طرح های تحقیقاتی و پایان نامه ها – انگیزه های مدیر در افشای اختیاری اطلاعات در شرایط نبود الزامات افشاء – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
۲-۳-۱۲-افشای اطلاعات
گروههای استفاده کننده از گزارشات مالی، از افراد و اقشار مختلف اجتماع با اهداف و سطوح آگاهی متفاوت تشکیل شده است. به این ترتیب، تنظیم گزارشات مالی به نحوی که بتواند اطلاعات مورد نیاز تمامی استفاده کنندگان را فراهم سازد، میسر نمی باشد. از طرفی اصل افشا ایجاب می کند که کلیه واقعیت های بااهمیت مربوط به رویدادها و فعالیت های مالی واحد تجاری، به شکلی کامل و مناسب، افشا گردد(لو و همکاران، ۲۰۱۴).
پیشنهاد بدفورد برای افشای اطلاعات
بدفورد[۶۶] پیشنهاد نمود بجای آنکه تنها بر اصول پذیرفته شده حسابداری به عنوان تنها روش سنجش و اندازه گیری تأکید گردد، ابزارها یا روش هایی ارائه گردد تا بدان وسیله اطلاعاتی سودمند تر به تصمیم گیرندگان و مدیریت ارائه گردد(لو و همکاران، ۲۰۱۴).
پیشنهاد لو تحت عنوان سیاست برابری و کارایی سیاست های حسابداری
لو[۶۷] چنین استدلال نمود که برای پیشرفت در زمینه توجه نمودن به مسئله سیاستها و خط مشیهای حسابداری، باید بصورتی آشکار، توجه سیاست گذاران را بدین مسئله معطوف نمود. در واقع مقصود از برابری این است که در بازار سرمایه، از نظر اطلاعاتی، همه با هم برابر هستند. دیدگاه برابری موجب میگردد که منشأ اصلی نابرابری از بین برود و همین امر برای سرمایه گذاران آگاه، یک مزیت اطلاعاتی است و موجب کاهش اثرات زیان بار اقدامات تدافعی که معمولاً توسط افراد ناآگاه به عمل میآید، شده و در نهایت، افزایش رفاه عمومی را به دنبال خواهد داشت(لو و همکاران، ۲۰۱۴).
۲-۳-۱۳-افشای الزامی یا اختیاری
مطالعات متعددی، دستاوردهای اقتصادی افشای اختیاری را مورد آزمون قرار دادهاند. این مطالعات استدلال مینمایند که به طور بالقوه، شرکت های با افشای اختیاری گسترده از سه طریق بر روی بازار سرمایه تأثیر میگذارند. این سه عامل عبارتند از بهبود نقدینگی آن ها در بازار سرمایه، کاهش هزینه سرمایه و افزایش تحلیلگران مالی آن ها. ولی هندریکسن و ون بردا[۶۸] با توجه به پژوهشها و شواهد مشاهده شده بیان میدارند که شرکت ها تمایلی زیادی برای افزایش میزان افشای اطلاعات مالی ندارند. مگر اینکه از سوی حرفه حسابداری یا دولت، مجبور گردند. آنان عنوان میدارند که این پژوهشها، عدم تمایل شرکت ها را برای افرایش افشای اطلاعات مالی به دلایل زیر می دانند:
-
- افشای اطلاعات باعث میگردد که شرکت های رقیب از وضع نامطلوب شرکت آگاه شده و این امر به ضرر سهامداران میباشد.
-
- گفته میشود که اتحادیه های کارگری پس از کسب اطلاعات، میتوانند به صورت بهتری در مورد دستمزد ها چانه زنی نمایند.
-
- اغلب ادعا میگردد که سرمایه گذاران نمی توانند رویه ها و سیاست های حسابداری را درک نمایند و افشای اطلاعات موجب گمراهی و نه هدایت آن ها خواهد شد.
-
- دیدگاه دیگر این است که امکان دارد سایر منابع اطلاعاتی موجود بتوانند اطلاعات مالی مورد نظر سرمایه گذاران را با هزینه ای کمتر از اطلاعاتی که از طریق صورت های مالی به دست میآید، ارائه نمایند.
