کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


شهریور 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        


 خطرات فروش ابزارهای دیجیتال
 بازاریابی موثر در توییتر
 معرفی نژادهای محبوب سگ
 کسب درآمد از تبلیغات گوگل
 نشانه‌های عشق ماندگار
 درآمد از فروشگاه آنلاین
 ملاک‌های ازدواج از دید روانشناسی
 درآمد از طریق وبسایت
 رازهای درآمدزایی از بلاگ‌نویسی
 افزایش فروش عکس آنلاین
 احساس گناه در رابطه عاشقانه
 راه‌های ساده درآمد خانگی
 درمان جوش سگ در خانه
 تولید محتوای تعاملی موفق
 آموزش دستشویی سگ ژرمن شپرد
 درآمد از ترجمه هوش مصنوعی
 اشتباهات پرهزینه در پادکست‌نویسی
 کسب درآمد بدون سرمایه اولیه
 خطرات درآمد طراحی با هوش مصنوعی
 درآمد از عکاسی آنلاین
 کسب درآمد از آموزش هوش مصنوعی
 شناخت نژاد سگ کن کورسو
 احساس تنهایی در روابط عاشقانه
 معیارهای انتخاب همسر برای مردان
 نگهداری سگ ساموید پشمالو
 اقدامات ضروری نگهداری گربه
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید



جستجو


 



(رابطه ۳-۱۵)

با توجه به توضیحات فوق ‌در مورد نحوه محاسبه فاصله بین دوعدد فازی، فاصله هر یک از مؤلفه‌ ها را از ایده‌آل مثبت و ایده‌آل منفی برطبق روابط (۳-۱۶) و (۳-۱۷) به دست می‌آوریم.

(رابطه۳-۱۶)

(رابطه ۳-۱۷)

سپس نزدیکی نسبی مؤلفه‌ i ام به ایده‌آل مثبت به وسیله رابطه (۳-۱۸) تعریف می‌شود.

(رابطه ۳-۱۸)

و در نهایت، رتبه بندی نهایی گزینه‌های موجود از مسئله مفروض بر اساس ترتیب نزولی صورت می‌گیرد.

تکنیک ویکور

مدل‌های تصمیم‌گیری چند معیاره از جمله مدل‌هایی تصمیم‌گیری بوده که در دو دهه اخیر، از استقبال بالایی برخوردار بوده است. این تکنیک‌ها و مدل‌ها کاربرد بسیار گسترده‌ای در تصمیم‌گیری‌های پیچیده هنگامی که معیارهای متعدد و گاه متضاد وجود دارند، پیدا نموده‌اند. قدرت بسیار بالای این تکنیک‌ها در کاهش پیچیدگی تصمیم‌گیری، استفاده هم‌زمان از معیارهای کیفی و کمی و اعطای چارچوب ساختارمند به مسائل تصمیم‌گیری و نهایتاًً کاربرد آسان آن‌ ها باعث شده است تا به عنوان ابزار دست تصمیم‌گیران خطه‌های مختلف مورد استفاده قرار گیرد. این تکنیک‌ها مسائل تصمیم را در قالب یک ماتریس همانند زیر فرموله کرده و تحلیل‌های لازم را روی آن ها انجام می‌دهند.

x_n

x_2

x_1

x_1n

x_12

x_11

A_1

x_2n

x_22

x_21

A_2

D =

x_mn

x_m2

x_m1

A_m

در این ماتریس، نشان دهنده گزینه i ام، نشان دهنده شاخص j ام و نشان دهنده ارزش شاخص j ام برای گزینه i ام است. شیوه های تصمیم‌گیری چند شاخصه‌ای گوناگون است و هرکدام ویژگی‌ها و شرایط کاربرد خاص خود را دارد. یکی از مهم‌ترین شیوه‌ هایی که مورد استفاده قرار گرفته است تکنیک ویکور می‌باشد.

روش ویکور شامل مراحل زیر می‌باشد.

۱) بی مقیاس سازی ماتریس تصمیم با بهره گرفتن از رابطه زیر:

۲) تعیین راه حل ایده آل مثبت و راه حل ایده آل منفی با بهره گرفتن از روابط زیر:

۳) محاسبه مقدار مطلوب و مقدار نامطلوب برای هریک از گزینه ها با بهره گرفتن از روابط زیر:

که در روابط بالا و به ترتیب به عنوان مقدار مطلوب و نامطلوب هر یک از گزینه ها و به عنوان وزن هریک از معیارها محسوب می‌شود. وزن معیارها معمولا از طریق شیوه های مختلف وزن دهی از جمله روش آنتروپی و تحلیل سلسله مراتبی و … به دست می‌آید.

۴) محاسبه شاخص ویکور با بهره گرفتن از رابطه زیر:

(۶)

که در رابطه بالا به عنوان مقدار شاخص ویکور برای گزینه i ام؛ ؛ ؛ ؛ و به عنوام وزن ماکزیمم مطلوبیت گروهی که معمولا ۵/۰ در نظر گرفته می‌شود.

مرتب‌کردن گزینه‌ها ‌بر اساس کاهش مقادیر R، S و Q

در این مرحله با توجه به مقادیر R، S و Q گزینه‌ها در سه گروه مرتب می‌شوند در نهایت گزینه‌ای به عنوان گزینه برتر انتخاب خواهد شد که در هر سه گروه به عنوان گزینه برتر شناخته شود. ترتیب قرارگیری گزینه‌ها با توجه به کاهش مقادیر R، S و Q می‌باشد. لازم به ذکر است که در گروه Q گزینه‌ای به عنوان گزینه برتر انتخاب می‌شود که بتواند دو شرط زیر را ارضاء کند:

الف) شرط۱: اگر A(1) و A(2) به ترتیب اولین و دومین گزینه برتر در گروه Q و n بیانگر تعداد گزینه‌ها باشد، رابطه زیر برقرار باشد:

ب) شرط۲: گزینه A(1) باید حداقل در یکی از گروه‌های R و S به عنوان رتبه برتر شناخته شود.

