1. معنویت در کار و محیط کار، به طور برجسته، یک پدیده امریکای شمالی است.

    1. به لحاظ سازمانی، پدیده ای نوپاست.

    1. متون اولیه، عوام پسندانه است.

    1. پدیده ای پلوراسیتی است.

    1. ادبیات آن، خوش بینانه و با نگرش مثبت است.

    1. تأکید بر هوشیاری و آگاهی درونی.

    1. تأکید بر ارتباط مؤثر با همکاران در محیط کار.

    1. تأکید بر وجود و حضور نیرویی برتر (خدا) در کار و محیط کار.

    1. تأکید بر همزیستی مسالمت آمیز کارکنان با طبیعت.

  1. تأکید بر ارزش های انسانی و کمال جویی کارکنان.

ویژگی های گفته شده، محققان و صاحب نظران را به چالش می‌خواند و گسترش آن، مستلزم درک ضعف ها و قوت های آن است که به پژوهش و مطالعات بیشتری نیاز دارد (رستگار، ۱۳۸۹).

۲-۱-۳-۹- اهمیت و مزایای معنویت در محیط های کاری

هنسن[۷۸] (۲۰۰۱) نیز ‌به این نکته اشاره می‌کند که نیازهای کارکنان به لحاظ نوع و حجم، تغییر یافته است و می‌گوید سازمان های کنونی در صورتی موفق خواهند بود که به طور کامل به نیازهای زیستی، اجتماعی، روانی، و معنوی کارکنان پاسخگو باشد. برخی از پژوهشگران، پارادایم جدید پاسخگوی به چالش های آینده مدیریت را «معنویت» می دانند. آنان بر این عقیده اند که «ارضای نیازهای متعالی کارکنان را می توان در مدل مربوط به معنویت جستجو کرد» (کندی[۷۹]، ۲۰۰۲).

معنویت به انسان بینش جدیدی نسبت به خود می‌دهد و به طور شگفت انگیزی اعتماد به نفس را بالا می‌برد و باعث می شود تا فرد در کارش ثبات بیشتری داشته باشد. از جمله دلایل اهمیت و ضروت معنویت به خصوص معنویت در محیط های کاری می توان به موارد زیر اشاره کرد:

    1. ورود معنویت به سازمان و محیط های کاری به کارکنان این توانایی و قدرت را می‌دهد تا چشم انداز یک پارچه تری نسبت به سازمان، خانواده و جامعه خویش به دست آورند.

    1. امروزه به نظر می‌رسد کارکنان در هر کجا که فعالیت می‌کنند، چیزی فراتر از پاداش های مادی در کار جست و جو می‌کنند. آنان در جستجوی کاری با معنا، امیدبخش و خواستار متعادل ساختن زندگی شان هستند.

      1. پدیده عدم اطمینان در محیط های کنونی، سازمان ها را بر آن داشته است تا از معنویت به عنوان منبعی سرشار از مفهوم پایداری بهره برده و تناقض میان نظم و بی نظمی در سازمان را حل و فصل نمایند. سازمان ها برای فعالیت مستمر در عرصه های مختلف نیازمند ایجاد تعادل بین دو حالت تغییر و ثبات اند، از یک سو نظم و ثبات سازمان ها با عقلانیت (‌نیم‌کره چپ) پیوند می‌خورد و از سوی دیگر بی نظمی و تغییر سازمان ها با معنویت (‌نیم‌کره راست) قابل توجیه است. بهره وری با تلفیق دو مقوله عقلانیت و معنویت در سازمان ها میسر است.

  1. کارکنان هوشمند امروزی، سازمان هایی را برای کار بر می گزینند که به آنان در یافتن خویشتن کامل خود در کار کمک نماید. می توان گفت که کارکنان در سازمان به دنبال چیزی بیش از ارضای نیازهای مادی اند.

در مجموع اهمیت و ضرورت معنویت در محیط کار آن چنان است که می‌تواند برای سازمان ها، انسانیت و برای اجتماع، فعالیت و برای محیط، مسئولیت را به ارمغان آورد (بیک زاده و همکاران، ۱۳۹۰).

مطالعات همچنین نشان می‌دهند که تشویق معنویت در محیط کار می‌تواند منجر به مزایای زیادی شود. یکی از حوزه های مدیریت که می‌تواند استفاده زیادی از معنویت داشته باشد، مدیریت تغییر سازمانی است که هدف آن کمک به تغییر رفتار افراد در سازمان و در نتیجه کسب اهداف عملکردی به صورتی اثربخش و سریع است. روش های سنتی تغییر افراد و فرهنگ سازمانی بر همسو کردن ساختارها و سیستم های سازمانی با رفتارهای مطلوب متمرکز است. این روش مستلزم تلاش و استمرار فوق العاده است. می‌توانیم این روش را «تغییر از بیرون به درون» بنامیم؛ زیرا در این روش، تغییر ابتدا از عناصری بیرون افراد آغاز می شود. در مقابل دانش معنوی پیشنهاد می‌کند که تغییر می‌تواند به صورت «از درون به بیرون» مدیریت شود. در واقع افرادی که زندگی معنوی را تجربه می‌کنند، می‌توانند با روش های سازگار با اهداف سازمانی موجب رشد و توسعه خود و سازمان شوند (هیتن[۸۰] و همکاران، ۲۰۰۴).

۲-۱-۳-۱۰- مدرسه با روح (روح بخش)

مدرسه خود از یک روح سرشار برخوردار است. این موضوع به ندرت مورد تأکید قرار می‌گیرد، و در عوض مدرسه به صورت یک ماشین و یا کارخانه شناخته شده است. یکی از دلایل این طرز تفکر وارد کردن برخی اصول و زبان دنیای تجارت مانند جنبش مدیریت کیفی جامع[۸۱] می‌باشد. برخی مواقع مؤسسات و مدارس اقدام به نوسازی می‌کنند تا واحدهای ظریف تر و مناسب تر گردند، در اینجا مؤسساتی که مورد طرح ریزی مجدد قرار گرفته اند، جایگاه ناچیزی برای روح باقی می ماند. نتیجه این گونه به گفته دالاکوستا (۱۹۹۵) برخی نمونه های این گونه فرسودگی را تشریح نموده است:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...