مقاله های علمی- دانشگاهی – ۲-۲-۵-۳-نظریه تعامل – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
۲-۲-۵-۳-نظریه تعامل
در حال حاضر تئوری تعارض حول محور دیدگاهی میچرخدکه آن را مکتب تعامل مینامند. اگرچه از دیدگاه روابط انسانی باید تعارض را پذیرفت ولی در مکتب تعامل بدین سبب پدیده تعارض مورد تأییدقرار میگیرند که یک گروه هماهنگ، آرام و بیدغدغه، مستعد این است که به فطرت انسانی خویش برگردد، یعنی احساس خود را از دست بدهد، تنبلی و سستی ییشه کند و در برابر پدیده تغییر، تحول و نوآوری هیچ واکنشی از خود نشان ندهد. نقش اصلی این شیوه تفکر درباره تعارض این است که این پدیده مدیران سازمانها را وادار میکند که در حفظ سطحی معینی از تعارض بکوشند و مقدار تعارض را تا حدینگه سازمان را زنده، با تحرک، خلاق و منتقد به خود نگه دارد.
۲-۲-۶-ارزشهای مشترک
ارزش گاه در قالب یک هدف و گاه رسیدن به هدف و با بهاء دادن به یک مورد مطرح میشود. گونههای بسیاری از ارزشهاقابلو تشخیصاند از جمله ارزشهای اقتصادی،سیاسی، حقوقی،فرهنگی و دینی. آنچه نوع و میزان و مرتبت ارزشها را تحقق میبخشد فرهنگ است. فرهنگ به ارزشها هویت میبخشد.به عبارت دیگر معیار ارزشها از طریق فرهنگ شناسایی میشود. رابطه متقابل بین فرهنگ و ارزشهای قابلقبول و مطرود در هر جامعهای وجود دارد. چرا که ارزشها نیز موجب شناخت و تفاوت فرهنگ میشوند (سازگارا،۱۳۷۷). اگر مدیریت را یک سیستم بدانیم،حضورارزشها در زیرسیستمهای متعدد آن به چشم میخورد که به برخی از آن ها اشاره میشود: فرهنگسازمانی به عنوان یکی از مهمترین زیرسیستمهای مدیریت،بارزترین جایی است که ارزشها در آن رشد میکند. با پذیرش این اصل که ارزشهای مشترک از جمله عناصر فرهنگ سازمانی بوده و به همراه باورها تجلی فرهنگ سازمانی هستند (استانلی دیویس،۱۳۷۳).وارزشهای اصلی سازمانکه به مقیاس وسیع مورد توجه همگان قرار میگیرند، معرف فرهنگ آن سازمان هستند (رابینز،۱۳۷۳). ناشی از اعتقادات مشترکی است که طرفین در مورد اهداف، رفتارها و سیاستها دارند و این پیوندهای قلبی را به وجود خواهد آورد که زمینه را برای اعتمادسازی و تعهد بیشتر آماده میکند. علاوه بر این، وجود وجه مشترک بین دو طرف مبادله، راه را برای ادامه مسیر هموارتر خواهد کرد و محکم تر شدن ستونهای بازاریابی رابطه مند را در پی خواهد داشت (چانتال آمی،۲۰۰۷). پیتر دراکر بر این باور است که سازمانها باید برای خود معیار و ارزشهایی داشته باشند، مردم هم همین طور. برای اینکه فرد در سازمان، کارآمد و مؤثر باشد ارزشهای او باید با ارزشها و معیارهای سازمان، سازگاری و همخوانی داشته باشد. در دهه ۱۹۸۰ مدل مک کینزی برای موفقیت شرکتهاهفت عامل درونی را مؤثر میداند ارائه شد. مدل (هفت اس) مک کینزی یک چارچوب و مدل مدیریتی است که هفت عامل را جهت سازماندهی یک شرکت در یک نگاه کلی و مؤثر بیان میسازد. عواملی که با یکدیگر نحوه عملکرد شرکت را تعیین میکنند،شرکتها چه بزرگ و چه کوچک باید این هفت عامل را مورد بررسی قرار دهند تا بتوان اطمینان حاصل کنند که راهبردها به درستی پیاده میشود. در مرکز این مدل ارزشهای مشترک قرار گرفته است. اعتقادات،باورها و اهدافی که بین بخشهای مختلف شرکت مشترک هستند.