زمانی که شرط اول برقرار نباشد، مجموعه‌ای از گزینه‌ها به صورت زیر به عنوان گزینه‌های برتر انتخاب می‌شوند:

=گزینه‌های برتر

بیشترین مقدار M با توجه به رابطه زیر محاسبه می‌شود:

زمانی که شرط دوم برقرار نباشد دو گزینه A(1) و A(2) به عنوان گزینه های برتر انتخاب می‌شوند.

فصل چهارم

تجزیه و تحلیل داده ها

۴-۱- مقدمه

پس از آشنایی با روش تحقیق و معرفی مراحل انجام تحقیق در فصل قبل، در این فصل به پیاده ­سازی مراحل ذکر شده پرداخته می­ شود. ابتدا به تعیین معیار­های مؤثر در سنجش اثربخشی پروژه­ های تحقیقاتی پرداخته و سپس وزن و اهمیت نسبی هر یک ازای معیارها مشخص می­گردد . در نهایت با بهره گرفتن از روش‌های تصمیم‌گیری چند معیاره به بررسی اثربخشی پروژه­ های تحقیقاتی پرداخته می­ شود.

۴-۲- تعیین معیار­های مؤثر بر سنجش اثربخشی پروژه­ های تحقیقاتی با بهره گرفتن از روش دلفی فازی

در ابتدا با مرور جامع پیشینه تحقیق، معیار­های مؤثر بر سنجش اثربخشی پروژه­ های تحقیقاتی استخراج شده است. در ادامه به منظور تعیین مهمترین معیار­هایی که بر سنجش اثربخشی پروژه­ های شرکت موثرند و خبرگان ‌در مورد آن­ها اجماع دارند، از روش دلفی فازی استفاده شده است.

در اولین مرحله استفاده از روش دلفی فازی، باید خبرگان انتخاب و در خصوص موضوع، روش و مدت تحقیق توجیه شوند. برخی از ویژگی­های اصلی برای انتخاب خبرگان بدین شرح است:

    • با مسئله مورد بحث درگیر باشند،

    • اطلاعات مداوم از مسئله برای ادامه همکاری داشته باشند،

    • دارای انگیزه کافی برای شرکت در فرایند دلفی باشند،

  • و احساس کنند اطلاعات حاصل از یک توافق گروهی برای خود آن ها نیز ارزشمند خواهد بود (فیضی و دهقان دهنوی, ۱۳۸۸).

بنا به موارد اشاره شده ۱۱ نفر به عنوان تیم خبره از بین پرسنل واحد­های مربوط به امور پروژه­ های تحقیقاتی در شرکت برق منطقه­ای یزد انتخاب شدند.

پرسش­نامه­ پژوهش حاضر با هدف کسب نظر خبرگان راجع به میزان موافقت آن­ها با معیار­های مؤثر بر سنجش اثربخشی پروژه­ های تحقیقاتی، طراحی شده است. ‌بنابرین‏ خبرگان از طریق متغر­های کیفی “کم”، “متوسط” و”زیاد” میزان موافقت خود را بیان کرده ­اند. استفاده از متغیرهایی با ارزش­های قطعی، خبرگان را در اظهار­نظر دچار مشکل می­ کند. به همین دلیل، واضح است که متغیرهای کیفی، آزادی عمل بیشتری را به خبرگان می­دهد. استفاده از متغیرهای کیفی مانند “کم”، “متوسط”، “زیاد” مشکلات فوق را تا حدودی حل خواهد نمود. نظر افراد نسبت به متغیرهای کیفی مانند کم یا زیاد، یکسان نیست. از آنجا که خبرگان دارای خصوصیات متفاوت هستند ‌بنابرین‏ از ذهنیت­های متفاوتی نیز برخوردارند، و اگر به گزینه­ ها بر اساس ذهنیت­های متفاوت پاسخ داده شود، تجزیه­و­تحلیل متغیرها فاقد ارزش می‌باشد. ولی با تعریف دامنه متغیرهای کیفی، خبرگان با ذهنیت یکسان به سوال­ها پاسخ خواهند داد. لذا متغیرهای کیفی به صورت اعداد فازی ذوزنقه ای شکل …..تعریف می­ شود: کم(۰،۰،۲،۴)، متوسط (۳،۴،۶،۷)، زیاد (۶،۸،۱۰،۱۰) (چانگ، ۱۹۹۸).

شکل ۴- ۱٫ تابع عضویت متغیرهای زبانی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1401-09-29] [ 04:30:00 ق.ظ ]




مورد دیگر در الگوی اریکسون و مارسیا شیوه‌ای است که در آن برقراری یک «هویّت» با «تکلیفی» مشخّص می‌شود که باید آن را تکمیل کرد یا به پایان رساند. اندیشمندان جدید در حوزه ساخت‌گرایی اجتماعی، این مسأله را زیر سؤال برده‌اند و در عوض اعلام می‌کنند که احساس ما ‌در مورد خودمان همواره در حال تغییر و تکامل است (مارکوس و نوریوس[۶۱]، ۱۹۸۶؛ به نقل از میکوچی، ۱۹۹۸). علاوه بر این، باید ‌به این نکته مهم توجّه داشت که هویّت چیزی منفرد و مجزّا نیست، بلکه جنبه‌های متعدّدی را دربر می‌گیرد از جمله: هویّت شغلی، هویّت ارزشی ـ مذهبی، هویّت جنسی و … فرایند تثبیت موقعیّت در هریک از این حوزه ها ممکن است خطّ سیر و چارچوب زمانی متفاوتی را طی کند (آرچر[۶۲]، ۱۹۸۹؛ به نقل از میکوچی، ۱۹۹۸).

