تحقیق-پروژه و پایان نامه – ۲-پیشگیری اجتماعی رشد مدار – 7 |
راه حل پیشگیری اجتماعی در بوم شناسی جنایی: برقراری رابطه ارگانیک و سازمانی بین این محله با محله های مجاور به این محله از طریق:
-.برقراری وسایط نقلیه عمومی
– ایجاد کلانتری
-تأسیس مدارس جدید
-اقدامات عمرانی از قبیل بهبود فضای شهر، ایجاد پارکها، مرمت ساختمانها و ترمیم آن ها
-ایجاد شهرداری
-ایجاد اشتغال صنعتی در آن محله
با انجام این اقدامات میتوانیم این محله را به طبقه شهری و متمدن شهری وصل کنیم، بدین طریق این احساس را که آن ها تافته جدا بافته از شهر هستند. از بین می بریم. این اقدام نوعی پیشگیری اجتماعی است. تخریب این محله نوعی پیشگیری وضعی بود که ایراد آن در جابجایی مرتکبان جرم است. این هزینه تخریب از نظر مادی، اقتصادی، انسانی و … برای دولت تناسبی ندارد.
جلوگیری از شکل گیری باندهای مجرمانه: در روزنامه ها می خوانیم که یک باند مواد مخدر متلاشی شد، این بدان معنی است که در آن محله یا شهر دو نفر یا بیشتر با شیوه کار مشخص و هدفمند عمل مجرمانه ای را انجام دادهاند. در پیشگیری اجتماعی میخواهیم از درون این شبکه ها را متلاشی کنیم. یکی از روشها نفوذ دادن مربیان تربیتی، مددکاران اجتماعی به داخل این تشکلها و اصلاح تدریجی اعضای باند در درون این تشکلها است. به عبارت دیگر به جای برخورد پلیسی، مربیان سازمان بهزیستی، با نفوذ در یک باند معتاد سعی در استخراج نکات منفی آن ها و احیای فرهنگ مثبت در آن پرداختهاند.
تحقیقی که در مورد کارایی این نوع پیشگیری مطرح شده، این که این اقدامات نتیجه بخش نبوده، بدین معنا که حضور مربی یا مددکار اجتماعی بدون اینکه اعضا متوجه بشوند، سبب نوعی انسجام و همگونی در آن باند شده و این انسجام به خاطر اقدامات اصلاحی و فرهنگی مددکار اجتماعی است، چرا که به جای آنکه آن را از این محیط مجرمانه دور کند تفاهم آن ها را بیشتر کرده و تا زمانی که مددکار اجتماعی در آن گروه بوده، نرخ بزهکاری مجرمان بیشتر از زمانی بوده که وی در آن گروه نبوده است. با رفتن این مددکار باند متلاشی شده و انسجام خود را از دست میدهد.
تشکیل گروهای مبا حثاتی: در این روش چندین روانشناس مجرمین را شناسایی کرده و یک تشکل گروهی برای بحث و گفتگو و تفریح بین آن ها ایجاد میکند.
هدف از تشکیل این گروها آن است که اعضا توانایی ها و استعدادهای خود را به یکدیگر منتقل کنند و نقل کاستیها و تجربه های مجرمانه سبب عبرت آموزی و تنبه اخلاقی آن ها شود. فاصله های اخلاقی با کمک روانشناسان پر می شود. ارزیابی این روش از طریق تجربه های دریافتی است. وقتی که اعضای گروههای مباحثاتی تجربه های مجرمانه خود را حکایت میکنند با اسقبال بیشتری مواجه میشوند تا زمانی که تجربه های عادی خود را بازگو میکنند. به عبارت دیگر وقتی ماجراجویی های مجرمانه خود را به سمع دیگران می رسانند، دیگران از ایشان قهرمان سازی میکنند.
اجتماع درمانی به جای اصلاح مجرمین، اسباب انتقال تجربیات در شگردهای مجرمانه می شود، لذا این گروه ها منجر به تقویت به فرایند بزهکاری می شود.
نمونه دیگر از اعمال این روش، از بین بردن خلاءهای احساسی نوجوانان در خانواده های مستضعف است. از این رو این دسته از نوجوانان که در معرض ارتکاب جرم هستند و اردوهایی برده شده و آن ها را جامعه پذیر میکنند. به نظر میرسد که این اردوهای تفریحی در زدودن آثار نابهنجاری در این گروه مناسب باشد.
