۱-۲-۳- روش انجام تحقیق و تحلیل اطلاعات

تحقیق نوعاً به روش نظری بوده و بر مبنای مطالعات کتابخانه‌ای و فیش‌برداری و استفاده از نظرات اساتید رشته حقوق و قضات و مراجعه به مراجع قضائی، مؤسسات پژوهشی و سازمان زندان‌ها انجام می‌شود. با دسته‌بندی اطلاعات مقایسه و ارزیابی آن ها و عرضه آن ها به شیوه ها و مقررات پیش‌بینی شده در قوانین کیفری به بررسی موقعیت کیفر سالب آزادی و تأثیر اندیشه‌های مکاتب کیفری در تحدید آن پرداخته و عوامل گرایش به سیاست جایگزینی و روش‌های به کار رفته در نظام کیفری ایران و همچنین تدابیر پیش‌بینی شده برای جایگزینی مجازات سالب آزادی مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرد.

۱-۲-۴- اهداف و فرضیات

بیان نارسایی‌های مجازات سالب آزادی و مشکلات ناشی از نظام زندان‌ها، شیوه های اتخاذ شده در نظام کیفری ایران برای مقابله با این مشکلات و همچنین تلاش‌هایی که در جهان توسط نظام‌های کیفری در برخی کشورها و سازمان ملل متحد در این مورد صورت گرفته است، بررسی و ارزیابی تدابیری که در ایران برای جایگزینی مجازات سالب آزادی وجود دارد، به منظور دستیابی به وسایل مناسب‌تر و روش های کاربردی‌تر برای مقابله با آثار ناگوار مجازات سالب آزادی از اهداف عمده تحقیق محسوب می‌شوند. فرضیاتی که برای این منظور مطرح شده است عبارتند از:

۱- مجازات سالب آزادی رسالت‌های خود را در پیشگیری از تکرار جرم و اصلاح بزهکاران نمی‌تواند نسبت به همه بزهکاران و انواع جرایم به انجام برساند.

۲- با توجه به نارسایی‌های مجازات سالب آزادی و معایب آن و مشکلات نظام زندان‌ها توسل به جایگزین‌های مجازات سالب آزادی ضروری است.

۳- گرایش کلی نظام کیفری ایران پیروی از سیاست جایگزینی در قلمرو مجازات سالب آزادی است.

مورد استفاده قرار می‌گیرد و ویژگی‌ها و اهداف و آثار آن ها در فصل دوم مورد مطالعه قرار خواهند گرفت.

۱-۳- مبحث اول – تعریف حبس در ایران[۱]

یکی از بارز ترین دستاورد های مکاتب کیفری و تفکرات جدید در خصوص ماهیت و اهداف مجازات ها، طرح تدریجی ولی قوی حبس یا سلب آزادی به عنوان یک مجازات بود. این نهاد کیفری جدید حداکثر تناسب با خصوصیات پیشنهادی توسط اکثر مکاتب و اندیشمندان کیفری به عنوان قابل قبول و موجه را دارا بود و جایگزین مناسبی برای مجازات های بدنی و غیر انسانی گذشته به حساب می‌آمد.

با اجرای مجازات سالب آزادی مرتکب برای مدتی از جامعه طرد شده و خطر او برای جامعه از بین
می­رود( حفظ اجتماع و نظم عمومی) و هم اینکه خطری خود مرتکب را تهدید نمی­کند (حفاظت از حقوق متهم و محکوم از گزند بزه دیدگان یا سایر افراد و نیز حفظ ادله جرم) و هم اینکه می توان زندانیان را طبقه بندی کرد و روش­های اصلاحی خاص قرار داد تا در طول اقامت در زندان به افرادی قانون پذیر و اجتماعی تبدیل شوند ( هدف فردی کردن مجازات و اصلاح و باز اجتماعی کردن مرتکبین ). از این ها گذشته، مجازات حبس بر خلاف برخی مجازات های قابل تقسیم و قابل تطبیق بر موارد متفاوت و شخصیت های مختلف است و در صورت اشتباه قاضی نیز از لحاظ جبران خسارت سهل تر است.