      1. رویکرد فرآیندی

رویکرد فرآیندی بین نقش جامعه و تحوّل درونی وحدت ایجاد می‌کند. هویّت به عنوان یک فرایند، نوجوان را جهت سازگاری بیشتر در زندگی به استفاده از منابع هدایت می‌کند (برزونسکی، ۲۰۰۴). وقتی تلاش‌های سازگارانه‌ی نوجوان شکست می‌خورد، بازخوردهای منفی ممکن است نیازی برای اصلاح‌کردن جنبه‌های ساختاری هویّت ایجاد کند.

نظریّه‌پردازانی هم‌چون گرتوانت[۶۳]، کرتینز[۶۴] و برزونسکی دارای رویکرد فرآیندی به هویّت هستند که به تکمیل ‌نظریه‌ی پایگاه‌های هویّت پرداختند (شوارتز[۶۵]، ۲۰۰۱).

        1. دیدگاه گرتوانت

مدل نظری گرتوانت بر هویّت فردی متمرکز است. کاوش‌گری از دیدگاه گرتوانت (۱۹۸۰، به نقل ازشوارتز، ۲۰۰۱) دارای دو عنصر توانایی و جهت‌گیری است. توانایی‌ها که دارای جهت‌گیری شناختی هستند عبارتند از: ارائه‌ دیدگاه‌ها، برّرسی دیدگاه‌های مختلف، حلّ مسائل و تفکّر انتقادی. جهت‌گیری‌ها مرتبط با عوامل نگرشی هستند، همانند انعطاف‌پذیری و به تعویق‌انداختن تصمیم‌گیری‌ها. گرتوانت فرض می‌کند که توانایی‌ها و جهت‌گیری‌ها عناصر مستقلّ فرایند کاوش‌گری هستند و هرکدام مستقل از دیگری است.

علاوه بر دو عنصر اشاره شده در فرایند کاوش‌گری هویّت، گرتوانت پنج عنصر پیش‌نیاز را برای فرایند کاوش‌گری در نظر می‌گیرد. تمایل به جست‌وجوی اطّلاعات، حضور یا عدم حضور نیروهای محرّک در محیط زندگی و اجتماع، رضایت یا عدم رضایت از هویّت جاری، انتظار برای کاوش‌گری و تمایل برای کاوش‌گری (شوارتز، ۲۰۰۱).

از نظر گرتوانت (۱۹۸۰، به نقل ازشوارتز، ۲۰۰۱) عناصری که موجب موفّقیّت در فرایند کاوش‌گری می‌شوند و سطح تعهّد را افزایش می‌دهند عبارتند از:

    1. عوامل شخصیّتی: مانند انعطاف‌پذیری، عزّت‌نفس، تمایل کنترل رفتار خود و بازبودن به سوی تجارب.

    1. مهارت‌های شناختی: مانند ایجاد طرحی مناسب برای رسیدن به نتایج، چندین دیدگاه و اعتقاد را با هم درنظرگرفتن.

    1. ویژگی‌های بافت اجتماعی: مانند حمایت اجتماعی برای ساخت گزینه‌های مختلف، ارتباطات خانوادگی، تعامل با همسالان، فرصت آموزشی و شغلی.

  1. جهت‌گیری کلّی فرد: نقطه‌نظرهای فرد برای درگیرشدن یا اجتناب از کاوش‌گری و تعهّد.

        1. دیدگاه کرتینز

کرتینز (۱۹۸۹، به نقل از شوارتز، ۲۰۰۱) مدل خویش را در زمینه‌ی هویّت، «هم ساختن‌گرایی» می‌نامد. زیرا در این مدل، تحوّل، فرآیندی میان فرد، جامعه و محیط فرهنگی است. جامعه برای افراد فرصت‌هایی را جهت رشد شناختی و شایستگی روانی ـ اجتماعی فراهم می‌کند. از سوی دیگر افراد نیز در برابر ارتقا و تحوّل جامعه مسئول می‌شوند (شوارتز، ۲۰۰۱).

با توجّه به دیدگاه هم‌ساختن‌گرایی افراد فعّالانه از میان شکل‌های مختلف هویّت یکی را برمی‌گزینند و در برابر انتخاب خویشتن و نتایج آن مسئولیّت دارند. ‌بنابرین‏ افراد ایجادکننده‌ی تحوّل خویش هستند. انتخاب گزینه‌های زندگی، کشف راه‌های آسان و اثربخشی، نیاز به استفاده از مهارت‌های حلّ مسأله دارد. مهارت‌های حلّ مسأله از دیدگاه کرتینز شامل خلّاقیت، به تعلیق درآوردن قضاوت و ارزیابی انتقادی است. ‌بنابرین‏ کرتینز بر توانایی افراد در ساخت و شکل‌دهی هویّت اشاره دارد. ‌به این ترتیب او مانند اریکسون هویّت را ناشی از هر دو عامل خود و جامعه می‌داند و بین ساختار شخصیّت فرد و سازمان‌های اجتماعی ارتباط متقابل قائل است به طوری‌که هر کدام می‌تواند موجب رشد دیگری شود (شوارتز، کرتینز و مونتگومری[۶۶]، ۲۰۰۵).

