اگر چه تاکنون تعاریف گوناگونی از خوشههای صنعتی ارائه شده است اما همگی آن ها در دو عنصرتمرکز جغرافیایی بنگاهها و همسویی واحدها در تولید یک ارزش افزوده ی خاص مشترک هستند(صلواتیان، ۱۳۸۹). براین اساس، سازمان یونیدو با لحاظ این دو عنصر اساسی، یک خوشه صنعتی را اینگونه تعریف میکند: «خوشه، مجموعهای از شرکتهاست که در یک ناحیه یا منطقه ی جغرافیایی تمرکز یافته و با تهدیدها و فرصتهای مشترکی مواجهند». این شرکتها مجموعهای از محصولات مرتبط یا مکمل را تولید کرده و به بازار عرضه میکنند. چنین تمرکزی باعث ایجاد کسب و کارهای مرتبط میشود و به پیدایش خدمات تخصصی در زمینههای فنی، مدیریتی و مالی و غیره کمک میکند.
شواهد تجربی نشانگر آن است که خوشه سازی به ویژه در فعالیت های سنتی با مقیاس کوچک و محتاج به نیروی کار زیاد عمومیت دارد. ارتقاء دادن این فعالیت ها کمک میکند تا ساختار شرکت از لحاظ اندازه متوازن شود و به نیروی کار احتیاج زیادی پیدا نماید. این ویژگی های خصوصی سازی موجب گردید که نظر سیاست گذاران کشورهای رو به توسعه و سازمان های مساعدت کننده را جلب شود. آن گونه که شمار زیادی از سازمان های دو جانبه و چند جانبه از جمله بانک جهانی[۱۶]، سازمان توسعه صنعتی ملل متحد[۱۷](یونیدو) و سازمان جهانی کار[۱۸]) به مزایای خوشه سازی پی برده و برآن شدند تا برنامه های توسعه ای خود را در بخش شرکت های کوچک و متوسط و بخش خصوصی در این چهار چوب باز نگری کنند(اشمیتز[۱۹]، ۲۰۰۷).
مایکل پورتر(۲۰۰۳) معتقد است، دامنه ی جغرافیایی خوشه ها از یک منطقه، یک ایالت، یا حتی یک شهر به کشورهای همسایه و نزدیک به یکدیگر میتواند توسعه یابد. وی در کتاب خوشه ها و رقابت اقتصادی جدید[۲۰] در سال ۱۹۹۸ بیان میکند؛ خوشه های صنعتی بهره وری و نوآوری را تا سطوح بالایی افزایش میدهند. در این کتاب، پورتر به تفصیل توضیح میدهد که خوشه های صنعتی بر رقابت از سه راه گسترده تاثیر میگذارند: ابتدا، از طریق افزایش بهره وری شرکت ها بر اساس منطقه؛ دوم، تحریک و هدایت مسیر و فضای نوآوری؛ و سوم، به واسطه تحریک تشکیل کسب و کارهای جدید در داخل خوشه؛ و در نهایت خوشه صنعتی مجاورت جغرافیایی، فرهنگی، و نهادی مجموعه ای از شرکت ها با دسترسی خاص، روابط نزدیکتر، اطلاعات بهتر، انگیزه های قوی تر و مزیت های دیگری که برای بهره برداری از فواصل دور سخت میباشد را ارائه میدهد.
۲-۴٫ خوشه ی صنعتی
۲-۴-۱٫ تعریف خوشه ی صنعتی
مفهوم خوشه های صنعتی به علت تازه بودن و عدم استحکام کافی در نظریه پردازی هنوز دارای ابهاماتی در تعریف و کاربرد است. هرچند ایده ی خوشه صنعتی توسط پورتر در ۱۹۹۰ شروع شد؛ ولی پس از آن تعاریف متعددی از یک خوشه صنعتی ارائه گردید. خوشه های صنعتی عموماً به عنوان گروهی از بنگاه های تجاری و سازمان های غیرتجاری تعریف میشوند و عنصر کلیدی برای اعضای گروه، رقابتی عمل کردن آن ها است. آنچه این خوشه ها را به یکدیگر مرتبط میسازد؛ روابط متقابل بنگاه های عضو در آن ها به عنوان خریدار و عرضه کننده نیازهای یکدیگر، استفاده از تکنولوژی های مشترک، خریداران مشترک، کانالهای توزیع مشترک، مشاوره و ذخیره نیروی کار همگانی است. شرکت های رقابتی، خوشه های رقابتی را ایجاد می نمایند و جاذبه های اقتصادی در نهایت خوشه ها را به یکدیگر نزدیک خواهد نمود(انریچ، ۱۹۹۶). اگرچه برخی از محققین بر نقش سرمایه ی اجتماعی در همکاری های متقابل بین بنگاه های موجود در یک خوشه تأکید می ورزند، با این حال ممکن است فواید حاصل از حضور در خوشه به برخی از بنگاهه ای عضو منتقل نگردد. سازمان های غیرتجاری عضو خوشه شامل دانشگاه ها، برنامه های توسعه صنعتی دولتی، نهادهای تشکیل شده غیردولتی به صورت سازمان های غیر دولتی(NGO )، انجمن های صنفی و غیرصنفی محلی، واسطه های زنجیره ای و مشابه این ها هستند. این عناصر در ادبیات خوشه ها به عنوان مؤسسات حمایتی وابسته عنوان گردیده اند و از مهمترین عناصر کلیدی موفقیت خوشه ها به شمار میروند.
