معایب : در کشورهای فاقد بازار کارای سرمایه، ممکن است ارزش سهام حاکی از ارزش واقعی آن باشد

ب) زمان­بندی فروش دارایی­ های ثابت

۲-۲-۲ مفهوم زمان­بندی

مدیریت سود اقدام آگاهانه­ای است که مدیران به منظور کاهش نوسان­های دوره­ای سود چارچوب اصول و روش­های متداول حسابداری به آن دست می­زنند. مدیریت سود هدف مشخصی دارد و آن ایجاد جریان با ثباتی از رشد سود است. به طور کلی، جریان سود هموار را می توان به دو گروه تقسیم کرد که عبارتنداز: مدیریت سود طبیعی و مدیریت سود تعهدی. جریان هموارسازی طبیعی بر فرآیندی دلالت می‌کند که ایجاد سود به طور ذاتی جریان سود هموار تولید می­ کند و از اقدام­های مدیریت ناشی نمی­ شود. هموارسازی تعهدی نتیجه اقدام­های مدیریت است که به دو دسته هموارسازی واقعی و هموارسازی مصنوعی تقسیم می شود.

الف- هموارسازی واقعی سود: نشان دهنده اقدام­های مدیریت برای کنترل و تاثیرگذاری بر رویدادهای اقتصادی است. هموارسازی واقعی بر خلاف هموارسازی مصنوعی بر جریان­های نقدی تأثیر می­ گذارد. برای مثال، شرکت پروژه­ های سرمایه­ای را بر مبنای کوواریانس، مجموعه سود مورد انتظار انتخاب نماید. این تصمیم کنترل واقعی رویدادهای اقتصادی را نشان می‌دهد که به صورت مستقیم بر سودهای آتی تأثیر می‌گذارد و ‌بنابرین‏، از آن به عنوان هموارسازی واقعی نام برده می شود.

ب- مدیریت سود مصنوعی: نشان دهنده دستکاری در حساب­ها توسط مدیریت به منظور هموار نمودن سود است. این دستکاری نتیجه رویدادهای اقتصادی نبوده، این پژوهش به بررسی مدیریت سود واقعی می ­پردازد. برای انجام مدیریت سود نیاز به ابزارهای مدیریت سود است. ابزار مدیریت سود وسیله ای است که مدیران در تلاش برای هموار کردن اعداد خاص حسابداری به کار می­برند. مدیران از ابزارهای متعددی برای مدیریت سود استفاده ‌می‌کنند، ابزارهایی که به وسیله محققان آزمون ‌شده‌اند شامل؛ اقلام تعهدی اختیاری، درآمد سود سهام، مخارج تحقیق وتوسعه، اقلام غیرمترقبه، طبقه بندی اقلام حسابداری، فروش دارایی­ ها، تغییر در روش­های استهلاک و ذخیره زیان وام هستند(نوروش و همکاران، ۱۳۸۴).

اولین تحقیق درباره مدیریت سود از طریق زمان­بندی فروش دارایی­ ها توسط بارتو صورت­ گرفته است. وی با آزمون فرضیه ­های مدیریت سود و نسبت بدهی به بررسی این موضوع پرداخت. نتایج تحقیق نشان داد که مدیران با بهره گرفتن از زمان­بندی فروش دارایی­ ها تغییرات موقتی سود را هموار می­سازند و محدودیت­های حسابداری در قراردادهای بدهی را کاهش می­ دهند.(بارتو[۸]، ۲۰۰۳)

بلک و همکاران به آزمون نمونه ای متشکل از شرکت­های انگلیسی، نیوزیلندی و استرالیایی پرداختند. آن­ها دریافتند شرکت­هایی که قادر به تجدید ارزیابی دارایی­ ها هستند، برای هموار نمودن سود از زمان بندی فروش دارایی­ ها استفاده ‌می‌کنند.

در نظام بهای تمام شده تاریخی، در روش متداول ارزش گذاری ‌دارایی­ها، از قیمت­های تاریخی برای اندازه گیری عوامل صورت­های مالی استفاده می­ شود. قیمت­های تاریخی علی‌رغم قابلیت اتکا، اشتباه زمانی دارد؛ زیرا سود ناشی از نگهداری دارایی را که مربوط به دوره ­های قبل است، در دوره جاری شناسایی می­ نماید. منطور از دوره جاری، دوره فروش دارایی است. که در آن درآمد تحقق می­یابد.

‌بنابرین‏، دارایی­ ها بر مبنای بهای تمام شده تاریخی نگهداری می­شوند و هنگام فروش به قیمت جاری یا بازار به فروش می­رسند و سود یا زیان ناشی از فروش آن­ها در دوره فروش شناسای می­گردد، لذا سود یا زیان ناشی از فروش دارایی­ ها ابزاری را در اختیار مدیران قرار می­دهد تا از طریق زمان­بندی فروش دارایی­ ها روی سود گزارش شده اثر گذارند. یعنی نوسانات در سود شرکت می ­تواند برتصمیم­گیری مدیران در ارتباط با زمان­بندی قروش دارایی­ ها اثر بگذارد.