قابل توجّه است که اریکسون (۱۹۶۸) ایجاد سازمان‌های اجتماعی از قبیل سازمان‌های سیاسی و مذهبی را که در آن‌ ها نوجوان بتواند احساسات ایدئولوژیکی خود را سازمان دهد، بر عهده جامعه می‌داند. کرتینز (۱۹۸۹، به نقل از شوارتز، ۲۰۰۱) نیز بر نقش سازمان‌های اجتماعی برای رشد تأکید می‌کند. تأکید او بر لزوم شرکت افراد در اجتماع، برای ‌شکل‌گیری ساختار منسجم هویّت یکی از مشکلات برجسته قرن بیست، و بیست و یک است. کرتینز با تکیّه بر مسئولیّت‌پذیری اجتماعی و این‌که افراد مسئول انتخاب‌های خویش هستند، هویّت اجتماعی را هم‌تراز هویّت فردی می‌داند و به ‌نظریه‌های نئو ‌اریکسونی هویّت، کمک می‌کند تا بتواند نسبت به ‌نظریه‌ی ساختاری هویّت مارسیا به ابعاد بیشتری از هویّت بپردازد.

در سال‌های اخیر الگوی وضعیّت‌های هویّت را افرادی چون (کوته و لوین[۶۷]، ۱۹۹۸) و (وان و هوف[۶۸]، ۱۹۹۹) مورد انتقاد قرار داده‌اند. مهم‌ترین انتقاد این افراد این بود که وضعیّت هویّت دیررس و موفّق با هم، هم‌پوشی دارند و افراد دارای وضعیّت هویّت دیررس، معمولاً بحران هویّت را پشت سر می‌گذارند و به تعهّد هم می‌رسند. در پاسخ ‌به این انتقاد، برزونسکی و آدامز[۶۹] (۱۹۹۹) پس از ۳۵ سال تحقیق بر روی مفاهیم مارسیا، نتایجی را ارائه نمودند. نتایج تحقیق آن‌ ها نشان داد که سه سبک اساسی هویّت عبارتند از: هویّت سردرگم، هویّت زودرس و هویّت دیررس و موفق.

بر این اساس برزونسکی یک مدل هویّت شناختی ـ اجتماعی را پیشنهاد کرد که به تفاوت‌های افراد در روی‌آوردن یا اجتناب از ساختن هویّت تأکید داشت. او آن را مدل سبک‌های هویّت نامید (واترمن و دان هام[۷۰]، ۲۰۰۰؛ به نقل از ادبی، ۱۳۷۹).

        1. دیدگاه برزونسکی

  1. مدل شناختی ـ اجتماعی هویّت

برزونسکی هویّت را به عنوان یک ‌نظریه‌ی خود، بر اساس بازسازی خود از خود (خود ساخته شده) مفهوم‌سازی کرد. ‌نظریه‌ی خود، ساختاری مفهومی ‌است که از طریق فرضیّات، اصول و سازه‌ها در تعامل با محیط به وجود می‌آید و شامل دانش رویّه‌ای، طرحواره‌های عملیّاتی و ساختار شخصی برای درک و فهم و به وجودآوردن حسّی مشخص از تجارب شخصی و وقایع است و مشابه ‌نظریه‌های رسمی ‌‌نظریه‌ی خود، به عنوان چارچوب مشخّص و منبعی برای تفسیر تجارب مورد استفاده قرار می‌گیرد (برزونسکی، ۲۰۰۴).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:30:00 ق.ظ ]




در این بخش می‌خواهیم به طور اجمال نظریاتی که تاکنون درباره علتهای افسردگی بیان شده را مرور کنیم :

۲-۱-۲-۷-۱- عوامل بیولوژیک :

سه رشته قراین تأثیر ژن‌های معیوب را حداقل در مستعد ساختن فرد نسبت به اختلالات خلقی نشان می‌دهند .

الف) خویشاوندان نسبی مبتلایان به اختلالات خلقی نسبت به جمعیت کلی ،‌میزان بروز بالاتری از این اختلال را نشان می‌دهند .

ب) میزان تطابق ، برای اختلالات خلقی در دو قلوهای مشابه (یک تخمکی) بسیار بالاتر از میزان آن در دوقلوهای نامشابه (دو تخمکی) که ژن‌های متفاوت دارند است .

ج) مطالعه بر روی دوقلوهای یک تخمکی که جدا از هم بزرگ شده اند ،‌حصول اطمینان ازاین موضوع را که در زمینه ژنتیک مشابه ، عوامل محیطی احتمالاً نا مشابه باشند ، امکان پذیر می‌سازد . چرا که در دوقلوهای یک تخمکی میزان تطابق برای اختلال خلقی حتی اگر محیط رشد آن ها متفاوت باشد بالاتر است.

ـ عوامل بیوشیمیایی

تحقیقاتی که بر آثار داروهای بازدارنده اکسیدازهای تک آمینی و داروهای ضدافسردگی سه حلقوی و همچنین لیتیوم ، روی انتقال دهنده های عصبی سروتونین و نوراپی نفرین داشته اند مؤید این مطلب هستند که افسردگی با کمبود ، و شیدایی با ازدیاد یکی از این دو انتقال دهنده های عصبی در اختلال های افسردگی همراه است .

کاهش در تعداد مکان‌های جذب مجدد سروتونین و افزایش غلظت سروتونین در اتوپسی مغز افراد خودکشی نموده مشاهده شده است . قراینی هم وجود دارد که فعالیت دوپامینی ممکن است در افسردگی کاهش و در مانی افزایش یابد . برای بی نظمی استیل کولین نیز در اختلالات خلقی قراینی در دست است .

ـ عوامل عصبی ـ غددی :‌

غدد درون ریز مایعاتی ترشح می‌کنند و تأثیر این عوامل هورمونی کانون پژوهش های زیادی بوده است . محور هیپوتالامیک ـ هیپوفیزی ـ آدرنال کم کار (موسم به LHPA)[12] در افراد افسرده به افزایش ترشح کورتیزول منجر می شود . همچنین در افسردگی کندی آزاد شدن TSH (هورمون محرکه تیروئید) ،‌کاهش هورمون رشد (GH) کاهش هورمون محرکه فولیکول (FSH) ،‌کاهش هورمون لوتئنابزینک (LH) ،‌کاهش ترشح شبانه ملاتونیل و کاهش تستسترون در مردها وجود دارد .

