پایان نامه -تحقیق-مقاله – ۲-۱۲-۴- مدلهای محاسبه هزینه حقوق صاحبان سهام عادی – 7 |
۲-۱۲-۳-۳- هزینه سرمایه سهام عادی
یکی از مهمترین منابع تأمین مالی شرکتها، سهام عادی و حقوق متعلق به آن ها است. صاحبان سهام عادی، نسبت به سایر تأمینکنندگان منابع مالی شرکتها، بیشترین ریسک را متحمل میشوند؛ لذا طبیعی است که نرخ بازده مورد انتظار آنها بیشترین نرخ بازده مورد انتظار باشد.
از نقطه نظر محاسباتی، محاسبه هزینه سرمایه سهام عادی از پیچیدگی خاصی برخوردار است که این پیچیدگی ناشی از عوامل زیر است.
-
- الزام شرکتها به توزیع حداقل ۱۰% سود هر سال طبق ماده ۹۰ اصلاحیه قسمتی از مواد قانون تجارت مصوب سال ۱۳۷۴ و تکلیف شرکتها به پرداخت سود سهام مصوب، حداکثر ظرف مدت ۸ ماه از تاریخ تصویب مجمع به موجب ماده ۲۴۰ قانون مذکور، تقسیم سو را در هاله ای از ابهام قرار میدهد.
- فقدان یک روند مشخص برای سیاست گذاریها و تصمیم گیریها در شرکتها به دلیل تغییرات در مدیریت و عدم ثبات در سیاستهای کلان اقتصادی یکی دیگر از مسائلی است که بازده سهام عادی را تحت تأثیر قرار میدهد و از این طریق محاسبه هزینه سرمایه سهام عادی را با مشکل مضاعف مواجه میسازد.
با توجه به این موضوعات، محاسبه هزینه سرمایه سهام عادی کار سخت و پیچیدهای است که باید با نهایت دقت انجام شود؛ به خصوص در ایران که سهم سایر اجزای ساختار سرمایه ناچیز است، اهمیت محاسبه هزینه سهام عادی مضاعف خواهد شد (عثمانی، ۱۳۸۲).
در شرایط اقتصادی فعلی ایران، نخست اینکه نرخ بهره بدهیها به صورت دستوری تعیین میشود و سپس اینکه استفاده از بدهی به عنوان ابزار تأمین مالی با محدودیت همراه است. علاوه بر این برخی از شرکتها وضعیت خاصی دارند که با پیش فروش محصولات خود تأمین مالی میکنند و با این کار محاسبه هزینه بدهی و مقایسه آن در بین شرکتها را با مشکل مواجه مینمایند (همان).
وجود چنین شرایطی موجب میگردد هزینه بدهی و سهام ممتاز در ایران چندان با اهمیت به نظر نرسد و اهمیت هزینه سرمایه حقوق صاحبان سهام عادی افزایش یابد.
۲-۱۲-۴- مدلهای محاسبه هزینه حقوق صاحبان سهام عادی
دو روش عمده در تخمین هزینه سهام عادی وجود دارد که عبارتند از مدل سود سهام تقسیمی با فرض رشد ثابت و دیگری، مدل ارزشگذاریداراییهای سرمایهای (CAPM) که در ادامه به تشریح این دو مدل میپردازیم.
۲-۱۲-۴-۱- مدل رشد سود های تقسیمی (گوردون)
اساس این مدل بر این فرض قرار دارد که یک جریان سود تقسیمی وجود دارد که برای همیشه با نرخ مرکب g (نرخ رشد) افزایش مییابد. بنابراین کاربرد این مدل، محدود به شرکتهایی می شود که جریان آنها بر اساس چنین فرضی قرار گرفته باشد. (داموداران، ۱۳۸۸).
این مدل مبتنی بر مفروضات زیر است:
-
- سود سهام تنها درآمدی است که سهامداران از سرمایه گذاری خود در سهام کسب میکنند.
-
- سود سهام سالانه پرداخت می شود.
-
- میزان سود تقسیمی بر اساس نرخ مرکب رشد ثابت سالانه افزایش مییابد.
