پایان نامه آماده کارشناسی ارشد | ۱-۷- تعاریف نظری و عملیاتی متغیرها – 9 |
بنا به تعریف رکر (۲۰۰۰) معنای زندگی عبارت است از: ادراک نظم، انسجام و هدف در هستی و دنبال کردن اهداف ارزشمند و نیل به آن ها همراه با حس رضایتمندی. با توجه به تعریف رکر (۲۰۰۰) میتوان به ماهیت موقتی این سازه پی برد. فرصت برای یافتن معنا از تولد تا مرگ در خلال گسترهای از موقعیتهای منحصر به فرد زندگی رخ میدهد (گرابر[۱]،۲۰۰۴). این موقعیتهای زندگی فرصتهایی را برای یافتن معنا در لحظه فراهم میسازند و به شرایط خاصی همچون سلامتی، محیط فیزیکی، وضعیت اقتصادی اجتماعی، میراث فرهنگی یا هر گونه شرایط خاص انسان مدرن امروزی وابسته نیستند. یافتن معنا یک صفت محسوب می شود و نه حالت و میتوان آن را در هر موقعیتی کشف کرد (نادی و سجادیان، ۱۳۹۱). بامیستر[۲](۱۹۹۱) معتقد است هنگامی فرد می تواند احساس کند که از یک زندگی معنادار برخوردار است که چهار نیاز او به معنا، ارضا شده باشد. این چهار نیاز عبارتند از:
۱٫ هدفمند بودن جهت زندگی
۲٫ احساس کارآمدی و کنترل
۳٫ برخوردار بودن از مجموعه ای از ارزشها که بتواند به وسیله آن ها کنشهایش را توجیه کند.
۴٫ وجود یک مبنای با ثبات و استوار برای داشتن نوعی حس مثبت خود ارزشمندی(بامیستر و نیومن،۱۹۹۱).
ونگ[۳] (۱۹۹۸) معنا را به عنوان یک سازه فردی و فرهنگی مبتنی بر نظام شناختی تعریف کردهاست که انتخابهای فردی، فعالیتها و اهداف را تحت تأثیر قرار میدهد و زندگی را وقف هدفمندی، ارزشهای فردی و رضایتمندی می کند . فرد ممکن است معنا را از منابع مختلفی کسب کند . بر اساس نظریه نیمرخ معنای شخصی ونگ(۱۹۹۸) این منابع ممکن است از طریق ارتباطات، دین، تعالی فردی، پذیرش شخصی، صمیمیت و رفتار منصفانه تحقق یابد(ونگ، ۱۹۹۸).
برخی از روانشناسان مانند آلپورت (۱۹۵۴)، فرانکل (۱۹۷۲)، و مازلو(۱۹۶۲) وجود معنا در زندگی، را به عنوان مهمترین عامل مؤثر بر کنشهای روانشناختی مثبت میدانند. یافته های پژوهشی متعددی نشان داده اند که وجود معنا در زندگی عنصری اساسی در بهزیستی روانی – عاطفی است و به صورت سیستماتیکی با ابعاد گوناگونی از شخصیت، سلامت جسمی و ذهنی، سازگاری و انطباق با استرسها و اختلالات رفتاری ارتباط دارد (اسکنل و بکر[۴]، ۲۰۰۶ ).
معنادرمانی از جمله روشهایی است که می تواند به افراد در یافتن معنای زندگی و داشتن ادراکی بهتر و رضایتی بیشتر از خود و زندگی خود داشت. معنادرمانی با در نظر گرفتن گذرایی هستی و وجود انسانی به جای بدبینی و انزوا، انسان را به تلاش و فعالیت فرا میخواند و بیان میدارد که آنچه انسان ها را از پای درمیآورد، رنجها و سرشت نامطلوبشان نیست بلکه بیمعنا شدن زندگی است که مصیبتبار است . اگر رنج را شجاعانه بپذیریم تا واپسین دم، زندگی معنا خواهد داشت و معنای زندگی می تواند حتی معنی بالقوه درد و رنج را نیز در برگیرد . فرانکل میگوید در دنیا چیزی وجود ندارد که به انسان بیشتر از یافتن “معنی ” وجودی خود در زندگی یاری کند (فرانکل، ترجمه صالحیان و میلانی، ۱۳۸۶). معنادرمانی از نظر شکل، به درمانهای کوتاه چون درمان آدلری نزدیکتر است . معنادرمانگران گرچه اغلب به صورت صمیمانه و مقبول در باره موضوعات فلسفی بحث میکنند، برای اینکه درمانجو را متقاعد سازند که نگرشی آگاهانهتر و مسئولانهتر به خلاء وجودی کند، به شیوه های مختلف او را مواجهه می دهند، و برایش دلیل و برهان می آورند. نوشته های مربوط به درمان نشان می دهند که فنون درمانی، علاوه بر مواجهه دادن و تعبیرها، به مقدار زیادی به قانع سازی و استدلال نیز متکی هستند (بروچسکا، ترجمه سید محمدی، ۱۳۸۱). به نظر میرسد که این شیوه بتواند بر تغییر شرایط زندگی و رضایت افراد از خود و همسر و در کل رضایت از زندگی زناشویی مؤثر باشد. با توجه با این امر پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان اثر بخشی معنادرمانی بر رضایت زناشویی و خودکارآمدی عمومی زوجین با تعارضات زناشویی مراکز مشاوره شهر لاهیجان، طراحی گردیده است.