همچنین مشاهده شده است که اختلالات عصبی هسته‌های قاعده ای و سیستم لیمبیک ،‌ احتمالاً با علائم افسردگی تظاهر می‌کنند . سیستم لیمبیک و هسته‌های قاعده ای رابطه نزدیکی با هم دارند، نقش عمده در ایجاد هیجانات برای سیستم لیمبیک فرض می شود . اختلال عمل هیپپوتالاموس را تغییرات خواب ،‌ اشتها و رفتار جنسی و نیز تغییرات بیولوژیک در معیارهای غدد درون ریز ، ایمنی و کرونه بیولوژیک مطرح می‌سازد . قامت خمیده ،‌کندی حرکتی و اختلالات شناختی جزیی که در افسردگی دیده می شود شباهت زیادی به اختلالات هسته‌های قاعده ای نظیر بیماری پارکینسون و سایر دمانسهای تحت قشری دارند .

-خواب :

اختلالات الگوی خواب از مهمترین شاخص‌های بیولوژیک افسردگی هستند . اختلالات عمده‌خواب در افسرده ها عبارتند از :‌کاهش زمان نهفتگی REM ، یعنی زمان بین خواب رفتن و شروع اولین دوره‌REM که در ۳/۲ بیماران افسرده مشاهده می شود . و همچنین افزایش زمانی کلی REM که با افزایش طول دوره اول REM همراه است . صبح خیزی و خواب مقطع شبانه نیز مشاهده می شود .

۲-۱-۲-۷-۲- نظریه های روانکاوی :

نظریه های روانکاوی درباره افسردگی بیشتر بر فقدان ، وابستگی بیش از حد به تأیید بیرونی ، و درونی ساختن خشم تمرکز دارند . بنظر می‌رسد که این نظریه ها تبیین قانع کننده ای از برخی رفتارهای افراد افسرده بیان می‌کنند ، اما اثبات یا رد آن ها کار دشواری است .

الف ـ فقدان :

بنظر کارل آبراهام دوره های آشکار بیماری افسردگی را «فقدان شئ لیبیدویی» تسریع می‌کند . این فقدان به فرآیندی قهقرایی می‌ انجامد که ضمن آن ایگواز حالت عملکرد پخته به حالتی که در آن ضربه خردسالی مرحله دهانی ـ سادیستی رشد لیبیدویی مسلط است (به علت یک فرایند تثبیت در اوایل کودکی) پناه می‌برد .

در تئوری ساختاری فروید ، درون فکنی دوسوگرایانه شئ مفقود در ایگو به علائم مشخص منجر می‌گردد که بازتاب کمبود انرژی قابل وصول برای ایگوست . سوپرایگو ناتوان از تلافی بیرونی شئ از دست رفته، به نماینده روانی شئ مفقود که اینک به صورت یک ماده درون فکنی شده درایگودر آمده است ، فشار می آورد . وقتی ایگو بر سوپرایگو تسلط یافته یا با آن در می آمیزد ،‌ انرژی وابسته به علائم افسردگی آزاد شده و در نتیجه افکار یک حالت مانی با علائم مشخص فزونی انرژی ظاهر می‌گردد .

مردان و زنان به طور متفاوت در برابر فقدانها و ضایعه ها از خود عکس العمل نشان می‌دهند . زنان عمدتاًً به واسطه ‌قطع و گسیختگی ارتباط و پیوندشان با شخص دیگر افسرده می‌شوند ، در حالی که مردان عمدتاًً به واسط از دست دادن ایده آل و یا هدف بزرگ عینی افسرده می‌شوند . سالیان دراز نظریه پایداری در خصوص این تفاوت حاکی از این بود که زنان بیش از اندازه به روابطشان وابسته بوده و توان فردیت یابی و استقلال فردی را ندارند . این دیدگاه هنوز هم به قوت خویش باقی بوده و برخی از درمانگران به افسردگی زنان از این نظرگاه نگاه می‌کنند .

ب ـ خشم معطوف به درون :

خشم معطوف به درون از تفکرات روانکاوی اولیه فروید و کارل آبراهام مشتق شده است . فروید در مقاله کلاسیک خود «سوگ ملانکولی» ،رد پای خشم را به طرد شدن از جانب یک فرد محبوب ، معمولاً مادر یا پدر در اوان کودکی می رساند . فرد طرد شده ، ناتوان از ابراز خشم به دلیل احساس گناه ، شخص طرد کننده را در وجود خود «جذب» کرده یا با آن همانند سازی می‌کند و سپس خشم را متوجه خود می‌سازد . طبق نظریه روانکاوی ، این خشم گرفتن نسبت به خود است که موجب کاهش احترام به نفس می‌گردد ، اتهام به نقش آشکار و نیاز ابراز شده برای تنبیه مشخصه افسردگی ملانکولیک است . در زندگی بعدی هر گونه فقدان یا طرد موجب فعال شدن دوباره خشم (همچنان معطوف به خود) و پدید آمدن واکنش افسردگی می‌گردد .

معمولاً مکانیزم‌های دفاعی در بیماران افسرده ، به شکل جا‌به‌جایی (مثلاً بیمار از طنز مصنوعی برای پوشانیدن افسردگی خود بهره می جوید) ، تبدیل (افسردگی ممکن است به نشانه ها و فشارهای جسمانی تبدیل شوند) ، انکار (انکار نشانه های افسردگی در خود) ، تظاهر پیدا می‌کنند .

۲-۱-۲-۷-۳- رویکرد شناختی بک :

آئرون بک (۱۹۲۱) ، روانپزشکی است که شناخت درمانی را به ‌عنوان درمانی برای افراد افسرده مطرح نمود و امروزه این روش به ‌عنوان یکی از مؤثرترین درمان‌های موجود برای این اختلال مورد توجه قرار گرفته است .