- ناآگاهی از نیاز سرمایه گذاران نیز دلیلی است برای محدود نمودن اطلاعات (لو و همکاران، ۲۰۱۴).
۲-۳-۱۴-انگیزه های مدیر در افشای اطلاعات
جهت تعیین انگیزه های مدیر برای افشای اطلاعات در گزارشهای مالی، نه تنها انگیزه اختیاری بلکه باید انگیزه اجباری، از جمله آستانه اهمیت، را در نظر گرفت. بر این اساس، می توان فرایند افشای اطلاعات را به سه قسمت شامل:
الف: افشای اختیاری در شرایط نبود الزامات افشا شامل آستانه اهمیت،
ب: افشای اجباری با فرض الزام به رعایت آستانه اهمیت و
ج: افشای با در نظر گرفتن همزمان انگیزه های اختیاری و اجباری ناشی از آستانه اهمیت، طبقه بندی نمود (چارلز، ۲۰۱۵).
انگیزه های مدیر در افشای اختیاری اطلاعات در شرایط نبود الزامات افشا
از جمله نظریه ها در رابطه با انگیزه مدیر برای افشای اطلاعات، نظریه افشای اختیاری مبتنی بر اطلاعات شرکت یا بنگاه اقتصادی میکنند که منافع حاصل از افشای اطلاعات را بیشتر از هزینه تهیه و گزارش اطلاعات، از جمله هزینه مالکانه و هزینه ریسک دعاوی، بدانند. هزینه مالکانه افشای اطلاعات، هزینهای است که سازمان به خاطر افشای اطلاعات محرمانه خود و به کارگیری بالقوه آن توسط رقبا، متحمل خواهد شد. به مفهوم دیگر، افشای اعداد و ارقام مالی شرکت برای دیگران، بخصوص رقبا مفید است؛ زیرا آن ها با بهره گرفتن از این اطلاعات میتوانند به استراتژی شرکت پی برده و از این رو چشم انداز آتی شرکت را با خطر مواجه سازند و به کاهش احتمالی در جریانهای نقد آتی سازمان منجر شوند. بنابرین، با وجود مطلوب بودن اطلاعات، مدیر تمایلی به افشای اطلاعات نخواهد داشت(ورچیا[۶۹]، ۲۰۱۳).
از طرف دیگر، اگر رقابت در بازار افزایش یابد، مدیر، تمایل به افشای اطلاعات خواهد داشت؛ زیرا هزینه عدم افشای اطلاعات (هزینه مالکانه) در قیمتگذاری شرکت از طرف معامله کنندگان، در نظر گرفته شده و به کاهش قیمت شرکت منجر خواهد شد. بنابرین، دیگر نگهداری اطلاعات برای مدیر توجیه نخواهد داشت. در نتیجه، هر چه بازار رقابتی تر باشد، تمایل به نگهداری اطلاعات و به دنبال آن هزینه نگهداری اطلاعات مالکانه کمتر خواهد شد. هزینه ریسک دعاوی حقوقی زمانی مطرح میشود که مدیریت، اخبار، به خصوص اخبار بد را افشا ننماید و عدم افشای مذکور به ادعای حقوقی از طرف سهامداران بر علیه مدیریت منجر شود(ورچیا، ۲۰۱۳).
در این صورت، عدم افشای اطلاعات به ریسکی تحت عنوان ریسک قانونی منجر می شود و زمانی مطرح میشود که امکان عدم رعایت مفاد قانونی مرتبط با معامله و در نتیجه طرح دعوای حقوقی از جانب طرفین معامله، در اینجا سهامداران و طلبکاران شرکت، وجود داشته باشد. ریسک قانونی میتواند به ریسک بی اعتبار ساختن معامله از جانب طرفین معامله منجر شود (ریسک اعتباری)؛ زیرا طرفین معامله در صورت زیان در یک معامله، برای زیر سؤال بردن اعتبار معامله به دنبال بستر قانونی میگردند(اسکات[۷۰]، ۱۹۹۴)
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1401-09-29] [ 03:54:00 ق.ظ ]
|