رابطه رضایت زناشویی و مکانیسم های دفاعی در زوجها

دانش روانشناسی در راستای هدف های خود مبنی بر کشف و تدوین قوانین حاکم بر روابط انسانی از تدابیری پرده برداشته است که از آن در موقعیت های گوناگون به منظور سازگاری و دافع از خود اتخاذ می‌کند . که از آن تحت عنوان مکانیسم ها و یا ساز و کار های دفاعی نام برده می شود آشنایی با این مکانیسم ها به ما این فرصت را خواهد داد که در موارد مشهور به تجزیه و تحلیل رفتار انسان ها پرداخته و برای اینگونه رفتار های توجیه منطقی بیابیم . دفاع های روانی یا مکانیسم های دفاعی هر نوع ساز و کار برای گریز از احساسات واقعی است به همین دلیل دفعا ، که ماهیت خود فریبی دارد در موراد مرزی هویت خود تخریبی یافته و واقعیات درونی و بیرونی را تخریب می‌کند ( نجاتی ، ۱۳۸۵ ) . برونر به نقل از دلاسلوا ( ۱۹۷۶ ) بیان می‌کند که دفاع یکی از کارکرد های من است از این روی شناخت آن از طریق کنشی که اعمال می‌کند ممکن است و به همین خاطر کل دامنه کنش های من می‌تواند به عنوان سبک دفاعی مورد استفاده قرار گیرد در خصوص دفاع ها چند نکته حائز اهمیت است اولا افراد به ندرت با یک ساز و کگار به دفاع از خود در برابر تنش و اضطراب می پردازند . دفاع ها اغلب به صورت ترکیبی به کار می‌روند همچنین هر فردی برای مهار تنش و اضطراب خود گستره ای از دفاع ها را به کار می‌برد که در واقع در طی تحول این مکانیسم ها جز مشخصه‌ های شخصیتی وی خواهد شد . دوانلو ( ۱۹۹۰ ) دفاع را به سه دسته سرکوب گر ، وسواسی ، واپس رونده تقسیم می‌کند . دفاع سرکوب گر ، افراد و احساسات دردناک را در خارج از حیطه آگاهی و هشیاری قرار می‌دهند . سرکوبی ، واکنش وارونه ، و جابه جایی را می توان در این مقوله جای داد . دفاع های وسواسی به عایق بندی عواطف از شناخت می پردازند مانند عقلی سازی ، دلیل تراشی ، مجزا سازی و در دفاع های واپس رونده فرد از روش های کودکانه و بسیار سازش نا یافته برای مهار احساسات اضطراب آور استفاده می‌کند . فرافکنی ، درون فکنی ، تبدیل ، برونریزی و انکار از جمله این دفاع ها می‌باشند . ( ایلانت ۲۰۰۰ ) یکی از معروف ترین محقیقان در خصوص ذفاع ها آن را به مقوله های نارسیستیک ، نا بالغ ، نوروزی و بالغ تقسیم می‌کند ( قربانی ۱۳۸۲ ) . تحقیقات زیادی بیانگر این امر می‌باشد که مکانیزم های دفاعی به طور منطقی این ظرفیت را دارند که در مداخلات تشخیصی و درمانی خصوصاً در حوزه روابط زناشویی در نظر گرفته شوند و به عنوان نمونه مطالعات نشان داده‌اند که درمان های روان پویشی که مستقیما با دفاع های بیمار سر و کار دارند به کاهش چشمگیری در میزان استفاده از دفاع های غیر انطباقی و بالعکس افزایش معناداری در دفاع های انطباقی و سازگارانه کمک می‌کند . بنا براین صرف نظر از نوع دفاع ، ارتباط مشخصی بین بهبودی و دفاع های غیر مرضی وجود دارد. احمدی ( ۱۳۸۹ ) بیان داشته بین هوش هیجانی بالا و رضایت بین شخصی و مکانیسم های دفاعی رشد نایافته ، نوروتیک و نارسیستیک رابطه معکوس وجود دارد . اسپرینگ ( ۱۳۸۰ ) در تحقیقی اعلام داشته غالب زوج ها نا رضایتی زناشویی و جنسی خود را به جای درمان به دلیل نا آگاهی یا احساس شرم و یا دیگر دلایل ، حل نشده رها کرده و نیاز خود را با ایجاد رابطه نا مشروع جبران می‌کنند . اسپرینگ ( ۱۳۸۰ ) در تحقیقی دیگر اعلام نمود که در بعضی موارد زنان و مردانی که نسبت به وفاداری همسر خود سوءظن دارند و یا نسبت به وفاداری نسی آن ها اعتماد ندارند از توعی مکانیسم دفاعی دلیل تراشی که نام آن را انتقام جویی می‌گذارد استفاده می‌کنند .

