در وضع قوانین برای صنف های مختلف و یا وضع مالیات برای مشاغل مختلف نیز، اصل عدالت گاهی اقتضای تفاوت را دارد، نه آنکه برای همه به طور مساوی یک قانون را وضع کرد. هرچند در برابر همگان برابرند و هرگز نباید تفاوتی باشد.اسلام در وضع قوانین برای زن و مرد، عدالت را مراعات ‌کرده‌است و این الزاماًً همه جا به معنای تساوی نیست، گاه حقوق و تکالیفی برابر دارند و گاه متفاوت. (موارد آن بعداً مطرح می شود (کاتوزیان، ناصر،۱۳۸۶، ص۲۴)



۲-۱-۷- وضع قوانین و مصالح عمومی

هنگامی که قانون‌گذار، بنای وضع قانونی را برای جامعه دارد، نظر به مجموعه ی افراد می‌کند، مصالح اجتماعی و عمومی مردم را ملاحظه کرده، قانونی را وضع می‌کند.

به تعبیر دیگر: حکمت و فلسفه وضع یک قانون، به نوع مردم و مصلحت کلی جامعه بر می‌گردد،

هرچند ممکن است، در موردی خاص و یا درباره ی برخی از افراد، آن فلسفه جاری نباشد.

مثلاً برای ایجاد نظم و عبور و مرور، قوانینی وضع می شود. تا از هرج و مرج، بی نظمی، از هم پاشیدگی و تصادف جلوگیری گردد، از جمله قانون‌گذار می‌گوید: عبور از چراغ قرمز ممنوع!

اگر راننده ای پس از نیمه ی شب با اتومبیل خود به چهار راهی برسد، چراغ قرمز باشد، آنگاه بخواهد با مصلحت سنجی شخصی و تحت این عنوان که: من عجله دارم! خیابان هم خلوت است. هدف و فلسفه ی توقف در برابر چراغ قرمز، عدم هرج و مرج و جلوگیری از تصادفات است و اینک همه ی این امور منتفی است، ‌بنابرین‏ عبور از چراغ قرمز برای من مجاز است آنگاه از چراغ قرمز عبور کند، هرگز این توجیهات را قانون‌گذار از او نمی پذیرد! چرا که این نوع مصلحت سنجی ها، خود سبب هرج و مرج دیگری خواهد شد. (کاتوزیان، ناصر،۱۳۸۶، ص۳۲)

در تفاوت حقوق زن و مرد، اسلام مصالح و حکمت هایی را در نظر گرفته است و قوانینی را بر آن اساس وضع ‌کرده‌است. این تفاوت ها، ‌بر اساس تفاوت های طبیعی و اختلاف وظایف مرد و زن است. و هرگز عدم وجود حکمتی ‌در مورد خاصّ، سبب نقص آن قانون نخواهد شد.

مثلاً تعیین ارثِ بیشتر برای مردان (در برخی موارد) به تفاوت در نیازها و هزینه ها بر می‌گردد و بدان جهت است که نیاز مردان جهت تأمین هزینه های خانواده ـ از جمله همسرش ـ بیش از نیاز زنان است مرد باید همه ی هزینه ی خود و هم هزینه ی فرزندان و همسرش را بپردازد. حال اگر در موردی خاص، زنی شوهرش را از دست داده باشد، و سرپرستی چند فرزند هم به عهده ی او باشد؛ نمی توان قانون ارث را نقض کرد. (کاظم زاده،علی،۱۳۸۱، ص۸۶)

بخش دوم: جایگاه زن در اسلام

۲-۲- زن در نگاه اسلام

پرداختن به جایگاه زن در این قسمت از تحقیق از آن جهت اهمیت دارد که برخی ها تفاوت در حقوق و تکالیف زن و مرد را به تفاوت ارزشی زن و مرد تعبیر کرده‌اند و لذا شایسته است با پرداختن به آن از ایجاد شبهه و نقص در برداشت ها جلوگیری کنیم.

۲-۲-۱- زن در قرآن کریم

قرآن کریم مسائل مربوط به زن را در سه محور زندگی فردی، خانواده و جامعه در آیات متعددی نزدیک به ۲۰۰ آیه طرح ‌کرده‌است. در اینجا ۱۵ موضوع را که نشان دهنده دید و رأی کلی قرآن درباره زن است می آوریم.

    1. در داستان آفرینش انسان، که از خلاقیت و جانشینی، سجده فرشتگان، دمیدن روح، تعلیم اسماء، وسوسه شیطان، عصیان و نافرمانی، تلقی و دریافت کلمات، توبه و ماده آفرینش، سخن رفته، زن و مرد یکسان دانسته شده اند. در این آیات سخن از «انسان»، «بشر» و «بنی آدم» است[۳].