۱-۳- ضرورت و اهمیت موضوع پژوهش
از آنجایی که تعارض بین همسران سلامت روان اعضای خانواده تهدید کرده و باعث مشکلات مختلف در خانواده میگردد و همچنین بنیان خانواده را سست می کند، بررسی و شناسایی عوامل مؤثر برآن به منظور پیشگیری و کاهش از تعارض ضرورت مییابد. وقتی همسران تمایلی به رابطه با هم ندارند کمتر می توانند مسایل مربوط به خانواده را مورد بررسی قرار داده و در نتیجه مشکلات آن ها هر روز بیشتر از قبل می شود. تعارض بین همسران کیفیت زندگی و رضایت زناشویی را نیز کاهش میدهد . ناراضی بودن از زندگی زناشویی نگرش افراد به تواناییهای خود را نیز دچار خلل می کند، فرد احساس نا کارآمدی می کند. اهداف زندگی تغییر می کند و تعارضات بیشتر می شود و از آنجایی که این مشکلات بنیان خانواده را سست کرده و افراد خانواده را دچار مشکلات روانی و متعاقب آن جسمانی می کند؛ ضرورت دارد که پژوهشهای بیشتری در این حیطه انجام شود.
۱-۴- اهداف پژوهش
هدف اصلی:
تعیین میزان اثر بخشی معنادرمانی بر رضایت زناشویی و خودکارآمدی عمومی زوجین با تعارضات زناشویی مراکز مشاوره شهر لاهیجان
اهداف فرعی:
۱- تعیین میزان اثر بخشی معنادرمانی بر رضایت زناشویی زوجین با تعارضات زناشویی مراکز مشاوره شهر لاهیجان
۲- تعیین میزان اثر بخشی معنادرمانی بر خودکارآمدی عمومی زوجین با تعارضات زناشویی مراکز مشاوره شهر لاهیجان
۱-۵- سوالات پژوهش
سوال اصلی:
آیا معنادرمانی گروهی بر رضایت زناشویی و خودکارآمدی عمومی زوجین با تعارضات زناشویی مراکز مشاوره شهر لاهیجان، مؤثر است؟
سوالات فرعی:
۱- آیا معنادرمانی گروهی بر رضایت زناشویی زوجین با تعارضات زناشویی مراکز مشاوره شهر لاهیجان، مؤثر است؟
۲- آیا معنادرمانی گروهی بر خودکارآمدی عمومی زوجین با تعارضات زناشویی مراکز مشاوره شهر لاهیجان، مؤثر است؟
۱-۶- فرضیه های پژوهش
فرضیه اصلی:
معنادرمانی گروهی بر رضایت زناشویی و خودکارآمدی عمومی زوجین با تعارضات زناشویی مراکز مشاوره شهر لاهیجان، مؤثر است.
فرضیه های فرعی:
۱- معنادرمانی گروهی بر رضایت زناشویی زوجین با تعارضات زناشویی مراکز مشاوره شهر لاهیجان، مؤثر است.
۲- معنادرمانی گروهی بر خودکارآمدی عمومی زوجین با تعارضات زناشویی مراکز مشاوره شهر لاهیجان، مؤثر است.
۱-۷- تعاریف نظری و عملیاتی متغیرها
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1401-09-29] [ 04:21:00 ق.ظ ]
|