بک (۱۹۸۴ و ۱۹۷۶) در تحلیل بیماران افسرده سه موضوع مشترک را شناسایی کرد :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:29:00 ق.ظ ]




از مجموعه عوامل و عناصری که در نمودار فرضی تشکیلات نمایشگاه در نظر گرفته شده است. چنین بر­می ­آید که فعالیت برنامه­ ریزی در کلیه زمینه­ ها از چند ماه قبل شروع شده و برخی از فعالیت‌ها تا روز ما قبل افتتاح نمایشگاه خاتمه می­یابد. طراحی و اجرای فعالیت‌های مربوط به فضاسازی و معماری و نیز برنامه­ ریزی امور فنی و دکوراسیون داخلی نمایشگاه در این گروه از طرحها و فعالیت‌ها جای می­ گیرند. ولی برنامه­ ریزی امور فرهنگی و ارتباطی طیف گسترده ­ای از طرحها و فعالیت‌ها را شامل می­ شود که تا آخرین روزهای نمایشگاه و حتی بعد از آن ادامه خواهدداشت.(مقدمه­ای بر نمایشگاه های بین‌المللی بازرگانی در ایران.تحقیق نگارش: علی ملک­پور با همکاری غفور فرجپور.ناشر: اداره کل روابط عمومی.تارریخ نتشار: شهریور۱۳۷۲)

۲-۱۲-۳- مکان برپایی نمایشگاه

نظر به اینکه نمایشگاه محل تبادل کالاهای صنعتگر و تولید کننده با بازرگانان، صادرکنندگان و مصرف کنندگان می‌باشد و محل عرضه و تقاضا است مکان آن از اهمیت خاصی برخوردار ‌می‌باشد(مهرسا، ۱۳۷۴،۸۹). ‌بنابرین‏ انتخاب یک مکان مناسب برای یک مجموعه نمایشگاه می‌تواند به موفقیت یا عدم موفقیت یک شرکت بیانجامد. . در واقع ‌می‌توان گفت که رعایت اصول مکان‌ یابی از جنبه­ های اصلی برنامه­ ریزی امور نمایشگاهی به شمار می­رود. منظور از اصول مکان‌ یابی در واقع اشراف بر جنبه­ های فیزیکی، اقتصادی، اجتماعی در انتخاب مکان­هاست. این اصول و ضوابط که در مقیاس­های ملی، منطقه­ای، شهری و محلی قابل شناسایی و برنامه­ ریزی هستند، در مقیاس محدودتر نیز می ­تواند در مکان­گزینی یک واحد تولیدی یا تجاری و بالاخره در انتخاب مکان با موقعیت مناسب برای یک سالن نمایشگاهی کاربرد داشته باشند. صرف­نظر از برخی جنبه­ های پیچیده­تر مکان­ یابی، در این جا ما به تناسب بحث در مقوله نمایشگاه ها برخی از نکات اصلی در این خصوص را مد نظر داریم.

الف) قرار گرفتن سالن نمایشگاهی در مسیرهای اصلی مجموعه نمایشگاه در جلب و هدایت بازدیدکنندگان بسیار مؤثر است. طرح نمایشگاه بین ­المللی تهران از یک استخر و فضای اطراف آن شروع می­ شود و به غرب محوطه منتهی می­گردد. از نظر معماری هم به سبک معماری سنتی کشورمان نزدیک است. «در معماری سنتی ایران نقش میدان جهت تجمع افراد بسیار مهم است. در قسمت شرق مجموعه نمایشگاه بین ­المللی میدانگاهی برای تجمع طراحی شده است که در کنار میدان استخراهایی نیز وجود دارد و در اطراف این ‌میدان‌گاه سالن­هایی احداث شده است که به صورت دایره می­باشند و به طور متوسط بین ۳ تا ۴ هزار متر مربع وسعت دارند که بازدیدکنندگان زیادی از این غرفه­ها و سالن­ها دیدن ‌می‌کنند»(ماهنامه ساختمان،شماره ۳۵٫)

آنچه مسلم است این که غرفه­ها و سالن­هایی که در اطراف این مسیرهای اصلی جا می­ گیرند، تا حدود زیادی واجد شرایط دسترسی مطلوب هستند. به عبارت دیگر دارای جاذبه­های بیشتری برای هدایت مسیر عبور بازدیدکنندگان هستند که این خود یکی از شاخص­ های مهم در مکان گزینی سالن­های نمایشگاهی است.

ب) نزدیک بودن به مراکز سرویس­دهی عمومی(رستوران، مسجد و …) باید در نحوه انتخاب محل مناسب مدنظر باشند، زیرا چنین مراکزی با بهره گرفتن از نقش­هایی که دارند می ­توانند در جلب هر چه بیشتر بازدیدکنندگان مؤثر و مفید باشند، البته مکان­های سرویس­دهی عمومی در مجموعه نمایشگاهی به نحوی توزیع نشده­اند که سهولت دسترسی را برای همگان فراهم آورند و به همین دلیل نزدیکی به چنین مراکزی برای یک سالن خاص نوعی امتیاز محسوب می­ شود و بالطبع تصاحب آن ها مستلزم هزینه­ای بیشتری نیز خواهد بود،