  1. قرآن کریم درباره استعدادها و امکانات مربوط به زن و مرد نیز نگرش واحدی دارد. استعدادهای درونی چون، برخورداری از روح الهی[۴]، تسویه و تعدیل در خلقت[۵]، برخورداری از ابزار ادراکی[۶]، داشتن فطرت الهی[۷]، وجدان اخلاقی[۸] و حمل امانت[۹] را برای هر دو می‌داند.

در امکانات بیرونی چون، خلقت طبیعت[۱۰]، دانش[۱۱]، فرستادن رسولان[۱۲] و تنزیل کتاب[۱۳] نیز، به زن و مرد یکسان نگریسته است. (حکیمی، محمدرضا، دفاع از حقوق زن، ص ۲۴)

    1. هدف آفرینش آدمیان را که عبودیت[۱۴]، امتحان[۱۵]، حیات طیبه[۱۶] و شناخت قدرت الهی[۱۷] است، به صورت عام مطرح ‌کرده‌است.

  1. در ارزش های انسانی، چون ایمان و عمل صالح[۱۸]، علم و دانش[۱۹]، سبقت در ایمان[۲۰]، تقوا و پارسایی[۲۱]، هجرت[۲۲] و جهاد[۲۳]، زن و مرد را برابر می بیند.

آیه ۳۵ از سوره احزاب به تسویه زن و مرد در پاره ای از این ارزش های یاد شده تصریح ‌کرده‌است. خدا برای مردان مسلمان و زنان مسلمان و مردان مؤمن و زنان مؤمن و مردان اهل اطاعت و زنان اهل اطاعت، مردان راستگوی و زنان راستگوی، مردان شکیبا و زنان شکیبا، مردان خدا ترس و زنان خداترس، مردان صدقه دهنده و زنان صدقه دهنده، مردان روزه دار و زنان روزه دار، مردانی که شرمگاه خود را حفظ می‌کنند و زنانی که شرمگاه خود را حفظ می‌کنند و مردانی که خدا را فراوان یاد می‌کنند و زنانی که خدا را فراوان یاد می‌کنند، آمرزش و مزدی بزرگ داده است.

    1. مسیر تکامل و راه سعادت را برای همگان «صراط مستقیم[۲۴]» معرفی کرده و همه را بدان دعوت ‌کرده‌است.

    1. شیطان را دشمن مشترک انسان معرفی کرده، تأثیرگذاری او را در زن و مرد یکسان می‌داند[۲۵]، در آغاز خلقت نیز شیطان هر دو را وسوسه کرد و هر دو را فریب داد[۲۶]. چنین نیست که مهر و قهر شیطان میان زن و مرد تقسیم شده باشد، که دوستی اش از آن زن و دشمنی او تنها با مرد باشد.

  1. زنان و مردان را مکمل یکدیگر می‌داند و از این مطلب چنین تعبیر ‌کرده‌است:

هن لباس لکم و انتم لباس لهن[۲۷]

آنان (زنان) پوشش شما هستند و شما پوشش آنهایید.

علامه طباطبایی معنای آیه را چنین توضیح داده است:

الظاهر من اللباس معناه المعروف و هو ما یستر به الانسان بدنه و الجملتان من قبیل الاستعاره فان کلا من الزوجین یمنع صاحبه عن اتباع الفجور و اشاعته بین افراد النوع فکان کل منهما لصاحبه لباساً یواری به سواته و یستر به عورته. (طباطبایی،محمدحسین، ۱۳۹۳ق)

لباس همان معنای معروف را دارد. یعنی آنچنان انسان با آن بدن را می پوشاند. این دو جمله به صورت استعاره به کار رفته اند، زیرا هر یک از زن و مرد دیگری را از دنبال شر، و آن را شایع ساختن باز می‌دارد. پس هر کدام برای دیگری لباسی است که با او پلیدی های خود را پنهان می‌دارد.

  1. خداوند آنگاه که مثل و نمونه برای مؤمنان و کافران ذکر می‌کند از زنان نام می‌برد، مریم و همسر فرعون را نمونه برای همه مؤمنان و همسر نوح و همسر لوط را نمونه برای کافران معرفی می‌کند:

خدا برای کافران مثل زن نوح و زن لوط را می آورد که هر دو در نکاح دو تن از بندگان صالح ما بودند و به آن دو خیانت ورزیدند. و آن ها نتوانستند از زنان خود رفع عذاب کنند و گفته شد با دیگران در آتش در آیید.

و خدا برای کسانی که ایمان آورده اند؛ زن فرعون را مثل می زند آنگاه که گفت: ای پروردگار من، برای من در بهشت نزد خود خانه ای بنا کن و مرا از فرعون و عملش نجات ده و مرا از مردم ستمکار برهان.

و مریم دختر عمران را که شرمگاه خویش را از زنا نگه داشت و ما از روح خود در آن دمیدیم و او کلمات پروردگار خود و ‌کتاب‌هایش را تصدیق کرد و او از فرمانبرداران بود[۲۸].

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...