد (شاملو ، ۱۳۸۷،ص۳۵) . برای این که مدل مبنایی کسب و کار در این سطح از کلیات باقی نماند ، چهار ستون آن به نُه سنگ بنای مرتبط با هم تحت عنوان ارکان مدل کسب و کار تقسیم شده است . طراحی مدل کسب و کار ، راهبرد را به طرح اولیۀ مدل کسب وکار ترجمه می‌کند ، سپس منابع مالی مدل را از طریق سرمایه گذاری داخلی و یا خارجی تأمین می‌کند و درآخر ، آن را پیاده سازی وتبدیل به سازمان کسب وکار واقعی می‌کند . جدول زیر نه سنگ مدل کسب وکار را نشان می‌دهد (شاملو ، ۱۳۸۷،ص۳۳) . بلوکهای مدل استرولدر شامل : ۱- محصول: شرکت در چه کسب و کاری فعال است و چه محصولات و پیشنهادهای ارزشی به بازار عرضه می‌کند . ۲- مشتری: مشتریان هدف شرکت چه کسانی هستند و چگونه روابط محکمی با آن ها بر قرار می شود. ۳- مدیریت زیر ساخت : شرکت چگونه فعالیت‌های زیر ساختی یا تدارکاتی را انجام می‌دهد و چگونه در قالب سازمانی شبکه ای عمل می‌کند . ۴- جنبه‌های مالی : مدل در آمدی و ساختار هزینۀ مدل کسب وکارچیست ؟ (ششمین کنفرانس مدیریت دانش، ۱۳۹۲)

اهداف ‌و مقاصد ارزشی شامل دو بخش عمده به نام های مشتریان و شرکا و تشریح منافعی که هر یک از آن ها از مدل کسب و کار به دست می آورند می شود . تعریف اهداف و مقاصد ارزشی به طور خودکار آنچه را که شرکت قرار نیست به مشتری ارائه کند معرفی خواهد کرد. یک مدل کسب و کار همچنین باید اهداف و مقاصد ارشمندی برای شرکای تجاری به همراه داشته باشد . این اهداف بایدبه اندازه کافی قوی و مناسب باشند تا باعث تحریک شرکا به شرکت در فرایند خلق ارزش بشود . عامل ارتباط بین شرکت با مشتریان بر اساس محصولات و خدمات پایه ریزی می شود . این کار باعث اجرایی شدن اهداف ارزشی و خلق سود تضمین شده برای مشتریان می شود . سومین عامل یک مدل کسب وکار معماری خلق ارزش است . شرکت باید تصمیم بگیرد در چه بازاری قصد خدمات رسانی دارد . بازار ها می‌توانند بر اساس جغرافیا ، آمار جمعیتی ، ویژگی های فیزیولوژیکی و… تقسیم بندی شوند . تصمیم گیری ‌در مورد حضور و عدم حضور در یک بازار نیز در این بخش صورت می‌گیرد . معماری ارزش شامل منابعی است که شرکت می‌تواند به واسطه آن ها طرح ها و فعالیت های خاصی را برنامه ریزی و هماهنگ سازی کند . همچنین نوع معماری می‌تواند نمایانگر درجه دوام و مقاومت مدل کسب و کار باشد . همچنین تعیین کننده فعالیت هایی است که می‌تواند با امکانات درونی و یابا برون سپاری انجام شود . مدل درآمدی شامل توصیف روش هایی است که شرکت برای تحصیل درآمد مورد استفاده قرار می‌دهد . کسب و کار می‌تواند منابع درآمدی مختلفی داشته باشد . روش درآمدی مختلط باید با دقت گزینش شود و موجب تداوم فروش و حفظ روند رشد شود (سمیع زاده ، ۱۳۹۰، ص۳۴) .

چارچوب توصیف ماسانل در سال۲۰۱۰ میلادی توسط ماسانل و ریکارت پیشنهاد شده است . آن ها با بهره گرفتن از قانون “علت و معلول ” اجزاء مدل کسب و کار یک سازمان را انتخاب های آن سازمان (علت) و پیامدهای آن انتخابها (معلول) پیشنهادکرده اند (عماد زاده،۱۳۹۱،ص ۶) .

بررسی حوزه عملکرد دو چارچوب توصیف استروالدر و ماسانل

دوتعریف متفاوت از مدل کسب وکار ارائه و اجزاء متفاوتی را برای آن پیشنهاد کرده‌اند . همچنین جایگاه مدل کسب وکار در سازمان و رابطه آن با استراتژی را از دو دیدگاه متفاوت مشاهده می‌کنند . مقایسه این دو چارچوب توصیف نشان می دهدکه حوزه عملکرد آن ها متفاوت است . حوزه عملکردچارچوب توصیف استروالدرکاملاً در سطح معماری سازمان قرار گرفته است. اما حوزه عملکرد چارچوب توصیف ماسانل از سطح برنامه ریزی شروع می شود و به سطح معماری سازمان ختم می‌گردد . در واقع انتخابها در سطح برنامه ریزی و پیامدهای انتخابها در سطح معماری سازمان واقع می‌گردد و چرخه های بالندگی ، لایه‌های استراتژی و مدل کسب و کار سازمان را به هم ممزوج می نمایند. در دیدگاه ماسانل ، انتخاب مدل کسب وکار مناسب سازمان ، استراتژی ، سازمان می‌باشد (عماد زاده،۱۳۹۱،ص ۷) .

جدول (۲-۲) نُه سنگ بنای مدل کسب وکار ماخذ استروالدر (۲۰۰۴)

ارکان

سنگ بنای کسب وکار

شرح

محصول

ارزش قابل ارائه

نمای یک لیازمحصولات وخدمات یک شرکت است که برای مشتری دارای ارزش هستند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...