۲-پیشگیری اجتماعی رشد مدار
پیشگیری وضعی مبتنی بر موقعیت بوده و هدف آن جلوگیری از بزهکاری برای یک مقطع و جرم خاص است. پیشگیری رشد مدار نشان میدهد که مداخله به هنگام و به موقع درباره کسانی که به خاطر وضعیت خانوادگی در معرض ارتکاب جرم هستند، میتواند جلوی بزهکاری و استمرار تمایلات مجرمانه را در آن ها بگیرد. در پیشگیری رشدمدار در دوره های مختلف رشد جسمانی و عقلانی یک سلسله اقدامات مناسب صورت میگیرد تا در آینده طقل مرتکب جرم نشود. البته این اقدامات بلند مدت بوده و ممکن است حدود ۲۰ سال بعد جواب دهد.
پیشگیری رشد مدار دو خصیصه عمده دارد:
– مداخله زودرس نسبت به طفل، خانواده و مدرسه.
به عبارت دیگر در پیشگیری رشد مدار، علاوه بر شخص طفل، محیط اطراف وی نیز مورد توجه عملیات پیشگیری قرار میگیرد(۱).
-این نوع پیشگیری جنبه تربیتی و فنی دارد. اختلالات رفتاری و روانی طفل هدف قرار میگیرد. قدرت شناخت و تمیز طفل تقویت شده و مانع عقب ماندگی شخص می شود. این اختلالات رفتاری ممکن است ناشی از قصور والدین در تربیت، قصور اولیاء مدرسه در تعامل با طفل و یا ناشی از تعامل قهرآمیز و منفی بین نوجوانان و گروه دوستان باشد. آنچه در پیشگیری رشد مدار ملاک است، آمورزش مهارتهای اجتماعی به طفل و والدین او است. به عنوان نمونه دختری در نوجوانی عروس شده و صاحب بچه می شود.
شخصیت جنایی :عده ای مولفین درخصوص پیشگیری رشد مدار و بزهکاران مزمن سخن از شخصیت جنایی به میان آورده اند. سوالی که به وجود میآید این است که آیا این عوامل خطر با شخصیت جنایی نقاط اشتراک دارند یا خیر. شخصیت جنایی را اینگونه تعریف کردهاند: ((حالت و وضعیت شخصی که سبب می شود فرد خارج از حوزه هنجارها قرار بگیرد.))(۱) بنابرین شخصیت جنایی حالتی است که فرد در جست و جوی اوضاع و احوالی است که به طرد هنجارها می انجامد. بحث در باب شخصیت جنایی را در دو قسمت پی می گیریم، قسمت نخست، درجات شخصیت جنایی و در بخش بعد به مولفات و ویژگیهای شخصیت جنایی اشاره خواهیم داشت:
۱-نجفی ابرندآبادی، علی حسین(۱۳۸۲) ، زندان زندان درمانگاه بزهکاری چاپ پنجم.ص۱۲۱٫
۲- میرمحمد صادقی، حسین، (۱۳۸۲) ، پیشگیری از وقوع جرم ، فصلنامه مطالعه امنیت اجتماعی ، پیش شماره دوم .ص۹۲٫
– درجات شخصیت جنایی
– اشخاص غیربزهکار: اشخاصی هستند که به لحاظ تربیت متناسب و قدرت شناخت و داشتن توانایی تفکیک قبیح از حسن مرتکب جرم نمی شوند و یا لااقل در آمار جنایی و محکومیت کیفری صحبتی از ایشان به میان نمی آید. البته کسانی هم هستند که مرتکب بزهکاری شده ولی شناسایی و دستگیر نمی شوند، این عده رقم سیاه بزهکاری را تشکیل میدهند. به هر حال، فرض بر آن است که اشخاص غیربزهکار سوء پیشینه کیفری ندارند.
– بزهکار موقت : این عده به دنبال شهوت و احساس مرتکب جرم میشوند.
– بزهکار غیرواقعی – کاذب: بزهکاری است که رفتار خود را نه با معیارهای جامعه در سطح کلان، بلکه با معیارهای یک تشکل سیاسی منطبق میکند و چه بسا این معیارها با معیارهای جامعه در کل مغایرت داشته باشد. در اینجا فرد مجرم تلقی می شود، ولی ممکن است وی واقعاٌ مجرم نباشد.
– بزهکار واقعی: بزهکاری که با آگاهی و رضایت از هنجارهای جامعه فاصله گرفته است، از جامعه بریده و عزلت مجرمانه و انزوای جنایی را انتخاب کردهاست. این شخص امنیت خود را در جامعه ستیزی می بینند.
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1401-09-29] [ 04:36:00 ق.ظ ]
|