1. برنامه ریزی پژوهشی کوتاه مدت[۳۵] یا سالیانه[۳۶]

این سطح از برنامه‌ریزی پژوهشی کاملاً متمرکز بر محققان و پژوهشگران است. طرحهای پژوهشی تدوین شده محققان توسط مدیران پژوهشی، رهبران برنامه های تحقیقاتی یا شوراهای پژوهشی مورد بررسی و تجدیدنظر قرار می‌گیرد و در قالب برنامه های سالیانه اجرا می‌شود. در پژوهش‌هایی که بیش از یک سال به طول می‌ انجامد، محققان هر سال نتایج کارهای پژوهشی را در سال گذشته مورد بررسی قرار می‌دهند و برای فعالیت‌های سال بعد برنامه‌ریزی می‌کنند(فتحی و اجارگاه، ۱۳۸۵، صص۱۷،۱۸).

  1. برنامه‌ریزی پژوهشی میان مدت[۳۷]

اگر چه برنامه‌ریزی پژوهشی بلند مدت بیشتر متمرکز بر تعیین جهت‌گیرها و عناوین پژوهشی در افق زمانی بسیار وسیع (حدوداً یک دهه است) و از سوی دیگر برنامه‌ریزی سالیانه متمرکز بر اجرای طرحهای تحقیقاتی است، اما این امر به آن معنا نیست که عناوین و برنامه های تحقیقاتی و نیز منابع آن ها باید در طی سال‌های برنامه بدون تغییر باقی بماند. در این راستا، ارزشیابی و برنامه‌ریزی پژوهش معمولاً در طی زمان تغییر می‌کند و یا برخی عناوین پژوهشی مستلزم حذف، افزودن و یا تجدیدنظر است، از اینرو برنامه‌ریزی میان مدت می‌تواند انعطاف پذیری لازم را برای برنامه‌ریزی پژوهش به وجود آورد.افق زمانی برنامه‌ریزی پژوهش میان مدت معمولاً پنج سال است(فتحی و اجارگاه، ۱۳۸۵،ص۱۸).

مراحل برنامه‌ریزی پژوهش و جایگاه نیاز سنجی پژوهش در این فرایند

برنامه‌ریزی پژوهشی می‌تواند در قالب الگوها و رویکردهای مختلف صورت پذیرد. با این همه وجه مشترک اکثر الگوهای برنامه‌ریزی پژوهش، طی هشت مرحله به شرح زیر است:

    1. مرور و بازبینی قلمرو پژوهشی[۳۸]

    1. تجزیه و تحلیل محدودیت‌ها[۳۹]

    1. ارزیابی نتایج پژوهشی موجود[۴۰]

    1. تدوین هدفها و استراتژی پژوهشی[۴۱]

    1. شناسایی پروژه های تحقیقاتی[۴۲]

    1. تعیین اولویت پژوهش از بین طرحهای تحقیقاتی مختلف[۴۳]

  1. تجزیه و تحلیل شکاف در خصوص منابع انسانی[۴۴]

ارائه پیشنهادات اجرایی[۴۵](فتحی و اجارگاه، ۱۳۸۵، صص ۲۰،۲۱).

  1. مرور بازبینی قلمرو (بخش یا بخش فرعی) پژوهش

مرحله اول، عبارت از مرور و بازبینی وضعیت موجود یا بخش فرعی ذیربط است. این بررسی می‌تواند مشتمل بر ارزیابی دروندادها، فرآیندها و بروندادها، و یا بررسی محصولات یا خدمات، بازاریابی، فرآیندها و نحوه پردازش و مدیریت منابع باشد. این بررسی می‌تواند ‌بر اساس معیارهای مختلفی چون گروه‌های مخاطبان، منطقه جغرافیایی و مانند آن انجام شود در این مرحله همچنین ‌هدف‌های‌ بخش مربوطه که توسط دولت یا وزارتخانه مسئول آن بخش و یا سازمان متولی آن تدوین شده و عمدتاًً در اسناد مرتبط با سیاست‌ها و خط‌مشی‌ها منعکس است، مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرد. به طور کلی آنچه در این مرحله مدنظر است، نوعی تجزیه و تحلیل وضعیت است تا در پرتو آن محدودیت‌ها شناسایی شود و در عین حال ظرفیت‌ها و توانمندی‌های آن بخش نیز آشکار گردد(فتحی و اجارگاه، ۱۳۸۵،ص۲۱).

  1. تجزیه و تحلیل موانع و محدودیت‌ها

محدودیت‌هایی که در مرحله ۱ شناسایی شده‌اند در این مرحله مورد تجزیه و تحلیل عمیق قرار می‌گیرند تا از این رهگذر دلایل و عوامل ایجاد کننده آن ها شناسایی شوند. این محدودیت می‌تواند ریشه در عوامل کلان اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و سیاسی داشته باشد و یا اینکه عوامل سازمانی و شیوه سازماندهی و مدیریت منابع و عوامل در آن دخیل باشد برخی از محدودیت‌ها عمدتاًً قابل پژوهش[۴۶] هستند. منظور این است که این نوع محدودیت‌ها را می‌توان از طریق انجام تحقیق و پژوهش و کاربست نتایج آن ها برطرف کرد(فتحی و اجارگاه، ۱۳۸۵،صص۲۱،۲۲).