ج)و بالاخره اندازه سالن نمایشگاهی که در واقع تابع بودجه و محدودیتهای است که از سازمان برگزارکننده نمایشگاه اعمال می­ شود ‌بنابرین‏ شرکت یا سازمانی که اقدام به برپائی یک نمایشگاه می­ کند، باید معین کند که چه کالاها یا خدماتی را به نمایش می­ گذارد و جایگاه هر یک از کالاها در سالن نمایشگاهی کجاست، هم چنین برآورد تعداد بازدیدکنندگانی که به سالن نمایشگاهی خواهند آمد، از نکاتی است که باید مورد توجه قرار گیرد، و اگر مراجعه­کنندگان در ضمن بازدید مذاکراتی انجام می­ دهند، لازم است این امر نیز مدنظر قرار گیرد و امکانات و فضای کافی مهیا گردد. البته چون نمایشگاه بین ­المللی عرضه رقابت است باید اندازه و کیفیت سالن­های رقیب را نیز مورد توجه قرار داد و ‌بر اساس آن ها برنامه­ ریزی برای نمای خارجی سالن نمایشگاهی و معماری آن انجام گیرد در واقع میتوان گفت که اندازه سالن نمایشگاهی رابطه تنگاتنگی با مکان سالن در مجموعه کلی نمایشگاه دارد، زیرا انتخاب مناسب و مطلوب یک سالن نمایشگاهی زمانی تحقق پیدا می­ کند که طراح و مسئول پروژه سالن نمایشگاهی با هم در انتخاب مکان همکاری کنند و این امر میسر نیست جز با مشخص نمودن نوع فعالیت­ها، تعداد بازدیدکنندگان، تعداد شرکت­ کنندگان، و کالاهای که به معرض نمایش گذاشته می­ شود.

در بسیاری از نمایشگاه های بین ­المللی تقسیم ­بندی مکان سالن­ها و غرفه­های نمایشگاهی ‌بر اساس فعالیت و کالاهایی که به نمایش در خواهند آمد، ‌می‌باشد. و در بعضی دیگر از نمایشگاه ها بودجه و اراده سازمان برپا کننده نمایشگاه تعیین کننده است.

به طور خلاصه میتوان چنین نتیجه گرفت که انتخاب یک مکان مناسب و مطلوب بستگی به تصمیماتی ‌در مورد اندازه، موقعیت مکانی و شکل غرفه نمایشگاهی دارد، البته نباید فراموش کرد که در بسیاری از نمایشگاه­ها محل و شکل غرفه و بعضی اوقات حتی اندازه آن از سوی سازمان برگزارکننده نمایشگاه دیکته می­ شود. و معمولا در مجموعه نمایشگاهی به خواست­های شرکت­کنندگانی اولویت داده می­ شود که به صورت برنامه­ ریزی شده در نمایشگاه ها مشارکت ‌می‌کنند و بلحاظ همین سابقه شرکت، بعضا قادرند بیشترین فضا را اشغال کنند. بدین ترتیب اندازه سالن نمایشگاهی اهمیت خود را نشان می‌دهد. (مقدمه­ای بر نمایشگاه های بین‌المللی بازرگانی در ایران.تحقیق نگارش: علی ملک­پور –با همکاری غفور فرجپور.ناشر: اداره کل روابط عمومی.تارریخ نتشار: شهریور۱۳۷۲)

۲-۱۲-۴- معماری سالن نمایشگاه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:29:00 ق.ظ ]




    1. تامین مالی صرفا از بدهی بلند مدت و انتشار سهام عادی انجام می‌شود.

    1. تصمیمات سرمایه‌گذاری شرکت ثابت است، بدین مفهوم که یا سهام منتشر می‌شود که اوراق قرضه بازخرید شود و یا اوراق قرضه منتشر می‌شود که سهام عادی بازخرید شود.

    1. هزینه های ورشکستگی و مالیات وجود ندارد.

    1. سود قبل از بهره و مالیات و ریسک تجاری دوره ثابت است.

  1. تمامی عایدات به صورت سود سهام بین سهام‌داران تقسیم می‌شود.

در این نظریه ادعا می‌شود که اعتباردهندگان شرکت تا حد معینی از بدهی، عکس العمل نشان نداده ولی بعد ازآن خواهان بازده بیشتری نسبت به سرمایه‌گذاری خود هستند. در این نظریه ساختار مطلوب سرمایه نقطه ایست که هزینه سرمایه شرکت در آن نقطه حداقل و ارزش شرکت حداکثر شود. طبق این نظریه، هزینه سرمایه به بافت سرمایه شرکت وابسته است و برای هر شرکت یک بافت مطلوب سرمایه وجود دارد.

در نظریه سنتی با افزایش میزان بدهی، نرخ بهره مورد توقع وام دهندگان بیشتر می‌شود و ‌بنابرین‏ ارزش شرکت به صورت رابطه متقابل خواهد بود. هر چه میزان بدهی افزایش یابد، مخاطره مالی بیشتر می‌شود، لذا صاحبان سهام نرخ بیشتری را انتظار دارند. در نظریه سنتی فرض بر این است که مالیات وجود ندارد، ‌بنابرین‏ ارزش شرکت در این حالت به صورت رابطه خواهد شد. فرضیات ارائه شده توسط این نظریه، نقطه آغازی بر تئوری‌ها و نظریه های ارائه شده بعدی توسط دیگران بود (وفادار، ۱۳۸۷).

