۱-۵-۱-۲ تعلل­ورزی در تصمیم ­گیری[۲۵]

از ویژگی­های افراد تعلل­ورز تأخیر در تصمیم ­گیری است. تعلل­ورزی مزمن در تصمیم ­گیری باعث تعلل­ورزی مزمن در انجام وظایف می­ شود. زیرا فرد تعلل­ورز نمی­تواند تصمیم بگیرد چه فعالیت­هایی را در چه زمانی و بر اساس چه اولویت­ بندی باید انجام دهد (بسویک، راثبلوم و مان، ۱۹۸۸؛ نقل در شکفته، ۱۳۹۳). تعلل­ورزی در تصمیم ­گیری، به وسیله­ سه واژه تعریف می­ شود: عملکرد پایین­تر از سطح استاندارد در تصمیم ­گیری، آشفتگی هیجانی به خاطر تعلل­ورزیدن و تعلل­ورزی برای تصمیمات مهم و تصمیمات غیرمهم. شخصی که نتواند تصمیمات به موقع و درست برای انجام امور و تکالیف خود بگیرد عملکرد پایینی داشته، میزان زیادی از زمان و انرژی خود را هدر می­دهد و خود را به عنوان فردی ناکارآمد درک می­ کند (شیرزادی، ۱۳۸۹).

۲-۵-۱-۲ تعلل­ورزی وسواس­گونه[۲۶]

عبارت از تعلل­ورزی در گرفتن تصمیمات رفتاری است (فراری، ۱۹۹۱؛ نقل در شیرزادی، ۱۳۸۹). تحقیقات نشان می­دهد که وسواس­های فکری در افراد ارتباط زیادی با تعلل­ورزی در تصمیم ­گیری دارد و وسواس­های عملی دارای ارتباط زیادی با وسواس اجتماعی و تصمیم ­گیری هستند. نتایج نشان می­دهد که افراد مبتلا به تمایلات بالینی وسواس فکری و عملی در واقع دچار نوعی بی­ارادگی­اند. فردی که دچار تعلل­ورزی وسواس­گونه است، نمی­داند کاری که می­خواهد انجام دهد، درست است یا اشتباه. ‌بنابرین‏ یا وظیفه­ اش را انجام نمی­دهد یا خیلی دیر دست به کار می­ شود؛ هرچند همان موقع هم دچار تردید و شک است (فراری، ۱۹۹۱؛ نقل در شکفته، ۱۳۹۳).

۳-۵-۱-۲ تعلل­ورزی عمومی یا روزمره[۲۷]

به عنوان مشکلاتی که فرد در اجرای تکالیف روزانه و ناتوانی در ساماندهی زمان و مدیریت مؤثر دارد تعریف می­ شود (فراری، ۱۹۹۵؛ نقل در بالکیس، دورو و دورو[۲۸]، ۲۰۰۹). بر این اساس فرد بدون شک در همه امور روزانه­ی خود از قبیل امور مهم و یا غیر مهم تعلل می­ورزد و انجام آن ها را به تأخیر می­ اندازد. در واقع او ‌به این کار عادت دارد و روال عادی زندگی او انجام دادن همه وظایف در آخرین دقایق ‌می‌باشد (رضایی، ۱۳۹۰).

۴-۵-۱-۲ تعلل­ورزی روان­رنجور (نوروتیک)[۲۹]

این نوع که به عنوان تمایل به تصمیم ­گیری­های مهم زندگی معرفی می­ شود (الیس و ناوس، ۱۹۷۹؛ نقل در حسینی و خیر، ۱۳۸۸) و با نارضایتی از وضع موجود، احساس عدم مسؤلیت در برابر دیگران، لجبازی با دیگران، تلاش برای جلب رضایت همگان، پرخاشگری انفعالی و عوامل هوس­انگیز و سرگرم­کننده و توقع بیش از حد از دیگران مشخص می­گردد (نینان و درایدن، ۲۰۰۲؛ نقل در شکفته، ۱۳۹۳)؛ و اشاره به یک الگوی مادام­العمر از تأخیر و تعویق در تصمیمات مهم زندگی و کامل کردن وظایف و تعهدات ­بخش­های مختلف زندگی از قبیل کار، ازدواج، روابط اجتماعی، تفریح و سرگرمی در آخرین دقایق دارد (الیس و ناوس، ۱۹۷۵؛ نقل در شیرزادی، ۱۳۸۹).

