با توجه به مطالب فوق، به طور کلی ‌می‌توان گفت که صنعت گردشگر، صنعت نوپایی در کشور است که هنوز در ابتدای کار خود ‌می‌باشد و گردشگر روستایی نیز که جزء کوچکی از این صنعت بحساب می ­آید، هنوز جایگاه خود را (بجز در چند مورد اندک) در برنامه­ ها و طرح­های توریستی به دست نیاورده و هنوز به ‌عنوان یک صنعت در آمدزا و کآرا و صنعتی بدون آلودگی، بدون صرف هزینه زیاد و بقول اقتصاددانان «صادرات نامرئی» به آن نگریسته نمی­ شود (مهدوی، ۱۳۸۳، ص ۳۴ ).

۲-۳- تعریف و مفهوم توسعه روستایی

تاکنون تعاریف بسیار متعددی از توسعه ارائه شده و با گذر زمان نیز تعاریف جدید­تری ارائه گردیده است. تعاریف موجود در بابب توسعه، نتیجه دیدگاه­ های متفاوت در خصوص آرمان­های بشری، نیازهای انسانی و جامعه مطلوب است.

با این حال ‌می‌توان گفت توسعه جریانی است چند جانبه و چند­بعدی که علاوه بر بهبود اقتصادی و افزایش محصول و در­آمد، شامل تغییر در نهاد­ها، ساختار­های اداری و اجتماعی، عقاید و نگرش عامه مردم نیز ‌می‌باشد (ازکیا ۱۳۶۴،ص ۱۸، محمد رضا رضوانی،ص۲۱ ).

ادبیات توسعه روستایی نیز تعاریف متعددی از توسعه روستایی را در خود دارد. هر چند این تعاریف، مؤلفه‌ ­های مشترک فراوانی را در خود دارند، لیکن از تفاوت­های مشهودی نیز برخوردارند که این اختلاف ناشی از بینش نظری و سطح تحلیل و بررسی موضوع است. برای تبیین مناسب تر فضای مفهومی توسعه روستایی، به برخی از تعاریف مطرح به شرح زیر اشاره می­گردد:

دیاسن[۱۳](۱۳۶۸) معتقد است هدف اصلی توسعه روستایی باید توانا ساختن توده­های جمعیت روستایی باشد که اکنون نمی ­توانند با تلاش­ های خودشان نیاز­های اساسی زندگی انسانی را برآورده سازند. در نتیجه توسعه روستایی شامل فرایند عمیقی از تغییرات در کل جامعه است. این فرایند برای افزایش فرصت­های قابل دسترسی برای فرد و افزایش امکانات بهره ­وری از آن ها‌ است (ازکیا و غفاری، ۱۳۸۳، صص۲۱-۲۲ در همان ص۲۲)

بانک جهانی توسعه روستایی را چنین تعریف می­ کند: توسعه روستایی، استراتژی است که برای بهبود زندگی اقتصادی و اجتماعی گروه مشخصی از مردمان که همان روستائیان فقیرند، طراحی می­ شود. این استراتژی در پی گسترش منافع توسعه در بین فقیرترین افرادی است که در نواحی روستایی به دنبال امرار معاش هستند. از نظر بانک جهانی، فقرای روستایی، شامل کشاورزان خردپا، اجاره نشین­ها و خوش نشین­ها می­ شود (دانشنامه مدیریت شهری و روستایی ، ۱۳۸۶ ،ص ۱۴).

کپ[۱۴] توسعه روستایی را به عنوان فرآیندی می­داند که از طریق کوشش­های جمعی در پی بهبود در بهزیستی مردم است که خارج از مناطق شهری زندگی ‌می‌کنند. به نظر او هدف توسعه روستایی باید بسط و گسترش دامنه فرصت­ها برای مردم روستایی باشد (رضوانی محمد رضا، ۱۳۸۶ ،ص۲۲). و مهاتما گاندی توسعه روستایی را به سادگی، تبدیل روستا به مکان­های قابل زیست و متناسب با رشد و تعالی انسان معرفی می­کرد (محمد رضا رضوانی، ۱۳۸۶،ص ۱۴).

پروفسور جرج آکسین[۱۵] توسعه روستایی را چیزی بالاتر از انجام وعدهء نیکوی افزایش باروری و بازده کشاورزی و ایجاد رونق در بخش کشاورزی می­داند. توسعه روستایی از دیدگاه او عبارت است از اعلام وعدهء ارزشمند افزایش شخصیت و اعتبار زندگی روستایی و تغییر زارع از روستایی فقیر به یک کشاورز مترقی و علمی و در همان حال تهیهء کیفیت بالای زندگی، تغذیهء بهتر و عرضهء منظم و بیشتر مواد غذای برای ساکنین شهر­ها با قیمت ارزانتر ‌می‌باشد.این همان قول بهتر کردن شرایط زندگی آن ها درمحیط روستا است (حسین آسایش،۱۳۸۳، ص ۲۲).

