ابتکار عمل ، رعایت حال ، ساختار اولیه ،ملاحظات انسانی

الف) ابتکار عمل: یعنی رهبر در جهت تامین هدف های مورد نظر ، نقش هایی را که خود و زیر دستانشان باید ایفا کنند به نحو احسن تعیین و ارائه کند ، این نقش ها شامل تعیین رفتار هایی است که در جهت سازماندهی کارها ، تعیین روابط سازمانی و هدف ها صورت می‌گیرد .

ب) رعایت حال : رهبری که در سازمان رعایت حال یا مراعات دیگران را می‌کند ، می کوشد تا اسباب رفاه زیر دستان را فراهم آورد و رضایتشان را تامین نماید ، رهبری که چنین رفتاری را دارد در حل مسائل به کارکنان و زیر دستان کمک می‌کند رفتارش دوستانه و صمیمی است و در رفتار خود مساوات را رعایت می کند (قاسمی ،۱۳۸۲: ۲۹۹).

    1. ساختار اولیه : ساختار اولیه ‌به این مطلب اشاره دارد که رهبر تا چه اندازه می‌خواهد نقش خود و نقش های زیر دستان خود را که در پی رسیدن به هدف هستند ساختارمند کند این اقدام رفتاری که موجب سازمان دادن به کار و روابط کاری و هدفها می شود را نیز در بر می‌گیرد( افجه، ۱۳۸۸: ۳۸۷).

  1. ملاحظات انسانی : ملاحظات انسانی ‌به این موضوع اشاره دارد که شخص تا چه حد می‌خواهد روابط شغلی اش را که مشخصه آن عبارت از اطمینان متقابل ، احترام به عقاید زیر دستان و توجه به احساسات آن هاست حفظ کند این نوع رهبر به آسایش رفاه ، مقام در رضایت خاطر پیروان خود توجه دارد رهبری که ملاحظات انسانی بالایی دارد چنین توصیف می شود به زیر دستانی که مشکلات شخصی دارد کمک می‌کند ، مهربان است و دستگیر و با همه زیر دستان رفتاری یکسان دارد ( امیر کبیری ، ۱۳۸۵: ۴۸۴).

نتیجه تحقیقات دانشگاه اوهایو موید این است که ، رهبرانی که به هر چهار بعد ابتکار عمل ، رعایت حال ، ساختار اولیه و ملاحظات انسانی توجه کامل داشته باشند عملکرد خوبی خواهند داشت .

۲-۱-۱۲-شبکه مدیریت یا شبکه سبک سنج مدیریت

یکی از نتایجی که از تحقیقات دانشگاه های میشیگان و اوهایو به دست آمد این است که سبک رهبری تک بعدی نیست ، یعنی اینکه توجه کردن به کار و کارکنان می‌تواند در امر عملکرد عالی سازمان ، سرنوشت ساز یا تعیین کننده باشد . شبکه مدیریت که به وسیله رابرت بلیک و موتن ارائه شد کمک می‌کند تا بتوان توجه نسبی مدیر به کار یا تولید و به کارکنان یا اعضای سازمان را تعیین کرد که ماهیت دو بعدی رهبری را منعکس می‌کند

بعد اول: نشان دهنده توجه رهبر به اشخاص است ، این بعد به نه قسمت تقسیم شده است که قسمت نهم در بالا و یکم در پایین قرار گرفته است .

بعد دوم : نشان دهنده توجه به تولید است که هم معنی ساخت دهی یا کارگرایی می‌باشد . توجه مدیر به تولید با یک شاخص نه قسمتی نشان داده شده است به طوری که قسمت نهم نشان دهنده توجه زیاد به تولید و قسمت یکم نشان دهنده توجه کم به تولید است . رهبری که توجه زیاد به تولید دارد وظیفه مدار است و تأکید آن بر به دست آوردن نتیجه با انجام مأموریت‌ می‌باشد .

