۳-۴-۲٫ فرایند خلاقیت:

اندیشمندان و صاحب‌نظران خلاقیت و نوآوری مدل های متعددی را به صورت فرآیندی ارائه نموده اند. به طور خلاصه می توان مراحل انواع مدل های خلاقیت و نوآوری را در جدول زیر نشان داد (صدقیانی و دهقان، ۱۳۸۹ ؛۳۵).

جدول ۴-۲ مراحل خلاقیت

هشتم
هفتم
ششم
پنجم
چهارم
سوم
دوم
اول
مراحل خلاقیت

اندیشمند

اثبات

اشراق

نهفتگی

آمادگی

والاس (۱۹۲۶)

اجرای ارزیابی

تولید ایده

تحلیل انتقادی راه حل ها

فرموله کردن راه حل ها

بررسی اطلاعات

تحلیل نیاز

مشاهده نیاز یا مسئله

روسمن (۱۹۳۱)

انتخاب ایده

ارزیابی

توسعه ایده یابی

ایده یابی

آماده سازی

تعریف مسئله

اسبورن (۱۹۵۳)

ارزیابی

اجرا

انتخاب ایده

ایده یابی

تعریف مسئله

تجزیه و تحلیل

پذیرفتن موقعیت

کوبرگ و بگنال (۱۹۷۸)

عرضه

تصفیه

آزمایش

اشراق

جمع‌ آوری اطلاعات

آلبرشت (۱۹۸۷)

اثبات

بینش

کشف ناگهانی

مرور ناخودآگاه

کونتز واودانل (۱۹۸۸)

اجرا

تکمیل کردن

ارزیابی

عمل کردن

واقعیت جاری

بینش

ادراک

فریتز (۱۹۹۱)

پذیرش یابی

راه حل یابی

ایده یابی

مسئله یابی

واقعیت یابی

هدف یابی

پارنز (۱۹۹۲)

اجرا

عملی بودن ایده ها

پردازش ایده ها

تولید ایده

سایمون (۱۹۹۲)

ارزیابی پیامد

اثبات

تولید ایده ها

آمادگی

کشف مسئله

آمابیل (۱۹۸۳)

اجرا

ارزیابی

بهبود ایده ها

جمع‌ آوری ایده ها

تولید ایده

تجزیه و تحلیل

مشاهده

محیط زندگی

بلسک (۱۹۹۶)

(صدقیانی و دهقان، ۱۳۸۹).

۴-۴-۲٫ موانع خلاقیت

امروزه اکثر قریب به اتفاق صاحب‌نظران و تئوریسین های خلاقیت و نوآوری معتقدند: همه افراد کم و بیش ذاتاً خلاق هستند، اما اگر در جامعه ای افرادی دیده می‌شوند که اصلاً قدرت خلاقیت ندارند و یا عده ای خلاقیت بیشتری از خود نشان می‌دهند، علتش این است که افراد مختلف به طور غیر ارادی ممکن است از بدو تولد در شرایطی قرار گرفته باشند که موانع کمتری برای رشد و شکوفایی استعداد بالقوه خلاقیت وجود داشته است.

موانع خلاقیت عبارتند از : موانع محیطی، موانع سازمانی، موانع فرهنگی و موانع فردی شامل موانع ادراکی و احساسی یا هیجانی.

الف) موانع محیطی خلاقیت

– تأثیرات عوامل اقتصادی محیط: چنانچه فرد یا سازمانی بیش از حد تحت تأثیر عوامل اقتصادی محیط مثل نرخ بهره، تعرفه ها، نرخ ارز و … قرار گیرد، انگیزه لازم برای کارهای خلاق را از دست می‌دهد.

– تأثیرات عوامل بازار و عرضه کنندگان: توجه بیش از حد به رکود و رونق بازار یا افزایش مواد و کاهش عرضه کنندگان و … به مرور در فرد یا سازمان قالب های ذهنی ای ایجاد می‌کند که مانع خلاقیت می‌شوند و همواره امور خلاق و تصمیمات مربوط به آن را تحت لوای آن قالبش بررسی می‌کنند.