علی الاصول محل نگهداری متهمین بازداشتگاه یا توقیفگاه نامیده می شود و زندان و ندامتگاه به محل نگهداری کسانی اختصاص دارد که محکوم به حبس و یا سلب آزادی شده اند. اما در زبان رایج بین مردم و حتی در کتب تخصصی و قوانین گاهی واژه های مشترک برای بیان هر دو مفهوم به کار گرفته می‌شوند. در آیین نامه های جدید التصویب در نظام جمهوری اسلامی ایران حتی مفاهیم و نام های جدید تری نیز وضع و به کار گرفته شده – مثل «بازداشتگاه امنیتی» و «بازداشتگاه موقت» – که از لحاظ مفهوم و کارکرد تفاوتی با بازداشتگاه به معنی عرفی واعم کلمه ندارند. چنانچه در ادامه بحث خواهد شد، این اسامی تنها نشانگر نوعی طبقه بندی توقیف شده و فراهم کردن زمینه برخورد متفاوت و اغلب شدید تر با برخی مرتکبین جرایم خاص و مسامحه با برخی دیگر یعنی سیاست کیفری افتراقی و دو دسته کردن مرتکبین است. برای روشن شدن موضوع، ابتدا تعریف زندان ومفهوم آن در ادبیات فقهی و حقوقی تبیین می شود. سپس تعریف زندان بر اساس «آیین نامه های زندان» مورد تحلیل قرار می‌گیرد.

۱-۳-۱- گفتار اول – حبس در ادبیات فقهی[۲]

در ادبیات کیفری به زبان فارسی دولفظ زندان و حبس برای نشان دادن مفهوم مجازات سالب آزادی به عنوان مجازات بیش از همه مرسوم است. در ادبیات کیفری، علاوه بر این دو واژه گاهی اوقات نیز از لفظ سجن و ندامتگاه استفاده می شود، . زندان یا ندامتگاه در زبان فارسی اسم محلی است که محکومین به مجازات سا لب آزادی در آن نگهداری می­شوند و مسامحتا به محل نگهداری هر دودسته محکومین و متهمین هم گفته می شود و شاید ازاین جهت که زندانی در زندان از کرده خود نادم و پشیمان می شود ‌به این محل ندامتگاه نیز گفته اند.

لفظ حبس نیز در فارسی به هر دو معنای مصدری یعنی کیفر سالب آزادی و محل نگهداری محکوم به چنین کیفری یعنی معادل زندان به کار می­رود ولی در عربی به زندان محبس گفته می شود گرچه کاربرد واژه «حبس» بجای «محبس» در عربی نیز معمول است. واژه سجن در هردو زبان عربی و فارسی به معنای زندان یعنی محل اعمال کیفر سا لب آزادی است. دو لفظ حبس و سجن که در اصل عربی هستند در قرآن نیز به کار رفته اند. مثلا لفظ مسنوجین در سوره ۲۶(شعرا) آیه ۲۹ به کار رفته جایی که فرعون به حضرت موسی می‌گوید: « اگر خدایی غیر از مرا بپرستی ترا زندانی می کنم- «لا جعلنک من المسنوجین» مشتقات دیگر سجن در آیات متعدد سوره یوسف (۱۲) به کرات به کار رفته است. از جمله آیات ۲۵-۳۲-۳۳-۳۵-۳۶-۳۹-۴۱-۴۲-۱۰۰، لفظ حبس دو بار در قرآن به کار رفته یکی در سوره یازده آیه ۸ جایی که خداوند می فرماید«اگر ما مجازات آن ها را به تأخیر بیاندازیم می پرسند که چه چیز آن را متوقف ‌کرده‌است- مایحسبه». مورد دیگر آیه ۱۰۶ از سوره ۵ است که ‌در مورد جواز نگهداری کردن شاهد وصیت تا زمان ادای شهادت است.

‌بنابرین‏ صرف نظر از اینکه آیات مذبور ‌در مورد مشروعیت یا عدم مشروعیت حبس به عنوان کیفر از منظر قرآن کریم قابل استناد نیستند، از معانی هر لفظی که افاده مفهوم زندان به عنوان مجازات نماید چیزی جز سلب آزادی یا محدود کردن رفت و آمد فرد نمی توان استخراج واستباط کرد و از مفهوم سلب آزادی نیز بیش از این فهمیده نمی شود. به جهت اهمیت موضوع عینا فراز ها یی از کتاب مبانی فقهی حکومت اسلامی نوشته آیه الله منتظری نقل می شود که پس از بررسی معانی لفظی کلماتی که افاده کننده مفهوم کیفر حبس است، بیان می‌دارد: « از مجموع آنچه که گفته شد چنین به دست می‌آید که مفاد و مفهوم دو واژه «سجن» و « حبس» عبارت است از: محدود ساختن کسی و منع او از آمد و شدآزاد ‌و تصرفات آزادانه . بنابرایندر مکان آن ویژگی خاص شرط نی باشد. . . شرط عمده این است که شخص زندانی ازآمد و شد آزاد ممنوع و مقید باشد.

۱-۳-۲- گفتار دوم- تعریف حبس در آیین نامه های زندان ها[۳]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...