این شبکه بیان کننده پنج سبک رهبری می‌باشد که به صورت ذیل دسته بندی شده است (قاسمی ،۱۳۸۶: ۱۵۴) :

الف) مدیریت نامحسوس (بی خاصیت) :

در سبک مدیریت (۱-۱) مدیریت نا محسوس می‌باشد یعنی نه به افراد و نه به تولید هیچ توجهی نمی شود . گاهی این سبک را مدیریت بی قید و بند می‌نامند ، زیرا مدیر دست از نقش رهبری بر می‌دارد .

ب) مدیریت باشگاهی :

سبکی از مدیریت را که (۹-۱)نامیده می شود مدیریت باشگاهی می خوانند یعنی به کارکنان توجه بسیار زیادی می شود ولی تولید هیچ اهمیتی ندارد .

ج ) مدیریت استبدادی ( وظیفه مدار ) :

سبک مدیریت (۱-۹) مدیریت استبدادی است که به تولید و کارایی توجه بسیار زیاد می شود ولی به کارکنان هیچ توجهی نمی شود .

د) مدیریت انسانی و سازمانی (میانه رو ) :

سبک مدیریت (۵-۵ ) مدیریت انسانی و سازمانی نامیده می شود که به صورت همزمان به عملکرد سازمان و رضایت شغلی آنان توجه می شود .

ه) مدیریت تیمی :

سبک مدیریت (۹-۹) مدیریتی است که آن را مدیریت تیمی می‌نامند یعنی به تولید و مدیریت و کارکنان اهمیت زیادی داده می شود این دسته بندی در شکل آورده شده است بلیک و موتن عقیده داشتند وضعیت(۹-۹) موثرترین سبک رهبری است به عبارت دیگر مدیری که توجه زیادی به اشخاص و تولید دارد رهبری اثر بخش خواهد داشت ( قاسمی ، ۱۳۸۶ : ۱۵۴).

۹-۹

مدیریت تیمی

۹-۱

مدیریت باشگاهی

۵-۵

مدیریت میانه رو

۱-۹

مدیریت وظیفه مدار

۱-۱

مدیریت بی خاصیت

نمودار ۲-۱ شبکه مدیریت بلیک و موتن (قاسمی ،۱۳۸۲: ۳۰۰)

۲-۱-۱۳-سبک های رهبری لیکرت

رنسیس لیکرت با بهره گرفتن از تحقیقات اولیه میشیگان به عنوان نقطه شروع تحقیقاتی گسترده انجام داد . او در یافت سرپرستانی که دارای بهترین کارنامه فعالیت هستند بیش از هر چیز به جنبه‌های انسانی مشکلات زیردستان خود به تلاش برای به وجود آوردن گروه کاری مؤثر با اهداف متعالی توجه دارند . لیکرت در تحقیقات خود دریافت که روش های متداول مدیریت سازمانی را می توان در یک خط زنجیره از سبک یک تا سبک چهار به تصویر کشاند (الوانی، ۱۳۸۰: ۱۴۱).

توضیح روش های چهار گانه اینگونه است: (ردین[۵۵] ،۳۱۴:۱۹۹۷).

الف) سبک اول (اقتدار گرای مستبدانه):

به مدیریتی گفته می شود که به مرئوسین اعتماد و اطمینان ندارد ، زیرا آن ها به ندرت در جنبه‌های فرایند تصمیم گیری شرکت داده می‌شوند . بخش اعظم تصمیمات و تعیین هدف های سازمان از بالا گرفته می شود و به سلسله مراتب پایین تر ابلاغ می‌گردد. مرئوسین به ایجاد ترس و تهدید و مجازات و پاداش های خاص و ارضای احتیاج در سطح فیزیولوژیک و امنیت به کار وادار می‌شوند (قاسمی، ۱۳۸۲: ۳۱۵).

ب) سبک دوم (اقتدار گرای خیر خواهانه ):

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...