‌بنابرین‏ ، فقدان رضایت زناشویی می‌تواند زمینه ساز بروز اضطراب و ناراحتی ، افسردگی و دیگر مشکلات جسمانی و روانی گشته و فرد را جهت ایجاد سازگاری به سمت استفاده از مکانیسم های دفاعی سوق می‌دهد که با این توصیف، شناسایی مکانیزم‌های دفاعی افراد دارای نارضایتی زناشویی ، در طرح ریزی یک فرایند تشخیصی و مداخله ای بسیار مفید خواهد بود . ‌بنابرین‏ هدف از انجام این تحقیق تعیین رابطه بین رضایت زناشویی با مکانیسم های دفاعی است . آیا بین رضایت زناشویی با مکانیسم های دفاعی رابطه ای وجود دارد ؟

نتایج نشان می‌دهد (رحیمی ،۱۳۹۱) که در زوج های دارای نارضایتی زناشویی استفاده از سبک های دفاعی رشد نایافته و غیرانطباقی است. مکانیسم های دفاعی در حقیقت تعریف کننده واقعیت هستند و میزان تعریف واقعیت در دفاع های واپس رونده و نابالغ بیشتر از دفاع های رشد یافته و سالم است هر چه میزان تعریف شناخته ی یک دفاع بیشتر باشد، به دنبال آن از میزان آگاهی هوشیارانه کاسته می شود و در نتیجه تلاش کمتری جهت مقابله با تحریف شناختی صورت می‌گیرد. ‌بنابرین‏ مکانیزم های دفاعی، شناخت آگاهانه ما را نسبت به خود و روابط زناشویی خود تغییر می‌دهند وآگاهی ما را ازتعارضهایمان کم می‌کنند واحساسات متعارض با باورهای ما را تحت تاثیر قرار می‌دهند.از این رومکانیزمهای دفاعی خصوصاً مکانیزهای نابالغ ونوروزی مانعی برای درک واقعیت در زوجها شده و امکان دفاع منطقی وموثر را از آن ها سلب می‌کند وظرفیت بینشی و خود اکتشافی وتحلیل درست از روابط زناشویی را کاهش می‌دهد.با این توصیف از مکانیز های دفاعی زوج های دارای نارضایتی زناشویی تمایل به استفاده نا خوداگاه از مکانیزم های واپس رونده دارند مانند فرافکنی،بازگشت،واپس رانی،انکار و جبران. دفاع های واپس رونده بازگشت به روش های دفاعی متداول در سطوح فروتر تحول است. در این گروه از دفاع ها فرد از روش های کودکانه و بسیار سازش نایافته برای مهار احساسات اضطراب آور و ناخوشایند استفاده می‌کند این گروه از دفاع های بدوی، انعکاسی از سطوح پایین سازش یافتگی زوجهاست و در زوجهایی با خوی شکننده و در شرایط پر استرس ظاهر می‌شوند. ‌در مورد استفاده از مکانیزم‌های فرافکنی، بازگشت، واپس رانی می توان این تبیین را مطرح کرد که نسبت دادن فکر و احساس، آرزو یا تکانه اضطراب آور منفی به افراد دیگر و یا یک پدیده خارجی و یا سرکوبی و فراموشی آن می‌تواند بیانگر ناتوانی زوج ها در اخذ یک تصمیم هشیارانه برای به تعویق انداختن تعارض و اجتناب از آن به شکل تعمدی و گذرا( فرونشانی) و عدم قابلیت بیان افکار و احساسهای درونی که ممکن است به شکل مستقیم ایجاد ناراحتی برای خود یا دیگری را فراهم آورد نشان می‌دهد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...