۲-۲-۳-۱-۲٫ نظریه مودیلیانی و میلر

مودیلیانی و میلربا انتقاد از نظریه سنتی ثابت کردند که هزینه سرمایه شرکت‌ها به درجه اهرم مالی شرکت بستگی نداشته و در تمامی سطوح ثابت است. همچنین در شرایط خاص، ارزش یک شرکت بدون توجه به تامین مالی از طریق وام یا انتشار سهام یکسان است. با توجه به نقش بازار نمی‌توان با تغییر ساختار سرمایه، ارزش شرکت را بالا برد و به عبارتی ارزش شرکت مستقل از درجه اهرم مالی و ساختار سرمایه آن است.مودیلیانی و میلر اینگونه استدلال نمودند که اولا: تقسیم ساختار سرمایه شرکت میان بدهی و حقوق صاحبان سهام و یا بین سایر منابع تامین مالی اهمیتی ندارد زیرا عملا با انتشار دارایی مالی، شرکت دارایی‌های واقعی خود را به مردم می‌فروشد و تفاوتی ندارد که دارایی‌های خود را یک‌جا و از طریق انتشار سهام بفروشد یا به اجزای کوچکتر تقسیم کرده و تکه تکه به مردم عرضه دارد. در هر حال جمع اجزا باید برابر کل باشد به همینخاطر ارزش شرکت به سودآوری و خطر تجاری بستگی دارد.ثانیاً: سرمایه‌گذاران می‌توانند اهرم شخصی را جایگزین اهرم شرکت سهامی نمایند و بدین صورت هر ساختار سرمایه‌ای را به حالت اول برگردانند. اگر دو شرکت از هر نظر بجز ساختار سرمایه شبیه هم باشند باید ارزش آن دو برابر باشد. در غیر اینصورت امکان آربیتراژ وجود دارد. این عمل موجب خواهد شد که آنقدر سهام شرکت خرید و فروش شود که ارزش هر دو برابر گردد. نظریه مودیلیانیومیلردر دنیای بدون مالیات کاربرد دارد ولی در دنیایی که مالیات بر درآمد شرکت‌ها وضع می‌شودتامین مالی از طریق بدهی سودمندتر می‌گردد زیرا هزینه بهره آن معاف از هر گونه مالیات می‌باشد. در حالی که سود سهام پرداختی و سودهای انباشته جز هزینه قابل قبول مالیاتی محسوب نمی‌شود. طبعا مجموع سودهای پرداختی به سهام‌داران و صاحبان بدهی در صورت استفاده از بدهی بیشتر می‌باشد.شرکت اهرمی نسبت به شرکت غیراهرمی احتمال ورشکستگی بیشتری دارد. وقتی نسبت بدهی به سهام از حد معینی تجاوز کرد ضریب احتمال ورشکستگی بیشتر می‌شود و هزینه مورد انتظار ورشکستگی افزایش می‌یابد. در نتیجه بر ارزش شرکت و هزینه سرمایه آن تاثیر منفی خواهد گذاشت. اگر مسئله ناتوانی شرکت در پرداخت بدهی‌ها و یا ورشکستگی آن مطرح باشد، تصمیمات مربوط به تامین مالی اهمیت بیشتری پیدا می‌کند و شرکت‌ها مجبور می‌شوند در بسیاری از موارد از اجرای طرح‌های سرمایه‌گذاری چشم پوشی کنند و سعی می‌کنند تا قدرت نقدینگی شرکت را حفظ کنند. در نتیجه کسی حاضر نیست در شرکتی که احتمال ورشکستگی برای آن متصور است سرمایه‌گذاری کند. شرکت باید برای جلب توجه سرمایه‌گذاران و کسب اعتماد مجدد آن‌ ها از طریق دادن اطلاعات مفید متحمل هزینه های گردد. ‌بنابرین‏ هزینه شرکت برخلاف پنداشت طرفداران نظریه مودیلیانی و میلرافزایش می‌یابد (ایزدی نیا و دستجردی، ۱۳۸۸).

۲-۲-۳-۱-۳٫ تئوری نمایندگی

وام دهندگان (طلبکاران شرکت) انتظار دارند که امنیت سرمایه‌هاشان در شرکت تضمین شود و خطرات ورشکستگی و از بین رفتن اصل و فرع سرمایه به حداقل برسد.در واقع تضاد منافع بین سرمایه‌گذاران (سهام‌داران، صاحبان اوراق قرضه و وام دهندگان) و مدیران موجب شود که بخاطر رعایت حقوق سرمایه‌گذاران کنترل‌هایی بر نحوه مدیریت وضع شود و محدودیت‌هایی را در مفاد قراردادهای وام یا اعتبار ایجاد کنند و از مدیریت می‌خواهند با قراردادهای جبرانی و پاداشی و تشویق‌های لازم بازده سرمایه آن‌ ها را تضمین کند. هر چقدر میزان بدهی افزایش یابد میزان صرفه جویی مالیاتی بعد از یک حد معین به علت بالا رفتن هزینه های نمایندگی کاهش می‌یابد. از جمله محدودیت‌هایی که می‌تواند به شرکت تحمیل شود نگهداری وجه نقد بیشتر، محدودیت در پرداخت سود سهام، محدودیت در صدور سهام جایزه و حق تقدم، اعمال مداخله در انتصاب مدیران ارشد، کنترل میزان بدهی شرکت و فشار برای پایین آوردن هزینه های تولید و اجرایی و طرح‌های سرمایه‌گذاری می‌باشد (ایزدی نیا و دستجردی، ۱۳۸۸).

۲-۲-۳-۱-۴٫ تئوری موازنه ایستا یا پایدار

بر اساس این تئوری، مزیت مالیاتی بدهی، ارزش شرکت بدهی‌دار را افزایش می‌دهد. از سوی دیگر، هزینه های ورشکستگی احتمالی ناشی ازعدم ایفای بموقع تعهدات بدهی، ارزش شرکت بدهی‌دار را کاهش می‌دهد. لذا ساختار سرمایه شرکت در واقع توازن بین مزیت‌های مالیاتی بدهی و هزینه های ورشکستگی احتمالی ناشی از بدهی می‌باشد که نهایتاً این دو عامل خنثی کننده یکدیگر، به استفاده بهینه از بدهی در ساختار سرمایه منجر می‌شود. به عبارت دیگر طبق این تئوری فرض می‌شود که شرکت یک نسبت بدهی مورد نظر و مطلوب را تعیین کرده و کم کم به سوی آن حرکت می‌کند (عبدالله زاده، ۱۳۷۳).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:29:00 ق.ظ ]