۵-۵-۱-۲ تعلل­ورزی تحصیلی[۳۰]

متداول­ترین نوع تعلل­ورزی، تعلل­ورزی تحصیلی است. استیل (۲۰۰۷؛ نقل در شکفته، ۱۳۹۳) تعلل­ورزی تحصیلی را تأخیر عمدی در تکمیل یک تکلیف تحصیلی در چارچوب زمانی مطلوب یا مورد انتظار، علی­رغم انتظار بدتر شدن اوضاع تعریف ‌کرده‌است. دانش ­آموز ممکن است در زمینه­ تصمیم ­گیری در انجام یک تکلیف مشکل داشته باشد، یا اینکه ‌در مورد تکلیف فکر کرده و برای آن برنامه­ ریزی کند اما به آن عمل نکرده و تا زمانی که وقت آن تکلیف رو به پایان است ‌به این کار ادامه دهد، یا ممکن است ‌در مورد تکلیفی نه فکر کرده و نه برنامه­ ریزی کند و در پایان مهلت به یادش بیاید که باید تکلیفی را انجام دهد، در این زمان است که دچار اضطراب، استرس و ناامیدی می­گردد (میلگرام، ۱۹۸۸؛ نقل در شکفته، ۱۳۹۳). نمونه­ بارز تعلل­ورزی تحصیلی، به تعویق انداختن مطالعه­ درس تا شب امتحان و شتاب و اضطراب ناشی از آن است (شیرزادی، ۱۳۸۹).

پژوهش­هایی که ‌در مورد انواع تعلل­ورزی تحصیلی انجام گرفته، نشان می­دهد که تعلل­ورزی همیشه با نتایج تحصیلی رابطه­ منفی ندارد؛ این بدان معنا است که میزان قابل توجهی از دانش ­آموزان تعلل­ورزی دارند و در عین حال، عملکرد تحصیلی خوبی هم دارند (راثبلوم، سولومون و موراکامی، ۱۹۸۶؛ نقل در شیرزادی، ۱۳۸۹).

۶-۱-۲ علل گرایش به تعلل­ورزی

تقسیم ­بندی ارائه شده برای علل تعلل­ورزی کامل نیست، که این به خاطر طبیعت پیچیده و تازگی این پدیده در مطالعات روانشناختی است. با این حال مرور پیشینه­ پژوهشی در زمینه­ تعلل­ورزی نشان می­دهد پژوهشگران به ویژگی­های فردی و محیطی توجه داشته و علل مختلفی را برای تعلل­ورزی بیان کرده ­اند و گاهاً نتایج متضادی به دست آورده­اند (رجب­پور، فرمانی و امانی، ۱۳۹۱). در ادامه به برخی از عوامل فردی و محیطی مؤثر در بروز تعلل­ورزی اشاره می­ شود.

۱-۶-۱-۲ علل فردی گرایش به تعلل­ورزی

پژوهش­ها و نظریه­پردازی­هایی که در زمینه­ عوامل مرتبط با تعلل­ورزی انجام شده است، ‌به این نکته اشاره کرده ­اند که بخشی از تعلل­ورزی مربوط به عوامل فردی و شخصیتی است. از جمله­ این عوامل ‌می‌توان ‌به این موارد اشاره کرد: روان­رنجورخویی، باورهای غیرمنطقی، خودکارآمدی و عزت نفس پایین، خودناتوان­سازی، افسردگی، برون­گرایی، انگیزش پیشرفت، بیزاری از تکلیف، ترس از شکست، فقدان مهارت مدیریت زمان، خودتنظیمی و کمال­گرایی که در ادامه توضیحات مختصری درباره هریک از این عوامل ارائه می­ شود.

۱٫ روان­رنجورخویی: روان­رنجورخویی بسیار مشابه با نگران بودن، صفت اضطراب، یا عواطف منفی است. به طور کلی پژوهشگران بیان کرده ­اند افراد به خاطر اینکه ناراضی و یا مضطرب هستند در انجام تکالیف تعلل­ ‌می‌کنند، پس آنهایی که بیشتر در معرض استرس هستند بیشتر باید تعلل­ورزی کنند (استیل، ۲۰۰۷؛ نقل در رجب­پور، فرمانی و امانی، ۱۳۹۱).

۲٫ باورهای غیرمنطقی: باور، شناخت یا فکر غیرمنطقی یک اصطلاح کلی است که چندین دیدگاه ناکارآمد یا اضطراب­زا را دربرمی­گیرد. الیس (۱۹۷۳؛ نقل در رجب­پور، فرمانی و امانی، ۱۳۹۱) ویژگی این باورها را سنگ­اندازی در راه رسیدن به شادی و خواسته ­ها، خودسری و نداشتن قابلیت اثبات یا ابطال دانست. به خاطر اینکه این باورها اضطراب­زا هستند، رابطه­شان با تعلل­ورزی مشابه با روان­رنجورخویی است. افراد با باورهای غیرمنطقی انجام وظایف خاصی را به طور فزاینده­ای ناخوشایند درک ‌می‌کنند.

۳٫ خودکارآمدی و عزت ­نفس پایین: خودکارآمدی به قضاوت افراد ‌در مورد توانایی­هایشان برای سازماندهی و اجرای یک سلسله کارهای مورد نیاز برای رسیدن به انواع تعیین شده عملکردها اشاره دارد (بندورا، ۱۹۸۶؛ نقل در رجب­پور، فرمانی و امانی، ۱۳۹۱). بندورا معتقد است که خودکارآمدی به شدت تحت تأثیر انتخاب­های فرد، تلاش­ های وی و مدت زمانی که فرد در مواجهه با چالش­ها مقاومت می­ کند، قرار دارد (رجب­پور، فرمانی و امانی، ۱۳۹۱).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...