– ویژگی و مشخصات صنعت مربوطه: امکان نوآوری و خلاقیت در بعضی از صنایع به دلایل خاصی از قبیل نوع تکنولوژی یا نو بودن آن رشته و … بیشتر است؛ مثال بارز آن صنعت کامپیوتر است.

– سیاست های دولت: بسیاری از سیاست های دولت می‌تواند به یک مانع برای خلاقیت ختم شود؛ مثل تشویق نکردن واحدهای تحقیق و توسعه R&D ، مبتکران و مخترعین و … .

– عوامل فرهنگی: به عنوان نمونه ترس از انحراف از قراردادهای اجتماعی می‌تواند یکی از بزرگترین موانع خلاقیت گردد.

– قوانین و مقررات: بعضی از قوانین و مقررات می‌تواند صدمه روحی و مالی شدیدی به افراد خلاق کشور زده و عملاً مانع بزرگی برای رشد خلاقیت گردد؛ مانند قانون ثبت اختراعات ناقص یا غلط.

– نظام آموزش و پرورش سنتی: نظام آموزش مبتنی بر تفکر عمودی یا منطقی که در آن گفتار و کردار فی البداهه کودک تبدیل به گفتار و کردار استاندارد و کلیشه ای می‌گردد؛ نظام آموزشی که در آن معلم مطالبی را عرضه می‌کند و شاگرد خوب آن است که عین آن مطالب را تحویل دهد، آموزشی که روش یادگیری خاصی را تعیین کرده و آن را اجباری می‌کند و به طور کلی نظام آموزشی که کودکان را جام های خالی می‌داند که معلم باید آن ها را پر کند؛ یکی از بزرگترین موانع خلاقیت هستند.

ب) موانع سازمانی خلاقیت

– عدم دسترسی به اطلاعات: احصار اطلاعات در سطوح بالا یا پایین سازمان یکی از موانع یادگیری و خلاقیت سازمان می‌باشد که عمدتاًً ناشی از بی صلاحیتی و عدم تخصص کارکنان و گزینش رابطه ای و یا نظام ارزیابی و تشویق غلط سازمان است.

– فقدان ارتباطات افقی و عمودی مناسب: افراد خلاق باید بتوانند صحت افکار و ایده های خود را به راحتی و به سرعت مورد آزمایش و سوال قرار دهند و به خصوص جویای نظر مسئولین و متخصصین سازمان مطبوع خود شوند لذا چنانچه نتوانند به راحتی و به سرعت با مدیران ارشد سازمان ملاقات نمایند، نمی توانند به اهداف خود دست یابند.

– اندازه سازمان: سازمان های بزرگ به دلیل بوروکراسی، تمرکز و ساختار سازمانی مکانیکی حاکم بر آن، مانع خلاقیت کارکنان می‌شوند و سازمان های کوچک به دلیل دسترسی نداشتن به منابع مالی و ناتوانی در جذب متخصصین رده بالا نمی توانند نوآوری های انقلابی بیافرینند. امروزه سازمان های بزرگ با سازوکارهای خاصی مانند: ایجاد شرکت های خود مختار تحت پوشش، ‌گروه‌های مخاطره پذیر نوآور، کار اشتراکی و یا اشتراک زمانی توانسته اند ضمن حفظ امتیازات و محاسن سازمان های بزرگ از مزایا، انعطاف پذیری، سرعت عمل و خلاقیت شرکت های کوچک نیز بهره مند شوند.

– ساختار نامناسب سازمانی: معمولاً سازمان هایی که سطوح ساختار سازمانی آن ها بیشتر از سه الی چهار سطح می‌باشد، مجبورند با مقررات و ارتباطات خشک و رسمی و کنترل سخت گیر و جزء نگر، بر امور جاری شرکت نظارت کنند و یا آن ها را هماهنگ و هدایت نمایند که برای افراد خلاق مانع بزرگی است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...