  1. ارزشیابی نتایج پژوهشی موجود

در این مرحله در خصوص محدودیت‌های قابل پژوهش به دست آمده در مرحله ۲، بررسی مجددی صورت می‌پذیر تا مشخص شود که آیا پژوهشی درباره آن ها صورت گرفته است یا نه؟ این بررسی می‌تواند در سطح داخلی (داخلی سازمان یا وزارتخانه ذیربط و نیز سایر سازمان‌ها و وزارتخانه‌ها) و یا در سطح خارجی ( در سطح بین‌المللی، منطقه‌ای و یا کشورهایی که دارای مسائل و دغدغه‌های مشابه هستند) صورت پذیرد. این بررسی می‌تواند معطوف به میزان موفقیت پژوهش‌ها، میزان تناسب آن ها با محدودیت‌ها، دلایل توفیق یا عدم توفیق آن ها، نتایج عمده و نهایتاًً خلاء ‌ها و نارسایی‌های آن ها باشد(فتحی و اجارگاه، ۱۳۸۵،ص۲۳).

  1. تدوین هدفها و استراتژی‌های پژوهشی

بر مبنای تجزیه و تحلیل محدودیت‌ها و ارزشیابی نتایج پژوهشی موجود در دسترس، ‌هدف‌های‌ پژوهشی برای یک برنامه تحقیقاتی تدوین می‌شود. هر هدف پژوهشی می‌تواند در بردارنده چند هدف فرعی یا ویژه باشد. این ‌هدف‌های‌ پژوهشی ویژه یا فرعی با کمک یکدیگر، استراتژی معینی را برای دستیابی به هدف اصلی پژوهشی به وجود می‌آورند(فتحی و اجارگاه، ۱۳۸۵،ص۲۴).

۵- شناسایی پروژه های تحقیقاتی

این گام یکی از حساس‌ترین مراحل برنامه‌ریزی پژوهش است. در این مرحله ‌بر اساس اهداف پژوهشی، طرحهای تحقیقاتی معینی شناسایی و تدوین می‌شوند. طرحهای پژوهشی ‌بر اساس هر یک از اهداف پژوهشی و یا هدف‌های فرعی پژوهشی تدوین می‌گردند. در این مرحله، طرح‌ها و عناوین پژوهشی فقط به صورت یک موضوع یا عنوان پژوهشی بیان می‌شود(فتحی و اجارگاه، ۱۳۸۵،ص۲۵).

در برخی سازمان‌ها نیز علاوه بر شناسایی عناوین، شرحی بر عنوان یا موضوعات تحقیقاتی تدوین می‌شود که در آن ضمن تبیین مختصر عناوین تحقیقاتی، منابع انسانی مورد نیاز (مهارت‌های تخصصی و زمانی که پژوهشگر یا پژوهشگران باید صرف انجام تحقیق نماید) نیز بیان می‌گردد. این کار سبب می‌شود تا طرحهای تفضیلی که بعداً بر ای هر عنوان تحقیق تهیه می‌شود، دقیقاً در راستای عنوان تحقیق باشد. این کار همچنین از یک خطای متداول در برنامه‌ریزی پژوهش جلوگیری می‌کند. این خطا عبارت است از اینکه علی‌رغم اینکه هم پژوهشگران و هم برنامه‌ریزان پژوهشی یا سفارش دهندگان از یک موضوع یا عنوان صحبت می‌کنند، برداشت و تصور تهیه‌کنندگان طرح‌های تحقیقاتی با گروه برنامه‌ریزی پژوهش از یک عنوان تحقیقاتی یکسان نیست. تهیه شرح موضوع به طور مختصر، برداشت‌های ذهنی افراد را به هم نزدیک کرده، از اتلاف وقت و منابع جلوگیری می‌کند. همچنین تشریح موضوع سبب می‌شود تا افرادی نسبت به تهیه پیشنهادهای پژوهشی اقدام کنند که از صلاحیت تخصصی و دقت کافی برای انجام تحقیق برخوردارند و یا اینکه تیم تحقیقاتی خود را متناسب با موارد تصریح شده، در شرح عناوین سازماندهی نمایند. به طور کلی مرحله حاضر شامل گروه‌بندی ‌هدف‌های‌ پژوهشی در قالب پروژه های است(فتحی و اجارگاه،۱۳۸۵,ص۲۵)

۶- تعیین اولویت پژوهشی از بین طرحهای تحقیقاتی مختلف

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...