محتمل به نطر می­رسد، هنگامی که سود واقعی شرکت کمتر از سود مورد انتظار مدیران است، مدیران با فروش دارایی­ های بیشتر سعی ‌می‌کنند تا سود گزارش شده را به حد مورد انتظار برسانند. یا بر عکس، زمانی که سود واقعی شرکت بالاتر از سود مورد انتظار مدیران است،آن­ها با فروش دارایی­ هایی که منجر به ایجاد زیان می­ شود، به خاطر انگیزه مالیاتی تلاش کنند که سود گزارش شده را به سطح مورد انتظار برسانند(پاتل[۹]، ۲۰۱۲).

از دیدگاه نظری، ضریب P/Eبیانگر آن است که سرمایه گذاران برای هر ریال سود چه مبلغی می خواهند بپردازند؟ به عبارت دیگر، ارزش هر ریال سود چقدر ‌می‌باشد. ‌به این دلیل به مضرب سهم نیز گفته می­ شود. با توجه به مطالب ذکر شده این احتمال که مدیریت، برای کاهش نوسانات نسبت P/E و یا هماهنگی نسبت مذبور با نسبت P/E مورد انتظار، سود واقعی شرکت را دستکاری نمایند، وجود دارد. و یکی از روش­های دستکاری سود گزارش شده، زمان­بندی فروش دارایی­ ها ‌می‌باشد.

ج) مدیریت سود

۲-۲-۳-۱ مفهوم سود

یکی از اقلام مهم صورت‌های مالی سود است و معمولا کاربران صورت‌های مالی اهمیتی زیادی برا ی آن قائل می­باشند. موضوع سود در ادبیات حسابداری از مباحثی است که صاحب نظران دیدگاهای مختلف نسبت به آن دارند. وتعریف جامع و کامل که مورد قبول اکثر صاحب نطران باشد مشکل به نظر می­رسد. به طور کلی دو دیدگاه عمده در ارتباط با مفهوم سود وجود دارد. که شامل دو دیدگاه؛ مفهوم سود از دیدگاه اقتصادی، مفهوم سود از دیدگاه حسابداری ‌می‌باشد.

الف) مفهوم سود از دیدگاه اقتصادی

در این ارتباط تعاریف زیادی توسط صاحب نطران ارائه شده است که برخی ازآن­ها به شرح زیر است.

– ادام اسمیت اولین اقتصاددانی بود که سود را به عنوان افزایش ثروت تعریف کرد. یعنی به عنوان مبلغی که بدون برگشت از سرمایه ‌می‌توان مصرف کرد.

اقتصاد دیگری به نام جان هیکس از انگلیس بر اساس تعریف اسمیت تشریح کرد که سود عبارت است از مبلغی که شخص طی یک دوره زمانی می­ تواند مصرف کند، به طوری که ثروت او در پایان دوره، همان ثروت اول دوره باشد.

لیدان مفهوم سود را تحت عنوان منفعت معرفی می­ کند و منظورش لذت مداوم از دارایی­ های سرمایه­ای در طی زمان است. تفاوت بین منفعت و مصرف مورد انتظار برای دوره های خاص تحت عنوان پس­انداز در نظر گرفته شده است.

ب) مفهوم سود از دیدگاه حسابداری

از دیدگاه حسابداری عموما سود بر اساس اصول و قواعدی تعریف می­ شود که در حسابداری پذیرفته شده است.به طور کلی حسابداران اصول وقواعدشان را بر پایه مفاهیم و مفروضاتی قرار می­ دهند. که ممکن است با وقایع دنیای واقعی بی ارتباط باشد مانند، اصل تحقق درآمد، اصل تطابق هزینه­ ها با درآمدها، اصل بهای تمام شده، فرض تعهدی وغیره.

تعاریف مختلفی از سود حسابداری توسط صاحب نظران حسابداری ارائه شده که تعدادی از آن­ها به شرح ذیل است.

سود خالص عبارت است از مازاد درآمدها نسبت به هزینه­ ها برای یک دوره حسابداری معین که معرف افزایش خالص در حقوق صاحبان سهام ناشی از فعالیت­های انتفاعی مستمر واحد تجاری و عملیات فرعی، رویدادهای تصادفی و سایر عملیات، رویدادهای و شرایط مؤثر بر واحد تجاری است که طبق اصول پذیرفته شده حسابداری شناسایی و اندازه گیری می­ شود. در سود حسابداری ار لحاظ عملیاتی به عنوان تفاوت بین درآمدهای تحقق یافته ناشی از معملات طی دوره هزینه­ های تاریخی مربوطه تعریف می­ شود(بلکوی[۱۰]، ۱۹۹۸).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...