- نرخ رشد سود تقسیمی از نرخ بازده مورد انتظار سهامداران کمتر است.
بر اساس مفروضات مذکور هزینه سرمایه سهام عادی بر اساس رابطه زیر محاسبه میگردد:
به طوری که:
Ke: هزینه سرمایه سهام عادی (نرخ بازده مورد انتظار سهامداران عادی)
D1: سود سهام پرداختی در پایان سال اول
P0: قیمت سهام عادی در زمان صفر
g: نرخ رشد سود تقسیمی
در این مدل، مسئله مهم اندازه گیری نرخ رشد سود تقسیمی طبق باور سرمایه گذاران است و تمام سعی و کوششها باید در این جهت باشد که نرخ رشد مورد انتظار هرچه دقیقتر برآورد شود (بولو، ۱۳۸۸).
سه روش برای ارزیابی نرخ رشد هر شرکت وجود دارد (داموداران، ۱۳۸۸):
-
- اولین آنها عبارت است از کنکاش در رشد سودهای گذشته شرکت (نرخ رشد تاریخی)؛ زمانی این روش می تواند مثمر ثمر باشد که شرکت دارای رشد ثابت جهت ارزشگذاری باشد. در این حالت محدودیتها و ریسکهایی برای استفاده از این نرخ رشد برای شرکتها با نرخ رشد بالا وجود دارد. نرخ رشد تاریخی را اغلب نمی توان محاسبه نمود و حتی در صورت امکان، نمی توان به آن جهت ارزیابی رشد آتی مورد انتظار اعتماد کرد.
-
- دومین روش عبارت است از اعتماد به تحلیلگران تحقیقات سهام که به تعقیب شرکت جهت ارزیابی صحیح رشد و استفاده از آن رشد برای ارزشگذاری میپردازند. زمانی که بسیاری از شرکتها به شدت از تحلیلگران تبعیت میکنند، کیفیت ارزیابیهای رشد، مخصوصاً در طولانی مدت، امری نامطلوب خواهد بود. اعتماد به این برآورد رشدها در ارزشگذاری ممکن است که فرد را به ارزیابیهای نادرست و متناقض از ارزشگذاری رهنمون سازد.
- سومین روش، برآورد رشد از طریق عوامل بنیادی شرکت میباشد. در این روش، رشد شرکت به وسیله تخمین میزان سرمایه گذاری در دارایی ها، کیفیت این سرمایه گذاریها، به همراه دقت در تملیکها، راه اندازی کانالهای توزیع جدید و یا حتی گسترش ظرفیت بازار تعیین می شود.
۲-۱۲-۴-۲- قیمت گذاری دارایی سرمایهای
مدل قیمت گذاری داراییهای سرمایه ای، یک الگوی تعادلی برای نشان دادن رابطه بین ریسک و بازده دارایی منفرد است. به عبارت دیگر، مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای نشان میدهد که داراییها چگونه با توجه به ریسکشان قیمت گذاری میشوند. این مدل بر اساس فرضیه بازار کارا شکل گرفته است. اساس الگوی قیمت گذاری دارایی سرمایهای بر این فرض استوار است که سرمایه گذاران برای یافتن پرتفوهای کارا، نظریه پرتفوی و کاهش ریسک سیستماتیک از طریق تنوع بخشی را میدانند و به آن عمل میکنند و هر یک بنا به درجه ریسک گریزی خود یکی از پرتفوهای کارا را انتخاب میکنند (ظریف فرد و قائمی، ۱۳۸۲).
در این مدل، نرخ بازده مورد انتظار (هزینه سهام عادی) به شرح زیر محاسبه می شود:
به طوری که:
Rf: نرخ بازده بدون ریسک (معمولاً نرخ اوراق بهادار دولتی)
β: شاخص ریسک سیستماتیک سهام یا درجه تغییر پذیری بازده سهام نسبت به تغییرات بازده مجموعه سرمایه گذاری بازار
Rm: بازده بازار
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1401-09-29] [ 04:05:00 ق.ظ ]
|