توسعه به طور کلی فرآیندی پویا است که همراه با روند­های دگرگون ساز، به وضعیتی متعادل و قابل زیست می­انجامد. بر همین اساس، توسعه یافتگی در جنبه نظری، بدین معنا است که افراد و گروه ­های اجتماعی یک سرزمین قادر به تعیین سرنوشت خویش شوند و بتوانند اهداف ملی را با انتخابی آگاهانه، ‌بر اساس شرایط و امکانات خویش، به پیش برند، بدون آنکه در مناسبات و روابط خود با مشکلاتی همچون بحران، استثمار، وابستگی و سلطه مواجه گردند (سازمان شهرداری ­ها و دهیاری­های کشور،۱۳۸۷، ص۳۹۲).

پس ‌می‌توان گفت که طبق قطعنامهء کنفرانس جهانی ‌در مورد اصلاحات ارضی و توسعهء روستایی هدف عمدهء توسعهء روستایی«ریشه کن کردن فقر، گرسنگی و سوء تغذیه» در چهارچوب هدف­های زیر است:

    • کاهش فقر روستایی؛

    • رفع سوء تغذیه؛

    • تأمین حداقل خدمات عمومی؛

    • توسعهء فرصت­های شغلی ؛

    • بهبود بهره ­وری درآمد؛

    • افزایش تولید کشاورزی و مواد غذایی؛

    • افزایش خود­اتکایی؛

    • تأمین امنیت اجتماعی؛

  • انتقال منابع به مناطق روستایی (رضوانی علی اصغر، ۱۳۷۴، ص ).

۲-۴ – تعریف و مفهوم توسعه پایدار روستایی

اصولا ارائه یک تعریف جهانی دقیق و صریح از توسعه پایدار امکان پذیر نمی ­باشد. توسعه پایدار مفهومی چند بعدی است که از اصطلاح پیریجز[۱۶] تحت عنوان «معمای پایداری» اخذ شده است (بدری سید علی ، طاهرخانی مهدی، ۱۳۸۷،ص۶۷).

به رغم انجام مباحث بسیار و برگزاری چندین اجلاس جهانی، از جمله اجلاس استکهلم (۱۹۷۲م)، برونتلند (۱۹۸۷م)، ریودوژانیرو (۱۹۹۲)، ژوهانسبورگ (۲۰۰۲م) و چندین کنفرانس و نشست ملی و بین ­المللی دیگر، هنوز ابهامات ‌در مورد مفهوم توسعه پایدار وجود دارد (دانشنامه مدیریت شهری و روستایی،۱۳۸۷، ص۱۹۴).

توسعه پایدار ‌بر اساس تعریف گزارش برانتلند، توسعه­ای است که نیاز های نسل حاضر را بدون لطمه زدن به توانایی نسل­های آینده در تأمین نیاز های­شان فرآهم می­سازد. پایداری را ‌می‌توان درجه سازگاری نیاز­های فعلی وآتی در یک اقتصاد دانست. بنا به تعریف تیتنبرگ (۱۹۸۴)، پایداری ‌به این معنا است که نسل­های آتی لااقل در سطح رفاه نسل فعلی باشند. همچنین به اعتقاد کلولند و کافمن (۱۹۹۵)، معیار پایداری باید نتیجه یکپارچگی حساب­های اقتصادی و منابع طبیعی و غیر طبیعی باشد (بدری سید علی، طاهرخانی مهدی، ۱۳۸۷، ص۸۶).

با این وجود، تعریف زیر جامع­ترین و قابل قبول ترین تعریف توسعه پایدار است که در بر گیرندهء کلیه ابعاد توسعه پایدار ‌می‌باشد:

«توسعه پایدار به معنی مدیریت و حفاظت منابع پایه و جهت دادن به تحولات تکنولوژی و نهادی است، به ترتیبی که نیاز انسان و نسل­های کنونی و آیندهء بشریت به صورت مستمر و پایدار تأمین شود. در توسعه پایدار (کشاورزی) شیلات و آبزی­پروری، منابع خاک و آب و منابع ژنتیکی گیاه و حیوانی حفظ شده و محیط زیست تخریب نمی­ شود و از نظر فنی متناسب، از نظر اقتصادی قابل قبول و پا بر جا و از نظر اجتماعی قابل پذیرش است» (حسین آسایش،۱۳۸۳،ص۱۹).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...