ارزش ها و تئوری های مدیریت شاید بتوان با توجه به آنچه گفته شد، ردپای ارزش ها رادر همه تئوری های مدیریت از کلاسیک ها و حتی پیش تر از آن گرفته تا نظریه های جدید مدیریتی را پیگیری کرد. آنچه در تقسیم بندی منابع قدرت از وبر نقل شده است و یا برخی اصول چهارده گانه مدیریت فایول و حداقل دو اصل از اصول مدیریت علمی تیلور، هریک به نحوی بر پذیرش تفاوت ها و ارزش های افراد در سازمان گواهی میدهند. بدون شک مکتب نئوکلاسیک ها،که با مطالعات هاثورن آغاز شد،ارتباط بین ارزش های افراد و عملکرد آن ها در سازمان را مورد تأیید قرار داده است و در ادامه نظریه های رفتارگرایان و افرادی چون مازلو،هرزبرگ، مک گریگور،هرسیهریک به نحوی مهر تاییدی بر نفوذ ارزش ها در سازمان و عملکرد آن نهاده اند(رضائیان،۱۳۸۲).
۲-۲-۷-همدلی
همدلی یک جزء دیگر مراوده تجاری است که بین دو طرف رابطهایجاد میشود و در یک وضعیت یکپارچه جهت دستیابی به هدف مطلوب ایفای نقش میکند. وجود این جزء در بازاریابی رابطه مند، موجب توسعه و افزایش وفاداری میگردد و به طور مستقیم احساس تعلق به رابطه و به طور غیرمستقیم احساس تعلق به سازمان را ایجاد میکند. مطالعات انجامگرفته توسط ویلسون و مالاننی (۱۹۸۶) نشان میدهد که: همبستگی قوی تر بین خریداران و فروشندگان باعث ایجاد تعهد بیشتر جهت حفظ رابطه میشود (سازگارا،۱۳۸۲).
۲-۲-۸ -پارک علم وفناوری
سابقه پارکها و شهرکهایعلمی و فناوری به اواخر دهه ۱۹۵۰ و اوایل۱۹۶۰برمیگردد. از لحاظ تاریخی پیدایش«پارک پژوهشی مثلثی» در کارولینای شمالی و «دره سیلیکون» در کالیفرنیا در همسایگی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی قوی، طلیعه ایجاد پا رکها و شهرکهای علمی و فناوری و تحقق نمونه های اولیه آن ها تلقی شده است. اولین پا رکها و شهرکهای علمی و فناوری در اروپا در اواخر دهه شصت شکل گرفتند که از آن جمله میتوان به «کمبریج» و «هریوت وات» در انگلیس و «گرهنویل» و «سوفیاآنتیپولیس» در فرانسه اشاره نمود. اکنونبیش از هشتصدپارک علمی و فناوری در بیش از پنجاه و پنج کشور جهان وجود دارد که بیش از ۲۸۵ عدد از آن ها فقط در ایالات متحده آمریکا احداث شده است.
دنیابیش از سه هزارانکوباتور (مرکز رشد)
آمریکا: بیش از هزارانکوباتور (مرکز رشد)
برزیل: بیش از دویستانکوباتور (مرکز رشد)
ازبکستان: بیش از بیست و پنجانکوباتور (مرکز رشد)
افزایش روزافزون فاصله بخشهای اقتصادی با دانشگاهها و مؤسسات تحقیقاتی موجب پیدایش سازمانهای جدیدی در چند دهه اخیر با هدف کاهش این فاصله و عینیت بخشیدن به نتایج تحقیقات در جامعه گشته است. موفقیت این سازمانها، که در بسیاری کشورها نقش اساسی در رشد و توسعه علمی ـ اقتصادی داشته، موجب تکثیرسریع این الگو در کشورهای مختلف شده است. هسته اصلی فلسفه ایجادپا رکهای تحقیقاتی در کشورهای مختلف تا حدود زیادی به یکدیگر شباهت دارد. ارکان اصلی این فلسفه به قرار زیر است:
• فراهم کردن بسترهای فیزیکی و عینی مورد نیاز برای پرورش و شکوفایی خلاقیت پژوهشگران و نوآوران از طریق ایجاد فضاهای مطلوب.
•صرفهجویی اجتماعی در وقت و هزینه های ارتباطی از طریق گرد هم آوردن مجموعه عناصر، نهادها، شرکتها، سازمانها و حتی افراد منفردی که در امر خلق، پرورش، تولیدی کردن و ارتقای کیفیت یک یا چند فناوری تعریف شده و مورد نیازجدی جامعه فعالاند.
•تسهیل ارتباطات رو در رو و نزدیکی همه عناصریکه در گردونه تحقیق و توسعه و تولید به کسبوکاراشتغال دارند.
•برگزاری سمینارها، کنفرانسها و نشستهای مختلف تخصصی و آموزشی جهت بسط علمی و توسعه فناوری.
•صرفهجویی اقتصادی در سرمایهگذاریهای زیربنایی، استفاده مشترک از امکانات و تسهیلات زیر بنایی نظیر تأسیسات شهری، تجهیزات گران آزمایشگاهی، بانکهای اطلاعاتی.
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1401-09-29] [ 05:23:00 ق.ظ ]
|