با توجه به ابعاد و متغیرهای مختلف دخیل، در عمل تعریف خوشه های صنعتی مشکل است. مخصوصاً اگر بخواهیم در یک تعریف کلیه ابعاد خوشه ای را مطرح سازیم. از طرفی ابعاد فضا و زمان مهمترین فاکتورهای مؤثر بر سیاست گذاری خوشه ای هستند که تصمیم در خصوص برنامه های خوشه ای را تحت تأثیر قرار میدهند. از طرف دیگر داده ها و مواد به کار رفته، ممکن است محدودیت هایی را بر تعریف خوشه اعمال نمایند. با این حال شاید نیازی نباشد تا کلیه ی این محدودیت ها را در تعریف خوشه لحاظ شود. در زیر تعاریف متفاوت ارائه شده برای خوشه توسط محققین مختلف ارائه و سپس به یک تعریف قابل قبول برای اهداف این تحقیق دسترسی خواهیم یافت .
– از نظر پورتر(۱۹۹۰) گروهی از شرکت های دارای پیوندهای عمودی قوی و مستقر در یک منطقه که از لحاظ جغرافیایی لزوماًً به یکدیگر نزدیک نیستند. البته در تعریف دوم و جدیدتر پورتر(۱۹۹۸) خوشه عبارت از تمرکز جغرافیایی نهادها و شرکت های مرتبط با یکدیگر در یک حوزه خاص است.
– آلتنبرگ و استامر[۲۱](۱۹۹۹) خوشه را در عام ترین مفهوم، به تمرکز مکانی فعالیت های اقتصادی در زمینهای خاص تعریف میکنند. زیرا آنچه سبب می شود که خوشه ها این چنین مورد توجه سیاستگزاران قرار گیرند، فرصت های مربوط به کارایی جمعی است که از صرفه های اقتصادی بیرونی، پائین بودن هزینه های معاملاتی و اقدام جمعی سرچشمه میگیرد. به این ترتیب صرفاً تجمع مکانی شرکت هایی که ارتباط با یکدیگر ندارند، نمی تواند کارایی جمعی را افزایش دهد. این تعاملات و اثرات بیرونی است که مورد توجه است. بنابرین خوشه، مجموعه ای نسبتاً بزرگ از بنگاه های اقتصادی است، که در محدوده مکانی خاصی قرار دارند، پیشینه تخصصی مشخص دارند و در آن خوشه، تجارت بین بنگاهی و تخصص بنگاهها چشم گیر است.
– از نظر انریچ[۲۲](۱۹۹۶) خوشه های صنعتی در حالت عادی به صورت یک گروه از بنگاه ها و مؤسسات اقتصادی و غیراقتصادی هستند که به صورت افقی و عمودی با یکدیگر در ارتباطند، با یکدیگر همکاری دارند و همچنین با یکدیگر رقابت میکنند. طبق این تعریف، خوشه ها تمرکز جغرافیایی شرکت ها و نهادهایی باهمبستگی درونی ویژه در یک زمینه خاصهستند. خوشه ها آرایشی از صنایعهمبسته و موجودیت های دیگر را شامل میشوند که برایرقابت مهم هستند. همچنین خوشه ها اغلب به جریانهای پایین دستی گسترش مییابند.
– هامفری و اشمیتز[۲۳](۱۹۹۸) در تعریف خود؛ تمرکز بخشی و جغرافیایی بنگاه ها را خوشه میگویند. چنین تمرکزی باعث برخورداری از صرفه جوئی های بیرونی میگردد. وجود خوشه همچنین باعث جذب کارگزاران بازارهای دوردست شده و به ظهور خدمات تخصصی در زمینههای فنی، مالی و مدیریتی کمک میکند.
– از نظر کتلز[۲۴](۲۰۰۴) خوشه ها گروه هایی از شرکت ها و سازمان های قرار گرفته در یک منطقه ی جغرافیایی مشخص هستند که به وسیله وابستگی های درونی یک ارتباط درون گروهی از محصولات و خدمات را تشکیل میدهند.
– انجمن ملی ایالت ها[۲۵](۲۰۰۲) خوشه را انبوهی از شرکت های مجتمع شده در یک محدوده جغرافیایی
[سه شنبه 1401-09-29] [ 05:18:00 ق.ظ ]
|