منابع پایان نامه ها – تبیین قراردادی[۳۵] – 2 |
بیور و رایان اظهار کرده اند که محافظه کاری پیشرویدادی در دوره های قبلی، پیش انجام محافظه کاری پسرویدادی دوره های بعدی است. یعنی، اگر شرکتی در هزینه کردن مخارجی در یک دوره محافظه کاری پیشرویدادی داشته باشد، در ترازنامهاش چیزی به حساب دارایی منظور نشده تا در آینده، در پاسخ به اخبار بد کاهش دهد. به بیان ساده، اگر محافظه کاری پیشرویدادی منجر به عدم شناسایی یک دارایی در دوره های گذشته شده باشد، اخبار بد ناشی از کاهش ارزش این دارایی نمیتواند در سود دوره جاری شناسایی شود. در مقابل، فرض کنید شرکتی دارای محافظه کاری پیشرویدادی نیست و مخارجی را در یک دوره به عنوان دارایی ثبت نماید؛ پس اگر در یکی از دوره های آتی اخبار بد درباره منافع این دارایی ایجاد شود، انتظار بر این است که در آن دوره، بر مبنای حسابداری کاهش ارزش دارایی، محافظه کاری پسرویدادی مشاهده شود (پائی و همکاران[۲۹]، ۲۰۰۵).
۲-۲-۱- دلایل محافظه کاری
هندریکسن و ون بردا[۳۰] (۱۹۹۲) در کتاب تئوری حسابداری سه دلیل برای محافظه کاری ارائه کرده اند. اولین دلیل این است که گرایش حسابداران به بدبینی[۳۱] برای جبران خوشبینی[۳۲] بیش از حد مدیران و مالکان ضروری است. معمولاً مالکان واحدهای تجاری نسبت به تجارتاشان خوشبین هستند. این خوش بینی هم در انتخاب اقلام و هم در تأکید بر اقلام در گزارشهای حسابداری نشان داده می شود. در اثر فشار بستانکاران و سایر استفادهکنندگان از گزارشهای مالی، حسابداران سدهی نوزدهم به طور مداوم برای خودداری از انعکاس این خوشبینی در گزارش هایشان تحت فشار بوده اند. از اینرو بسیاری از اصول سنتی حسابداری مبتنی بر محافظه کاری بوده و بسیاری از این مفاهیم در حسابداری امروز هم رسوخ کردهاند.
دلیل دوم برای محافظه کاری این است که بیشنمایی[۳۳] سود و ارزشیابیها، نسبت به کمنمایی[۳۴] آن ها، برای تجارت و مالکان آن خطرناکتر است. بدین معنی پیامد زیان یا ورشکستگی بسیار جدی از پیامد سود است. بنابرین، چنین استدلال می شود که وقتی پیامد متفاوت است، دلیلی وجود ندارد که قواعد اندازه گیری و شناسایی زیانها و سودها مشابه باشد. پیش فرض مبنای این استدلال این است که حسابدار برای ارزیابی ریسک، نسبت به سرمایه گذار یا اعتبار دهنده، موقعیت بهتری دارد. با این حال، ارزیابی ریسک و پذیرش یا گریز از آن قضاوتی ذهنی است که نمیتواند توسط حسابدار انجام شود. به جای به کار بردن محافظه کاری، باید هدف گزارشهای مالی فراهم نمودن اطلاعات مناسبی باشد که به استفاده کنندگان اجازه دهد خودشان ریسک را ارزیابی نمایند.
دلیل سوم برای محافظه کاری مبتنی بر این فرض است که حسابدار نسبت به سرمایه گذاران و اعتباردهندگان به اطلاعات بیشتری دسترسی دارد و حسابدار در هنگام حسابرسی با دو نوع ریسک روبرو می شود: از یک سو، این ریسک وجود دارد که ممکن است آنچه گزارش شده، بعدا نادرست از آب درآید. از سوی دیگر، این ریسک وجود دارد که ممکن است آنچه گزارش نشده بعد درست از آب درآید. محافظه کاری بدین معنا است که تاوان افشا بیش از عدم افشا است. ایراد این شیوه این است که شواهدی اساسی مبنی بر این که پیامد کدام یک از ریسکها بیشتر از دیگری است وجود ندارد تا بتوان این جانبداری گزارشهای حسابداری را توجیه کرد. حسابدار باید تا آن جا که ممکن است برای ایجاد تعادل میان این دو ریسک تلاش کند و در هرجا که ممکن است اطلاعاتی را برای ارزیابی مناسب ریسک فراهم نماید.
از دیدگاه این دو دانشمند، محافظه کاری، در بهترین حالت روشی ضعیف برای برخورد با ابهام در ارزشیابی دارایی ها و اندازه گیری سود است، و در بدترین حالت، منجر به داده های حسابداری به طور کامل دستکاری شده می شود. خطر اصلی این است که چون محافظه کاری روشی خام است، اثرات آن ناپایدار است؛ بنابرین دادههایی که به صورت محافظه کارانه گزارش می شود، حتی توسط آگاهترین خوانندگان هم نمیتواند به درستی تفسیر شود. محافظه کاری با هدف افشای همه اطلاعات مربوط و همچنین ثبات رویه در تضاد است. همچنین ممکن است منجر به از بین رفتن قابلیت مقایسه شود؛ چرا که استانداردهای یکنواختی برای کاربرد آن وجود ندارد. بدین ترتیب هندریکسن و ون بردا بر این باورند که محافظه کاری در تئوری حسابداری جایگاهی ندارد. کم نمایی آگاهانه می تواند منجر به تصمیم گیریهای ضعیف شود همان گونه که پیشنمایی منجر به چنین امری می شود.
۲-۲-۲- تبیین های محافظه کاری
علیرغم نظر هندریکسن و ون بردا (۱۹۹۲) پژوهشگران تبیینهایی را درباره گزارشگری مالی محافظهکارانه ارائه نموده اند. همه این تبیینها نشان میدهد که محافظه کاری برای استفاده کنندگان از گزارشهای حسابداری مفید است. در ادامه به تشریح مختصر هریک از این تبیینها پرداخته می شود.
تبیین قراردادی[۳۵]:
استفاده قراردادی از محافظه کاری قدیمیترین کاربرد آن است و پژوهشگران معتقدند که این کاربرد طولانی، پیشرفت و ماهیت حسابداری و گزارشگری مالی معاصر را تحت تأثیر قرار داده و منجر به جانبداری محافظه کارانه شده است. در مقابل، سایر تبیینهای محافظه کاری بر پدیده های جدیدتری متکی هستند (واتز، ۲۰۰۳).
تقاضا برای محافظه کاری در قراردادها از بازدههای نامتقارن[۳۶] بین طرفین قرارداد و عدم تقارن اطلاعاتی[۳۷] بین آن ها ناشی می شود.
دو نوع از قراردادها منجر به حسابداری محافظه کارانه میشوند، این قراردادها عبارتند از:
-
- قراردادهای استقراض[۳۸] ؛
- قراردادهای مزایای جبران خدمات مبتنی بر سود[۳۹] .
الف) قراردادهای استقراض
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1401-09-29] [ 05:37:00 ق.ظ ]
|